ماریو بارگاس یوسا عضو آکادمی فرانسه شد

آر اف آی - ۶ آذر ۱۴۰۰

تبلیغ بازرگانی

آکادمی فرانسه دارای ۴٠ عضو مادام‌العمر است که جایگزین کردن عضوی که از دنیا می‌رود، روندی پیچیده و نسبتاً طولانی دارد. عضو جدید از میان پیشنهادهای اعضا و یا از میان فهرست کسانی برگزیده می‌شود که خود برای ورود به آکادمی اعلام آمادگی کرده‌اند.

وظیفۀ اصلی آکادمی فرانسه که در سال ١۶٣۵ توسط کاردینال ریشولیو تأسیس شد، سامان دادن به زبان فرانسه و نظارت بر دگرگونی آن است. از اعضای کنونی این آکادمی می‌توان به امین معلوف نویسنده لبنانی تبار و آندره مکین نویسنده روس تبار اشاره کرد.

یوسا در سال ۱۹۵۹ وقتی بیست و سه ساله بود، به عنوان روزنامه‌نگار ساکن پاریس شد و در هفت سالی که در این شهر بود، به طور جدی‌تر به زبان و ادبیات فرانسه پرداخت. او چند روز پس از اهدای جایزه نوبل ادبیات به او، در گفت‌وگویی به زبان فرانسه با یکی از شبکه‌های تلویزیونی فرانسه، بار دیگر از عشق خود به زبان و ادبیات فرانسه گفت.

این برنده جایزه نوبل ادبیات گفت با این که اسپانیا در سالهای سیاه حکومت آلبرتو فوجیموری در پرو او را نجات داد و ملیت اسپانیایی به او اعطا شد، اما همواره خود را از نظر فکر و فرهنگی فرانسوی می داند: "شکل‌گیری ذهنیت من بیشتر فرانسوی‌ است تا اسپانیایی. اولین شاهکاری که من خواندم، بینوایان ویکتور هوگو بود.

"تبلیغ بازرگانیآکادمی فرانسه دارای ۴٠ عضو مادام‌العمر است که جایگزین کردن عضوی که از دنیا می‌رود، روندی پیچیده و نسبتاً طولانی دارد"سپس نویسندگان فرانسوی قرن نوزدهم را خواندم به ویژه فلوبر، فلوبر عمیقا بر من تأثیر گذاشت. در سالهای دانشگاه تحت تأثیر سارتر بودم و اگزیستانسیالیسم فرانسوی بسیار در آمریکای لاتین نفوذ داشت و من کتاب کوچکی نوشتم که "بین سارتر و کامو" نام داشت که به تحولات سیاسی از اصول سارتر تا اصول کامو می پرداخت. من با سارتر متوجه شدم که سوسیالیسم و مارکسیسم افق دوران ماست و بعدها کشف کردم که این دموکراسی است که می تواند تنها چارچوب برای یک پیشرفت واقعی باشد. و این را کامو به من آموخت."

برای یوسا نه تنها ادبیات و فرهنگ فرانسه، یک نمونه بی‌بدیل است، بلکه او نظام سیاسی فرانسه را نیز الگویی آرمانی برای جهان امروز می داند: "وقتی ما از کاپیتالیسم حرف می زنیم، از چیزهای بسیار مختلفی حرف می زنیم. یعنی کاپیتالیسمی وجود دارد که مربوط به چین است که کاپیتالیسمی است با یک دیکتاتور.

کاپیتالیسمی هم وجود دارد به روش بریتانیایی یا فرانسوی که کاپیتالیسمی است همراه با دموکراسی سیاسی. من از این کاپیتالیسم دفاع می کنم . من از توتالیتاریسم و دیکتاتور حتی اگر اقتصاد آزاد داشته باشد دفاع نمی کنم."

در آن روزها که یوسا مشغول نوشتن خطابه‌اش برای مراسم نوبل بود، بار دیگر این نویسندگان فرانسوی بودند که در این زمینه نیز الهام‌بخش‌اش شدند: "من بعضی از خطابه‌های نوبل را خواندم و خطابه ای که مرا خیلی تحت تأثیر قرار داد، خطابه کامو بود. خطابه‌ای از نظر نثر بسیار زیبا و عالی، و همراه با ایده‌ای که به نظر من واقعا فوق العاده: ما نمی توانیم سیاست را از اخلاق تفکیک کنیم بدون آن که بربریت را تولید کنیم؛ ایده ای فوق العاده که فکر می کنم واقعا آن چه را که در قلب یک فرهنگ دموکراتیک وجود دارد، شرح می دهد."

یوسا در کتابی که درباره ویکتور هوگو نوشته است می گوید: غنای ادبیات باعث می شود که واقعیت کم بضاعت جلوه کند. و یوسا از زمانی که در یک دبیرستان شبانه روزی در لیما درس می خواند تا این روزها که به گفته خودش آثار کلاسیک را بازخوانی می کند، همچنان "روزمرگی ذله‌کننده" را با زبان و ادبیات فرانسه به یک "زندگی شکوهمند" تبدیل می کند.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

آبونه شوید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

.

منابع خبر

اخبار مرتبط