تحلیل نصرت الله تاجیک و داریوش سجادی از نحوهی برخورد با اعتراضات در ایران و آمریکا - Gooya News
زهرا منصوری، انصاف نیوز
مرگ یک سیاه پوست در آمریکا جرقهای برای شروع اعتراضات گستردهی ضد نژادپرستی در آمریکا بود، ماجرایی که از یک بیست دلاری تقلبی آغاز شد و منجر به برخورد خشن آمریکا با جورج فلوید شد. معترضان، شبانه بوتیکها و فروشگاهها را غارت میکنند و روزها نیز اعتراضات مسالمت آمیز در آمریکا در جریان است. از طرفی ادبیات دونالد ترامپ رئیس جمهور این کشور واکنش شدید معترضان را در پی داشته و آنها را خشمگین میکند، ماجرا به جایی رسید که ترامپ از حضور ارتش برای سرکوب اعتراضات سخن گفت، تهدیدی که تا امروز عملی نشده است.
از سوی دیگر شروع اعتراضات در آمریکا و نحوهی برخورد دولت آمریکا با معترضان، سبب شده است تا بسیاری از تحلیلگران آن را با اعتراضات در ایران -به ویژه آبان ماه ۹۸- مقایسه کنند اما آیا این قیاس قابل قبول است؟ در صورتی که ایران و آمریکا ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بسیار متفاوتی با یکدیگر دارند. در این باره با داریوش سجاد وبلاگنویس و فعال سیاسی در آمریکا و نصرت الله تاجیک تحلیلگر مسائل خارجی گفتوگو کردیم، سجادی اعتراضات را از یک جهاتی با ایران قابل مقایسه میداند اما میگوید نمیتوان آن را دقیقا اینهمانی کرد، از طرفی تاجیک شباهتی میان اعتراضات این دو کشور نمیبیند و میگوید ساختار پلیس و سیاست آمریکا به طور کلی با ایران متفاوت است.
متن کامل گفتوگو انصاف نیوز با نصرت الله تاجیک و داریوش سجادی را در ادامه بخوانید:
انصاف نیوز: با شروع اعتراضها در آمریکا بسیاری این اعتراضات و نحوهی برخورد دولت آمریکا را باامروز ایران مقایسه میکنند، به نظر شما باتوجه به تفاوتهایی که دارند، اصلا قیاس درستی است؟
داریوش سجادی: از جهاتی این اعتراضات با ایران قابل مقایسه است، البته در برخی از موارد هم قابل مقایسه نیست. ناآرامیهایی از این دست در ایران بیسابقه نیست، کمااینکه در سال ۱۹۸۵ آشوب بسیار جدیای از سوی سیاهپوستان در لس آتجلس داشتیم.
"معترضان، شبانه بوتیکها و فروشگاهها را غارت میکنند و روزها نیز اعتراضات مسالمت آمیز در آمریکا در جریان است"حتی حدودا ۵۰ الی ۶۰ نفر توسط پلیس آمریکا بعد از حمله به مقر پلیس جان باختند؛ یا چند سال پیش جنبش فراگیر وال استریت را داشتیم. غالبا مطالبات از جنس اقتصادی بود. ویژگیهای عمدهای که این دست از اعتراضات آمریکا دارد، شبیه به جنبش برابری نژادی توسط مارتین لوترکینگ که در دهه ۶۰ اتفاق افتاد، است. جنبشی فراگیر و پر اقبال هم بود، جنبش لوترکینگ بر حسب ظاهر موفق عمل کرد اما درسی هم به ساختار قدرت در آمریکا داد؛ بعد از آن جنبش که او [لوترکینگ] در نهایت ترور شد، اما ساختار قدرت در آمریکا به این نتیجه رسید که جنبشهای اعتراضی در آمریکا اگر فاقد رهبری باشند، در عمل نمیتوانند راه به جایی ببرند. پس ساختار سیاسی اجازهی ژنرال سازی به حرکتهای اعتراضی نداد، به همین دلیل شاهد هستیم گاهی اعتراضهایی میشود اما سازماندهی شده نیست و این جنبشها به حرکتهایی ایذایی تبدیل میشود و نهایتا منجر به ناآرامیهایی در بدنهی جامعه میشود و در بلند مدت سرکوب میشود و از بینمیرود.
در همین حوادث و کشته شدن ناجوانمردانهی جورج فلوید در مینیاپولیس که انجام شد، در ظاهر اعتراض به نابرابری نژادی و برخورد خشن پلیس با سیاهپوستان بود و حرف درستی است، اما جنس جنبش تغییر کرد و به سمتی رفت که با ریشهی آن متفاوت بود، شعارهایی عدالتطلبانه بین سیاه و سفید سر داده شد و از طرفی وقتی غارتگریها را میبینیم که بیشتر متوجهی مراکز فروش است و از جنس جنبش اعتراض طبقهی فرو دست به فرادست شده است.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران