شجاعت اخلاقی زیستن
چکیده :تا زمانی که یک ساختار اجتماعی، سیاسی و اقتصادی وجود نداشته باشد که جامعه از آن حمایت و در فرآیند آن مشارکت کند، تغییری حاصل نمیشود و اصولاً نیاز و اراده تغییر در بین مردم ایجاد نمیشود. در همین راستا، «آزادی» به مثابه یک الگوی مدیریتی و فراتر از مطالبات صرف سیاسی، پشتوانه زیست اخلاقی، عدالت اجتماعی و ارتقای فرهنگی است و برای مردم و جوانان ایرانی، از نان شب واجبتر است....
مهدی معتمدی مهر
جوانان ایران هیچ چشم اندازی برای آینده خود ندارند و همه در یک وضعیت تعلیق به سر میبرند. چند راه بیشتر جلوی پای آنها نمانده است. یا باید درگیر فسادها و روندهای خلاف شوند یا در مصیبت خود باقی بمانند که همین موضوع باعث شده است تا به آینده خود ناامید باشند.
عضو نهضت آزادی ایران در پاسخ به این موضوع که امروز جوانان ایرانی به دلیل وضعیت حاکم بر جامعه، نسبت به آینده خود ناامید و نامطمئن هستند، حال باید برای تغییر در این شرایط چه اقداماتی صورت بگیرد؟ گفت: بسیاری از جوانان ایرانی، امروز در شرایط سختی زندگی میکنند و از حداقلهای معیشتی برای این که بتوانند یک زندگی مستقل را تشکیل بدهند و همچنین، از دستیابی به اشتغال پایدار یا مسکن، بیبهره هستند و با مشکلات اساسی برخوردارند و با توجه به افزایش روزافزون قیمتها، چشمانداز روشنی را برای آینده امکانپذیر نمیبینند.
شعاردادن و کلی گوییها دیگر بیفایده است
وی ادامه داد: نمیتوان به شعارهای دهانپرکن اکتفا کرد و به صورت کلی گفت که جای «ناامیدی» را در هر شرایطی، «امید» میگیرد. «امید» و «اعتماد» ضرورت زندگی و تداوم حیات فردی و اجتماعی به شمار میروند.
"چکیده :تا زمانی که یک ساختار اجتماعی، سیاسی و اقتصادی وجود نداشته باشد که جامعه از آن حمایت و در فرآیند آن مشارکت کند، تغییری حاصل نمیشود و اصولاً نیاز و اراده تغییر در بین مردم ایجاد نمیشود"حتی پیامبران خدا نیز به این عناصر ابراز نیاز میکنند. ابراهیم نبی (ع) به صراحت میگوید که اطمینان قلبی میخواهد (لیطمئنی قلبی. بقره، آیه ۲۶۰) و پروردگار قرآن هم بر او ایراد نمیگیرد که تو که «پدر توحید» هستی، چرا مسایل را زیرسوال میبری و هنوز همی تردید نشان میدهی و اتفاقاً خدای قرآن ایرادی نمیبیند که زمینه وصول به اعتماد و امید را برای یکی از بندگان خاصش فراهم میکند.
جوانان باید واقعیت ها و بحران ها را ببینند
«امید» زیرساختها و پیشنیازهایی دارد که مهمترین وجه آن، مسئولیتپذیری است. به عبارت دیگر، «امید» برای آن که واهی نباشد و پایدار بماند، باید منطبق بر واقعبینی پدید آید. من با کسانی که میخواهند واقعیات و معضلات اجتماعی را انکار کنند تا مانع ایجاد یا رشد ناامیدی شوند، موافق نیستم و فکر میکنم جوان ما در گام نخست، اتفاقاً باید واقعیتها و بحرانها را ببیند و بداند که عرصه مشکلات جامعه، فراتر از آن امور محدودی است که او اطلاع دارد.
اما مهم این است که آگاهی نسبت به بحرانها، «اراده تغییر» و زمینه پذیرش مسئولیتها را فراهم آورد و به انفعال، بیتفاوتی و احیاناً فرصتطلبی برای کشیدن گلیم خویش از معرکه منجر نشود.
باید فراتر از تعلقات فردی یا گروهی عمل کنیم
معتمدی مهر با بیان اینکه ما به عنوان شهروندان این جامعه مسئولیت داریم که برای حل مشکلات پیشگام باشیم تاکید کرد: «مسئولیتپذیری» متکی و مبتنی به عوامل و پیشنیازهای دیگری مانند «نوعدوستی» و باور به «کرامت بشر» است. «مسئولیتپذیری اجتماعی» در شرایطی ایجاد میشود که فراتر از تعلقات فردی یا گروهی و همانطور که به کرامت خود و خانوادهمان یا دوستان و همگروههای خود، اهمیت میدهیم، باید «دیگران» را اعم از کسانی که با آنها همفکر و همراه هستیم تا آن کسانی که برخلاف ما میاندیشند و حتی چه بسا خصومتهایی را روا داشتهاند، صمیمانه و از سر یک ضرورت اصلی و باور عمیق و نه از روی شعار و تعارف، در شمول نوعدوستی خود قرار دهیم.
راهبر صلح و مبارزات خشونت پرهیز نیاز جامعه امروز
مفهوم «حنیف» در قرآن که به حقگرایی و دوری از اکتفا به حقوق و منافع «خود» و «خودیها» دارد، در همین راستا قابل ارزیابی و تحقق است. باید بپذیریم که مسیر توسعه کشور و ارتقای فرآیند دمکراسی، بدون همراهی و همکاری نهادهای محافظهکاری و مخالفان توسعه و دمکراسی هموار نمیشود. ماندلا در کتاب «راه دشوار آزادی» توضیح میدهد که آفریقای جنوبی بدون سفیدپوستان به توسعه، برابری و آزادی نمیرسد. از این رو بود که راهبرد صلح و مبارزات خشونتپرهیز را تبیین و پیگیری کرد.
چرا امید؟
مسئول کمیته آموزش نهضت آزادی ایران ادامه داد: دستیابی به چنین درکی از مسئولیتپذیری، پشتوانههای نظری و زیرساختهای اجتماعی نیاز دارد.
"به عبارت دیگر، «امید» برای آن که واهی نباشد و پایدار بماند، باید منطبق بر واقعبینی پدید آید"آموزههای قرآنی سرشار از محکماتی هستند که میتوانند زمینههای این سنخ مسئولیتپذیری را فراهم آورند. دهها و بلکه صدها آیه در این زمینه وجود دارند. شاید شاخصترین مورد، آیه ۱۱ سوره رعد است: «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» اما فقط این یک مورد نیست. مفهوم «صبر» و حتی مفهوم «آخرت» بشر را به پذیرش نگاه بلند مدت نسبت به پدیدهها، ابتلائات، کاستیها و رنجها و تحمل یک فرآیند طولانی بینشآفرین و نوعی جهتگیری پایدار و مسئولانه فرا میخواند.
مطالعه تاریخ ایران به عنوان سرزمینی با هفتهزار سال سابقه تمدنی و دوام فرهنگی و هویتی نیز میتواند راز و رمزهای «بقا» و «امید» را به جوان ایرانی یادآوری کند. شناخت جوهر تمدن غرب و آشنایی با تاریخ تحولات فرهنگی و اجتماعی اروپا و کشورهای توسعهیافته نیز از دیگر عواملی هستند که میتوانند زمینههای «امید اجتماعی» «تلاش» روحیه مبارزه برای فردای بهتر و ضرورت دستیابی به یک الگوی اجتماعی پویا در راستای «تغییر جهان» را رقم بزنند.
از یاد نبریم که پس از دو جنگ جهانی، کشته شدن میلیونها اروپایی و تخریب ساختمانها و زیرساختهای صنعتی و ملی، همان مردم بودند که کشورشان را ساختند. «آلمان» را «آلمانیها» و «ژاپن» را «ژاپنیها» ساختند. هیچ مائده حاضر و آمادهای از آسمان برایشان نازل نشد.
قرآن هم در آیه ۱۵۹ سوره آل عمران بر اساس همین واقعیات مبتنی بر تجربه بشری خطاب به پیامبر یادآوری میکند که روحیه عفو و رحمت محمد(ص) سببساز پذیرش عمومی او شده است و به او توصیه میکند که در تمام امور اجتماعی از مردم جامعهاش مشورت بگیرد. همان مردمی که اتفاقاً مسبب شکست او در احد شدهاند، چرا که از جای دیگری قرار نیست که کمکی برسد و همین مردماند که در تمشیت امور و بهبود اوضاع باید رهبران خود را یاری کنند.
آزادی واجبتر از نان شب
معتمدی مهر تاکید کرد: این ارتقای نظری که زمینهساز احساس فراگیر مسئولیتپذیری است، نیاز به ساختارها و الگوهای دمکراتیک دارد که مردم را در جایگاه شهروندی و برخوردار از حقوق اساسی و حق تعیین سرنوشت بر کشورشان قرار دهد. تا زمانی که یک ساختار اجتماعی، سیاسی و اقتصادی وجود نداشته باشد که جامعه از آن حمایت و در فرآیند آن مشارکت کند، تغییری حاصل نمیشود و اصولاً نیاز و اراده تغییر در بین مردم ایجاد نمیشود.
"باید بپذیریم که مسیر توسعه کشور و ارتقای فرآیند دمکراسی، بدون همراهی و همکاری نهادهای محافظهکاری و مخالفان توسعه و دمکراسی هموار نمیشود"در همین راستا، «آزادی» به مثابه یک الگوی مدیریتی و فراتر از مطالبات صرف سیاسی، پشتوانه زیست اخلاقی، عدالت اجتماعی و ارتقای فرهنگی است و برای مردم و جوانان ایرانی، از نان شب واجبتر است.
مقلد نباشیم
وی ادمه داد: مسئولیتپذیری اجتماعی، دستاوردهایی دارد؛ از جمله «مقلد نبودن» و «عاملیت». انسانِ مسئول از کسی تقلید نمیکند. ابتکار عمل و فکر باز دارد و فقط به دیگران نصیحت نمیکند، بلکه تغییر در خود و پذیرش مسئولیت را در گام نخست، معطوف به خود قرار میدهد.
ساختارها باید تغییر کنند
مهدی معتمدی مهر در پاسخ به این سوال که در ساختار اداری کشور شاهد فساد سیستماتیک هستیم که باعث شده، جوانان برای پیشرفت راهی جز پیوستن به ساختار فساد را پیش روی خود نبینند. حال با توجه به این شرایط، تغییرات باید از درون جامعه یا به وسیله حکومت ایجاد شوند؟ توضیح داد: البته حکومتها نقشی اساسی و غیرقابل انکار در بهبود زندگی مادی و اخلاقی شهروندان دارند، اما این که تغییرات و اصلاحات را بخواهیم به «حکومت» منوط کنیم، ابتدا باید این موضوع مشخص شود که منظور ما شکل حکومت است یا ساختار آن؟ تجربه تاریخی ثابت کرده، تغییر در شکل حکومت، چندان تاثیری بر جلوگیری از رانت و فساد و گشایش به سوی بهبود امور ندارد بلکه باید ساختارها تغییر بکنند و «مردم» هم بخشی از ساختار هر حکومتی هستند، حتی فاسدترین و ظالمترین حکومتها و هم بخشی از ساختار تغییر.
حکومت باید بفهمد که ادامه وضع موجود، ممکن نیست
عضو نهضت آزادی ایران تصریح کرد: هیچ حکومتی خود به خود خصلتهایش را عوض نمیکند. بلکه بر اثر فشارهاست که پذیرای تغییرات و اصلاحات میشود که بخشی از آن به وسیله جامعه مدنی و جنبشهای اجتماعی صورت می گیرد تا بتواند این درک را در حکومت ایجاد کند که ادامه وضع موجود، دیگر ممکن نیست و بخشی به واسطه زایندگی و ظرفیت عیبیابی و اصلاح و بازسازی و ترمیم در خود سیستم.
دمکراسی به مثابه الگوی مدیریتی
دمکراسی، یک ظرفیت است و فقط یک مطالبه یا شعار سیاسی نیست.
نظامهای خودکامه، علاوه بر آن که به مردم ستم میکنند و ذاتاً نمیتوانند عادلانه رفتار کنند، یک مشکل دیگر هم دارند و آن، عدم برخورداری از ظرفیتهای بازسازنده اجتماعی و سیاسی است. از همین روست که درک دیرهنگام از پدیدهها دارند و یکهو میبینند که به تعبیر قرآن، در خانه سست عنکبوت گرفتار آمدهاند که با پفی فرو میریزد. فرعون در وسط دریا و در حالی که خودش و جنودش غرق میشدند، به حقیقت زیستِ فرعونی و کاستیهای آن پی برد. شاه ایران هم در آبان ۱۳۵۷ و زمانی که امواج خشم ملت او را احاطه کرده بود، صدای انقلاب را شنید که دیگر حسابی دیر شده بود. «اصلاحات» فقط یک رقابت سیاسی با «محافظهکاری» نیست، بلکه یک امکان بیبدیل برای ادامه بقاست.
"ماندلا در کتاب «راه دشوار آزادی» توضیح میدهد که آفریقای جنوبی بدون سفیدپوستان به توسعه، برابری و آزادی نمیرسد"زمانی که حکومتی «اصلاحات» به مثابه یک ساختار را نفی میکند، عملاً خود را در معرض بحران امنیت ملی قرار داده است.
دمکراسی، پیشنیاز عدالت اجتماعی و مبارزه با فساد
معتمدی مهر با بیان اینکه در ایران ما نیاز به یکسری تغییرات سیاسی در کشور داریم تا به یک دموکراسی حداقلی رسیده و شهروندان در جایگاه شهروندی خود از حقوق انسانی برخوردار باشند، اذعان کرد: دستیابی به عدالت اجتماعی و غلبه بر فسادهای موجود در کشور با راهکارهای اقتصادی از بین نمیروند، بلکه در جامعهای مانند ایران، شکست فساد و دستیابی به هر نوع توسعه اقتصادی، به راهحلهای سیاسی و یک الگوی مدیریتی دمکراتیک نیاز دارد که ناظر بر کرامت بشر و آزادیهای اساسی مردم باشد.
جوانان «به زود» و «به زور» نخواهند
او خاطر نشان کرد: جوانان ما اگر میخواهند به امید دست پیدا کنند و خود را موثر در سیر تحولات کیفی اجتماعی ببینند، اولاً باید سیر تحولات را «فرآیندی» ببینند و نه «نقطهای» تا دچار ناامیدی و انفعال نشوند و از شتابزدگی و تعجیل دوری کنند و به تعبیر مهندس بازرگان «بهزود و بهزور» نخواهند که همهچیز یک شبه نازل شود. فقط تدمیرها و تخریبها و بلایا و نابودیها هستند که یکشبه ایجاد میشوند. هر نوع سازندگی و ارتقای ایجایی، منوط به پذیرش آگاهانه و مسئولانه قانون سرمدی «تدریج» است. از همین رو، جوانان ایرانی ضرورت دارد که راهکارهای جمعی دموکراتیک را دنبال کنند و در قالب انجمنها، احزاب و سازمانهای مردمنهاد، اقدامات و اهداف مورد نظرشان را در زمینههای مختلف اجتماعی و سیاسی، حتی در حوزههای زیستمحیطی و آسیبهای اجتماعی پی بگیرند. منظور از سازمان دمکراتیک، ساختاری است که همه آحاد آن حق رای برابر دارند و مانند هیاتهای سنتی نیست که ریشسفیدان، امتیازی ویژه دارند و هرچه انجام دهند، پاسخگو نیستند و تصمیم و قول و فعلشان به منزله خیر همگانی به حساب میآید.
جامعه به یک تعلیق اخلاقی رسیده است
معتمدی مهر درباره اینکه حرکت تدریجی جوانان باید به چه صورتی باشد تصریح کرد: برای این موضوع باید به یک خرد جمعی رسید.
به نظر میرسد که جامعه امروز ایران، حتی در سطح نخبگان، به یک وضعیت تعلیق اخلاقی رسیده است که دلایل خودش را دارد و موضوع این بحث ما نیست، اما نتیجه چنین وضعیتی، آن است که بیتفاوتی، انفعال و حتی فرصتطلبی شایع شده است. اعضای جامعه گویی چندان حاضر به هزینه دادن نیستند. البته سالها هزینه دادهاند و نتیجه ملموسی دریافت نکردهاند و پیامد هزینهها هم سنگینتر شده است اما در هر حال، راهحل دیگری وجود ندارد. تا زمانی که هنجارهای اخلاقی مد نظر قرار نگیرند، به نتیجه نخواهیم رسید. روزگاری نه چندان دور، سیاهپوستان آمریکا در ملاءعام شلاق میخوردند و و تحقیر میشدند و حتی اجازه نداشتند به برخی رستورانها یا اماکن عمومی مانند پارکها و یا بعضی بیمارستانها پا بگذارند، اما امروز می بینیم که با ایستادگیهایی که برای آزادیهای اجتماعی و سیاسی نشان دادند، یک سیاهپوست رییس جمهور آمریکا میشود.
"آموزههای قرآنی سرشار از محکماتی هستند که میتوانند زمینههای این سنخ مسئولیتپذیری را فراهم آورند"این تغییر از بسیاری انقلابهای خونین قرن بیستم، عمیقتر است و نتایج پایدارتر و موثرتری هم دارد.
ما باید پذیرای هزینه دادن باشیم
عضو نهضت آزادی ایران در ادامه گفت: ما باید پذیرای هزینه دادن باشیم. البته این هزینه فقط سیاسی نیست. در یک جامعه مبتلا به فساد ساختاری، یک فعال اقتصادی که کمفروشی نمیکند و سود خود را معطوف به نتایج اجتماعی میبیند و از هر راهی خود را مجاز به کسب درآمد نمیبیند هم هزینه سنگینی متحمل میشود. شهروندی که برای انجام خواسته قانونیاش رشوه نمیدهد هم هزینه سنگینی میپردازد و یا هنرمندی که در چارچوب تعهدات انسانی و هنریاش، انتظاراتش را مدیریت و استعدادهایش را محافظت کرده، هنرفروشی نمیکند و در کنار مردمش میماند و در یک کلام، هر کسی که زیست اخلاقی را انتخاب میکند، پذیرای هزینههای سنگینی میشود.
اما گاهی اوقات، شهروندان یک جامعه به صورت فردی، هزینههای اجتماعی را متحمل میشوند که اگرچه در همین سطح هم قابل احترام است اما عموماً به عدم کامیابی میرسند و تجربههای ناموفقی را رقم میزنند. اما اگر فعالیتها در چارچوب یک نهاد و کار جمعی باشند، ظرفیتها و امکانات آن نهاد میتواند به صورت پایدارتری با محدودیتها و تضییقات، مقابله و هزینهها را مدیریت و سرشکن کنند.
بهرهگیری از سرمایههای اجتماعی و انسانی ایران
عضو نهضت آزادی ایران افزود: در ایران ِ معاصر، سرمایههای انسانی ارزشمندی در تمام عرصههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و حتی هنری داریم که در مقام الگوهای عملی میتوانند آموزنده و اثرگذار باشند.
مرحوم مهندس بازرگان یکی از این الگوها برای جوان ایرانی است. بازرگان یک انسان عادی با جثهای نحیف و متکی به تلاش و مبارزه است که ادعای چندانی ندارد اما در عموم تحولات فکری، اجتماعی و سیاسی از شهریور ۱۳۲۰ تا واپسین دم حیاتش در دی ۱۳۷۳ حضور موثر داشته است. پیامآوران الهی به روایت قرآن نیز در همین زمرهاند و میگویند: «انسانی عادی هستم که فقط به من وحی می شود.» مفهوم این سخن صریح به آحاد انسانیهایی که انتظار یا نیازی ندارند که کارویژه وحی را تجربه کنند، این است که ما میتوانیم تمام مراحل رشد فکری، اجتماعی و اخلاقی پیامبران را مبنای خود قرار دهیم.
معتمدی مهر تاکید کرد: وقتی تاریخ تشکیل نهضت مقاومت ملی ایران را میبینیم که تنها حدود یک هفته پس از کودتای ۲۸ مرداد است که هنوز دولت نظامی بر سر کار است و فعالیت سیاسی، هزینه بالایی دارد. اما برای فردی که از شجاعت اخلاقی و بینش اجتماعی برخوردار است، ترس و بیتفاوتی و انفعال معنایی ندارد. مهندس بازرگان و دیگر نیروهای متعهد به ایران، در همین دوره سرشار از تضییقات و فشارهای امنیتی، حجم زیادی از فعالیتهای سیاسی و اجتماعی را رقم میزنند.
"شاید شاخصترین مورد، آیه ۱۱ سوره رعد است: «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» اما فقط این یک مورد نیست"حتی زندان هم میافتند یا از کار اخراج میشوند، اما تعداد زیادی نهاد مدنی راه اندازی میکنند و جامعه را از انفعال و سکوت باز میدارند. البته قبول دارم که امروز، برخی ابعاد هزینهها به ویژه برای جوانان سنگینتر شدهاند، چراکه شرایط عمومی زندگی نسبت به گذشته دشوار تر شده و سبکهای زندگی هم متنوعتر شدهاند، اما می توان با بهرهگیری از آن الگوها، متناسب با شرایط روز، راهحلهای عملیتر و در عین حال، اخلاقی پیدا کرد.
معتمدی مهر در پایان یادآوری کرد که در سال ۱۳۹۴ کتابی با عنوان «چالشهای زیست اخلاقی» توسط انتشارات قلم منتشر شد که حاوی مصاحبههای زیادی با برخی کنشگران اجتماعی و سیاسی ایران است. مطالعه این کتاب به ویژه برای جوانان، در راستای شناخت عملی برای شیوههای زندگی اخلاقی میتواند بسیار مفید و آموزنده باشد.
منبع: رکنا
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران