دانلود و تماشای سریال ترکی راهزنان قسمت ۴۴ چهل و چهارم دوبله فارسی – Rahzanan Part ۴۴ و
هرمز وقتی زینب و عمر از پیشش میروند،جواب تلفن نازلی را میدهد.نازلی به هرمز میگوید که یاران دیده که سلیم به شدت محمود را کتک زده است.هرمز بعد از قطع تماس به سلیم زنگ میزند و حالش را میپرسد. سلیم که هنوز در خانه محمود نشسته،به هرمز میگوید که حالش خوب نیست.هرمز میگوید که به نمایشگاه میرود و از او هم می خواهد که به آنجا بیاید تا با هم صحبت کنند.
هرمز به نمایشگاه میرود.وهبی دم در نشسته است و از او می پرسد که واقعا می خواهد که یک میلیارد دلار سیبریایی را بدزدد؟چون این کار شوخی بردار نیست و پول برای دولت است.هرمز میگوید که او هم شوخی ندارد و به وهبی میگوید که سلیم میخواهد به دیدنش بیاید و وقتی رسید او را راهنمایی کند.هرمز به زیر زمین میرود.انیشته،الیاس،جعفر و آلپ ارسلان منتظر او هستند.هرمز میپرسد که اینجا چه میکنند؟
انیشته میگوید که امشب میخواهند به انبار حمله کنند و در حال کشیدن نقشه هستند.هرمز میپرسد که بحری کجاست؟آلپ ارسلان میگوید که گفته آشنایی دارد که میتواند در سرقت به آنها کمک کند و به دیدن او رفته است.هرمز از انیشته میپرسد که جسد داوود را کجا دفن کرده است؟انیشته می گوید که نمی داند چون تاریک بوده و فقط می داند که در جنگل دفنش کرده است.هرمز نگران است که شاید پلیس بتواند جسد داوود را پیدا کند.جعفر از هرمز میپرسد که پول ها را کجا می خواهند پنهان کنند؟هرمز میگوید که آنها پول ها را بدزدند و خودش آنها را مخفی می کند.
این را هم ببینید: سریال سه سکه قسمت ۲۰ بیستم
در همین زمان وهبی،سلیم را به زیر زمین میآورد.همه بیرون میروند،اما سلیم از الیاس میخواهد که بماند.
سلیم می گوید که به ایلکلر دستور داده تا یک گلوله به سر محمود شلیک کند.سلیم برای آنها تعریف میکند که امروز پلیس جلوی او را گرفته و مامور اطلاعات نوشاد از او خواسته که هرمز را بفروشد،اما او گفته که این کار را نمی کند.نوشاد گفته که پس باید برادرش را بفروشد و به او گفته کسی که با جمال همدست شده و به الیاس شلیک کرده محمود است و او بوده که با ساواش همدست شده و اوزلم را تعقیب کرده و به خانه آلپ ارسلان حمله کرده،همچنین او صدای ضبط شده مریم را از گوشی یاران برای پلیس فرستاده است.
سلیم میگوید که از بچگی برای محمود هم پدر بوده و هم مادر،اما نتوانسته او را خوب تربیت کند.هرمز میگوید که خیلی بیشتر از این ها برای محمود زحمت کشیده و او را در آغوش میگیرد.الیاس به سلیم میگوید:《از این به بعد منو داداش خودت بدون》سلیم پیشانی او را می بوسد.موقع رفتن سلیم،هرمز از او میخواهد به خانه او بیاید،اما سلیم میگوید که عذادار است و میخواهد چند روزی تنها باشد.
ایلکلر با محمود به انباری میروند.محمود از او میپرسد :《داداش ایلکلر میخوای منو بکشی؟》ایلکلر اسلحه اش را بیرون می آورد و میگوید که فعلا حرف بزنند،بعد تصمیم میگیرد که او را بکشد یا زنده بگذارد.
ایلکلر از محمود میخواهد علت اینکه سلیم دستور کشتنش را داده را بگوید.محمود میگوید که او فهمیده که سلیم همه آنها را به پلیس فروخته و دستور قتلش را داده است.ایلکلر که دروغ های محمود را باور کرده به او میگوید که فعلا مدتی مخفی شود،چون الان همه فکر میکنند او مرده و او هم چون سلیم از او قبر و جسد نخواسته،میگوید که او را در دریا انداخته است.محمود میگوید که او فقط میخواهد تمام افرادی را که باعث شدند سلیم دستور قتلش را بدهد بکشد.
این را هم ببینید: آلپرن دویماز کیست؟ بیوگرافی | عکسها و رازهای زندگی
ایلکلر میگوید که برایش مهم نیست که او چه میخواهد بکند.
بیرون از نمایشگاه،الیاس به انیشته و جعفر کارهایی که محمود انجام داده را میگوید.انیشته که خیلی عصبانی است میگوید که باید آنها خون محمود را میریختند.الیاس وارد دفتر میشود و به ایلکلر زنگ زده و از او میخواهد که برای دیدنش به نمایشگاه بیاید.ایلکلر میگوید که الان از قایق پیاده شده و میآید.انیشته میگوید:《حتما الیاس رو کشته و تو دریا انداخته》
در خاته تیپی،او و آتش پشت میز نشسته اند.تیپی از آتش می خواهد که نورتن را مدتی به خانه اش ببرد.امینه هم سر میز می آید.آتش از تیپی میپرسد اگر هرمز فهمید که نورتن در خانه او است چه بگوید؟تیپی میگوید که مگر هر کسی وارد خانه او میشود،هرمز میفهمد؟امینه عصبانی شده و به او میگوید:《تو دنیای شما کسی نیست که دهنش چفت و بست داشته باشه》
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران