افغانستان و صلح؛ خیال محض یا عزم راستین؟

افغانستان و صلح؛ خیال محض یا عزم راستین؟
بی بی سی فارسی
بی بی سی فارسی - ۲۶ اسفند ۱۳۹۹

افغانستان و صلح؛ خیال محض یا عزم راستین؟

  • کریم حیدری
  • بی‌بی‌سی کابل
۲۶ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۶ مارس ۲۰۲۱

منبع تصویر،

Getty Images

محمد اشرف غنی، رئیس جمهور افغانستان اخیرأ در روز بزرگداشت از نیروی‌های امنیتی افغانستان گفت جامعه جهانی چهل سال این کشور را از حق صلح محروم نگهداشته است.

اما در تلاطم و وخامت وضعیت افغانستان فقط جامعه جهانی مقصر نیست. هر جناحی برای اهداف سیاسی خود در آن دخیل بوده است، در زمان تهاجم اتحاد شوروی بر افغانستان سیاست اداره رونالد ریگان تعهد کرده بود، تا زمانی که یک افغان زنده است کمک آمریکا جاری خواهد ماند. مخالفان مسلح دولت آن‌زمان می‌گفتند تا زمانی که یک افغان زنده است علیه روس و شوروی مبارزه خواهد کرد. هر دو به یک حرف متعهد بودند و هدف مشترک داشتند.

"هر جناحی برای اهداف سیاسی خود در آن دخیل بوده است، در زمان تهاجم اتحاد شوروی بر افغانستان سیاست اداره رونالد ریگان تعهد کرده بود، تا زمانی که یک افغان زنده است کمک آمریکا جاری خواهد ماند"ولی با اندک تفاوت؛ برای افغان‌ها جنگ "جهاد مقدس" و برای حامی امریکایی اما این جنگ یک وسیله بود. هیچکدام در صدد جلوگیری از خونریزی، ویرانی و تباهی نبودند. هیچکدام برای وضعیت پس از شکست شوروی در افغانستان برنامه‌ای نداشتند.

با مداخله نظامی نیروی‌های آمریکایی و سرازیر شدن ده‌ها هزار نیروی جامعه‌جهانی گروه‌های جهادی بار دیگر وارد صحنه سیاسی شدند. باآنکه مردم عام منتظر رسیدگی به "جنایات جنگی" دوره قبل طالبان و محاکمه عاملان آن بودند. امریکا گزینه یا بدیل واقعی دیگری جز کنار آمدن با "مجرمان جنگی" در اختیار نداشت.

ملت از هم پاشیده بود. کسانی که صاحب نفوذ ولی مخالف رهبران جهادی بودند بعد از تهدید رهسپار خانه‌های شان در غرب شدند، عده‌ای هم در زندان بگرام بستر شدند یا در گوانتانامو در کنار دهشتگران جهانی پوکیدند.

  • صلح افغانستان؛ سفر خلیلزاد به کابل و دیدار با غنی و عبدالله
  • شورای عالی مصالحه‌ ملی طرح تازه صلح آمریکا برای افغانستان را بررسی کرد
  • 'طالبان پیش از موافقت با آتش‌بس باید برای دوازده پرسش‌ اساسی پاسخ پیدا کنند'

گفتگوی‌های صلح میان آمریکا و طالبان با روی کار آمدن حکومت جو بایدن و از سرگیری سفرهای زلمی خلیزاد، نماینده آمریکا دوباره آغاز شد. گروه های سیاسی مستقر در کابل هر یک سفر آقای خلیلزاد را به نوع و سود خود تعبیر کردند، داد و فریاد سرزدند و حضور شان را لعاب زدند تا اگر بحث کنفرانس جهانی یا حکومت موقت در میان باشد که از سهم باز نمانند. اما صلحی که در قالب دیگران ریخته شود هر چند واقعی باشد پایدار نخواهد بود.

"مخالفان مسلح دولت آن‌زمان می‌گفتند تا زمانی که یک افغان زنده است علیه روس و شوروی مبارزه خواهد کرد"با نظرداشت وضعیت پچیده افغانستان فقط افغان های درگیر در جنگ میتوانند به خانه شان صلح دایمی بیاورند.

در حال حاضر هردو گروه در فضای ناباوری به عزم یک دیگر شک می‌کنند. حکومت افغانستان طالبان را اجیران استخبارات پاکستان می‌نامد. در مقابل طالبان حکومت را دست‌نشانده آمریکا می شمارد. حکومت به پاکستان دست دوستی دراز می‌کند و طالبان با آمریکا دور یک میز می‌نشینند. اما در میان حکومت و طالبان تشنگی به خون یکدیگر همچنان پابرجاست.

کدورتی که شاید حتی بین مسلمان و نامسلمان کم نظیر باشد.

منبع تصویر،

ARG

توضیح تصویر،

محمد اشرف غنی و خلیلزاد

چنین ناباوری در سده نوزدهم بین مسلمانان هند نیز مسلط بود. مسلمانان افراطی که از مدارس دینی فارغ شده بودند مسلمانان مجهز با علوم عصری را دشمنان دین خطاب می‌کردند. گروه مقابل ملاها را ناآگاه از وضعیت سیاسی و خفته در خواب تکاهل می پنداشتند. نفاق بین این دو گروه به سود استعمار انگلیس بود. حکومت هند بریتانیایی و هندوها هردو را به یک چشم نگاه می کردند.

"ولی با اندک تفاوت؛ برای افغان‌ها جنگ "جهاد مقدس" و برای حامی امریکایی اما این جنگ یک وسیله بود"هویت هردو گروه مسلمان بودن شان بود باآنکه فاصله بین هردو با خصومت که خود کاشته بودند و اعم از سوی سیاست حاکم روز افزون بود.

سید جمال الدین افغان بعد از چند سال در هند اعتماد هردو گروه را کسب کرد. برای مبارزه علیه استعمار علوم عصری را ضروری خواند و برای جامعه عاری از فساد شرایط اسلامی را تشویق کرد. در نتیجه هردو گروه مصلحت کردند. در آغاز سده بیستم اقبال لاهوری این روش فکری را در اشعار و مقالات خود گنجانید.

مبارزات سیاسی برای آزادی هند شکل گرفت. جامعه اسلامی هند عرض اندام کرد و بلاخره همزمان با آزادی هند دو کشور اسلامی بنام های پاکستان شرقی (بنگلادیش) و پاکستان غربی به وجود آمدند.

بعد از جنگ دوم افغان و انگلیس که پیروزی از آن افغان‌ها شد، سید جمال الدین در ۱۸۷۶ گفت: انگلیس‌ها در میدان نبرد شکست خوردند اما اگر وضعیت دانایی ما به حالت کنونی به جا بماند این پیروزی به جانب مهاجم تعلق خواهد گرفت.

حکومت فعلی افغانستان می‌داند که با وصف پیشتبانی جامعه جهانی حکمروایی تک دست به معنی ادامه جنگ و خشونت خواهد بود. طالبان نیز راهی جز مصلحت ندارند هرچند پیروزی را از آن خود می‌دانند.

"باآنکه مردم عام منتظر رسیدگی به "جنایات جنگی" دوره قبل طالبان و محاکمه عاملان آن بودند"جنگجویان اشتیاق نبرد را از دست دادند. برای حملات بزرگ جنگجویان را از مناطق دیگر افغانستان فرا می‌خوانند و به علت ناآشنایی در ساحه جنگ تلفات سنگین میبینند مانند شهرستان شیرزاد در ننگرهار و ارغنداب در جنوب اخیرا شاهد چنین وقوعات بودند. طالبان نمی‌توانند حکومتی را تشکیل بدهند که فراگیر همه اقوام و مذاهب باشد، با کشور های دیگر مناسبات دیپلوماتیک احیا کنند و اعتماد جامعه جهانی را در سایه محدویت حقوق زنان فراهم کنند. اما به عنوان یک قوت راسخ جز یک نظام می‌توانند باشند.

منبع تصویر،

Reuters

توضیح تصویر،

طالبان در قطر

در کنار پیکار گروه‌های سیاسی و نظامی چالش‌های دیگری نیز فراروی کشور قرار دارد.

پروژه های زیربنایی اندکند، فساد اداری در دستگاه حکومت داد می‌زند و اخیرأ شورشیان طالب نیز به فساد اداری رو آورده‌اند. سرمایه به دوبی و ترکیه فرار می‌کند. جوانان با مدارک تحصیلی در دست، عقب درهای بسته ناامیدی ایستاده‌اند. بی‌سوادی و بی‌کاری به خصوص در میان جوانان روستایی پای شان را بیرون از مرز می‌کشاند و یا ناگزیر در صفوف گروه های مسلح می‌پیوندند. عالمان دین به گروه های مختلف تقسیم شده‌اند و یکدیگر را به بدعت متهم می‌کنند.

"کسانی که صاحب نفوذ ولی مخالف رهبران جهادی بودند بعد از تهدید رهسپار خانه‌های شان در غرب شدند، عده‌ای هم در زندان بگرام بستر شدند یا در گوانتانامو در کنار دهشتگران جهانی پوکیدند"با وصف میلیاردها دالر/دلار مساعدت بیشتر از ۶۰ درصد جمعیت زیر خط فقر زندگی می‌کند. گدایی حتی برای عده‌ای از جوانان سالم عار نیست. منافع ملی واژه بیگانه و ناپسند است. پاکمنشی و صداقت بزدلی و بی‌عملی تلقی می‌گردد. اذیت و آزار زنان در خیابان فقط کار پسران ولگرد نیست.



در ناهنجاری افغانستان روسیه، آمریکا یا پاکستان را متهم دانستن نه مناسب است و نه مدوای درد. آویختن سرنوشت به حلقه تُهی توکل جز یأس چیزی بیش به بار نمی‌آورد. عزم و اراده شاید نخستین گام در روند گره گشایی معضله افغانستان باشد و درک مسئولیت در قبال سرنوشت میلیون‌ها شهروند گام دوم.

منابع خبر

اخبار مرتبط