حقوق بشر اسلامی؛ از شاخصه‌ها تا مبنا/ نگاهی به استانداردهای دوگانه غرب

حقوق بشر اسلامی؛ از شاخصه‌ها تا مبنا/ نگاهی به استانداردهای دوگانه غرب
خبرگزاری میزان
خبرگزاری میزان - ۱۵ مرداد ۱۳۹۹

خبرگزاری میزان - در تقویم سازمان کنفرانس اسلامی ۵ اوت مصادف با ۱۴ مرداد، روز حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی نام‌گذاری شده است. این مهم به پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۷۸ و در سالروز تصویب اعلامیه اسلامی حقوق بشر صورت گرفت.
امروز اهمیت توجه بر مسئله حقوق بشر بر کسی پوشیده نیست به ویژه آنکه در قرن جدید حساسیت افکار عمومی دنیا از مسئله تأمین امنیت جانی فراتر رفته و بر ارتقا کیفیت زندگی انسان تاکید دارد. در همین راستا یکی از کار ویژه‌های مهم نهاد‌های بین‌المللی و حکومت‌ها تبیین و ترویج مبانی حقوق بشر است.
در این میان تعریف جدیدی از حقوق بشر که مبتنی بر آموزه‌های اسلامی باشد، برای جمعیتی بالغ بر یک میلیارد مسلمان ضرورت دارد.

"خبرگزاری میزان - در تقویم سازمان کنفرانس اسلامی ۵ اوت مصادف با ۱۴ مرداد، روز حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی نام‌گذاری شده است"زیرا آنچه تحت عنوان اعلامیه حقوق بشر در سال ۱۹۴۸ در مجمع سازمان ملل به تصویب رسید، متنی ناقص از تعریف حق انسان در جامعه است.
در آن اعلامیه که مبانی آن را ارزش‌های غربی بر پایه اومانیسم تشکیل می‌دهد، فقط به بعد مادی و جسمی انسان نگاه شده و جای مباحث مربوط به ابعاد معنوی، روحانی و کرامت خالی است.

مبانی حقوق بشر اسلامی

موضوع حقوق بشر همواره یکی از موضوعات محوری در اندیشه دانشمندان جهان اسلام بوده است. از دید اندیشه وران اسلامی مانند شهید مطهری، علامه طباطبایی و استاد جوادی آملی و... منشأ این حق «الهی» است.

علت تاکید آن بر این مسئله، اشاره به کاستی قانون‌های انسان ساز در تکمیل مبحث حقوق بشر بود؛ لذا بنابراین تفکر، در مقدمه اعلامیه اسلامی حقوق بشر آمده است: «حقوق اساسی و آزادی‌های عمومی در اسلام جزئی از دین مسلمین است. پس هیچ احدی به طور اصولی حق متوقف کردن کلی یا جزئی یا زیر پا نهادن یا چشم پوشی از احکام الهی تکلیفی که خداوند از راه کتاب‌های خود نازل نموده و خاتم پیامبرانش را فرستاده و به وسیله او پایان و اختتامی برای رسالت آسمانی به عمل آورده است، ندارد؛ بنابراین مراعات آن‌ها عبادت است و کوتاهی از آن‌ها یا تجاوز بر آن‌ها منکر است و هر انسانی به طور منفرد مسئول پاسداری و اجرای آن است.»
بر این اساس برخلاف حقوق بشر غربی، زیربنای حقوق بشر اسلامی را احکام الهی و قرآن تشکیل می‌دهد. اهمیت این مسئله از آن جهت است که دین به طور اعم و اسلام به طور خاص، انسان را در دو بعد مادی و معنوی مد نظر دارد و با توجه به هر دو این ابعاد، دستورات و جهان بینی ارائه می‌دهد؛ از این رو به مراتب بهتر از تفکری که به عقل و صرفا علوم تجربی استناد می‌کند، می‌تواند راهکار‌هایی در جهت ارتقا کرامت انسانی داشته باشد.

شاخصه‌های اساسی حقوق بشر اسلامی

پیش از این پرداختن به شاخصه ها، لازم به ذکر است که میان هر دو رویکرد حقوق بشر غربی و اسلامی در این رابطه اشتراکات وجود دارد. آنچه موجب تفاوت ماهوی آن‌ها می‌شود محدود نماندن حقوق بشر اسلامی در حیطه مادیات است.

"این مهم به پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۷۸ و در سالروز تصویب اعلامیه اسلامی حقوق بشر صورت گرفت"
اصل حیات: در اندیشه اسلامی سقط جنین، خودکشی، شکار حیوانات برای خوشگذرانی، صدمه زدن به خود یا دیگری، ممنوع و حفظ حیات جنین، پاسداشت سهم الارث وی، حفظ حقوق مالی افراد و کمک به ناتوانان مالی ضروری و واجب شمرده شده است. اما در کنار توجه به ویژگی‌های مادی زندگی انسان، تفکر اسلامی به حفط حیات روحانی نیز می‌پردازد تا جایی که از حیات معنوی به عنوان حیات طیبه و پاک یاد می‌شود.
در همین راستا حق تربیت کودک و حضانت وی، حق تکامل انسان و نفی هوسرانی، در چهارچوب قرار دادن لذت‌های مادی در جهت تکامل معنوی، لزوم حفظ آبروی افراد، حرام بودن افترا، غیبت و دشنام، نمونه‌های پاسداشت حقوق معنوی و حیات روحانی انسان است؛ مواردی که در متن اعلامیه حقوق بشر مصوب ۱۹۴۸ وجود ندارد.

اصل کرامت ذاتی: در اندیشه اسلامی پایه و بنیاد شرافت و ارزشمندی به جنبه روحانی انسان مرتبط است. در آموزه‌های قرآنی انسان با «کرامت» شناسانده شده و برهمین اساس هر انسانی دارای حق امنیت، آزادی و ..

است.
اصل برابری: بر اساس اصل عدالت در حقوق اسلامی، اصل برابری افراد بشر در مواهب به دست می‌آید. عدالت در اندیشه اسلامی قراردادن هر چیز در جای خودش است. بر طبق این دیدگاه نباید تفاوت‌های طبیعی انسان‌ها را از نظر دور داشت؛ بنابراین فرق اساسی تاکید بر برابری در حقوق بشر غربی در مقابل حقوق بشر اسلامی، فراهم کردن زمینه رشد و کمال افراد و برابری آن‌ها در برابر قانون، با در نظر داشت اختلافات میان انسان‌هاست.
اصل آزادی: در اندیشه غربی آزادی فقط در حوزه مادیات و جسم خلاصه می‌شود، اما در تفکر اسلامی آزادی مفهومی به مراتب وسیع‌تر دارد که شامل آزادی معنوی نیز می‌شود.

"امروز اهمیت توجه بر مسئله حقوق بشر بر کسی پوشیده نیست به ویژه آنکه در قرن جدید حساسیت افکار عمومی دنیا از مسئله تأمین امنیت جانی فراتر رفته و بر ارتقا کیفیت زندگی انسان تاکید دارد"به این معنا که هدف از این آزادی، رهایی درونی انسان از حاکمیت شهوت‌ها، هوس‌ها و نیاز‌های مادی است. از سوی دیگر، در رویکرد اسلامی آزادی نه تنها یک حق بلکه یک تکلیف و امانت الهی است که پاسداشت آن لازمه انسانیت به شمار می‌رود.
اصل تعلیم و تربیت: در رویکرد اسلامی این حق بشر، در هدف مقدس بعثت پیامبران تجلی پیدا کرده است. جایی که عالمان اسلامی انسان را به درون خود و استعدادهایش آگاه می‌کنند تا مسیر تعالی را بپیمایند.  

  • بیشتر بخوانید:
  • آمریکا؛ بزرگترین رژیم ناقض حقوق بشر/ نگاهی به جنایت‌ها و خباثت‌های واشنگتن


حقوق بشر در جهان بینی اسلامی بر پایه ویژگی‌های طبیعی و فطری انسان استوار است براین اساس حقوق بشر در جهان بینی اسلامی بر پایه ویژگی‌های طبیعی و فطری انسان استوار است و با توجه به محدود بودن شناخت انسان از خویشتن، پایه ریزی حقوق وی از افقی فراتر از عقل انسان یعنی وحی برآمده و بنیادی الهی دارد.

در حالی که حقوق بشر غربی مبتنی بر خردگرایی علمی، فردگردایی و قرارداد اجتماعی و در یک کلام اومانیسم است. در این نگاه، عقل و اثبات تجربی امور مبنای تعیین حقوق انسان به شمار می‌رود و لذا حوزه معرفت و جنبه روحانی بشر مدنظر قرار نمی‌گیرد. از این رو حقوق بشر غربی که امروز در قالب اعلامیه حقوق بشر مصوب سال ۱۹۴۸ سازمان ملل، به جهان عرضه شده بسیار ناقص است. زیرا انسان‌ها فارغ از اینکه چه دین و یا مذهبی داشته باشند، دارای بعد معنوی هستند که در اصول مندرج در متن اعلامیه حقوق بشر سازمان ملل بدان اشاره نشده است.

حقوق بشر، ابزار یا هدف؟

در دنیای امروز با افزایش آگاهی‌ها یکی از مهمترین مطالبات مردم تحقق اصول حقوق بشر است.

"در همین راستا یکی از کار ویژه‌های مهم نهاد‌های بین‌المللی و حکومت‌ها تبیین و ترویج مبانی حقوق بشر است"در همین رابطه غرب به سرکردگی رژیم آمریکا همواره تلاش کرده از این مطالبه جمعی سوء استفاده و خود را منادی حقوق بشر معرفی کند. رهبران آمریکا در نیم قرن اخیر با شعار ترویج حقوق بشر و آزادی انسان ها، به کشور‌های مختلفی لشکرکشی کرده اند. از جمله این موارد به افغانستان و عراق می توان اشاره کرد. اما در نهایت آنچه نصیب مردم این کشور‌ها شده است، تعمیق درگیری‌های فرقه ای، ناامنی، بروز جنگ‌های شهری و کشتار غیرنظامیانی است که حتی یکبار هم مفاد اعلامیه حقوق بشرسازمان ملل را نخوانده اند تا بتوانند موافقت خود را با حمله آمریکا برای گسترش این اندیشه‌ها بیان کنند.   استفاده از حقوق بشر در سخنرانی‌های رهبران غربی و سیاست‌های آن‌ها فقط تا جایی صورت می‌گیرد که منفعتی برای آن‌ها داشته باشد بنابراین اگرچه امروزه غرب با برخورداری از بنگاه‌های عظیم سخن پراکنی و امپراتوری رسانه‌ای تلاش دارد، نوع مواجه و برداشت خود از حقوق بشر را به تمامی ادیان و فرهنگ‌های مختلف جهان دیکته کند، اما واقعیت آن است که این اقدام به ظاهر صلح طلبانه و انسان دوستانه، ابزاری برای پیشبرد اهداف غرب است.

بر این اساس استفاده از حقوق بشر در سخنرانی‌های رهبران غربی و سیاست‌های آن‌ها فقط تا جایی صورت می‌گیرد که منفعتی برای آن‌ها داشته باشد. سکوت غرب در برابر ظلم و اجحافی که بر غیرنظامیان یمن می‌شود، نمونه بارز این مسئله است.
اما در تفکر اسلامی فارغ از آنکه منافع حکومت در چیست، مبانی حقوق بشر اسلامی لازم الاجرا است. در واقع مبنی بر احکام الهی، حاکم جامعه اسلامی وظیفه دارد حقوقی که به ارتقا کرامت انسانی منتهی می‌شود را اجرا و پیگیری کند. توجه نظام جمهوری اسلامی ایران به بحث حقوق مسلمانان فلسطینی در همین راستا ارزیابی می‌شود.

"در این میان تعریف جدیدی از حقوق بشر که مبتنی بر آموزه‌های اسلامی باشد، برای جمعیتی بالغ بر یک میلیارد مسلمان ضرورت دارد"این امر مؤید آن است که فارغ از مرزبندی‌ها و منفعت کشورها، آنچه در اولویت قرار دارد تحقق حقوق بشر است. در اینجا «حقوق بشر» ابزار نیست، هدفی محسوب می‌شود که نظام درصدد تحقق آن است.

تفاوت ساختار اجرای حقوق بشر اسلامی و غربی

یکی از مهمترین تفاوت‌ها در بحث اجرای حقوق بشر اسلامی و غربی، عدم تحمیلی بودن حقوق بشر در رویکرد اسلامی است. مسلمانان برای برخورداری از حقوق بشر اسلامی نیازی به قرار گرفتن در مسیر تبلغیات جهت دهی شده رسانه‌ها نیستند و در این خصوص حاکمیت نیازی دارد سازمان‌ها و نهاد‌هایی تشکیل دهد تا به حقوق مردم را به آن‌ها گوشزد کند. زیرا هر یک از افراد جامعه می‌تواند با مراجعه به متون اسلامی (قرآن و احادیث) از حقوقی که خداوند برای انسان در نظر گرفته است، آگاه شود.

در این راستا تنها کاری که حاکم جامعه اسلامی باید انجام دهد، ریل گذاری برای تحقق این اصول است.
تفاوت دیگر در جدایی ناپذیر بودن مبانی حقوق بشر اسلامی با دین مبین اسلام است. یعنی هر مسلمانی مبتنی بر هر نوع تفسیری، این مبانی را می‌تواند استخراج کند؛ بنابراین لازم نیست مانند آنچه در بحث حقوق بشر غربی صورت می‌گیرد، به شیوه دستوری و از بالا، فرهنگ سازی و نهادینه شود.

سخن پایانی

با توجه به ماهیت فطری حقوق بشر اسلامی و پوشش نیاز‌های مادی و معنوی، راهگشای ارتقا کرامت انسانی در جوامع مسلمان سرلوحه قرار دادن اعلامیه حقوق بشر اسلامی است. اما آنچه باعث شده است شاهد کاستی‌های بیشماری در بحث حقوق بشر در این جوامع اسلامی باشیم، کوتاهی حکومت‌ها در انجام وظایفشان است.

"زیرا آنچه تحت عنوان اعلامیه حقوق بشر در سال ۱۹۴۸ در مجمع سازمان ملل به تصویب رسید، متنی ناقص از تعریف حق انسان در جامعه است"در صورتی که رهبران جوامع اسلامی مبنای توسعه انسانی خود را این اعلامیه قرار دهند، نه تنها یکی از مبانی اصلی اسلام محقق خواهد شد بلکه زمینه شکوفایی نیز فراهم می‌شود.   توجه به حقوق مادی و معنوی انسان، فرصت ارتقا در تمامی ابعاد (اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی) فراهم می‌کند. این در حالی است که شاخص توسعه انسانی در تعدادی از کشور‌های مسلمان چندان قابل توجه نیست و بعضاً وضعیت نامطلوبی نیز دارند؛ لذا با توجه به اینکه نظریه‌های جدید توسعه اثبات کرده اند، جامعه‌ای به رشد خواهد رسید که معیار‌های توسعه انسانی را ارتقا دهد، کشور‌های مسلمان به ویژه در منطقه غرب آسیا برای عبور از بحران‌های که غالباً در نتیجه «نفوذ» ایجاد شده اند، باید به تحقق اعلامیه حقوق بشر اسلامی اهتمام ویژه‌ای داشته باشند.   انتهای پیام/

منابع خبر

اخبار مرتبط