جایی برای جوانترها نیست؛ / حملات عجیب به جانشین قلعهنویی
به گزارش "ورزشسه"، الهویی که بعد از حضور امیر قلعهنویی در تیم ملی، به عنوان سرمربی موقت تا پایان فصل هدایت گلگهر را برعهده گرفت، با وجود انتظار بالایی که از تیم و بازیکنان داشت، درنهایت با به دست آوردن ۵ امتیاز از ۸ مسابقه پرونده سرمربیگری خود را در این باشگاه بست.
در مطالب امروز سرمربی تیم ملی فوتبال ایران به رفیقبازی و کارتراشی برای دستیارش متهم شده است. حال آنکه او در هنگام انتخاب سرمربی گلگهر روی فرد دیگری نظر داشت و عقیده داشت الهویی بهتر است به صورت تمام وقت کنار او در تیم ملی باشد.
سرمربی گلگهر که کار خود را در فوتبال ایران از مربیگری در تیمهای دسته اولی آغاز کرده و بعد از دستیاری محمد ربیعی به کادر امیر قلعهنویی در تیم فوتبال تراکتور اضافه شد. پس از آن الهویی همواره یکی از اعضای ثابت کادرهایی بوده که قلعهنویی در لیگ برتر از همکاری آنها سود میبرده است. بعد از تراکتور این کادر به ذوبآهن و سپاهان رفت و پس از آن در گلگهر به کار ادامه دادند و در اغلب اوقات نتیجه کاری این تیمها حضور در یکی از پلههای بالای جدول بوده است.
همه میدانند که قلعهنویی در فوتبال سلایق خاصی دارد و جلب نظر او به عنوان یک مربی جوان و دستیاری که سابقه اسمی در فوتبال ندارد، کار سادهای نیست. با این حال الهویی در مرور زمان اعتماد قلعهنویی را جلب کرد و تبدیل به دستیار اولش شد.
"پس از آن الهویی همواره یکی از اعضای ثابت کادرهایی بوده که قلعهنویی در لیگ برتر از همکاری آنها سود میبرده است"او فصل پیش گلگهر را به مقام چهارم لیگ برتر رساند و امسال هم پیش از ترک گلگهر و حضور قلعهنویی در تیم ملی آنها در همان رتبه چهارم به سر میبردند.
الهویی با انتخاب قلعهنویی به عنوان سرمربی تیم ملی، علاوه بر اینکه در دو بازی تیم ملی در فیفادی فرودین او را همراهی کرد، پس از آن تمرینات گلگهر را زیر نظر گرفت و این تیم را آماده ادامه مسابقات لیگ برتر کرد، که شاید با توجه به فشار وارده اگر تاریخ دوباره تکرار بشود، او این کار را انجام ندهد.
اضافه شدن یک مربی جوان به چرخه کاری فوتبال ایران، اساسا یک امر بسیار دشوار است و تنگنظریها بزرگترین مانع را برای مربیان جوان ایجاد میکند. پیش از سعید الهویی این محمد ربیعی بود که در اولین فصل حضورش با مس رفسنجان در لیگ برتر با انواع و اقسام تهمتها و مسائل و سخره گرفتنها مواجه بود، اما او سرسختانه راه خود را پی گرفت و حالا به عنوان یکی از مربیان آیندهدار فوتبال ایران همه روی او و تیمش حساب خاصی باز میکنند. اما الهویی که مربی جوانتری به نسبت ربیعی است، با اتمام این فصل احتمالا دوباره به سمت دستیاری قلعهنویی بازخواهد گشت و این تجربه را فعلا ادامه نخواهد داد.
نکته عجیب اشتراک لفظهای نادرست مثل «دود شدن میلیاردها تومان از پول بیتالمال»، در نقد عملکرد الهویی است، در حالی که همه مربیان در هر شرایطی سالهای بد و خوب و کارنامهای مملو از شکست و پیروزی دارند و ناکامی بخش جدانشدنی فعالیتهای کاری یک سرمربی است، که اگر خوش شانس باشد، این اتفاق را در ابتدای این دوران تجربه نخواهد کرد؛ اقبالی که الهویی از آن بیبهره بود.
شاید بعد از بررسی آمار فنی گلگهر و اشاره به شاخصهایی نظیر امید به گل، شوت به گل و ... برای نشان دادن ارزش یا کیفیت گلگهر الهویی چندان بیراه نباشد، اما حتی اثبات این موضوع به فهم مسئله اصلی کمکی نخواهد کرد؛ اینکه فوتبال ایران نسبت به شکست چهرههایی که اسم و رسم آنچنانی ندارند، اینچنین بیرحم، حاشیهساز و خشمگین است.
تصور کنید که در فوتبال جهان چه گرایشی نسبت به استخدام مربیان جوان آغاز شده و چهرههای متفاوت در چه فضایی کار خود را آغاز کرده و ادامه میدهند، و سپس آن را با آنچه در ایران اتفاق میافتد، مقایسه کنید!
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران