یک چهارپایه و دیگر هیچ؛ نمایشی درباره تجاوز جنسی به دختران باکره اعدامی در ایران

یک چهارپایه و دیگر هیچ؛ نمایشی درباره تجاوز جنسی به دختران باکره اعدامی در ایران
بی بی سی فارسی
بی بی سی فارسی - ۱۲ خرداد ۱۴۰۱

یک چهارپایه و دیگر هیچ؛ نمایشی درباره تجاوز جنسی به دختران باکره اعدامی در ایران

  • سپیده زرین‌پناه
  • روزنامه نگار
۳ ساعت پیش

منبع تصویر،

فهیمه حکمت اندیش

توضیح تصویر،

شش شخصیت نمایش: از راست به چپ: دکتر، مامور ، مادر، شکوفه، پدر و مرده شور- عکس از: فهیمه حکمت اندیش

فعالیت فرهنگی برای هنرمندان حوزه نمایش که به ناچار یا به ضرورت، کشور زادگاه خود را ترک کرده‌اند، بسیار دشوار است. با این حال در بیش از چهار دهه گذشته، کارهای نمایشی متعددی در زمینه زندان و زندانی توسط این هنرمندان تهیه و اجرا شده است.

«خاص و گزیده بودن مخاطب هنر نمایش در سراسر جهان»، «پراکندگی ایرانیان در کشورهای مختلف»، و «کمبود منابع مالی و حمایتی از هنرمندان خارجی‌تبار» و در نتیجه «اجرای کوتاه‌مدت و غیر پیوسته»، دلایل اصلی این دشواری است.

با این حال چراغ هنر نمایش در برون‌مرز و به همت هنرمندان مستقل در همه این سال‌ها کمابیش روشن بوده است؛ با نمایش‌هایی چون «اتللو در سرزمین عجایب» به کارگردانی غلامحسین ساعدی؛ «پرومته در اوین» و «پروانه‌ای در مشت» از ایرج جنتی عطایی؛ و با فعالیت کارگردانان و نمایشنامه‌نویسانی چون ناصر رحمانی‌نژاد، حسین افصحی، پروانه سلطانی، علی کامرانی، نیلوفر بیضایی، سوسن فرخ‌نیا، قاضی ربیحاوی، شبنم طلوعی و ده‌ها هنرمند و گروه‌ نمایشی، ازجمله گروه تئاتر سیاوش در سوئد، که تلاش‌شان به مرور، به نسل بعدی و هنرمندانی ازجمله یعقوب کشاورز و هلن همتی امتداد یافته‌ است.

تابوی تجاوز جنسی



منبع تصویر،

پدرام حکیمی

توضیح تصویر،

مرده شور، بلقیس - عکس از پدرام کریمی

در پی بیش از دو سال تعطیلی و توقف فعالیت‌های تئاتری به دلیل پاندمی کرونا، نمایش «یک چهارپایه و دیگر هیچ»، تازه‌ترین نمایشی است که در زمینه زندان و دهه ۶۰ از هلن همتی در ماه‌های ژانویه تا مه ۲۰۲۲ در چند نوبت در کارگاه تئاتر "تیاترورکت" (Teaterverket) و تئاتر ملی سوئد "رکیس‌تیاتر" (Riksteatern) در استکهلم به روی صحنه رفته است.

«یک چهارپایه و دیگر هیچ»، به‌طور مشخص به «تجاوز جنسی در زندان» می‌پردازد.

این نمایشنامه بر اساس یک رویداد واقعی در شمال ایران نوشته شده است: تجاوز به یک زندانی سیاسی دختر و البته باکره در آستانه اعدام، تحت عنوان عقد شرعی و اجباری یک‌شبه در دهه ۶۰ خورشیدی.

"این نمایشنامه بر اساس یک رویداد واقعی در شمال ایران نوشته شده است: تجاوز به یک زندانی سیاسی دختر و البته باکره در آستانه اعدام، تحت عنوان عقد شرعی و اجباری یک‌شبه در دهه ۶۰ خورشیدی"چرا که بر اساس تفسیری از قانون شریعت، اگر دختری باکره اعدام شود، به بهشت می‌رود.

بر این اساس، یکی از دختران زندانی - شکوفه شالویی- در شب آخر زندگی‌اش به عقد اجباری یک مامور در می‌آید و سپس سپیده‌دم روز بعد، تیرباران می‌شود.

از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهیدپادکسترادیو فارسی بی‌بی‌سی

پادکست چشم‌انداز بامدادی رادیو بی‌بی‌سی – دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱

پادکست

پایان پادکست

این نمایشنامه، در سال ۲۰۱۳ از سوی یک نویسنده ایرانی (ش‌.گ)، به دست هلن همتی می‌رسد تا امکان اجرای آن را در سوئد بررسی کند. او هم با شروع فعالیت در گروه تئاتر کاروان، آن را برای تمرین هنرجویان در کلاس‌های فن بیان انتخاب می‌کند. حین تمرین‌های گروهی اما متوجه می‌شود برخی از هنرجویانی که بعد از سال ۱۳۶۷ به‌دنیا آمده‌اند، یا در سوئد بزرگ شده‌اند، اطلاعی از کشتار زندانیان سیاسی در ایران ندارند. همین دلیلی می‌شود که تصمیم بگیرد پس از کسب اجازه از نویسنده، این نمایشنامه را در قالب یک پروژه نمایشی به روی صحنه بیاورد.

هلن همتی می‌گوید: «فکر کردم با توجه به اینکه همه هنوز از تمامی رویدادهای هولناکی که در زندان‌های ایران در دهه ۶۰ رخ داده باخبر نیستند، موضوع تجاوز جنسی در زندان، موضوع مناسبی است که می‌توانم روی آن کار کنم.»

این کارگردان هنرهای نمایشی، با یادآوری این که در چند سال اخیر خیلی از قربانیان تجاوز در سراسر جهان از تجربیات تلخ خود گفته‌اند، ادامه می‌دهد: «مهم هست که در این زمینه‌ها کار فرهنگی - هنری بیشتری صورت بگیرد و تابوشکنی شود تا آنها که تجربه‌های مشابه دارند، اما به دلیل آبروداری، مهر خاموشی بر لب‌های خود زده‌اند، سکوت خود را بشکنند و این مشکل را بازشکافی کنند».

یک تصویر و پنج تک‌گویی



منبع تصویر،

پدرام حکیمی

توضیح تصویر،

مامور و شکوفه، شب پیش از اعدام - عکس از: پدرام حکیمی

نمایش «یک چهارپایه و دیگر هیچ» مجموعه‌ای از پنج تک‌گویی -مونولوگ- از بلقیس زن مرده‌شور، مامور زندان، میهن و جهان مادر و پدر شکوفه و دکتر است.

هرکدام از این شخصیت‌ها، مشاهدات خود از دستگیری، زندان، تجاوز و اعدام شکوفه و همچنین شست‌وشوی پیکر او را در قالب واگویه‌هایی با وجدان خویش، روایت می‌کنند.

هلن همتی می‌گوید: «تجربه دو بار مرگ برای شکوفه، بار اول در شب تجاوز و سپس بار دوم به هنگام اعدام، روایت غالب و حاکم بر تمام این پنج روایت است. در این نمایش، تلاش شده به سکوت، غفلت، سازش و انکار در سایه تابوی تجاوز و پنهانکاری اشاره شود.»

در متن اولیه نمایشنامه، شکوفه حضور فیزیکی ندارد و تنها در واگویه‌های پنج شخصیت نمایش بازشکافی می‌شود.

کارگردان نمایش می‌گوید: «به نظرم رسید که شکوفه عامل پیش‌برنده درام هست. به همین دلیل در صحنه تنها با حرکاتِ فرم بدن (کروئوگرافی)، حضور دارد.

"او هم با شروع فعالیت در گروه تئاتر کاروان، آن را برای تمرین هنرجویان در کلاس‌های فن بیان انتخاب می‌کند"با ورود و خروج او، هر پرده نمایش تمام و پرده‌ای دیگر آغاز می‌شود. شکوفه تنها شخصیت نمایش است که همه راجع به او حرف می‌زنند اما خودش کلامی بر زبان نمی‌آورد.»

مروری بر خاطرات زندان

هلن همتی برای اینکه نمایشنامه را روی صحنه ببرد، شماری از خاطرات زندان زنان سیاسی را مرور کرده، و همچنین پای صحبت چندتن از نزدیکان و شاهدان اعدام‌های دهه ۶۰ نشسته است. او می‌گوید: «آیین‌های خاکسپاری و عزاداری فرهنگ‌های مختلف را هم مرور کردم؛ همان آئینی که قربانیان دهه شصت و بازماندگان آنها از آن محروم شدند.»

او چند کارگاه نیز از جمله با حضور یک جامعه‌شناس برای بازیگران برگزار کرده است تا به درک بهتری از موقعیت آن دوره ایران، و همچنین فهم بهتر نقش‌ها برسند: «در بخش تحلیل شخصیت‌های نمایش، برای شناخت آسیب‌های ناشی از تنش‌های روحی نیز از کارشناس روانشناسی بهره گرفتیم. اما فکر می‌کنم مهم‌ترین نکته بازتاب‌هایی است که هربار بعد از نمایش از مخاطبان خود می‌گیریم و به مشکلات متن پی می‌بریم، به نحوی که حتما برای اجرای بعدی روی آن بیشتر کار خواهم کرد. هنر نمایش به همین دلیل از برترین هنرهاست که در پی هر روبه‌رو شدن با مخاطب، امکان به روز شدن و رشد یافتن و رفع کاستی‌هایش را دارد.»

نمایش بی‌چیز

هلن همتی در کارگردانی نمایش‌هایی که در سوئد روی صحنه برده است، از ساختار «نمایش بی‌چیز» استفاده می‌کند، اما در نمایش «یک چهارپایه و دیگر هیچ»، به ضرورت، از فرم مولتی مدیا (چند رسانه‌ای) نیز استفاده کرده است.

او می‌گوید در سال‌های فعالیت در سوئد، بیشتر از ساختار نمایش بی‌چیز استفاده کرده، چون هنوز نتوانسته به جز سالن اجرا و سالن تمرین به همت دو مرکز فرهنگی- تئاتر ملی سوئد و اتحادیه آموزشی کارگران سوئد آ.ب.اف ABF - از حمایت مالی برای اجرای نمایش‌هایش برخوردار شود.

این فعال فرهنگی تاکید دارد که به‌دلیل عدم حمایت مالی مناسب برای اجرای کار نمایش، همیشه تلاش کرده است تا با «حداقل بودجه و آرایش صحنه»، ایده‌های خود را عملی کند.



او توضیح می‌دهد: «در نمایش یک چهارپایه و دیگر هیچ اما موضوع فرق کرد. در این نمایش موفق شدیم تا با استفاده از همکاری رایگان عوامل حرفه‌ای در بخش موسیقی، فیلم، ترجمه متن و کروئوگرافی (طراحی رقص)، از امکانات مولتی مدیا (چندرسانه‌ای) در صحنه استفاده کنیم و نمایش با ویدیویی آغاز شود که شعر در ساعت ۵ عصر لورکا روی آن خوانده می‌شود. متن کار ما پیرامون خشونت جنسی بود و به همین دلیل از حمایت‌های حرفه‌ای خوبی برخوردار شدیم. در این نمایش مثلاً رضا باقر، فیلمساز ایرانی -سوئدی نقش پدر شکوفه را بازی کرد و متن نمایشنامه را هم برایمان به سوئدی برگرداند. طاهر صدیق نویسنده و ژورنالیست آن را ویرایش کرد.

"حین تمرین‌های گروهی اما متوجه می‌شود برخی از هنرجویانی که بعد از سال ۱۳۶۷ به‌دنیا آمده‌اند، یا در سوئد بزرگ شده‌اند، اطلاعی از کشتار زندانیان سیاسی در ایران ندارند"هامون تهرانی موسیقی نمایش را برایمان ساخت و همه بازیگران که هنرجویان گروه کاروان هستند، تنها با عشق و بدون دستمزد در این کار حضور پیدا کردند.

این همراهی‌های داوطلبانه و رایگان، به خاطر حس مسئولیت هنرمندانی بود که به گفته خودشان می‌خواستند دین‌شان را به زنان ستم‌دیده وطن ادا کنند، اما مگر می‌توان همیشه روی حمایت‌های شخصی حساب کرد؟»

منبع تصویر،

هامون تهرانی

توضیح تصویر،

هلن همتی

بحران مخاطب

ایرانیان، یک درصد جامعه سوئد را تشکیل می‌دهند، اما مخاطب جدی نمایش در این جمعیت، خیلی اندک هست. یعنی مخاطبی که هم هزینه کند و بلیت بخرد، هم وقت بگذارد و به تماشای تئاتر بیاید.

هلن همتی می‌گوید: «مخاطب چهار نمایش قبلی من بیشتر فارسی‌زبان بودند. دلم هم می‌خواهد که مخاطب اصلی من همچنان فارسی‌زبان‌ها باشند.

چون هم زبان و فرهنگ مادری من فارسی است، هم ویژگی‌های فرهنگی جامعه‌ام را بهتر می‌شناسم و کار به این زبان برایم راحت‌تر است، اما به دلیل اینکه از نمایش فارسی استقبال نمی‌شود، از نمایش چهارم به بعد با ترجمه متن نمایش، به جذب مخاطب گسترده‌تر فکر کردم.»

او اشاره دارد که همیشه این شانس را داشته که سالن اجرای نمایش‌هایش پر باشد، اما «بخش مهمی از حاضران فارسی‌زبان با دعوت می‌آیند. در بهترین شرایط، فقط یک سوم از حاضران در سالن بلیت می‌خرند و گاه حتی از یک چهارم هم کمتر. کار هنری برای ادامه حیات، نیاز به هم حمایت مخاطب، هم حمایت مالی مراکز فرهنگی دارد. با این حال ما چاره‌ای جز دعوت نداریم. چون سالن خالی برای گروه مثل کابوس است.»

حرفه‌ای شدن

«حرفه‌ای شدن»، به معنای اینکه ‌دست‌اندرکاران یک کار هنری بتوانند در ازای فعالیت‌شان دستمزد دریافت کنند، برای هنرمندی که خارج از کشور زادگاه خود فعالیت می‌کند، کار آسانی نیست.

"هرکدام از این شخصیت‌ها، مشاهدات خود از دستگیری، زندان، تجاوز و اعدام شکوفه و همچنین شست‌وشوی پیکر او را در قالب واگویه‌هایی با وجدان خویش، روایت می‌کنند"

به عقیده هلن همتی، «دست‌اندرکاران هنر نمایش زمانی می‌توانند حرفه‌ای شوند که اجرای نمایش آنها استمرار اجرایی در یک دوره زمانی مشخص داشته باشد تا بتواند به علاقه‌مندان معرفی و در جذب مخاطب موفق باشد، و همچنین توسط مراکز فرهنگی مورد حمایت قرار بگیرد».

او می‌گوید: «کسی که می‌خواهد فعالیت حرفه‌ای خود را در کشوری دیگر ادامه دهد، باید پنج یا شش برابر بیشتر فعالیت کند تا توانایی خود را نشان بدهد و بتواند هم‌پای هنرمندی که در همین کشور شخصیت هنری خودش را ساخته، پیش برود. این تفاوت موقعیت، خب خیلی سخت است».

درواقع ما تلاش می‌کنیم کیفیت و استاندارد حرفه‌ای را در یک شرایط غیر حرفه‌ای به دست بیاوریم و همین سبب فشار زیادی روی گروه می‌شود.»

یک چهارپایه و دیگر هیچ؛ نمایشی درباره تجاوز جنسی به دختران باکره اعدامی در ایران

  • سپیده زرین‌پناه
  • روزنامه نگار
شش شخصیت نمایش: از راست به چپ: دکتر، مامور ، مادر، شکوفه، پدر و مرده شور- عکس از: فهیمه حکمت اندیش

منبع تصویر، فهیمه حکمت اندیش

توضیح تصویر،

شش شخصیت نمایش: از راست به چپ: دکتر، مامور ، مادر، شکوفه، پدر و مرده شور- عکس از: فهیمه حکمت اندیش

فعالیت فرهنگی برای هنرمندان حوزه نمایش که به ناچار یا به ضرورت، کشور زادگاه خود را ترک کرده‌اند، بسیار دشوار است. با این حال در بیش از چهار دهه گذشته، کارهای نمایشی متعددی در زمینه زندان و زندانی توسط این هنرمندان تهیه و اجرا شده است.

«خاص و گزیده بودن مخاطب هنر نمایش در سراسر جهان»، «پراکندگی ایرانیان در کشورهای مختلف»، و «کمبود منابع مالی و حمایتی از هنرمندان خارجی‌تبار» و در نتیجه «اجرای کوتاه‌مدت و غیر پیوسته»، دلایل اصلی این دشواری است.

با این حال چراغ هنر نمایش در برون‌مرز و به همت هنرمندان مستقل در همه این سال‌ها کمابیش روشن بوده است؛ با نمایش‌هایی چون «اتللو در سرزمین عجایب» به کارگردانی غلامحسین ساعدی؛ «پرومته در اوین» و «پروانه‌ای در مشت» از ایرج جنتی عطایی؛ و با فعالیت کارگردانان و نمایشنامه‌نویسانی چون ناصر رحمانی‌نژاد، حسین افصحی، پروانه سلطانی، علی کامرانی، نیلوفر بیضایی، سوسن فرخ‌نیا، قاضی ربیحاوی، شبنم طلوعی و ده‌ها هنرمند و گروه‌ نمایشی، ازجمله گروه تئاتر سیاوش در سوئد، که تلاش‌شان به مرور، به نسل بعدی و هنرمندانی ازجمله یعقوب کشاورز و هلن همتی امتداد یافته‌ است.

تابوی تجاوز جنسی

منبع تصویر، پدرام حکیمی

توضیح تصویر،

مرده شور، بلقیس - عکس از پدرام کریمی

در پی بیش از دو سال تعطیلی و توقف فعالیت‌های تئاتری به دلیل پاندمی کرونا، نمایش «یک چهارپایه و دیگر هیچ»، تازه‌ترین نمایشی است که در زمینه زندان و دهه ۶۰ از هلن همتی در ماه‌های ژانویه تا مه ۲۰۲۲ در چند نوبت در کارگاه تئاتر "تیاترورکت" (Teaterverket) و تئاتر ملی سوئد "رکیس‌تیاتر" (Riksteatern) در استکهلم به روی صحنه رفته است.

«یک چهارپایه و دیگر هیچ»، به‌طور مشخص به «تجاوز جنسی در زندان» می‌پردازد.

این نمایشنامه بر اساس یک رویداد واقعی در شمال ایران نوشته شده است: تجاوز به یک زندانی سیاسی دختر و البته باکره در آستانه اعدام، تحت عنوان عقد شرعی و اجباری یک‌شبه در دهه ۶۰ خورشیدی. چرا که بر اساس تفسیری از قانون شریعت، اگر دختری باکره اعدام شود، به بهشت می‌رود.

بر این اساس، یکی از دختران زندانی - شکوفه شالویی- در شب آخر زندگی‌اش به عقد اجباری یک مامور در می‌آید و سپس سپیده‌دم روز بعد، تیرباران می‌شود.

از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهید
پادکست
رادیو فارسی بی‌بی‌سی

پادکست چشم‌انداز بامدادی رادیو بی‌بی‌سی – دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱

پادکست

پایان پادکست

این نمایشنامه، در سال ۲۰۱۳ از سوی یک نویسنده ایرانی (ش‌.گ)، به دست هلن همتی می‌رسد تا امکان اجرای آن را در سوئد بررسی کند. او هم با شروع فعالیت در گروه تئاتر کاروان، آن را برای تمرین هنرجویان در کلاس‌های فن بیان انتخاب می‌کند. حین تمرین‌های گروهی اما متوجه می‌شود برخی از هنرجویانی که بعد از سال ۱۳۶۷ به‌دنیا آمده‌اند، یا در سوئد بزرگ شده‌اند، اطلاعی از کشتار زندانیان سیاسی در ایران ندارند. همین دلیلی می‌شود که تصمیم بگیرد پس از کسب اجازه از نویسنده، این نمایشنامه را در قالب یک پروژه نمایشی به روی صحنه بیاورد.

هلن همتی می‌گوید: «فکر کردم با توجه به اینکه همه هنوز از تمامی رویدادهای هولناکی که در زندان‌های ایران در دهه ۶۰ رخ داده باخبر نیستند، موضوع تجاوز جنسی در زندان، موضوع مناسبی است که می‌توانم روی آن کار کنم.»

این کارگردان هنرهای نمایشی، با یادآوری این که در چند سال اخیر خیلی از قربانیان تجاوز در سراسر جهان از تجربیات تلخ خود گفته‌اند، ادامه می‌دهد: «مهم هست که در این زمینه‌ها کار فرهنگی - هنری بیشتری صورت بگیرد و تابوشکنی شود تا آنها که تجربه‌های مشابه دارند، اما به دلیل آبروداری، مهر خاموشی بر لب‌های خود زده‌اند، سکوت خود را بشکنند و این مشکل را بازشکافی کنند».

یک تصویر و پنج تک‌گویی

منبع تصویر، پدرام حکیمی

توضیح تصویر،

مامور و شکوفه، شب پیش از اعدام - عکس از: پدرام حکیمی

نمایش «یک چهارپایه و دیگر هیچ» مجموعه‌ای از پنج تک‌گویی -مونولوگ- از بلقیس زن مرده‌شور، مامور زندان، میهن و جهان مادر و پدر شکوفه و دکتر است. هرکدام از این شخصیت‌ها، مشاهدات خود از دستگیری، زندان، تجاوز و اعدام شکوفه و همچنین شست‌وشوی پیکر او را در قالب واگویه‌هایی با وجدان خویش، روایت می‌کنند.

هلن همتی می‌گوید: «تجربه دو بار مرگ برای شکوفه، بار اول در شب تجاوز و سپس بار دوم به هنگام اعدام، روایت غالب و حاکم بر تمام این پنج روایت است. در این نمایش، تلاش شده به سکوت، غفلت، سازش و انکار در سایه تابوی تجاوز و پنهانکاری اشاره شود.»

در متن اولیه نمایشنامه، شکوفه حضور فیزیکی ندارد و تنها در واگویه‌های پنج شخصیت نمایش بازشکافی می‌شود.

کارگردان نمایش می‌گوید: «به نظرم رسید که شکوفه عامل پیش‌برنده درام هست. به همین دلیل در صحنه تنها با حرکاتِ فرم بدن (کروئوگرافی)، حضور دارد. با ورود و خروج او، هر پرده نمایش تمام و پرده‌ای دیگر آغاز می‌شود. شکوفه تنها شخصیت نمایش است که همه راجع به او حرف می‌زنند اما خودش کلامی بر زبان نمی‌آورد.»

مروری بر خاطرات زندان

هلن همتی برای اینکه نمایشنامه را روی صحنه ببرد، شماری از خاطرات زندان زنان سیاسی را مرور کرده، و همچنین پای صحبت چندتن از نزدیکان و شاهدان اعدام‌های دهه ۶۰ نشسته است. او می‌گوید: «آیین‌های خاکسپاری و عزاداری فرهنگ‌های مختلف را هم مرور کردم؛ همان آئینی که قربانیان دهه شصت و بازماندگان آنها از آن محروم شدند.»

او چند کارگاه نیز از جمله با حضور یک جامعه‌شناس برای بازیگران برگزار کرده است تا به درک بهتری از موقعیت آن دوره ایران، و همچنین فهم بهتر نقش‌ها برسند: «در بخش تحلیل شخصیت‌های نمایش، برای شناخت آسیب‌های ناشی از تنش‌های روحی نیز از کارشناس روانشناسی بهره گرفتیم. اما فکر می‌کنم مهم‌ترین نکته بازتاب‌هایی است که هربار بعد از نمایش از مخاطبان خود می‌گیریم و به مشکلات متن پی می‌بریم، به نحوی که حتما برای اجرای بعدی روی آن بیشتر کار خواهم کرد. هنر نمایش به همین دلیل از برترین هنرهاست که در پی هر روبه‌رو شدن با مخاطب، امکان به روز شدن و رشد یافتن و رفع کاستی‌هایش را دارد.»

نمایش بی‌چیز

هلن همتی در کارگردانی نمایش‌هایی که در سوئد روی صحنه برده است، از ساختار «نمایش بی‌چیز» استفاده می‌کند، اما در نمایش «یک چهارپایه و دیگر هیچ»، به ضرورت، از فرم مولتی مدیا (چند رسانه‌ای) نیز استفاده کرده است.

او می‌گوید در سال‌های فعالیت در سوئد، بیشتر از ساختار نمایش بی‌چیز استفاده کرده، چون هنوز نتوانسته به جز سالن اجرا و سالن تمرین به همت دو مرکز فرهنگی- تئاتر ملی سوئد و اتحادیه آموزشی کارگران سوئد آ.ب.اف ABF - از حمایت مالی برای اجرای نمایش‌هایش برخوردار شود.

این فعال فرهنگی تاکید دارد که به‌دلیل عدم حمایت مالی مناسب برای اجرای کار نمایش، همیشه تلاش کرده است تا با «حداقل بودجه و آرایش صحنه»، ایده‌های خود را عملی کند.

او توضیح می‌دهد: «در نمایش یک چهارپایه و دیگر هیچ اما موضوع فرق کرد. در این نمایش موفق شدیم تا با استفاده از همکاری رایگان عوامل حرفه‌ای در بخش موسیقی، فیلم، ترجمه متن و کروئوگرافی (طراحی رقص)، از امکانات مولتی مدیا (چندرسانه‌ای) در صحنه استفاده کنیم و نمایش با ویدیویی آغاز شود که شعر در ساعت ۵ عصر لورکا روی آن خوانده می‌شود. متن کار ما پیرامون خشونت جنسی بود و به همین دلیل از حمایت‌های حرفه‌ای خوبی برخوردار شدیم. در این نمایش مثلاً رضا باقر، فیلمساز ایرانی -سوئدی نقش پدر شکوفه را بازی کرد و متن نمایشنامه را هم برایمان به سوئدی برگرداند. طاهر صدیق نویسنده و ژورنالیست آن را ویرایش کرد. هامون تهرانی موسیقی نمایش را برایمان ساخت و همه بازیگران که هنرجویان گروه کاروان هستند، تنها با عشق و بدون دستمزد در این کار حضور پیدا کردند.

این همراهی‌های داوطلبانه و رایگان، به خاطر حس مسئولیت هنرمندانی بود که به گفته خودشان می‌خواستند دین‌شان را به زنان ستم‌دیده وطن ادا کنند، اما مگر می‌توان همیشه روی حمایت‌های شخصی حساب کرد؟»

منبع تصویر، هامون تهرانی

توضیح تصویر،

هلن همتی

بحران مخاطب

ایرانیان، یک درصد جامعه سوئد را تشکیل می‌دهند، اما مخاطب جدی نمایش در این جمعیت، خیلی اندک هست. یعنی مخاطبی که هم هزینه کند و بلیت بخرد، هم وقت بگذارد و به تماشای تئاتر بیاید.

هلن همتی می‌گوید: «مخاطب چهار نمایش قبلی من بیشتر فارسی‌زبان بودند. دلم هم می‌خواهد که مخاطب اصلی من همچنان فارسی‌زبان‌ها باشند. چون هم زبان و فرهنگ مادری من فارسی است، هم ویژگی‌های فرهنگی جامعه‌ام را بهتر می‌شناسم و کار به این زبان برایم راحت‌تر است، اما به دلیل اینکه از نمایش فارسی استقبال نمی‌شود، از نمایش چهارم به بعد با ترجمه متن نمایش، به جذب مخاطب گسترده‌تر فکر کردم.»

او اشاره دارد که همیشه این شانس را داشته که سالن اجرای نمایش‌هایش پر باشد، اما «بخش مهمی از حاضران فارسی‌زبان با دعوت می‌آیند. در بهترین شرایط، فقط یک سوم از حاضران در سالن بلیت می‌خرند و گاه حتی از یک چهارم هم کمتر. کار هنری برای ادامه حیات، نیاز به هم حمایت مخاطب، هم حمایت مالی مراکز فرهنگی دارد. با این حال ما چاره‌ای جز دعوت نداریم. چون سالن خالی برای گروه مثل کابوس است.»

حرفه‌ای شدن

«حرفه‌ای شدن»، به معنای اینکه ‌دست‌اندرکاران یک کار هنری بتوانند در ازای فعالیت‌شان دستمزد دریافت کنند، برای هنرمندی که خارج از کشور زادگاه خود فعالیت می‌کند، کار آسانی نیست.

به عقیده هلن همتی، «دست‌اندرکاران هنر نمایش زمانی می‌توانند حرفه‌ای شوند که اجرای نمایش آنها استمرار اجرایی در یک دوره زمانی مشخص داشته باشد تا بتواند به علاقه‌مندان معرفی و در جذب مخاطب موفق باشد، و همچنین توسط مراکز فرهنگی مورد حمایت قرار بگیرد».

او می‌گوید: «کسی که می‌خواهد فعالیت حرفه‌ای خود را در کشوری دیگر ادامه دهد، باید پنج یا شش برابر بیشتر فعالیت کند تا توانایی خود را نشان بدهد و بتواند هم‌پای هنرمندی که در همین کشور شخصیت هنری خودش را ساخته، پیش برود. این تفاوت موقعیت، خب خیلی سخت است».

درواقع ما تلاش می‌کنیم کیفیت و استاندارد حرفه‌ای را در یک شرایط غیر حرفه‌ای به دست بیاوریم و همین سبب فشار زیادی روی گروه می‌شود.»

&config=http://www.bbc.co.uk/worldservice/scripts/core/2/emp_jsapi_config.xml?212&relatedLinksCarousel=false&embedReferer=http://www.bbc.co.uk/persian/&config_settings_language=en&config_settings_showFooter=false&domId=emp-15228070&config_settings_autoPlay=true&config_settings_displayMode=standard&config_settings_showPopoutButton=true&uxHighlightColour=0xff0000&showShareButton=true&config.plugins.fmtjLiveStats.pageType=t2_eav1_Started&embedPageUrl=$pageurl&messagesFileUrl=http://www.bbc.co.uk/worldservice/emp/3/vocab/en.xml&config_settings_autoPlay=false" />

یک چهارپایه و دیگر هیچ؛ نمایشی درباره تجاوز جنسی به دختران باکره اعدامی در ایران

  • سپیده زرین‌پناه
  • روزنامه نگار
شش شخصیت نمایش: از راست به چپ: دکتر، مامور ، مادر، شکوفه، پدر و مرده شور- عکس از: فهیمه حکمت اندیش

منبع تصویر، فهیمه حکمت اندیش

توضیح تصویر،

شش شخصیت نمایش: از راست به چپ: دکتر، مامور ، مادر، شکوفه، پدر و مرده شور- عکس از: فهیمه حکمت اندیش

فعالیت فرهنگی برای هنرمندان حوزه نمایش که به ناچار یا به ضرورت، کشور زادگاه خود را ترک کرده‌اند، بسیار دشوار است. با این حال در بیش از چهار دهه گذشته، کارهای نمایشی متعددی در زمینه زندان و زندانی توسط این هنرمندان تهیه و اجرا شده است.

«خاص و گزیده بودن مخاطب هنر نمایش در سراسر جهان»، «پراکندگی ایرانیان در کشورهای مختلف»، و «کمبود منابع مالی و حمایتی از هنرمندان خارجی‌تبار» و در نتیجه «اجرای کوتاه‌مدت و غیر پیوسته»، دلایل اصلی این دشواری است.

با این حال چراغ هنر نمایش در برون‌مرز و به همت هنرمندان مستقل در همه این سال‌ها کمابیش روشن بوده است؛ با نمایش‌هایی چون «اتللو در سرزمین عجایب» به کارگردانی غلامحسین ساعدی؛ «پرومته در اوین» و «پروانه‌ای در مشت» از ایرج جنتی عطایی؛ و با فعالیت کارگردانان و نمایشنامه‌نویسانی چون ناصر رحمانی‌نژاد، حسین افصحی، پروانه سلطانی، علی کامرانی، نیلوفر بیضایی، سوسن فرخ‌نیا، قاضی ربیحاوی، شبنم طلوعی و ده‌ها هنرمند و گروه‌ نمایشی، ازجمله گروه تئاتر سیاوش در سوئد، که تلاش‌شان به مرور، به نسل بعدی و هنرمندانی ازجمله یعقوب کشاورز و هلن همتی امتداد یافته‌ است.

تابوی تجاوز جنسی

منبع تصویر، پدرام حکیمی

توضیح تصویر،

مرده شور، بلقیس - عکس از پدرام کریمی

در پی بیش از دو سال تعطیلی و توقف فعالیت‌های تئاتری به دلیل پاندمی کرونا، نمایش «یک چهارپایه و دیگر هیچ»، تازه‌ترین نمایشی است که در زمینه زندان و دهه ۶۰ از هلن همتی در ماه‌های ژانویه تا مه ۲۰۲۲ در چند نوبت در کارگاه تئاتر "تیاترورکت" (Teaterverket) و تئاتر ملی سوئد "رکیس‌تیاتر" (Riksteatern) در استکهلم به روی صحنه رفته است.

«یک چهارپایه و دیگر هیچ»، به‌طور مشخص به «تجاوز جنسی در زندان» می‌پردازد.

این نمایشنامه بر اساس یک رویداد واقعی در شمال ایران نوشته شده است: تجاوز به یک زندانی سیاسی دختر و البته باکره در آستانه اعدام، تحت عنوان عقد شرعی و اجباری یک‌شبه در دهه ۶۰ خورشیدی. چرا که بر اساس تفسیری از قانون شریعت، اگر دختری باکره اعدام شود، به بهشت می‌رود.

بر این اساس، یکی از دختران زندانی - شکوفه شالویی- در شب آخر زندگی‌اش به عقد اجباری یک مامور در می‌آید و سپس سپیده‌دم روز بعد، تیرباران می‌شود.

از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهید
پادکست
رادیو فارسی بی‌بی‌سی

پادکست چشم‌انداز بامدادی رادیو بی‌بی‌سی – دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱

پادکست

پایان پادکست

این نمایشنامه، در سال ۲۰۱۳ از سوی یک نویسنده ایرانی (ش‌.گ)، به دست هلن همتی می‌رسد تا امکان اجرای آن را در سوئد بررسی کند. او هم با شروع فعالیت در گروه تئاتر کاروان، آن را برای تمرین هنرجویان در کلاس‌های فن بیان انتخاب می‌کند. حین تمرین‌های گروهی اما متوجه می‌شود برخی از هنرجویانی که بعد از سال ۱۳۶۷ به‌دنیا آمده‌اند، یا در سوئد بزرگ شده‌اند، اطلاعی از کشتار زندانیان سیاسی در ایران ندارند. همین دلیلی می‌شود که تصمیم بگیرد پس از کسب اجازه از نویسنده، این نمایشنامه را در قالب یک پروژه نمایشی به روی صحنه بیاورد.

هلن همتی می‌گوید: «فکر کردم با توجه به اینکه همه هنوز از تمامی رویدادهای هولناکی که در زندان‌های ایران در دهه ۶۰ رخ داده باخبر نیستند، موضوع تجاوز جنسی در زندان، موضوع مناسبی است که می‌توانم روی آن کار کنم.»

این کارگردان هنرهای نمایشی، با یادآوری این که در چند سال اخیر خیلی از قربانیان تجاوز در سراسر جهان از تجربیات تلخ خود گفته‌اند، ادامه می‌دهد: «مهم هست که در این زمینه‌ها کار فرهنگی - هنری بیشتری صورت بگیرد و تابوشکنی شود تا آنها که تجربه‌های مشابه دارند، اما به دلیل آبروداری، مهر خاموشی بر لب‌های خود زده‌اند، سکوت خود را بشکنند و این مشکل را بازشکافی کنند».

یک تصویر و پنج تک‌گویی

منبع تصویر، پدرام حکیمی

توضیح تصویر،

مامور و شکوفه، شب پیش از اعدام - عکس از: پدرام حکیمی

نمایش «یک چهارپایه و دیگر هیچ» مجموعه‌ای از پنج تک‌گویی -مونولوگ- از بلقیس زن مرده‌شور، مامور زندان، میهن و جهان مادر و پدر شکوفه و دکتر است. هرکدام از این شخصیت‌ها، مشاهدات خود از دستگیری، زندان، تجاوز و اعدام شکوفه و همچنین شست‌وشوی پیکر او را در قالب واگویه‌هایی با وجدان خویش، روایت می‌کنند.

هلن همتی می‌گوید: «تجربه دو بار مرگ برای شکوفه، بار اول در شب تجاوز و سپس بار دوم به هنگام اعدام، روایت غالب و حاکم بر تمام این پنج روایت است. در این نمایش، تلاش شده به سکوت، غفلت، سازش و انکار در سایه تابوی تجاوز و پنهانکاری اشاره شود.»

در متن اولیه نمایشنامه، شکوفه حضور فیزیکی ندارد و تنها در واگویه‌های پنج شخصیت نمایش بازشکافی می‌شود.

کارگردان نمایش می‌گوید: «به نظرم رسید که شکوفه عامل پیش‌برنده درام هست. به همین دلیل در صحنه تنها با حرکاتِ فرم بدن (کروئوگرافی)، حضور دارد. با ورود و خروج او، هر پرده نمایش تمام و پرده‌ای دیگر آغاز می‌شود. شکوفه تنها شخصیت نمایش است که همه راجع به او حرف می‌زنند اما خودش کلامی بر زبان نمی‌آورد.»

مروری بر خاطرات زندان

هلن همتی برای اینکه نمایشنامه را روی صحنه ببرد، شماری از خاطرات زندان زنان سیاسی را مرور کرده، و همچنین پای صحبت چندتن از نزدیکان و شاهدان اعدام‌های دهه ۶۰ نشسته است. او می‌گوید: «آیین‌های خاکسپاری و عزاداری فرهنگ‌های مختلف را هم مرور کردم؛ همان آئینی که قربانیان دهه شصت و بازماندگان آنها از آن محروم شدند.»

او چند کارگاه نیز از جمله با حضور یک جامعه‌شناس برای بازیگران برگزار کرده است تا به درک بهتری از موقعیت آن دوره ایران، و همچنین فهم بهتر نقش‌ها برسند: «در بخش تحلیل شخصیت‌های نمایش، برای شناخت آسیب‌های ناشی از تنش‌های روحی نیز از کارشناس روانشناسی بهره گرفتیم. اما فکر می‌کنم مهم‌ترین نکته بازتاب‌هایی است که هربار بعد از نمایش از مخاطبان خود می‌گیریم و به مشکلات متن پی می‌بریم، به نحوی که حتما برای اجرای بعدی روی آن بیشتر کار خواهم کرد. هنر نمایش به همین دلیل از برترین هنرهاست که در پی هر روبه‌رو شدن با مخاطب، امکان به روز شدن و رشد یافتن و رفع کاستی‌هایش را دارد.»

نمایش بی‌چیز

هلن همتی در کارگردانی نمایش‌هایی که در سوئد روی صحنه برده است، از ساختار «نمایش بی‌چیز» استفاده می‌کند، اما در نمایش «یک چهارپایه و دیگر هیچ»، به ضرورت، از فرم مولتی مدیا (چند رسانه‌ای) نیز استفاده کرده است.

او می‌گوید در سال‌های فعالیت در سوئد، بیشتر از ساختار نمایش بی‌چیز استفاده کرده، چون هنوز نتوانسته به جز سالن اجرا و سالن تمرین به همت دو مرکز فرهنگی- تئاتر ملی سوئد و اتحادیه آموزشی کارگران سوئد آ.ب.اف ABF - از حمایت مالی برای اجرای نمایش‌هایش برخوردار شود.

این فعال فرهنگی تاکید دارد که به‌دلیل عدم حمایت مالی مناسب برای اجرای کار نمایش، همیشه تلاش کرده است تا با «حداقل بودجه و آرایش صحنه»، ایده‌های خود را عملی کند.

او توضیح می‌دهد: «در نمایش یک چهارپایه و دیگر هیچ اما موضوع فرق کرد. در این نمایش موفق شدیم تا با استفاده از همکاری رایگان عوامل حرفه‌ای در بخش موسیقی، فیلم، ترجمه متن و کروئوگرافی (طراحی رقص)، از امکانات مولتی مدیا (چندرسانه‌ای) در صحنه استفاده کنیم و نمایش با ویدیویی آغاز شود که شعر در ساعت ۵ عصر لورکا روی آن خوانده می‌شود. متن کار ما پیرامون خشونت جنسی بود و به همین دلیل از حمایت‌های حرفه‌ای خوبی برخوردار شدیم. در این نمایش مثلاً رضا باقر، فیلمساز ایرانی -سوئدی نقش پدر شکوفه را بازی کرد و متن نمایشنامه را هم برایمان به سوئدی برگرداند. طاهر صدیق نویسنده و ژورنالیست آن را ویرایش کرد. هامون تهرانی موسیقی نمایش را برایمان ساخت و همه بازیگران که هنرجویان گروه کاروان هستند، تنها با عشق و بدون دستمزد در این کار حضور پیدا کردند.

این همراهی‌های داوطلبانه و رایگان، به خاطر حس مسئولیت هنرمندانی بود که به گفته خودشان می‌خواستند دین‌شان را به زنان ستم‌دیده وطن ادا کنند، اما مگر می‌توان همیشه روی حمایت‌های شخصی حساب کرد؟»

منبع تصویر، هامون تهرانی

توضیح تصویر،

هلن همتی

بحران مخاطب

ایرانیان، یک درصد جامعه سوئد را تشکیل می‌دهند، اما مخاطب جدی نمایش در این جمعیت، خیلی اندک هست. یعنی مخاطبی که هم هزینه کند و بلیت بخرد، هم وقت بگذارد و به تماشای تئاتر بیاید.

هلن همتی می‌گوید: «مخاطب چهار نمایش قبلی من بیشتر فارسی‌زبان بودند. دلم هم می‌خواهد که مخاطب اصلی من همچنان فارسی‌زبان‌ها باشند. چون هم زبان و فرهنگ مادری من فارسی است، هم ویژگی‌های فرهنگی جامعه‌ام را بهتر می‌شناسم و کار به این زبان برایم راحت‌تر است، اما به دلیل اینکه از نمایش فارسی استقبال نمی‌شود، از نمایش چهارم به بعد با ترجمه متن نمایش، به جذب مخاطب گسترده‌تر فکر کردم.»

او اشاره دارد که همیشه این شانس را داشته که سالن اجرای نمایش‌هایش پر باشد، اما «بخش مهمی از حاضران فارسی‌زبان با دعوت می‌آیند. در بهترین شرایط، فقط یک سوم از حاضران در سالن بلیت می‌خرند و گاه حتی از یک چهارم هم کمتر. کار هنری برای ادامه حیات، نیاز به هم حمایت مخاطب، هم حمایت مالی مراکز فرهنگی دارد. با این حال ما چاره‌ای جز دعوت نداریم. چون سالن خالی برای گروه مثل کابوس است.»

حرفه‌ای شدن

«حرفه‌ای شدن»، به معنای اینکه ‌دست‌اندرکاران یک کار هنری بتوانند در ازای فعالیت‌شان دستمزد دریافت کنند، برای هنرمندی که خارج از کشور زادگاه خود فعالیت می‌کند، کار آسانی نیست.

به عقیده هلن همتی، «دست‌اندرکاران هنر نمایش زمانی می‌توانند حرفه‌ای شوند که اجرای نمایش آنها استمرار اجرایی در یک دوره زمانی مشخص داشته باشد تا بتواند به علاقه‌مندان معرفی و در جذب مخاطب موفق باشد، و همچنین توسط مراکز فرهنگی مورد حمایت قرار بگیرد».

او می‌گوید: «کسی که می‌خواهد فعالیت حرفه‌ای خود را در کشوری دیگر ادامه دهد، باید پنج یا شش برابر بیشتر فعالیت کند تا توانایی خود را نشان بدهد و بتواند هم‌پای هنرمندی که در همین کشور شخصیت هنری خودش را ساخته، پیش برود. این تفاوت موقعیت، خب خیلی سخت است».

درواقع ما تلاش می‌کنیم کیفیت و استاندارد حرفه‌ای را در یک شرایط غیر حرفه‌ای به دست بیاوریم و همین سبب فشار زیادی روی گروه می‌شود.»

&config=http://www.bbc.co.uk/worldservice/scripts/core/2/emp_jsapi_config.xml?212&relatedLinksCarousel=false&embedReferer=http://www.bbc.co.uk/persian/&config_settings_language=en&config_settings_showFooter=false&domId=emp-15228070&config_settings_autoPlay=true&config_settings_displayMode=standard&config_settings_showPopoutButton=true&uxHighlightColour=0xff0000&showShareButton=true&config.plugins.fmtjLiveStats.pageType=t2_eav1_Started&embedPageUrl=$pageurl&messagesFileUrl=http://www.bbc.co.uk/worldservice/emp/3/vocab/en.xml&config_settings_autoPlay=false">

منابع خبر

اخبار مرتبط

رادیو زمانه - ۱۶ بهمن ۱۴۰۰
رادیو زمانه - ۷ فروردین ۱۴۰۰
خبر آنلاین - ۷ فروردین ۱۴۰۱