خوشبین به روایتهای تاریخی نباشیم/ «جنگ روایتها» را جدی بگیریم
به گزارش خبرگزاری مهر، چهارمین قسمت از برنامه تلویزیونی سوره، فصل حسن بن علی (ع) به موضوع «جنگ روایتها» اختصاص داشت. میهمان این برنامه حامد کاشانی، سخنران مذهبی بود.
کاشانی در ابتدای برنامه به تعریف روایت پرداخت و گفت: تعریف در علوم انسانی کار سختی است اما من تعریفی که خودم در نظر دارم برای روایت را ارائه میدهم؛ «روایت» که دراین برنامه به کار برده میشود به معنی حدیث، خبر و تک گزاره نیست بلکه منظور از روایت مجموعه مفاهیم، اخبار، روایات، احادیث، نقلیات و داده هایی است که مجموعه آنها یک قصه کلی از ماجرا به ما ارائه میکند. مثلا کل سریال چهل قسمتی مختار، یک روایت از یک شخصیت است که در نهایت یک تصویر در ذهن مخاطب میسازد که مختار اینگونه بود.
وی افزود: موضوع «جنگ روایتها» ریشه تاریخی دارد و یک موضوع کاملا تاریخی است چون مدیریت افکار عمومی در مسائل مختلف و در همه دوره ها مهم است. یکی از دعواهای مورخین با پست مدرنیستها بر سر این است که آیا واقعیتی وجود دارد یا نه؟ موضع و نظر من این است که واقعیت تاریخی وجود دارد و دسترسی به آن هم از طریق نقد و تحلیل روایتها صورت میگیرد چون اگر کسی نقد و تحلیل روایتها، را نداند وارد فضای «جنگ روایت» میشود، شبیه اوضاعی که برای بورس اتفاق افتاد. او در زمین دیگران بازی میکند که بقیه برایش نوشتند و طراحی کردند و او را میبرند همان سمتی که خودشان میخواهند اما اگر کسی بداند که نقل ها خنثی نیستند و ما اصلا تاریخ نقلی نداریم وارد فضای جنگ روایتها نمی شود.
"به گزارش خبرگزاری مهر، چهارمین قسمت از برنامه تلویزیونی سوره، فصل حسن بن علی (ع) به موضوع «جنگ روایتها» اختصاص داشت"به عنوان مثال در کشور ما دو تعریف کاملا متفاوت از مدافعان حرم و مدافعان اسد وجود دارد که یکی از مصادیق جنگ روایت هاست.
این سخنران مذهبی ادامه داد: هدف ما از واکاوی موضوع «جنگ روایت ها » این است که بگوییم باید نقلیات تمام نویسندگان تاریخی تحلیل شود که این مطالب را با چه انگیزههایی نوشتند وچقدر پیش زمینه ها و انگیزههای خودشان را در نوشتن تاریخ وارد کردند. به عنوان مثال در زمان کودکی ما یک سریال ژاپنی همه گیر شد و به ظاهر خیلی هم مفاهیم اخلاقی داشت ولی بعدش ما متوجه شدیم اصلا اینگونه نبوده است. در تاریخ هم همینطور است با یک تدوین و پس و پیش کردن سکانس ها مدل نقل کردن تغییر میکند و تاریخ دستخوش این تغییرات میشود. اینکه یک مورخ با انگیزه خودش تصمیم میگیرد که فلان تحلیل و اتفاق را اول بگویم و کدام را دوم و یا اصلا فلان اتفاق را نگویم همگی بستگی به خود مورخ دارد. اگرچه من برای تاریخ، واقع نمایی قائلم.
کاشانی اضافه کرد: در ماجرای «جنگ روایت ها» باید توجه داشته باشیم که داریم از کلمه «جنگ» استفاده میکنیم.
جایی که در آن درگیری و خونریزی و اینهاست. همیشه قبل از جنگ سخت، یک جنگ روایت در میگیرد. در جنگ سخت وقتی کسی بمیرد، ماجرا تمام می شود ولی در جنگ روایت، هروقت هرروایتی غلبه کند، پیروز و شهید و جلاد معرفی میشوند و بعد هم آن روایت برای سالها غالب میشود و این جنگ وقتی تمام میشود که اهمیت مسئله از بین برود.
این سخنران مذهبی در ادامه چند روایت از کتاب «حدیث گرایی ابوحنیفه» را خواند و گفت: هدفم از خواندن این روایت ها این است که بگویم جنگ روایت را باید جدی بگیریم و فکر نکنیم فقط محدود به مذهب است. قصد من از گفتن این روایتها این است که به روایتهای تاریخی خوش بین نباشیم و بدانیم که بسیاری از روایتها تحت تاثیر مسائل مختلف فرهنگی، سیاسی و اقتصادی نقل شدهاند.
وی سپس به مکانیسم جنگ روایت پرداخت و توضیح داد: یکی از کارهایی که برای غلبه یک روایت صورت میگیرد، تعدد و تکثر است. بنابراین ما نباید خنثی کتاب بخوانیم و خودمان را به دست راوی بسپریم.
"به عنوان مثال در زمان کودکی ما یک سریال ژاپنی همه گیر شد و به ظاهر خیلی هم مفاهیم اخلاقی داشت ولی بعدش ما متوجه شدیم اصلا اینگونه نبوده است"حاکم نیشابوری کتابی با عنوان «مناقب الفاطمه» دارد که در مقدمه آن نوشته است: ما در دورانی زندگی میکنیم که درست است من شیعه نیستم ولی دشمن اهل بیت هم نیستم. بنابراین برای اینکه بخواهیم جایگاه و تریبون پیدا کنیم باید بغض اهل بیت را در جامعه زیاد کنیم. به بیان دیگر حاکمیت یک جامعه میتوانند کاری کنند که اگر لازم شد مورخین خلاف واقعیت را بگویند و متکثر هم بشود و بعد که متکثر شد، روایت غالب میشود. نکته دیگر درباره جنگ روایت اینکه، روایت وقتی پیروز است که غیر از تعدد، انسجام هم داشته باشد.
کاشانی ادامه داد: اولین قدم برای تشخیص روایت سره از ناسره این است که نقلها، گزارشگران و جریانات را بشناسیم. کار مورخ اگر با تتبع نباشد بلافاصله در زمین بازی دیگران میافتد.
یکی از مورخین برجسته معاصر در کانال شخصی ش، صفحه ای از یک کتاب اردو زبان که نوشته ولی الله دهلوی است گذاشته بود که عنوانش هم « درباره خلافت اسدالله غالب، علی بن ابی طالب» بود. اما چون زبان اردو نمی دانسته، در جریان نبوده که این کتاب درجهت نفی خلافت اهل بیت نوشته شده است. پس باید توجه داشته باشیم که از روی اسم، تیتر و فصل نمیتوان یک روایت را شناخت. امروز درعربستان، کتابی نوشته شده که در تاریخ هیچ کس مثل ابن تیمیه محب اهل بیت نیست در حالیکه، ابن تیمیه روایتهایی دارد که کاملا خلاف این ماجرا را نشان میدهد. یک نمونه دیگر اینکه حاکم نیشابوری اصرار دارد که تولد حضرت زهرا(س) قبل بعثت به دنیا آمده است.
"در تاریخ هم همینطور است با یک تدوین و پس و پیش کردن سکانس ها مدل نقل کردن تغییر میکند و تاریخ دستخوش این تغییرات میشود"این اصرار به خاطر این است که اگر این روایت غالب شود به بخشی از یک خط فکری در جنگ روایت دیگری کمک میکند. حساسیت تاریخ تولد درباره تولد امام حسن (ع) وجود ندارد چون به نفع نیست. در جنگ روایت، موضوع منفعت مهم است و اگر یک روایت یا خبری نفع و کارکردی نداشته باشد غالب هم نمیشود.
این پژوهشگر تاریخ اسلام در ادامه تصریح کرد: متاسفانه بسیاری از محدثین ما در تاریخ معاصر به این خط فکری توجه ندارند چون بسیاری از روایات در ظاهر، بازگو کردن فضائل است اما کارکردش خلاف آن است. مرحوم محمد بن علی بن شهر آشوب که کتاب «مناقب آل ابی طالب» را نوشته ولی از این مناقب استفاده دیگری شده است. برخی اوقات افرادی که این کتابها را نوشتند نسبت به موضوع ناآگاه بودند ولی برخی هم میدانستند و این کار را میکردند.
کاشانی سپس به روایات موجود در خصوص نامگذاری امام حسن (ع) پرداخت و گفت: درباره این موضوع روایت های مختلفی وجود دارد.
یکی ش این است که وقتی امام حسن به دنیا آمد، امیرالمومنین (ع) نام ایشان را «حرب»گذاشت. چرا؟ چون بعدها قرار است حضرت علی (ع) به عنوان یک فرد جنگ طلب معرفی شود و بعدها امام حسن (ع) به عنوان یک فرد صلح طلب مقابل علی بن ابی طالب قرار بگیرد و بعد میبینیم که روایتهای فراوانی وجود دارد مبنی براینکه حضرت علی (ع) یک فرد جنگ طلب بود. در اغلب مواقع شکل کار به این صورت بوده که توافق کلی در حکومت ها رخ میداده و بعد آنها برای یکسری بده و بستانهایشان نیاز داشتند با افراد عالم کار کنند. بنابراین نقش قدرت هم در این منظومه میبینیم. نمونه دیگر اینکه گفته می شود عمار درهرجنگی که حمله میکرد، دشمن سعی میکرد جبههش را تغییر دهد برای همین هم وقتی عمار کشته شد گفتند شب بود و ما چشممان ندید چه کسی را کشتیم.
"اینکه یک مورخ با انگیزه خودش تصمیم میگیرد که فلان تحلیل و اتفاق را اول بگویم و کدام را دوم و یا اصلا فلان اتفاق را نگویم همگی بستگی به خود مورخ دارد"یک روایت متواتر وجود دارد و آن هم اینکه «پیغمبر نقل کردهاند عمار را یک گروه ظالم میکشند، آنها عمار را به بهشت دعوت میکنند و عمار آنها را به جهنم.» حالا این روایت را کنار روایتی که گفتم امیرالمومنین (ع) نام فرزندانش را حرب میگذاشت قرار دهید و میبینید که گویی قرار است روایتی ساخته شود با این مضمون که نعوذبالله علی (ع) عمار را کشته است. یکی از مسائلی که برای ما شیعیان وجود دارد اینکه، بسیاری از آثار تاریخی ما شیعیان به دست ما نرسیده و در بسیاری از مواقع هم حکومتها نگذاشتند این کتابها به دست ما برسد. نکته دیگر اینکه علم رجال به آن شکلی که در فقه وحدیث استفاده میشود به آن شکل در تاریخ استفاده نمیشود و کارکرد ندارد.
وی در پایان افزود: حکومت ها و عالمان میتوانند روایتی را تقویت یا تضعیف کنند. به عنوان مثال برخی از مناسکی که امروز داریم باید از قبل میداشتیم ولی به خاطر ضعف هایمان نداشتیم. به عنوان نمونه جدی نگرفتن واقعه غدیر یک ریشه تاریخی دارد البته ما هم کمکار بودیم.
اگرچه مثلا مناسبتی مثل فاطمیه نسبت به چند دهه اخیر رشد داشته است ولی ما باید حواسمان به تورم این مناسک و مناسبتها باشد.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران