استراتژی بازدارندگی

استراتژی بازدارندگی
کلمه
کلمه - ۷ اردیبهشت ۱۳۹۹

چکیده :برخلاف برخی تصورات متعارف، تحریم‌های فراملی اقتصادی هدفمند و سازمان‌یافته آمریکا علیه ایران، پیوند پیوسته‌ای با انقلاب اسلامی و دوران انقلاب ندارد. این تحریم‌ها پس از فروپاشی اتحاد شوروی، در سال ۱۳۷۵ در آمریکا به صورت قانون درآمده، اما اجرای آن نیز پس از انتخابات سال ۱۳۷۶ ایران به مدت ۱۱ سال به تأخیر افتاده است....

تحلیل محسن امین‌زاده از تأثیر بازدارندگی اقتصادی و نظامی

۱- ایران هرگز در چهار دهه پس از انقلاب در حد امروز در برابر تحریم‌های آمریکا، دچار چنین وضعیتی برای بازدارندگی نبوده است. بحران جهانی کرونا دشواری‌های اقتصادی ایران در برابر تحریم‌های آمریکا را دوچندان کرده است؛ اما ناتوانی ایران در حراست از اقتصاد ملی خود در برابر تهاجم‌های تحریمی آمریکا، پیش و بیش از بحران کرونا، ایران را در معرض این شرایط بسیار دشوار قرار داده است.

برخلاف برخی تصورات متعارف، تحریم‌های فراملی اقتصادی هدفمند و سازمان‌یافته آمریکا علیه ایران، پیوند پیوسته‌ای با انقلاب اسلامی و دوران انقلاب ندارد. این تحریم‌ها پس از فروپاشی اتحاد شوروی، در سال ۱۳۷۵ در آمریکا به صورت قانون درآمده، اما اجرای آن نیز پس از انتخابات سال ۱۳۷۶ ایران به مدت ۱۱ سال به تأخیر افتاده است. شروع تحریم‌های اختصاصی آمریکا نیز مربوط به اشتباه بزرگ سیاست خارجی فاجعه‌بار ایران از سال ۱۳۸۴ است که منجر به ارجاع پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل و تحریم‌های اجماعی جهانی علیه ایران از سال ۱۳۸۵ شد.

"چکیده :برخلاف برخی تصورات متعارف، تحریم‌های فراملی اقتصادی هدفمند و سازمان‌یافته آمریکا علیه ایران، پیوند پیوسته‌ای با انقلاب اسلامی و دوران انقلاب ندارد"آمریکا از سال ۱۳۸۶ تحریم‌های اختصاصی مصوب سال ۱۳۷۵ خود را برای اولین‌بار ذیل تحریم‌های اجماعی جهانی به اجرا درآورد و برای اولین‌بار شرکت‌های چندملیتی شریک ایران را بر اساس این قانون، به پرداخت جرایم هنگفت محکوم کرد؛ تحریم‌های خطرناکی که امید بود با امضای توافق برجام متوقف شود. اما با وجود لغو تحریم‌های اجماعی جهانی علیه ایران در پی برجام، رئیس‌جمهوری جدید آمریکا تصمیم گرفت از برجام خارج شود و کشورش با حمایت اسرائیل و عربستان سعودی، به تنهایی و با تکیه بر قانون مصوب ۱۳۷۵ آمریکا، تحریم‌ها علیه ایران را با حداکثر ظرفیت دنبال کند.

۲- مفهوم «بازدارندگی» عمری به قدمت تاریخ جنگ‌های بشر دارد؛ اما توسط استراتژیست‌های سیاسی و نظامی دوران جنگ سرد بازتعریف شده است. معنای بازدارندگی در مباحث امنیت ملی، «تأمین و نمایش توان نظامی دفاعی و تهاجمی مؤثر، برای منصرف‌کردن دشمن از تهاجم نظامی متصور» است. معنای متعارف «بازدارندگی هسته‌ای» نیز «داشتن سلاح هسته‌ای مؤثر، برای منصرف‌کردن دشمن از کاربرد سلاح هسته‌ای» است. به تعبیر کلی‌تر؛ «بازدارندگی، داشتن قدرت مؤثر اقدام و عمل متقابل، برای منصرف‌کردن خصم از اقدام خصمانه است».

هرچند که وجه غالب مفهوم «بازدارندگی» نظامی است؛ اما سه دهه پیش، فروپاشی ابرقدرت اتحاد جماهیر شوروی در اوج قدرت بازدارندگی نظامی و در فقدان قدرت مناسب اقتصادی، اهمیت بازدارندگی متکی به قدرت نظامی را به چالش کشید. در سه دهه گذشته با وجود آنکه مفهوم «بازدارندگی اقتصادی» در میان راهبردهای امنیت ملی، جایگاه نهادمندی پیدا نکرده است، اما به‌هرحال تحقق امنیت ملی کشورها در جهان امروز نه‌تنها به «بازدارندگی نظامی»، بلکه به «بازدارندگی اقتصادی» نیز نیازمند است.

با جابه‌جایی شگرف عناصر قدرت ملی و صدرنشینی قدرت اقتصادی در میان عناصر تشکیل‌دهنده قدرت ملی، امروز تحریم اقتصادی کارکردی بیش از مسابقه تسلیحاتی در مناقشات قدرت‌های بین‌المللی پیدا کرده است.

با تجربه موفق آمریکا در تحریم اقتصادی ایران، اینک تحریم ایران پس از ۱۵ سال به مهم‌ترین و مؤثرترین ابزار منازعه آمریکا علیه ایران بدل شده است.

۳- با افزایش اهمیت قدرت اقتصادی در سه دهه گذشته، یک جابه‌جایی اساسی در مراتب عناصر تشکیل‌دهنده قدرت ملی ایجاد شده است. درحالی‌که در دوران جنگ سرد شاخص‌ترین عنصر تبیین‌کننده قدرت کشورها قدرت نظامی آنها بود و سایر عناصر قدرت ملی تحت‌الشعاع قدرت نظامی بودند، امروز سه دهه پس از فروپاشی اتحاد شوروی، نقش قدرت اقتصادی در قدرت ملی اهمیتی بیش از گذشته پیدا کرده و تدریجا مناقشات قدرت‌های بزرگ به سمت مناقشات اقتصادی سوق پیدا کرده است. موقعیت برخی کشورهای صاحب قدرت نظامی بالا و قدرت اقتصادی پایین در جهان نمونه‌های شاخصی برای ترسیم این تحول است. قدرت نظامی روسیه همچنان بعد از آمریکا رتبه دوم جهان را دارد.

"این تحریم‌ها پس از فروپاشی اتحاد شوروی، در سال ۱۳۷۵ در آمریکا به صورت قانون درآمده، اما اجرای آن نیز پس از انتخابات سال ۱۳۷۶ ایران به مدت ۱۱ سال به تأخیر افتاده است"اما منزلت اقتصادی خیلی بالاتر چین نسبت به روسیه، اهمیت، اعتبار و منزلت جهانی این دو کشور را کاملا جابه‌جا کرده است. کره شمالی، پاکستان و مصر جزء ۲۰ کشور قدرتمند نظامی جهان تلقی می‌شوند. اما فاصله رتبه نظامی و رتبه اقتصادی کره شمالی در جهان بیش از صد رتبه است و رتبه اقتصادی پاکستان و مصر نیز خیلی پایین‌تر از رتبه نظامی آنهاست. امروز برخلاف سه دهه پیش، توان نظامی بالا و توان اقتصادی نازل، برای این کشورها منزلت و اعتبار بین‌المللی ایجاد نمی‌کند. اکنون کشورها برای حفظ و ارتقای جایگاه خود در جهان به تقویت مداوم قدرت اقتصادی خود نیاز دارند و در رقابت بر سر قدرت، به رقابت اقتصادی خیلی بیش از رقابت نظامی توجه دارند.

آنها در کنار اهتمام به تقویت مداوم جایگاه قدرت اقتصادی خود در جهان، به تضعیف جایگاه رقبای اقتصادی خود نیز توجه دارند. شیوه مقابله اقتصادی آمریکا و چین، نمونه بارز تحول در مناسبات قدرتی و رقابت بر سر قدرت در جهان امروز است. چین تواناترین و موفق‌ترین شریک اقتصادی آمریکا و درعین‌حال تواناترین و موفق‌ترین رقیب اقتصادی آمریکاست. شیوه کنش‌ها و واکنش‌های متقابل دو کشور در رقابت‌های اقتصادی جلوه امروز جنگ قدرت در جهان است.

۴- با این تحولات، به نظر می‌رسد باید روی مفهوم «بازدارندگی اقتصادی» برای روایت چگونگی مواجهه و پیشگیری و خنثی‌سازی اقدامات تهاجمی رقیب و دشمن علیه اقتصاد ملی تأمل جدی کرد. برخی از وجوه راهبردی «بازدارندگی اقتصادی» مفهوم جدید رقابت‌های قدرتی در جهان را به این شرح می‌توان برشمرد:

– توسعه اقتصادی کشورها به‌شدت به تجارت خارجی و مبادلات بین‌المللی وابسته است؛ اقتصاد خودکفا و درون‌گرا معنای خود را از دست داده و اقتصاد‌های موفق جهان ابعادی خیلی بزرگ‌تر از مرزهایشان دارند.
– بازدارندگی اقتصادی، پیشگیری از خطرناک‌ترین تهدیدات علیه توسعه ملی کشورها، به‌ویژه کشورهای در‌حال‌توسعه، مانند تعطیل‌شدن مناسبات تجارت خارجی، محاصره اقتصادی و اعمال تحریم اقتصادی علیه توسعه اقتصادی کشور است؛ ضرورتی که به مدیریت داخلی و خارجی قوی و مداوم نیاز دارد.
– پیوندهای اقتصادی میان کشورها از‌جمله پیوندهای اقتصادی با همسایگان و با کشورهای قدرتمند، نه‌تنها در «بازدارندگی اقتصادی» بلکه در «بازدارندگی نظامی» میان آنها نیز نقش سازنده و مؤثری دارد.
– برخلاف حوزه نظامی که در انحصار دولت‌هاست، حوزه اقتصاد جهان آکنده از منافع متنوع فعالان غیردولتی است؛ آنان که برای حفظ و تداوم منافع اقتصادی خود می‌توانند کارکرد مستقیم و غیرمستقیم «بازدارندگی اقتصادی» برای شرکای اقتصادی خود داشته باشند.
– تنوع و تعدد شرکای اقتصادی، اعم از بازارهای هدف و فروشندگان کالاهای ‌ویژه استراتژیک، آسیب‌پذیری را کاهش و قدرت بازدارندگی اقتصادی را افزایش می‌دهند.
– تنوع و گستردگی فعالیت اقتصادی کشور، آسیب‌پذیری را کاهش و قدرت بازدارندگی را افزایش می‌دهد.
– دانش، تکنولوژی، قدرت بازتولید و روزآمدکردن تولید، قدرت بازدارندگی اقتصادی را افزایش می‌دهد.
– بسته‌شدن هر بازار خارجی به روی تجارت و تبادل کالا، باعث کاهش قدرت بازدارندگی و افزایش آسیب‌پذیری اقتصاد می‌شود.

"معنای بازدارندگی در مباحث امنیت ملی، «تأمین و نمایش توان نظامی دفاعی و تهاجمی مؤثر، برای منصرف‌کردن دشمن از تهاجم نظامی متصور» است"حذف هر مناسبات اقتصادی به هر علتی از‌جمله ملاحظات سیاسی و امنیتی، برای منافع ملی و امنیت ملی کشور پر‌هزینه و تعدد آن بسیار خطرناک است.
– دسترسی به صنایع مدرن و تکنولوژی‌های نو، حتی از کشورهای رقیب و مخالف، موفقیت بزرگی در راستای افزایش توان بازدارندگی اقتصادی است و محروم‌کردن کشور از همکاری با اقتصاد‌های پیشرفته، با توجیهات سیاسی و امنیتی، محروم‌کردن کشور از ظرفیت‌های قدرت ملی و بازدارندگی اقتصادی است.
– کناره‌گیری از اتحادیه‌ها، پیمان‌ها، کنوانسیون‌ها و سازمان بین‌المللی اقتصادی، آسیب‌پذیری را افزایش و قدرت بازدارندگی اقتصاد را کاهش می‌دهد. کشورهای مستعد باید فعالانه در سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی به تصمیمات جهت بدهند و از مزایای حضور فعال در این سازمان‌ها و نهادها بهره‌مند شوند.
– توسعه توان نظامی بی‌تناسب با توان اقتصادی خطرناک است. صاحب‌نظران، مسابقه نظامی و تسلیحاتی شوروی با آمریکا را به دلیل تزریق منابع محدودتر مالی شوروی به حوزه نظامی و کاهش مداوم منابع حوزه اقتصادی این کشور، از عوامل مهم فروپاشی اقتصاد شوروی و در نهایت فروپاشی ابرقدرت شوروی می‌دانند.

۵موقعیت ژئوپلیتیک ایران در میان مرزهای جنوبی اتحاد شوروی و آب‌های آزاد خلیج‌فارس و ذخایر عظیم نفتی این منطقه در دوران جنگ سرد، در ۱۵ سال اول انقلاب کارکرد «بازدارندگی ژئو‌استراتژیک» داشته است. در این مدت، سیاست راهبردی کشورهای غربی برای دور‌نگهداشتن ایران از اتحاد جماهیر شوروی، کارکرد بازدارندگی مؤثری در پیشگیری از اعمال هر نوع فشار مؤثر علیه ایران داشته است. این وضعیت تا آن حد جذاب بوده که هنوز برخی از جریان‌های سیاسی کشور در آرزوی آن دوران، پایان‌یافتن همیشگی آن را باور ندارند و خواب حمایت کشورهایی از ایران در برابر اقدامات خصمانه آمریکا را می‌بینند.

خوب یا بد، آن دوره به‌کلی سپری شده و در‌حال‌حاضر موقعیت ژئوپلیتیک ایران از این جنبه هیچ کارکردی برای بازدارندگی در مقابل فشارهای آمریکا علیه ایران ندارد.

تخیل نسبت به بازدارندگی دوران جنگ سرد تا آن حد افراطی است که گاه‌و‌بیگاه از ضرورت «نگاه به شرق» در اقتصاد سخن گفته می‌شود؛ گویی به رسم دوران جنگ سرد، محل رجوعی در مقابل آمریکا وجود دارد که هرگاه ایران در مقابل آمریکا دچار گرفتاری شود، می‌تواند به آن محل رجوع و رفع گرفتاری کند. مفهوم نگاه به شرق امروز همان‌قدر بی‌معنی است که تصورات دولت احمدی‌نژاد نسبت به حمایت چین و روسیه در مقابل فشارهای آمریکا در پرونده‌های هسته‌ای ایران بی‌معنا بود. مسلم است که همکاری‌های اقتصادی ایران با کشورهای موفق آسیایی، منطقی‌تر و اقتصادی‌تر از سایر کشورها است. ایران همواره در مناسبات آتی اقتصادی خود باید به کشورهای موفق‌تر شرق مانند چین، هند، کره‌جنوبی، ژاپن، استرالیا، مالزی، نیوزیلند، سنگاپور، تایلند، فیلیپین و حتی هنگ‌کنگ و تایوان و در زمینه‌هایی روسیه توجه بیشتری داشته باشد و قطعا خواهد داشت. در شرایط قابل رقابت، فرصت‌های اقتصادی و علمی این کشورها برای ایران اولویت بیشتری نسبت به آمریکا و حتی اروپا خواهد داشت؛ اما بدیهی است که همه این کشورها شامل چین و روسیه، شرط گسترش روابطشان با ایران را بهبود روابط ایران با آمریکا تعیین می‌کنند.

"معنای متعارف «بازدارندگی هسته‌ای» نیز «داشتن سلاح هسته‌ای مؤثر، برای منصرف‌کردن دشمن از کاربرد سلاح هسته‌ای» است"ایران برای توسعه اقتصادی خود، شدیدا نیازمند مناسبات اقتصادی متنوع و گسترده به‌ویژه با کشورهای موفق مشرق‌زمین است و شرط قطعی تحقق این مناسبات گسترده و به‌شدت ضروری و مفید با شرق، حل مناقشات ایران با آمریکاست.

۶بیش از یک قرن است که در میان همه عناصر اقتصادی، «نفت» به‌عنوان کالای استراتژیک در استراتژی‌های نظامی نیز جایگاه ویژه‌ای داشته است. در جنگ‌های جهانی اول و دوم، توان متفقین در دستیابی به منابع نفتی ایران و قطع دسترسی آلمان و متحدانش به حوزه‌های نفتی منطقه، سرنوشت جنگ‌ها را تغییر داد. در ایران پس از انقلاب اسلامی، «نفت» همواره به‌عنوان عاملی بازدارنده به جمهوری اسلامی ایران کمک کرده است.

سهم تولید ایران در تأمین انرژی جهان و نقش کلیدی ایران در اوپک و تأمین امنیت تنگه هرمز، اهرم‌های قدرتی ایران بوده که همواره مورد توجه کشورهای مخالف ایران نیز بوده است. همین ویژگی‌ها در سه دهه پس از انقلاب، مانع تحریم نفتی ایران و در دهه چهارم نیز مانع تحریم نفتی کامل ایران شده است. در تمامی سال‌های پس از انقلاب، اتخاذ هر تصمیمی در اوپک مستلزم تفاهم با ایران نیز بوده است.

در یک دهه گذشته افزایش تولید نفت آمریکا به‌ویژه پس از استخراج نفت از ذخایر نفتی شیل، بازار نفت را به‌کلی دگرگون کرد و اهمیت اوپک و جایگاه ایران در اوپک را نیز کاهش داد. آمریکا بزرگ‌ترین مصرف‌کننده نفت جهان یک دهه پیش، در سال‌های اخیر با تولید بیش از ۱۲ میلیون بشکه نفت، به بزرگ‌ترین تولید‌کننده نفت بدل شده و می‌تواند تا سال ۲۰۲۵ تولیدش را حتی به ۲۰ میلیون بشکه برساند. هرچند بحران بازار نفت به‌ویژه به‌دنبال بحران کرونا، تردیدهای جدی نسبت به تداوم تولید نفت با استخراج پرهزینه در جهان ایجاد کرده است؛ اما به‌هرحال توان تولید انبوه نفت آمریکا وضعیت بازار نفت را به هم ریخته و اهمیت استراتژیک تولیدکنندگان نفت را در جهان کاهش داده است. تمایل کشورهایی مثل ژاپن برای حذف کامل نفت از سبد انرژی خود نیز این وضعیت را تشدید می‌کند.

تغییر کنونی وضعیت بازار نفت، نقش بازدارنده نفت برای تأمین امنیت اقتصاد ایران در برابر تحریم‌های اقتصادی را به کلی بی‌اثر کرده است. امروز با تحولات گوناگونی که در صنایع نفت و گاز در جهان روی داده است، نه‌تنها هیچ مشکلی برای تحریم کامل نفتی ایران و حذف کامل نفت ایران از بازار انرژی وجود ندارد، بلکه همه کشورهای نفتی منطقه به‌ویژه دوستان ایران یعنی روسیه و عراق به‌شدت علاقه‌مند به ادامه وضع بحرانی ایران و بازنگشتن نفت ایران به بازار هستند.

"به تعبیر کلی‌تر؛ «بازدارندگی، داشتن قدرت مؤثر اقدام و عمل متقابل، برای منصرف‌کردن خصم از اقدام خصمانه است»"سایر تولیدکنندگان اوپک و غیراوپک هم از تحریم ایران خشنودند. در وضعیت جدید کنونی نه‌تنها از قدرت‌نمایی ایران و اوپک در بازار نفت در برابر آمریکا خبری نیست، بلکه آنها برای کنترل و مدیریت بازار نفت به تعامل فعال با آمریکا نیاز پیدا کرده‌اند.

۷بی‌تردید در پی ازدست‌رفتن فرصت‌های بازدارندگی دوران جنگ سرد، ازدست‌رفتن اهمیت بازدارندگی نفت ایران برای اقتصاد جهانی، حداقل در مقطع کنونی، مهم‌ترین عامل ازبین‌رفتن سپر دفاعی و بازدارندگی اقتصادی ایران است؛ اما تنها این دو عامل اساسی، شرایط حمله تحریمی آمریکا برای زمین‌گیر‌کردن اقتصاد ایران را تسهیل نکرده‌اند. انتخاب سال ۱۳۹۶ توسط تندروهای آمریکا برای خروج از برجام هوشمندانه بود. در سال ۱۳۹۶ با وجود امضای توافق برجام، تقریبا هیچ کشور یا شرکت بین‌المللی مؤثری، هیچ پیوند اقتصادی مهمی با ایران نداشت؛ نه‌تنها کمپانی‌های آمریکایی در ایران حضور نداشتند، بلکه هیچ کمپانی مهم چندملیتی و اروپایی دیگری نیز که به‌دلیل تحریم‌های اجماعی شورای امنیت علیه ایران، از این کشور رفته بودند، هنوز بازنگشته بودند. در این وضعیت انقطاع کامل اقتصاد ایران از تمامی فعالان اقتصادی بزرگ جهان، کار تحریم ایران را بسیار آسان و بی‌مشکل کرد.

پس از برجام و رفع تحریم‌های هسته‌ای، ایران تدبیری جدی برای بازسازی مناسبات و ایجاد پیوندهای گسترده اقتصادی مجدد با جامعه جهانی اتخاذ نکرد. بی‌تردید به هر میزان که پیوندهای اقتصادی ایران با اقتصاد جهانی بیشتر می‌شد؛ هزینه و دشواری‌های آمریکا برای اعمال فشار و تحریم ایران بیشتر می‌شد. اگر کمپانی‌های بین‌المللی و اروپایی در ایران حضور فعالی داشتند؛ مقاومت دولت‌های اروپایی در مقابل آمریکا بسیار عملی‌تر بود؛ اما در ایران نه‌تنها از همکاری بین‌المللی خبری نبود، بلکه عملا جناح‌های داخلی مخالف برجام و شاید مخالف توسعه ملی نیز از هر امکانی استفاده کردند که مانع هر قرارداد اقتصادی بین‌المللی و استقرار هر کمپانی مؤثری در ایران بشوند.

۸اقتصاد ایران به‌شدت از تحریم‌های اقتصادی آمریکا و حذف‌شدن از مناسبات اقتصاد جهانی آسیب دیده است و در وضعیت خطرناکی قرار دارد. ایران که تا پیش از سال ۲۰۰۳ میلادی معمولا جزء ۲۰ قدرت اقتصادی بزرگ جهان محسوب می‌شد، اکنون براساس تولید ناخالص داخلی در میان ۳۰ اقتصاد بزرگ جهان قرار می‌گیرد و نه‌تنها از چین، ژاپن، استرالیا، هند، کره جنوبی و حتی ترکیه و عربستان سعودی خیلی عقب مانده است، بلکه اندونزی، تایلند، تایوان، هنگ‌کنگ و نیجریه نیز از ایران پیشی گرفته‌اند. پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که اگر وضعیت کنونی ادامه پیدا کند، در ۱۵ سال آینده، اقتصاد ایران به رتبه‌ای پایین‌تر از رتبه ۳۶ جهان سقوط می‌کند و امارات متحده عربی، فیلیپین، ویتنام، مصر، پاکستان، مالزی و بنگلادش نیز از ایران پیشی می‌گیرند.

تدابیری مانند گسترش تولید داخلی برای جایگزینی با واردات و خودکفایی، برای کوتاه‌مدت کمک‌کننده است؛ اما به‌عنوان یک استراتژی توسعه‌ای، راهبردی کاملا شکست‌خورده و از‌رده‌خارج است.

"موقعیت برخی کشورهای صاحب قدرت نظامی بالا و قدرت اقتصادی پایین در جهان نمونه‌های شاخصی برای ترسیم این تحول است"بدل‌شدن ایران که دارای توان نظامی و نفوذ منطقه‌ای درخوری است به یک قدرت جهانی، مستلزم بدل‌شدن قدرت اقتصادی ایران به یک قدرت اقتصادی درخور است. ویژگی‌های شرایط ایران در مواجهه با این وضعیت بحرانی و توان اقتصادی و قدرت بازدارندگی اقتصادی ایران را می‌توان به شرح ذیل خلاصه کرد:

• با وجود جابه‌جایی در جایگاه قدرت اقتصادی و قدرت نظامی در میان عناصر قدرت ملی در جهان و افزایش زیاد اهمیت قدرت اقتصادی، در ایران همچنان توجه به اهمیت قدرت نظامی بیش از قدرت اقتصادی است.
• رویای بازدارندگی دوران جنگ سرد، مثل «نگاه به شرق» تخیلی گمراه‌کننده است. دوران جنگ سرد به‌کلی سپری شده و ایران برای روابط اقتصادی با کشورهای موفق عالم به‌ویژه کشورهای موفق شرقی مثل چین، هند،  ژاپن،  کره و حتی روسیه، نیازمند خروج از تله تحریم آمریکا و تنش‌زدایی با آمریکاست.
• جایگاه قدرت اقتصادی ایران در جهان به شکل خطرناکی در حال کاهش و تضعیف است. این وضعیت منزلت جهانی ایران را به رغم قدرت نظامی و قدرت منطقه‌ای‌اش، در معرض آسیب جدی قرار داده است.
• با تحول در بازار نفت در سال‌های اخیر، نفت قدرت بازدارندگی گذشته خود را برای اقتصاد ایران از دست داده و اقتصاد ایران در معرض تهدیدات تحریمی کشورهای خارجی، ضعیف و ضعیف‌تر می‌شود.
• با منفصل‌شدن اقتصاد ایران از اقتصاد جهانی و قطع همکاری ایران با فعالان اقتصادی مؤثر جهان، قدرت بازدارندگی اقتصاد ایران از جنبه همکاری‌های مشترک بین‌المللی نیز در حد برخی کشورهای همسایه تنزل کرده و در برابر سایر کشورها تقریبا به صفر رسیده است.
• وضعیت بحرانی اقتصاد ایران ضرورت اقدام سریع را اجتناب‌ناپذیر می‌کند. ایران باید برای خروج از تله تحریم‌های آمریکا، تدابیر فوری با رعایت شئونات و مصالح ملی، اتخاذ کند.
• نمایش برتری قدرت نظامی بدون قدرت اقتصادی متناسب، می‌تواند کشور را به وضع مشابه کره شمالی دچار کند؛ وضعیتی که دائما قدرت نظامی وجه خطرناک و تهدیدکننده کشور را پررنگ می‌کند و فقدان قدرت اقتصادی مؤثر، راه دستیابی ملت ایران را به رفاه ملی و منزلت و اقتدار بین‌المللی می‌بندد.

۹در شرایط بحرانی و حساس پیش‌ِروی کشور، مهم‌ترین پرسش این است: «چه اقدامی ضروری و درست است؟» مسلما اقتدار ملی، امنیت ملی، رفاه ملت ایران و تبدیل‌شدن کشور به یک قدرت آسیب‌ناپذیر منطقه‌ای و بین‌المللی، مستلزم خروج اقتصاد کشور از وضعیت بحرانی کنونی، تحقق توسعه ملی ایران و شکل‌گیری یک اقتصاد ملی قدرتمند و بالنده است.

اقتصادی که نه تنها از رقبای منطقه‌ای پیشی بگیرد، بلکه به جایگاه خیلی شایسته‌تری در سطح جهان برسد. برای تحقق این ضرورت ملی توجه به مقتضیات ذیل ضروری است:

• مسلما مدیریت شایسته‌تر اقتصاد کشور می‌تواند در بهبود وضع اقتصادی مؤثر باشد؛ اما هیچ مدیر شایسته‌ای بدون گشایش در مناسبات اقتصادی خارجی نمی‌تواند اقتصاد کشور را از بحران خارج کند.
• مهم‌ترین مشکل توسعه اقتصادی ایران، سیاست خارجی ایران است. ایران به یک سیاست خارجی خلاق و توسعه‌گرا نیاز دارد که درهای اقتصاد جهانی را به روی اقتصاد ایران بگشاید. باید با بازگشت به دیپلماسی و فاصله‌گرفتن از رفتار‌های غیردیپلماتیک، کشور را از این شرایط خارج و در مسیر توسعه ملی مبتنی بر مناسبات بین‌المللی قرار داد.
• خارج‌کردن ایران از دام تحریم‌های آمریکا، مستلزم طراحی و اجرای یک دیپلماسی همه‌جانبه، دقیق و بدون دخالت نهاد‌های غیرمرتبط، با استفاده از همه ابزارهای  مؤثر برای تعامل قدرتمندانه با کشورهای جهان با تکیه بر نقاط قوت ایران در منطقه و در سطح بین‌المللی و بر اساس مصالح ملی و اقتدار ملی است.
• بحران ناشی از بیماری کرونا باعث تشدید بحران‌های اقتصادی ایران و جهان شده؛ اما در عین حال باعث تشدید انتقاد جامعه جهانی نسبت به اقدامات تحریمی آمریکا علیه ایران نیز شده است. این وضعیت فرصتی برای سیاست خارجی ایران است که برای مقابله با بحران توسعه ملی، فعالانه به صحنه‌های بین‌المللی بازگردد و به‌ویژه سیاست خارجی توسعه‌گرا را سرلوحه کار خود قرار دهد.
• در وضعیت کنونی مناسبات بین‌المللی، برای کنش‌های راهبردی سیاست خارجی توسعه‌گرا برای خارج‌کردن کشور از بحران خطرناک انزوای اقتصادی کنونی، فهرستی به شرح ذیل می‌توان پیشنهاد کرد:

*فعال‌کردن دیپلماسی کشور در تعامل مقتدرانه با کشورهای جهان به‌ویژه با بهره‌گیری دیپلماتیک از قدرت و نفوذ منطقه‌ای ایران و مدیریت تحولات منطقه‌ای، البته با حذف دخالت غیرمرتبطان در دیپلماسی.
* فعال‌کردن سازمان‌های بین‌المللی برای اعمال فشار به آمریکا برای لغو تحریم‌های ایران، به‌ویژه با توجه به مواضع دبیر کل سازمان ملل و دیگر شخصیت‌های معتبر بین‌المللی در دفاع از ضرورت لغو تحریم‌های ایران در بحران کرونا
* فعال‌کردن کشورهای میانجی علاقه‌مند به حل مناقشات ایران و آمریکا در جهت کشاندن آمریکا به موضع منطقی‌تر و متعادل‌تر با توجه به شرایط جهانی ناشی از بحران کرونا که تحقق این انعطاف و تدبیر را برای طرفین مناقشه عملی‌تر کرده است.
* فعال‌کردن جریان‌های داخلی آمریکا برای اعمال فشار به دولت ترامپ برای اصلاح مواضعش نسبت به ایران به‌ویژه با توجه به بحران جهانی کرونا.
* توجه به تحولات احتمالی ناشی از انتخابات ریاست‌جمهوری سال جاری آمریکا و در عین حال ازدست‌ندادن فرصت خروج از تله تحریم‌های آمریکا به تصور ثمربخشی احتمالی انتخابات آمریکا.
* دنبال‌کردن دیپلماسی فعال با کشورهای امضاکننده برجام برای فعال‌کردن رویه‌های تسهیل‌کننده مناسبات اقتصادی ایران با توجه به انعطاف‌های غیررسمی آمریکا برای کاهش تحریم‌های بانکی ایران بر سر غذا و دارو در جهت پایان‌دادن به تحریم‌های همه جانبه ایران توسط این کشورها.
* کمک‌گرفتن از ظرفیت ایرانیان مقیم خارج و ایرانیان دوملیتی برای کشاندن سایر کشورها و کمپانی‌های بین‌المللی به سوی همکاری اقتصادی با ایران و یافتن راهکارهای مؤثر تحقق این امر.

منبع: روزنامه شرق

.

منابع خبر
استراتژی بازدارندگی - کلمه - ۷ اردیبهشت ۱۳۹۹

اخبار مرتبط