پشت پرده جملات انگیزشی در گروههای خانوادگی
هر روز صبح که گروه خانوادگیتان را باز میکنید، الگوی مشخصی از پیامها میبینید: خالهتان تصویری از غروب آفتاب در دشتی سرسبز را فرستاده است که روی آن نوشته شده: «امروز مثل خورشید بتاب» یا پسرعمویتان که عکسی از یک دسته گل گذاشته و زیرش نوشته: «گاهی اوقات فقط باید لبخند بزنی و رد شوی، بگذار خیال کنند که نفهمیدهای». راز محبوبیت این پیامها چیست؟ چه کسانی آنها را میسازند؟ و به چه دردی میخورند؟
به گزارش ایسنا، روزنامه «جوان» در ادامه نوشت: «روزی که در آن هستی هدیهای است که به تو دادهاند.» ... «به مسیر بیندیش، نه مقصد» ... «زندگی کن، عشق بورز و بخند» (و فراموش نکن این پیام را به اشتراک بگذاری و صفحهام را دنبال کنی…!)
جملات انگیزهبخش بخش جداییناپذیری از رسانههای اجتماعیاند، مخصوصاً فیسبوک و اینستاگرام که سرتاسر آنها را پیامهای «پرمغزی» گرفته که اغلب پسزمینههای شگفتانگیزی هم دارند. حتماً متوجه منظورم هستید: عکسهایی از آبشارهای بزرگ و غروبهای زیبا با جملاتی مثل «تا باران نبارد، رنگینکمانی در کار نخواهد بود».
"راز محبوبیت این پیامها چیست؟ چه کسانی آنها را میسازند؟ و به چه دردی میخورند؟ به گزارش ایسنا، روزنامه «جوان» در ادامه نوشت: «روزی که در آن هستی هدیهای است که به تو دادهاند.» .."همان پیامهایی که خالهتان مدام به اشتراک میگذارد و خودش هم زیرش نظر میدهد: «کاملاً موافقم.»
این جملات انگیزهبخش شاید حالتان را به هم بزنند، اما آنقدر رایج هستند که برای برخی یک کسبوکار بزرگ محسوب میشوند، چون لایک میخورند، به اشتراک گذاشته میشوند و به پول تبدیل میشوند و بدین شکل صنعت جملات الهامبخش شکل میگیرد.
شان، ۴۵ ساله از کانادا، مدیر چندین حساب «سخن بزرگان» و همچنین یک وبسایت جملات قصار است. حساب توئیترش، حدود ۶۶۹۰۰۰ و حساب فیسبوکش، بیش از ۴ میلیون دنبالکننده دارد. علاقه او به جملات انگیزشی سود فراوانی برایش داشته و در حالی که هنوز یک شغل اداری در بخش صنعت وایرلس دارد، گفته که اخیراً از تبلیغ در وبسایتش، دو تا سه برابر درآمد معمولیاش پول درآورده است. او میگوید: «به خاطر سودی که از تبلیغات به دست میآورم، حالا دیگر میتوانم کارم را کنار بگذارم.»
شان خیلی زود متوجه مقبولیت جملات انگیزهبخش شد. روزی در دوران نوجوانی داشت در یک کتابفروشی گشت میزد که به کتاب کوچکی از جملات معروف برخورد.
چیزی در این گفتههای موجز بود که نظرش را جلب کرد و او دست به کار شد تا مجموعه شخصی خودش را گرد آورد، مجموعهای از جملات که طنین خاصی داشتند.
پس از چند سال، او درباره بازاریابی اینترنتی و بهینهسازی موتورهای جستوجو (SEO) مطالعه کرد و توانست کاری کند وبسایتش از اولین نتایج جستوجوی عبارت «جملات انگیزهبخش» باشد. بعد با تغییر الگوریتم گوگل به شدت رتبهاش پایین آمد.
از بسیاری جهات، تاریخ صنعت جملات انگیزهبخش آنلاین پابهپای تاریخ چگونگی استفاده از اینترنت جلو آمده است. وقتی شان ارسال ایمیلها را کنار گذاشت، رسانههای اجتماعی رو به رشد بودند. او در فیسبوک و توئیتر حدود ۴۰هزار دنبالکننده داشت و از اعضای خبرنامه ایمیلی خود هم خواست او را دنبال کنند. شان میگوید: «منِ احمق فکر میکردم الان همه همین کار را میکنند.
"حتماً متوجه منظورم هستید: عکسهایی از آبشارهای بزرگ و غروبهای زیبا با جملاتی مثل «تا باران نبارد، رنگینکمانی در کار نخواهد بود»"کافی است چند سالی مدام ایمیل فوروارد کنید تا بفهمید گستره رسانههای اجتماعی همیشه هم چندان وسیع نیست.»
شان میگوید تعداد دنبالکنندگانش در فیسبوک تا مدتها حدود ۴۵هزار نفر بود. ابتدا تنها جملات متنی ارسال میکرد. متوجه شد که الگوریتم به منظم پیامگذاشتن امتیاز میدهند و ناگهان روزانه هزاران دنبالکننده جدید پیدا کرد. همچنین با دیگر صفحات سخن بزرگان وارد معامله شد و محتوای صفحه آنها را در صفحه خود منتشر میکرد و در مقابل، آنها هم همین کار را برای او میکردند. یکی از همین همکاران علاقهمند به جمله توصیه کرد که از ارسال متن تنها دوری کند و این شد که از آنچه خود «تصویر جمله» مینامد استقبال کرد: ترند جملات الهامبخش با پسزمینه تصاویری از غروب و منظره که اکنون در رسانههای اجتماعی فراگیر شده است.
