رابرت مالی کیست؟ منتقدانش چه میگویند و آیا واقعا طرفدار جمهوری اسلامی است؟
رابرت مالی کیست؟ منتقدانش چه میگویند و آیا واقعا طرفدار جمهوری اسلامی است؟
- کیوان حسینی
- بیبیسی
منبع تصویر،
getty/BRENDAN SMIALOWSKI
رابرت مالی که اخیرا به عنوان فرستاده ویژه آمریکا در امور ایران منصوب شده، با حملات گسترده مخالفانش بیگانه نیست. در سال ۲۰۰۸ نیز زمانی که مشغول مشاوره به ستاد تبلیغاتی باراک اوباما، رئیس جمهور سابق، بود، مقالاتی علیه او منتشر شد. اما انتقادها در آن زمان به قدری جدی شد که ستاد اوباما ناچار شد ارتباطش را با رابرت مالی محدود کند. آیا اینبار نیز انتقادها از او به نتیجه مشابهی ختم میشود؟
در هفتههای اخیر، از نخستین روزهایی که نام رابرت مالی به عنوان یکی از گزینههای حضور در کابینه جو بایدن مطرح شد، او هدف حجم گستردهای از انتقاد و حملات شخصی قرار گرفت. تام کاتن، سناتور آمریکایی او را یک “رادیکال” نامید که با حکومت ایران “همدلی” دارد و به اسرائیل دشمنی میورزد.
در شبکههای اجتماعی ویدئویی از او منتشر شد و او متهم شد که اعتراضهای آبان ۹۸ را "کار عربستان و اسرائیل و آمریکا" خوانده است.
حتی گروهی شامل تعدادی از منتقدان جمهوری اسلامی و دو تن از آمریکاییهایی که سابقه زندان در ایران دارند، با انتشار نامهای سرگشاده خطاب به وزیر خارجه آمریکا نارضایتیشان را از انتخاب رابرت مالی به سمت فرستاده ویژه آمریکا در امور ایران نشان دادند.
این در حالی است که رابرت مالی (به رغم اینکه در افکار عمومی ایرانیان هرگز چهره معروفی نبوده)، سابقهای قابل ملاحظه در دیپلماسی ایالات متحده دارد و همچنین به عنوان رییس گروه بینالمللی بحران (از مراکز مطالعاتی مهم و تاثیرگذار آمریکایی)، از چهرههای برجسته سیاست خارجی در واشنگتن محسوب میشد.
"در سال ۲۰۰۸ نیز زمانی که مشغول مشاوره به ستاد تبلیغاتی باراک اوباما، رئیس جمهور سابق، بود، مقالاتی علیه او منتشر شد"او کیست، دشمنانش چه میگویند و آیا واقعا طرفدار جمهوری اسلامی است؟
رابرت مالی کیست؟
آقای مالی از چهرههای فعال سیاست خارجی آمریکاست که ارتباطی شخصی با خاورمیانه دارد. پدر او، سایمون مالی از یهودیان مصر بود که در قاهره به دنیا آمده بود و به عنوان یک روزنگار مخالف استعمار به چهرهای معروف تبدیل شد. مادر او نیز از یهودیان آمریکایی بود که با استقلالطلبان الجزایری در سازمان ملل کار میکرد.
- راب مالی نماینده ویژه آمریکا در امور ایران شد
او ضمن ارتباط نزدیک با زبانهای عربی و فرانسه (به واسطه پدرش)، از دانشگاه آکسفورد دکترای فلسفه سیاسی گرفته و در هاروارد نیز حقوق خوانده. آقای مالی پیش از ورود به سیاست در کتابش “ندایی از الجزایر” با بررسی تحولات سیاسی پسااستعماری الجزایر (از محبوبیت ایدههای سکولار و سوسیالیستی تا عمق پیدا کردن اسلامگرایی)، ایدهاش را مبنی بر افول “جهانسومگرایی” (از نظریههای مورد علاقه پدرش) شرح داده است.
به جز اینها، به عنوان یک یهودی به شکل جدی به مسئله صلح اعراب و اسراییل علاقهمند بوده و از مشوقین عادیسازی روابط اسرائیل با کشورهای عربی است. با این تفاوت که او معتقد است اسرائیل باید با همه کشورهای عربی از جمله سوریه نیز مذاکره کند و برای صلح با فلسطینیها، همه گروههای فلسطینی از جمله حماس را بر سر میز مذاکره بپذیرد.
به دلیل همین نظرها و با توجه به چرخش قابل ملاحظه سیاست اسرائیل به سوی راستگرایی گاه مذهبی و ملیگرایانه در دو دهه اخیر، رابرت مالی هرگز از چهرههای محبوب دولت اسرائیل محسوب نمیشده و به رغم اینکه او خود یهودی است، به اسرائیلستیزی نیز متهم شده است.
در نهایت او در چارچوب نظریههای لیبرالی حزب دموکرات آمریکا در روابط بینالملل، موفق شده بخشی از نظرات خود را در عالیترین سطوح تصمیمگیری واشنگتن به کار بگیرد و در دوران بیل کلینتون و سپس باراک اوباما، در پستهای مختلف، از سیاست خارجی صلحطلبانه، پایبند به حقوق بشر و از همه اینها مهمتر، متکی به دیپلماسی و مذاکره (در برابر برخورد نظامی) حمایت کند.
منبع تصویر،
Anadolu Agency
توضیح تصویر،
نفر اول سمت چپ در جریان مذاکرات هستهای در وین، سوم ژوئیه ۲۰۱۵
رابرت مالی و ایران
کلیدواژه درک رابطه رابرت مالی و ایران، “برجام” است. او در واقع یکی از معماران این توافق است که اگرچه در برابر دوربینهای خبرنگاران، نقش قابل ملاحظهای بازی نکرد، اما در پشت پرده و در جریان مذاکرات نقشی "حیاتی" داشت.
با در نظر گرفتن باورهای ایدئولوژیک آقای مالی در ارتباط با سیاست خارجی آمریکا، تنش خاورمیانه و امنیت منطقه، او یکی از گزینههای اصلی دولت باراک اوباما محسوب میشد که در تلاش بود به هر قیمتی شده، بدون اینکه مناقشه هستهای ایران به درگیری نظامی منجر شود، جلوی ساخت سلاح هستهای را در ایران بگیرد.
او در واقع اینبار نیز پا به راهی گذاشت که دولت بنیامین نتانیاهو را حسابی عصبانی کرد. اما در آن زمان، از دست دولت اسرائیل برای جلوگیری از این توافق چندجانبه کاری بر نمیآمد. لابی قابل ملاحظه مخالفان برجام و تبلیغات گسترده برخی از گروههای دستراستی طرفدار اسرائیل در آمریکا علیه برجام در نهایت منجر نشد تا رابرت مالی و همفکرانش در واشنگتن، این توافق را امضا نکنند.
"اما انتقادها در آن زمان به قدری جدی شد که ستاد اوباما ناچار شد ارتباطش را با رابرت مالی محدود کند"
در واقع برای آقای نتانیاهو که برنامه هستهای ایران را به اولویت شماره یک سیاستهای دولتش تبدیل کرده بود، برجام هم یک ضربه سیاسی قابل ملاحظه محسوب میشد و هم تهدیدی امنیتی. چرا که بر اساس استدلال دولت اسرائیل، برجام نه تنها به حکومت ایران کمک میکرد که از فشار تحریمهای کمرشکن سازمان ملل (نتیجه سالها تلاش دولت اوباما) رها شود و به منابع مالی جدید دست پیدا کند، بلکه برای جلوگیری از ساخت سلاح هستهای در ایران نیز کارایی لازم را نداشت.
در آن روزها، بنیامین نتانیاهو در این موضع در سطح جهانی در انزوایی کم سابقه قرار گرفته بود. نه فقط واشنگتن، بلکه همه قدرتهای اروپایی و همچنین دیگر کشورهای منطقه، از جمله کشورهای عربی جنوب خلیج فارس، پشت برجام بودند و هر کدام با استدلالی متفاوت از آن حمایت کردند.
منبع تصویر،
FABRICE COFFRINI
توضیح تصویر،
از راست جان کری وزیر خارجه وقت آمریکا، رابرت مالی و فیلیپ هاموند، وزیر خارجه وقت بریتانیا
ورق برگشت
اما ورق برای برجام و مخالف سرسختش، بنیامین نتانیاهو برگشت. نه فقط یک سال بعد از برجام برخلاف پیشبینیهای فراوان، دونالد ترامپ در کاخ سفید به قدرت رسید، بلکه در منطقه نیز، از سال ۲۰۱۵، صعود پله به پله محمد بن سلمان از نردبان قدرت در عربستان، ژئوپلیتیک خلیج فارس را تحت تاثیر قرار داد.
در نهایت هم آمریکا از برجام خارج شد، هم ائتلافی جدید از کشورهای عربی به رهبری عربستان علیه ایران شکل گرفت، هم ایران تحریم شد و هم تنش به آستانه یک جنگ تمام عیار رسید.
از حوادث نفتکشها در خلیج فارس گرفته تا حمله به آرامکو و درگیریهای عراق و کشته شدن قاسم سلیمانی، خاورمیانه در آستانه انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا هیچ شباهتی به روزهای برجام نداشت.
اما شکست دونالد ترامپ در انتخابات، بار دیگر محاسبات خاورمیانه را به هم ریخت. رابرت مالی در واقع نه یک شخصیت منحصر به فرد در این جدال ایدئولوژیک و سیاسی، بلکه یکی از دهها مهره بازی پرشتابی است که بازیگرانش، با منافع متضاد فرصت زیادی برای رسیدن به هدف ندارند.
آقای مالی در حال حاضر در کابینه جدید آمریکا یک ماموریت اصلی دارد: احیای برجام. چرا؟ چون جو بایدن معتقد است نباید به سری که درد نمیکند، دستمال بست. اگر برجام جلوی ساخت سلاح هستهای را در ایران میگیرد - که از نظر آقای بایدن و تیم سیاست خارجیاش، میگیرد - پس راهحل مناسبی است و واشنگتن را از یک تنش خطرناک با پتانسیل درگیری نظامی نجات میدهد.
در عین حال آنچه رابرت مالی در این چند هفته با آن روبهرو شده به خوبی نشان میدهد که ماموریت او، دشواریهای سیاسی بسیار بیشتری نسبت به پنج سال پیش دارد.
"او کیست، دشمنانش چه میگویند و آیا واقعا طرفدار جمهوری اسلامی است؟ رابرت مالی کیست؟ آقای مالی از چهرههای فعال سیاست خارجی آمریکاست که ارتباطی شخصی با خاورمیانه دارد"اینبار دیگر بنیامین نتانیاهو در جنگ همهجانبهاش با برجام تنها نیست و علاوه بر متحدین همیشگیاش در میان دستراستیهای آمریکایی، ائتلاف منسجمی از کشورهای عربی منطقه هم از او حمایت میکنند.
رابرت و “جمهوری اسلامی”
علاوه بر رویدادهای مهم سیاست منطقه، ایران نیز در این پنج سال تحولاتی را پشت سر گذاشته که موجب میشوند تا هم رابرت مالی به طور خاص و هم تیم سیاست خارجی جو بایدن، با موانع جدیدی برای پیگیری سیاستهایشان روبهرو شوند. مساله رابطه حکومت “جمهوری اسلامی” و شهروندانش در این پنج سال، تغییراتی تجربه کرده که نادیده گرفتنش برای واشنگتن بیهزینه نخواهد بود.
وقتی برجام امضا شد، دو سال از ریاست جمهوری حسن روحانی گذشته بود که با شعارهایی مسالمتجویانه تلاش کرده بود گروه بزرگی از طبقه متوسط دموکراسیخواه را با خود همراه کند. گروه بزرگ رایدهندگان او، بعد از هشت سال دوران ناکام دولت محمد خاتمی، تجربه سرکوب خونین اعتراضهای مسالمتآمیز “جنبش سبز” و زیر فشار تحریمهای همهجانبه جهانی، بعد از برجام با خوشحالی در خیابان جشن گرفتند.
اما خروج آمریکا از برجام و سپس کمپین فشار حداکثری موجب شد تا بار دیگر نارضایتی فراگیری شکل بگیرد که اینبار، نه مساله تحریمهای واشنگتن، بلکه سالها سیاست خارجی خصمانه حکومت اسلامی ایران هدف انتقادش بود. برخی مخالفان به این نتیجه رسیدند که در ساختار سیاسی نظام حاکم، هیچ نمایندهای ندارند و مهمتر، هیچ راهی برای به دست گرفتن قدرت و اثر گذاشتن بر سیاستهای کشور هم پیش روی آنها نیست.
- ایران از رئیسجمهوری جدید آمریکا چه میخواهد؟
بدین ترتیب، ویژگیهای غیردموکراتیک نظام جمهوری اسلامی از سویی و عمق گرفتن نارضایتی روزمره به دلیل فشارهای اقتصادی فزاینده از سویی دیگر، به محبوبیت گفتمانی جدید منجر شد: براندازی.
گفتمانی که خود را در برابر ایده اصلاح مسالمتآمیز نظام جمهوری اسلامی تعریف کرد و همچنان در حال تحول و رشد است.
اعتراضهای سراسری در دیماه ۹۶ و سپس خشونتهای بیسابقه و کشتار خیابانی مخالفان در سال ۹۸، از جمله لحظات مهم پنج سال گذشته هستند که تفاوت ایران در سال برجام با ایران در سال آغاز به کار جو بایدن را به شکل نمادین نشان میدهند. بخشی از حملات به رابرت مالی نیز در واقع نتیجه همین تحول است؛ تحولی که در نامهنگاری در مخالفت با رابرت مالی، کمپینهای شبکههای اجتماعی و مصاحبههای هواداران براندازی نمود پیدا میکند.
منبع تصویر،
BRENDAN SMIALOWSKI
آیا رابرت مالی طرفدار جمهوری اسلامی است؟
حملات اخیر به رابرت مالی تا چه حد ریشه در واقعیت دارند و تا چه حد نتیجه رقابتهای سیاسی منطقه است؟ در این سالها، برخی از مخالفان (عموما خارج از کشور) از اینکه اعتراضهای سیاسی با جمهوری اسلامی را به اهداف ژئوپلتیک رقبای منطقهای جمهوری اسلامی پیوند بزنند، ابایی ندارند. برعکس آنها معتقدند که طرفداران سقوط جمهوری اسلامی با کشورهایی مانند اسرائیل یا عربستان، منافع مشترکی در تضعیف حکومت ایران دارند و از سیاستهای این کشورها حمایت میکنند.
واقعیت این است که بسیاری از اتهاماتی که متوجه آقای مالی شده، قابل اثبات نیستند. حتی ویدئویی که از او منتشر شد و به این اتهام انجامید که او اعتراضهای مخالفان در ایران را به رقبای منطقهای نسبت داده، اندکی بعد از سوی یکی از مقامهای سابق اتحادیه اروپا زیر سوال رفت.
"پدر او، سایمون مالی از یهودیان مصر بود که در قاهره به دنیا آمده بود و به عنوان یک روزنگار مخالف استعمار به چهرهای معروف تبدیل شد"آنطور که از متن کاملتر اظهارات آقای مالی پیداست، او در این برنامه کاملا در انتقاد از "جمهوری اسلامی" سخن گفته و برخلاف جملات کوتاه شده، میگوید که حکومت ایران "دچار این توهم است" که همه اعتراضها توسط اسرائیل و عربستان و آمریکا طرحریزی میشوند.
اما مهمترین انتقاد از آقای مالی، نه توسط کاربران ناشناس شبکههای اجتماعی، بلکه توسط ژیو وانگ بیان شده؛ پژوهشگر علوم سیاسی که خود زمانی در گروه هواداران برجام و مذاکره با جمهوری اسلامی بود، اما وقتی برای تحقیق به ایران رفت، در سال ۲۰۱۶ دستگیر شد. او سه سال بعد از زندان آزاد شد و نظراتش درباره نحوه برخورد جامعه بینالملل با ایران به کلی تغییر کرد.
انتقاد مهم ژیو وانگ این بود که رابرت مالی در زمان دستگیری او، قدمی برای آزادیاش برنداشت. آقای مالی هنوز به این اتهام پاسخی نداده و تنها یکی دیگر از کسانی که در همان زمان در شرایطی مشابه در مصر قرار داشته، با انتشار رشته توییتی نوشت که رابرت مالی در آزادی او بسیار موثر بوده.
در نهایت، رابرت مالی در دورانی فرستاده ویژه آمریکا در امور ایران شده که انتقادها از غیر دموکراتیک بودن نظام سیاسی و نقض گسترده حقوق بشر در این کشور بالا گرفته و شدیدتر شده است. آقای مالی اگر آن گونه که کارنامهاش نشان میدهد، دغدغهای جدی برای دموکراسی و حقوق بشر دارد، در پست جدید، علاوه بر مساله برجام و امنیت خاورمیانه، با پرسشهایی فراتر در قبال ایران روبهرو خواهد بود و تک تک گامهایش، بر قضاوت افکار عمومی مخالفان برانداز و دموکراسیخواهان ناراضی داخل و خارج کشور اثر خواهد گذاشت.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران