تداوم تغافل اصولگرایان نسبت به هشدار راهبردی رهبری

تداوم تغافل اصولگرایان نسبت به هشدار راهبردی رهبری
خبر آنلاین
خبر آنلاین - ۴ بهمن ۱۳۹۹

ابتدا در پنجم اسفندماه ۱۳۹۴ با هشدار نسبت به تلاش برای دوقطبی‌سازی انتخاباتی توسط رسانه های بیگانه و سه بار در سال ۱۳۹۵، در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری در ششم خردادماه، در مراسم سالگرد امام راحل (ره) و چند ماه بعد، در تبیین علت توصیه به احمدی نژاد برای نامزد نشدن در انتخابات ریاست جمهوری؛ این راهبرد پس از انتخابات نیز مجددا مورد تأکید قرار گرفت که «کشور را دوقطبی نباید کرد [...] آن حالتی که در سال ۵۹ متأسّفانه از ناحیه‌ی رئیس‌جمهور آن ‌روز اتّفاق افتاد که مردم را به دو دسته‌ی موافق و مخالف تقسیم کرده بودند که چیز خطرناکی است.»

اما افسوس که این موضوع، برغم تذکر صریح امام خامنه‌ای از سوی اصولگرایان نادیده گرفته شد.

این روزها که شاهد تکرار همان روند هستیم؛ گفتم شاید بد نباشد به مدافعان دوقطبی سازی انتخابات آینده یادآوری کنم که بجز مضراتی که این دو قطبی کردن برای منافع ملی دارد؛ برای منافع جناحی نیز خالی از فایده است. خاصه آنکه استعداد عجیبی میان اصولگرایان برای واژگونه معرفی شدن به افکار عمومی و بر عهده گرفتن نقش «دیو» در بازی دیو و دلبر انتخابات دوقطبی شده وجود دارد.

برادران عزیز، اگر به نظرسنجی منتشر شده در ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۶ ایسپا مراجعه کنید؛ آمار جالبی وجود دارد:

جواب پرسش به کدام گزینه رای می دهید؟ ۴۱.۶درصد به آقای حسن روحانی، ۲۶.۷درصد به آقای سید ابراهیم رئیسی، ۲۴.۶ درصد به آقای محمدباقر قالیباف و ۷.۲ درصد بقیه نامزدها بوده است.

جواب پرسش اگر فقط آقای رئیسی و آقای روحانی در انتخابات حضور داشته باشند به چه کسی رای می دهید؟ ۳۸.۷ درصد سید ابراهیم رئیسی و ۴۷.۷درصد حسن روحانی بوده است.

آنچه در انتخابات رخ داد، تحقق ۳۸.۳ درصد رأی برای رئیسی و ریخته شدن آرای از میدان خارج شدگان به سبد روحانی و انتخاب او در همان مرحله اول بود.

با توجه تغییر طبیعی آرا در روزهای آخر و نزدیک بودن آرای رئیسی به این نظرسنجی که نشان دهنده نمره قابل قبول روایی و پایایی آن است، نمی‌توان احتمال داد که اگر انتخابات دوقطبی نمی‌شد، رئیسی و روحانی به مرحله دوم می‌رفتند؟

اگر چنین می‌شد حداقل دستاورد این موضوع، تفاوت رفتاری روحانی در صورت رأی آوردن در مرحله دوم بود؛ اگرچه انتخابات ۱۳۸۴ نشان داد که سبد آرای مرحله دوم به دلیل تفاوت میزان مشارکت، تغییر انتخاب رأی دهندگان به دلیل اطلاع رسانی این مقطع، تغییر زمین بازی و تمایل به «نه» گفتن به یک نامزد و ... کاملا متفاوت از آرایش آرا در مرحله اول است. در آن انتخابات در مرحله اول ۵۶.۶۴ درصد آرای متعلق به مجموع سبد هاشمی، کروبی، معین و مهرعلیزاده بود و ۳۹.۱۹ درصد به سبد احمدی‌نژاد، قالیباف و لاریجانی تعلق داشت. در دور دوم انتخابات اما مناسبات رأی تغییر چشمگیری داشت.

"در آن انتخابات در مرحله اول ۵۶.۶۴ درصد آرای متعلق به مجموع سبد هاشمی، کروبی، معین و مهرعلیزاده بود و ۳۹.۱۹ درصد به سبد احمدی‌نژاد، قالیباف و لاریجانی تعلق داشت"بخش‌هایی از سبد اول از مشارکت پرهیز کردند و بخش‌های ناامید و شرکت نکرده به میدان آمدند. حجم اطلاعات مثبت و منفی که درباره دو نامزد و همراهانشان در این یک هفته به افکارعمومی داده شد، بیش از کل اطلاعاتی بود که در ماه‌های قبل رسانه‌ای شده بود و برآیند کنش‌های سیاسی چنان شد که احمدی‌نژاد با ۶۱.۶۹ درصد آرا بر هاشمی با ۳۵.۹۳ درصد آرا غلبه کرد.

با نگاهی به آن دوره، می‌توان چنین انگاشت که اگر در انتخابات ۱۳۹۶ دوقطبی‌سازی اجباری رخ نمی‌داد و انتخابات به مرحله دوم کشیده می‌شد، حتی ممکن بود همینک فرد دیگری را بر کرسی ریاست جمهوری می‌دیدیم.

تداوم تغافل اصولگرایان نسبت به هشدار راهبردی رهبری

محمد مهدی اسلامی

رهبر معظم انقلاب اسلامی پیش از انتخابات ۱۳۹۶ چهار بار با تأکید بر مضرات «دوقطبی سازی» در انتخابات، نسبت به آن هشدار دادند. ابتدا در پنجم اسفندماه ۱۳۹۴ با هشدار نسبت به تلاش برای دوقطبی‌سازی انتخاباتی توسط رسانه های بیگانه و سه بار در سال ۱۳۹۵، در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری در ششم خردادماه، در مراسم سالگرد امام راحل (ره) و چند ماه بعد، در تبیین علت توصیه به احمدی نژاد برای نامزد نشدن در انتخابات ریاست جمهوری؛ این راهبرد پس از انتخابات نیز مجددا مورد تأکید قرار گرفت که «کشور را دوقطبی نباید کرد [...] آن حالتی که در سال ۵۹ متأسّفانه از ناحیه‌ی رئیس‌جمهور آن ‌روز اتّفاق افتاد که مردم را به دو دسته‌ی موافق و مخالف تقسیم کرده بودند که چیز خطرناکی است.»

اما افسوس که این موضوع، برغم تذکر صریح امام خامنه‌ای از سوی اصولگرایان نادیده گرفته شد.

این روزها که شاهد تکرار همان روند هستیم؛ گفتم شاید بد نباشد به مدافعان دوقطبی سازی انتخابات آینده یادآوری کنم که بجز مضراتی که این دو قطبی کردن برای منافع ملی دارد؛ برای منافع جناحی نیز خالی از فایده است. خاصه آنکه استعداد عجیبی میان اصولگرایان برای واژگونه معرفی شدن به افکار عمومی و بر عهده گرفتن نقش «دیو» در بازی دیو و دلبر انتخابات دوقطبی شده وجود دارد.

برادران عزیز، اگر به نظرسنجی منتشر شده در ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۶ ایسپا مراجعه کنید؛ آمار جالبی وجود دارد:

جواب پرسش به کدام گزینه رای می دهید؟ ۴۱.۶درصد به آقای حسن روحانی، ۲۶.۷درصد به آقای سید ابراهیم رئیسی، ۲۴.۶ درصد به آقای محمدباقر قالیباف و ۷.۲ درصد بقیه نامزدها بوده است.

جواب پرسش اگر فقط آقای رئیسی و آقای روحانی در انتخابات حضور داشته باشند به چه کسی رای می دهید؟ ۳۸.۷ درصد سید ابراهیم رئیسی و ۴۷.۷درصد حسن روحانی بوده است.

آنچه در انتخابات رخ داد، تحقق ۳۸.۳ درصد رأی برای رئیسی و ریخته شدن آرای از میدان خارج شدگان به سبد روحانی و انتخاب او در همان مرحله اول بود.

با توجه تغییر طبیعی آرا در روزهای آخر و نزدیک بودن آرای رئیسی به این نظرسنجی که نشان دهنده نمره قابل قبول روایی و پایایی آن است، نمی‌توان احتمال داد که اگر انتخابات دوقطبی نمی‌شد، رئیسی و روحانی به مرحله دوم می‌رفتند؟

اگر چنین می‌شد حداقل دستاورد این موضوع، تفاوت رفتاری روحانی در صورت رأی آوردن در مرحله دوم بود؛ اگرچه انتخابات ۱۳۸۴ نشان داد که سبد آرای مرحله دوم به دلیل تفاوت میزان مشارکت، تغییر انتخاب رأی دهندگان به دلیل اطلاع رسانی این مقطع، تغییر زمین بازی و تمایل به «نه» گفتن به یک نامزد و ... کاملا متفاوت از آرایش آرا در مرحله اول است.

در آن انتخابات در مرحله اول ۵۶.۶۴ درصد آرای متعلق به مجموع سبد هاشمی، کروبی، معین و مهرعلیزاده بود و ۳۹.۱۹ درصد به سبد احمدی‌نژاد، قالیباف و لاریجانی تعلق داشت. در دور دوم انتخابات اما مناسبات رأی تغییر چشمگیری داشت. بخش‌هایی از سبد اول از مشارکت پرهیز کردند و بخش‌های ناامید و شرکت نکرده به میدان آمدند. حجم اطلاعات مثبت و منفی که درباره دو نامزد و همراهانشان در این یک هفته به افکارعمومی داده شد، بیش از کل اطلاعاتی بود که در ماه‌های قبل رسانه‌ای شده بود و برآیند کنش‌های سیاسی چنان شد که احمدی‌نژاد با ۶۱.۶۹ درصد آرا بر هاشمی با ۳۵.۹۳ درصد آرا غلبه کرد.

با نگاهی به آن دوره، می‌توان چنین انگاشت که اگر در انتخابات ۱۳۹۶ دوقطبی‌سازی اجباری رخ نمی‌داد و انتخابات به مرحله دوم کشیده می‌شد، حتی ممکن بود همینک فرد دیگری را بر کرسی ریاست جمهوری می‌دیدیم.

تداوم تغافل اصولگرایان نسبت به هشدار راهبردی رهبری

محمد مهدی اسلامی

رهبر معظم انقلاب اسلامی پیش از انتخابات ۱۳۹۶ چهار بار با تأکید بر مضرات «دوقطبی سازی» در انتخابات، نسبت به آن هشدار دادند. ابتدا در پنجم اسفندماه ۱۳۹۴ با هشدار نسبت به تلاش برای دوقطبی‌سازی انتخاباتی توسط رسانه های بیگانه و سه بار در سال ۱۳۹۵، در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری در ششم خردادماه، در مراسم سالگرد امام راحل (ره) و چند ماه بعد، در تبیین علت توصیه به احمدی نژاد برای نامزد نشدن در انتخابات ریاست جمهوری؛ این راهبرد پس از انتخابات نیز مجددا مورد تأکید قرار گرفت که «کشور را دوقطبی نباید کرد [...] آن حالتی که در سال ۵۹ متأسّفانه از ناحیه‌ی رئیس‌جمهور آن ‌روز اتّفاق افتاد که مردم را به دو دسته‌ی موافق و مخالف تقسیم کرده بودند که چیز خطرناکی است.»

اما افسوس که این موضوع، برغم تذکر صریح امام خامنه‌ای از سوی اصولگرایان نادیده گرفته شد.

این روزها که شاهد تکرار همان روند هستیم؛ گفتم شاید بد نباشد به مدافعان دوقطبی سازی انتخابات آینده یادآوری کنم که بجز مضراتی که این دو قطبی کردن برای منافع ملی دارد؛ برای منافع جناحی نیز خالی از فایده است.

"بخش‌هایی از سبد اول از مشارکت پرهیز کردند و بخش‌های ناامید و شرکت نکرده به میدان آمدند"خاصه آنکه استعداد عجیبی میان اصولگرایان برای واژگونه معرفی شدن به افکار عمومی و بر عهده گرفتن نقش «دیو» در بازی دیو و دلبر انتخابات دوقطبی شده وجود دارد.

برادران عزیز، اگر به نظرسنجی منتشر شده در ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۶ ایسپا مراجعه کنید؛ آمار جالبی وجود دارد:

جواب پرسش به کدام گزینه رای می دهید؟ ۴۱.۶درصد به آقای حسن روحانی، ۲۶.۷درصد به آقای سید ابراهیم رئیسی، ۲۴.۶ درصد به آقای محمدباقر قالیباف و ۷.۲ درصد بقیه نامزدها بوده است.

جواب پرسش اگر فقط آقای رئیسی و آقای روحانی در انتخابات حضور داشته باشند به چه کسی رای می دهید؟ ۳۸.۷ درصد سید ابراهیم رئیسی و ۴۷.۷درصد حسن روحانی بوده است.

آنچه در انتخابات رخ داد، تحقق ۳۸.۳ درصد رأی برای رئیسی و ریخته شدن آرای از میدان خارج شدگان به سبد روحانی و انتخاب او در همان مرحله اول بود.

با توجه تغییر طبیعی آرا در روزهای آخر و نزدیک بودن آرای رئیسی به این نظرسنجی که نشان دهنده نمره قابل قبول روایی و پایایی آن است، نمی‌توان احتمال داد که اگر انتخابات دوقطبی نمی‌شد، رئیسی و روحانی به مرحله دوم می‌رفتند؟

اگر چنین می‌شد حداقل دستاورد این موضوع، تفاوت رفتاری روحانی در صورت رأی آوردن در مرحله دوم بود؛ اگرچه انتخابات ۱۳۸۴ نشان داد که سبد آرای مرحله دوم به دلیل تفاوت میزان مشارکت، تغییر انتخاب رأی دهندگان به دلیل اطلاع رسانی این مقطع، تغییر زمین بازی و تمایل به «نه» گفتن به یک نامزد و ... کاملا متفاوت از آرایش آرا در مرحله اول است. در آن انتخابات در مرحله اول ۵۶.۶۴ درصد آرای متعلق به مجموع سبد هاشمی، کروبی، معین و مهرعلیزاده بود و ۳۹.۱۹ درصد به سبد احمدی‌نژاد، قالیباف و لاریجانی تعلق داشت. در دور دوم انتخابات اما مناسبات رأی تغییر چشمگیری داشت. بخش‌هایی از سبد اول از مشارکت پرهیز کردند و بخش‌های ناامید و شرکت نکرده به میدان آمدند.

حجم اطلاعات مثبت و منفی که درباره دو نامزد و همراهانشان در این یک هفته به افکارعمومی داده شد، بیش از کل اطلاعاتی بود که در ماه‌های قبل رسانه‌ای شده بود و برآیند کنش‌های سیاسی چنان شد که احمدی‌نژاد با ۶۱.۶۹ درصد آرا بر هاشمی با ۳۵.۹۳ درصد آرا غلبه کرد.

با نگاهی به آن دوره، می‌توان چنین انگاشت که اگر در انتخابات ۱۳۹۶ دوقطبی‌سازی اجباری رخ نمی‌داد و انتخابات به مرحله دوم کشیده می‌شد، حتی ممکن بود همینک فرد دیگری را بر کرسی ریاست جمهوری می‌دیدیم.

۱۷۱۷

منابع خبر

اخبار مرتبط