یک جمله الهامبخش واقعی چطور ساخته میشود؟ شان میگوید: «راستش را بخواهید، من بسیاری از مطالب اینترنتی را دوست ندارم.
وقتی بین کلی آت وآشغال میگردید و ناگهان چیز ارزشمندی پیدا میکنید که چشمتان را میگیرد، انگار ناگهان دوپامین مغزتان افزایش مییابد. این حس وجدآمیز مثل نوشدارویی که خورده باشید، تمام وجودتان را میگیرد. دوست دارم این تجربه را «هشدارِ آگاهی» بنامم. یک هشدار آگاهی دریافت و حس میکنید ذهنتان همان لحظه باز شده است و با تجربه کاملاً جدیدی مواجه هستید که پیش از آن هرگز از سر نگذرانده بودید.»
او میگوید: «خیلی جالب است که آدم میبیند مردم به نسبت بیشتر به جملههای واقعاً ابتدایی و مزخرف واکنش مثبت نشان میدهند، جملههایی که به نظر بسیار بهدردنخور هستند. بعد چشمتان به مطلب آنلاینی میخورد که فوقالعاده و جذاب است و اصلاً به آن توجهی نمیشود.
"علاقه او به جملات انگیزشی سود فراوانی برایش داشته و در حالی که هنوز یک شغل اداری در بخش صنعت وایرلس دارد، گفته که اخیراً از تبلیغ در وبسایتش، دو تا سه برابر درآمد معمولیاش پول درآورده است"سطح پیشرفت افراد متفاوت است و متوجه میشوید که دارید مرز انسانیت را سانت به سانت جلو میبرید.»
او میگوید اکنون میکوشد چیزهایی را پیدا کند که بیشتر مردم دوست دارند؛ یعنی جملههای تکخطی ساده و نه چیزهایی که خودش عموماً میپسندد. طی سالیان، شان مجموعهای از حدود ۴هزار جمله گردآوری کرده است و معمولاً با فیلترهای جدید همان مطالب قبلی را دوباره ارسال میکند. همچنین یک چتبات را در مسنجر مدیریت میکند که جمله روز ارسال و هر روز غروب یک ویدئوی زنده پخش میکند (مطالب جدیدش اینهاست: «آیا میتوانید همیشه به همه خدمت کنید؟»، «آیا به دنبال لذتهای خود میروید؟»).
تنها صفحات سخن بزرگان نیستند که روی پدیده جملات انگیزهبخش سرمایهگذاری میکنند؛ برندها هم بهعنوان یک ابزار خوب بازاریابی به این قالب روی میآورند. در ۲۰۱۸، لورا بلگری که کپیرایتر است پس از نوشتن مطلبی در Money. com به شهرتی ناگهانی دست یافت، مطلبی با عنوان «من روزی ۶۰۰۰ دلار حقوق میگیرم تا در اینستاگرام جملات الهامبخش بنویسم.
اینطوری توانستم شغل ایدئالم را پیدا کنم.»
بلگری علاوه بر به اشتراکگذاری همان جملات قدیمیای که هر روز برایتان ارسال میشود، جملات خود را هم میسازد. در جهان بلگری، نوآوری حرف اول را میزند. «با انتشار جملهای مانند «خودت باش، زیرا بقیه نقشها قبلاً گرفته شدهاند» و مانند آن نمیتوان از دیگران پیشی گرفت؛ اصلاً آوردن چنین جملهای اغلب کنایهآمیز است». او میگوید تلاش لزوماً با نتیجه تناسب ندارد، گاهی تمام روز به چیزی میاندیشد و مردم اصلاً به حاصل کارش علاقهای نشان نمیدهند و گاهی فیالبداهه چیزی مینویسد و حسابی گُل میکند.
چرا جملات انگیزهبخش برای برخی اینقدر مطلوب و در نظر برخی دیگر اینقدر مشمئزکنندهاند؟ این قالب احتمالاً به خاطر قابلیت اشتراکگذاری طراحی شده است: ابتدا به واسطه نقل قولهای شفاهی یا در کتابهایی مانند آنچه شان در نوجوانی خواند و حالا در رسانههای اجتماعی. گوردن پنیکوک، روانشناسی در دانشگاه رجینای کانادا که کتابش با عنوان «درباره دریافت و شناسایی چرندیات ژرفنما» در ۲۰۱۶ برنده جایزه ایگنوبل شد، میگوید: «برخی افراد بیش از بقیه مستعد هستند که نکات حکیمانه را به جملات بیمعنی نسبت دهند و این افراد کمتر اهل تأمل هستند و توانایی شناختی پایینتری دارند، همچنین احتمالاً بیش از سایرین به مسائل فوق طبیعی معتقدند و مکمل و داروهای جایگزین را تأیید میکنند.»
پنیکوک میگوید در نهایت، دوست داریم چیزهایی را به اشتراک بگذاریم که احساساتمان را عمیقاً تحریک میکنند، حالا چه خبرهای جعلی باشد، چه جملههای الهامبخش.
نقل و تلخیص از: ترجمان / نوشته: ویکتوریا ترک / ترجمه: نجمه رمضانی / مرجع: وایرد
انتهای پیام
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران