دختران کدام شهر از نگاه مشاهیر ایران زن زندگی هستند؟
« زن زندگی کن » از جمله خصلت هایی است که در کتاب های ادبی به زنان کرمانی نسبت داده اند.
به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان، زنان کرمانی به ” زن زندگی کن » معروف هستند و شاید همین خصوصیت بوده است که شخصیتهای بزرگی چون خواجه نصیرالدین طوسی، ظهیرالدوله، عبدالحمید میرزا فرمانفر، آقاخان محلاتی، ملک زوزن خراسانی، ملک دینار غز و فتحعلیشاه قاجار زنانی از کرمان را به همسری خود انتخاب کرده اند.
از شخصیتهایی بزرگی که زن کرمانی گرفتند میتوان به خواجه نصیرالدین طوسی، ظهیرالدوله، عبدالحمید میرزا فرمانفر، آقاخان محلاتی، ملک زوزن خراسانی، ملک دینار غز و فتحعلیشاه قاجار اشاره کرد. اما سوال اینجاست که چرا چنین شخصیتهایی زن کرمانی گرفتند؟
زنِ زندگی کن، شهره زنان کرمانی
زنان کرمانی شهره هستند به ” زن زندگی کن “، زنانی که با دوراندیشی و تدبیر خود بزرگ مردانی از تاریخ را جذب هنر همسرداری خود کردند. به این ترتیب اگر زن کرمانی از آن همه شایستگی برخوردار نبود ، یعنی آن همه هنر نداشت که «از یک دیگ هفت جور پلو بیرون بیاورد» و در ساماندهی زندگی، صاحب نظم و نظر نبود و راه و رسم بدست آوردن دل همسرش را نمیدانست ، آیا این همه خواهان پیدا میکرد و چنان وصلتهایی صورت میگرفت که بتواند فرهنگ و زبان خود را حفظ کند و صاحبان اقتدار را نیز به این راه بکشاند و آنها را کرمانی کند؟
ممکن است این مسئله مطرح شود که آن چه زمینه ساز این پایداری شد و وصلت با زن کرمانی را محقق ساخت، خواسته حاکمان بود و نه کشش و جذبه زن کرمانی، در این صورت باید عرض کنم به فرض دانستن این نظریه، آیا استادی و مهارت زن کرمانی که همسران را پایبند میساخت ستودنی نیست؟
چگونه است که «ملک دینار غز با این که زن خراسانی داشت آن زن را همراه نیاورد و خاتون کرمانی را در کرمان گرفت.»
مابقی حاکمانی که در کرمان زن گرفتند مانند ظهیرالدوله، عبدالحمید میرزا فرمانفر، آقاخان محلاتی، ملک زوزن خراسانی و … زن ندیده نبودند که در مقابل زن کرمانی، خود را فراموش کنند و پایبند شوند، ضمنا راه جدایی و طلاق را میدانستند و ناتوان و محکوم به ادامه زندگی با زن کرمانی نبودند، بر این اساس آن چه میماند این است که بپذیریم توانایی، مهربانی و عطوفت، هنرمندی، اندیشه و خلاقیت و بالاخره صبوری زن کرمانی که موجب تداوم زندگی و سرانجام سر سپردگی حاکمان شد و به جای آن که مردم کرمان را به دنبال بکشند، دنباله رو مردم کرمان شوند و به قول استاد باستانی پاریزی، حتی یخ و پهنتر از کرمانیها سخن بگویند، آن طور که از هر «محله شهری» کرمانیتر باشند.
از جمله شخصیتهای مشهور دیگری که در کرمان زن اختیار کرد و بی تردید از این ازدواج مبارک و میمون، بهره فراوان بردند، خواجه نصیرالدین طوسی بزرگمرد علم و سیاست بود.
مسلما عیال وی چنان شولای مهربانی و خدمت گذاری بر قامت خود آراست و در انجام وظایف محوله، سنگ تمام گذاشت که محضر استاد میعادگاه طالبان علم و آگاهی شد.
سنبل باجی دختر با سیاست رابُری
سید محمد علی گلاب زاده مدیر مرکز کرمان شناسی در رابطه با خصوصیات زنان کرمانی به گواهی تاریخ گفت: در وصف زنان کرمانی همین بس که سنبل باجی دختر رابری از توابع کرمان به عقد فتحعلیشاه قاجار در آمد.
او ادامه داد: سنبل باجی از زنان خیلی باعرضه و باکفایت فتحعلیشاه بود و تمامی شاهزادگان و فرزندان شاه، از وی حساب میبردند؛ دختر این زن، فخر جهان خانم، ملقب به فخرالدوله نیز، از دختران بسیار متشخصه و باعرضه فتحعلیشاه بود.
گلاب زاده توضیح داد:فتحعلی شاه غزلی که با این بیت آغاز میشد در وصف سنبل باجی سرود:
آرام دل و جانیای دلبر کرمانی/ای دلبر کرمانی آرام دل و جانی
صد یوسف کنعانی، شد بنده رخسارت/ شد بنده رخسارت صد یوسف کنعانی
زان رو که تو جانانی، جانها به فدای تو/ جانها به فدای تو زان رو که تو جانانی
زان لب به دُر افشانی خون در دل یاقوت است/ خون در دل یاقوت است زان لب به دُر افشانی
تو خسرو خوبانیای پادشه خوبان/ای پادشه خوبان تو خسرو خوبانی
این تاریخ شناس کرمانی عنوان کرد: هر چند که بسیاری کوشیده اند پایداری زنان کرمانی و ایجاد الفت بین آنها و همسرانشان را به مسائلی نسبت دهند که دور از ذهن و حقیقت است، اما به قول استاد باستانی پاریزی «زنهای کرمان در تسخیر شوهر ید طولانی دارند و بعضی این کرامت را از آش رشته میدانند که معمولا روزهای اول عروسی از طرف خانواده عروس داده میشود، ولی باید گفت که این رشته محبت است که پایه خانواده را توسط آنان محکم میکند، زیرا آنان به هیچ چیز جز آسایش شوهر دلبستگی ندارند.»
زنان کرمانی توانمند در حفظ اصالتها
زنان کرمانی نه تنها به حفظ همسر کوشیده اند بلکه در حفظ اصالت خود نیز توانا بوده اند و میدانیم که مردم کرمان در طول تاریخ هزاران ساله خود همواره برحفظ اصالتها تاکید داشتند و توانسته اند زبان و فرهنگ خود را در میان امواج پر تلاطم روزگار حفظ کنند، از یاد نبریم که این دیار صدها سال در زیر سایه حکومت حاکمان ترک و عرب و … روزگار گذرانیده است، اما نه تنها زبان و آیین و مراسم ملی خود را از دست نداده، بلکه حتی آنها را نیز با خود همراه ساخت.
«هیچ قوم و طایفهای نیست که در کرمان بیاید و بعد از یکی دو نسل کرمانی نشود… علت آن نیز این است که معمولا این مهاجران – ترک یا غز یا عرب یا هندی و یا از هر ولایت دیگر، چون حداقل یک زن کرمانی میگرفتند و حتی اگر زن هم نداشتند، باز هم یک زن کرمانی میگرفتند طبعا بچههای آنها به زبان فارسی و لهجه کرمانی حرف میزدند و خوی و عادت کرمانیها داشته اند و در این بین بعد از یکی دونسل کلا لهجه پدری فراموش میشود.»
انتهای پیام/ب
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران