مرجعیّت دینی و علمی اهل بیت (ع)

جام جم - ۷ آذر ۱۳۹۹

به گزارش جام جم آنلاین و به نقل از حوزه نت، وظیفه ای که امت محمدی در رجوع به این خاندان برای شناخت دین و قرآن و محور قرار دادن اهل بیت در زندگی و تبعیت و الگوگیری از آنان در همه امور خویش دارند. هم چنین این مقاله به زیان هایی اشاره دارد که از ناحیه کنار گذاشتن اهل بیت از صحنه علمی و فکری و سیاسی از سوی قدرت های حاکم و به تبع آنان از سوی مردم، متوجه امت اسلامی شده است و می شود.

مرجعیت دینی و علمی اهل بیت (ع)

معرفت دینی و آشنایی با احکام و معارف اسلام، برای مسلمانان یک ضرورت است و هر کس دین شناس تر و دین دارتر باشد، ارزش مندتر خواهد بود.
مسلمانان، این معرفت و علم را در عصر حضرت رسول (ص) از ایشان می آموختند، اما پس از آن حضرت، مجرا و مسیر زلال و مطمئن برای رسیدن به «معرفت دینی» و علم مفید و شناخت احکام خدا، اهل بیت پیامبر (ص) هستند. آنان، مفسّران قرآن، وارثان علوم انبیا و خازنان علم الهی و به تعبیر حضرت رسول (ص)، عِدل قرآن و «ثِقل اصغرند.»
این حقیقت در روایات بسیاری مطرح شده است و از مجموع آنها بر می آید که خواسته خداوند و رسول خدا آن بوده که مردم در امور دینی، علم به احکام خدا، آموختن قرآن، پیمودن صراط مستقیم و سلوک اخلاقی و معنوی، با فروغ تابان اهل بیت پیش روند و آن حجت های الهی را الگو، پیشوا و مرجع خود قرار دهند، تا هم با دین صحیح آشنا شوند، هم عملشان بر مدار حق باشد و هم نزد خداوند متعال حجت داشته باشند. اکنون به برخی از سرفصل های روایی که بیان کننده این موضوع اند، اشاره می کنیم:

۱ . سؤال از اهل ذکر

به گواهی عقل و به فرموده وحی، در هر مسئله ای باید به کارشناسان و آگاهان آن مسئله مراجعه کرد.

"به گزارش جام جم آنلاین و به نقل از حوزه نت، وظیفه ای که امت محمدی در رجوع به این خاندان برای شناخت دین و قرآن و محور قرار دادن اهل بیت در زندگی و تبعیت و الگوگیری از آنان در همه امور خویش دارند"قرآن کریم می فرماید: «فاسئلوا اهلَ الذِّکر اِنْ کنتم لا تَعلمون؛اگر نمی دانید، از دانایان و آگاهان بپرسید.»
علامه طباطبائی می نویسد: آیه، به یک اصل عمومی عقلایی اشاره دارد و آن این که جاهل به اهل خبره مراجعه می کند. اما این که در امور دین، اهل ذکر و آگاهی کیست، در روایات بر «اهل بیت» تطبیق شده است. حضرت علی (ع) می فرماید: «نَحنُ اهلُ الذِّکر؛ اهل ذکر، ما خاندانیم». امام باقر (ع) نیز در ذیل آیه فوق می فرماید: «هم الائمّة مِن عِترةِ رسول اللّه؛ اهل ذکر، امامان از خاندان پیامبر خدایند.»
در برخی روایات هم بیان شده که «ذِکر» یعنی قرآن و چون ائمه و اهل بیت نیز اهل قرآن و داناترین افراد به احکام کتاب الهی اند، پس باید مرجع دینی مردم قرار گیرند.

۲ . رجوع به حجت

حجت، هر شخص یا سخن و شاخصی است که برای دیگران «معیار» محسوب می شود.

انسان باید برای کارها، جهت گیری ها، حرف ها و عقایدش «حجت» داشته باشد تا خداوند از او بپذیرد. حجت شناسی و عمل بر طبق حجت و برهان، از وظایف یک مسلمان است. ما امامان و اهل بیت را حجت از سوی خدا می شناسیم، به همین دلیل گفتار، کردار و فرمان آنان برای ما حجت و دلیل است. در دعای «اللّهم عرّفنی نفسک...» از خداوند می خواهیم که حجت خود را به من بشناسان، که اگر حجت تو را نشناسم، از دینم گمراه خواهم شد:«اللهمّ عرّفنی حجّتک...».
در روایت معروفی که از امام زمان (ع) نقل شده است، آن حضرت توصیه فرموده اند: در عصر غیبت، در حوادث و پیش آمدها به راویان احادیث ما رجوع کنید که آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدا هستم: «فانّهم حجّتی علیکم و انا حجّة الله».
در روایات فراوانی، شناخت امام و حجت الهی و تعبّد و اطاعت در برابر او، شرط اسلام و ایمان معرفی گردیده و مرگ بدون شناخت امام و حجت الهی، «مرگ جاهلی» دانسته شده است.
در زیارت جامعه کبیره نیز اهل بیت (ع) حجت های الهی بر بندگان خدا به شمار آمده اند: «حُججاً علی بریّته».

۳ . محوریّت در دانش

علوم اهل بیت (ع)، نشأت گرفته از دانش بی پایان الهی و به اصطلاح معروف، «علم لدنّی» است؛ علمی که نقص و خطا در آن نیست و چون آنان دانش آموخته علوم ربّانی اند، پس در کسب دانش صحیح هم باید شاگرد آنان بود.
این توصیه در روایات فراوانی آمده است؛ از جمله امام باقر (ع) می فرماید: «شَرِّقا و غَرِّبا، فلا تجدانِ علماً صحیحاً الاّ شیئاً خَرجَ مِن عندِنا اهلَ البیت؛ به شرق و غرب بروید، هیچ دانش صحیحی نخواهید یافت، مگر آن که از نزد ما خاندان بیرون آمده باشد.»
این حدیث، به یک واقعیت خارجی اشاره دارد.

"سؤال از اهل ذکربه گواهی عقل و به فرموده وحی، در هر مسئله ای باید به کارشناسان و آگاهان آن مسئله مراجعه کرد"احادیثی هم دستور می دهد که به اهل بیت رجوع کنید؛ از جمله این حدیث امام صادق (ع): «اِذا اردتَ العلمَ الصحیحَ فَخُذْ مِنْ اَهلِ البیت؛ هر گاه در پی دانش صحیح بودی، آن را از اهل بیت فرا گیر.»
جای بسی تأسف است که با وجود ائمه اهل بیت، که چراغ های روشن علم و هدایت بودند، کسانی در پی دیگران راه افتادند و اهل بیت را رها کردند.
غفلت نگر که پشت به محراب کرده ایم
در کشوری که قبله نما موج می زند

۴ . راهنمای حق و هدایت

در کشاکش حرف ها، دعوت ها، تبلیغ ها و تعلیم ها، گاهی کسانی گمراه می شوند یا دنباله رو گمراهان می گردند. برای این که حق را گم نکنیم و در مدار حرکت های ضلالت بار و داعیه های بی اساس و باطل قرار نگیریم، باید معیار و شاخص درستی داشته باشیم و به دست گیره محکمی چنگ بزنیم که امواج، ما را به این سو و آن سو نبرد.
اهل بیت، همان معیار صحیح و ستون استوار و حبل المتین محکم و چراغ راهنمایند. حضرت علی (ع) در سخنی، اهل بیت را معیار راه درست و حق معرفی کرده و می فرماید: «اُنظروا اهلَ بیتِ نبیّکم، فَالزموا سَمْتَهُم و اتّبِعُوا اَثَرهُم، فَلَنْ یُخرجوکم مِنْ هدیً و لَنْ یُعیدوکم فی ردی؛ به خاندان پیامبرتان بنگرید، همراه با روش و راه آنان باشید و از آنان پیروی کنید؛ آنها نه شما را از هدایت بیرون می کنند و نه در گمراهی وارد می سازند.»
اگر خاندن پیامبر، راهنمای حق و شاخص هدایت اند، پس نباید آنان را رها کرد و به دیگران روی آورد. این، نشانه و سبب گمراهی است.

تاریخ هم گواه است که پس از پیامبر، عده ای به بیراهه افتادند و گرفتار فتنه های گوناگون شدند، زیرا اهل بیت را محور و معیار قرار ندادند.
حضرت امیر (ع) در گِله از بیراهه روی ها و فریب خوردگی های بخشی از مردم، دردمندانه چنین می فرماید: «کجا می روید؟ چگونه دروغ می بافید؟ در حالی که هنوز نشانه ها برپاست و آیه ها روشن است و نورافشان ها استوار و برپا! کجا سرگردانتان می کنند؟ بلکه چگونه حیرت زده می شوید، در حالی که خاندان پیامبرتان میان شماست و آنان زمام داران حق و نشانه های دین و زبان های صدق اند، پس آنان را به بهترین جای گاه های نزول قرآن فرود آورید و همچون تشنگان، به آبشخور زلال آنان فرود آیید.»

۵ . وصایت و خلافت

در احادیث بی شماری، اهل بیت و امامان این خاندان، «اوصیا» و «خلفا»ی پیامبر معرفی شده اند. همان گونه که پیامبر در عصر حیات خود، مرجع علمی و دینی مردم بود، پس از وفاتش نیز اوصیا و جانشینان او چنین نقشی دارند و مردم موظفند به آنان رجوع کنند.
امام حسین (ع) در حدیثی می فرماید: خداوند بزرگ بنده اش محمد (ص) را به نبوت برگزید و او را نزد خویش برد و ما خاندن او، اولیای او، اوصیای او، وارثان او و شایسته ترین مردم به جای گاه او در میان مردم بودیم؛ اما دیگران افراد دیگری را به جای ما نهادند... .»
پیامبر خدا درباره امیر المؤمنین (ع) فرمود: «یا علی! انت وصیّیّ و خلیفتی علی اهلی و امّتی فی حیاتی و بعدَ موتی؛ یا علی! تو وصیّ و جانشین من بر خانواده ام و بر امتم هستی، چه در حال حیاتم و چه پس از وفاتم.»
چنین احادیثی درباره اهل بیت هم وارد شده و جز وصایت و خلافت، بر مودّت و محبت و ولایت آنان نیز تأکید شده و آن را ملاک قبولی اعمال و درستی مسیر و قبول پروردگار دانسته اند.

۶ . اقتدا و تبعیّت

دین، فقط به رابطه فردی با خدا و آشنایی با احکام فردی اختصاص ندارد؛ مسائل اجتماعی و سیاسی و شئون رهبری و رهروی نیز در قلمرو دین قرارد دارد.

"انسان باید برای کارها، جهت گیری ها، حرف ها و عقایدش «حجت» داشته باشد تا خداوند از او بپذیرد"از این رو امت پیامبر باید در خط سیاسی و عمل اجتماعی هم از این خاندان تبعیّت کنند.
توصیه های فراوان شده که در مسائل دینی و اجتماعی، نه از اهل بیت جلو بیفتد و نه از آنان عقب بمانید، بلکه همراه و هم رکاب آنان باشید و ببینید چه می گویند، به همان نحو عمل کنید. پیامبر اکرم (ص) فرموده است: «اهلُ بیتی نُجُوم لاِهل الارض، فلا تَتَقَدّموهم و قدِّموهم، فَهُمُ الوُلاةَ بَعدی ؛اهل بیت من، ستارگانی برای اهل زمین اند. از آنان جلو نیفتید و آنان را جلو بیندازید، چرا که پس از من، آنان سرپرستان شمایند.»
در صلوات شعبانیه نیز درباره جای گاه اهل بیت می خوانیم: این خاندان، کشتیِ جاری در امواج متلاطم و دریاهای پرگرداب اند؛ هر که بر این کشتی سوار شود، ایمن می گردد و هر که جا بماند، غرق می شود. هر که از آنان جلو بیفتد، از دین بیرون می رود و هر که از ایشان عقب بماند. نابود و تباه می شود و هر کس ملازم و همراه آنها باشد، به آنان ملحق می شود و به مقصد می رسد: «...

المتقدّم لهم مارِقٌ، و المتأخّرُ عَنْهُم زاهِقٌ، و اللاّزم لَهُم لاحِقٌ».

۷ . مرجع دین شناسی

در طور تاریخ، گرایش ها، مسلک ها، فرقه ها و مذهب های متفاوتی پدید آمده است که محور بسیاری از آنها، به نوع فهم دین و برداشت از قرآن و حدیث بر می گردد. بسیاری از آنان نیز «چون ندیدند حقیقت، ره افسانه زدند». امروز نیز به نام «قرائت های مختلف از دین»، کج راه ها و انحرافاتی در فهم دین و برداشت از آیات و روایات دیده می شود. مرجعیت دینی و علمی اهل بیت، در این زمینه هم کارساز است و جلوی بدعت ها و انحرافات را می گیرد.
ماجرای حضرت عبدالعظیم و عرضه عقاید و باورهایش بر امام هادی (ع) و درخواست از آن حضرت راجع به بیان اشکالات عقاید وی، روشن ترین گواه «عمل درست» در دین آموزی از اهل بیت و معیار قرار دادن این خاندان است.

"ما امامان و اهل بیت را حجت از سوی خدا می شناسیم، به همین دلیل گفتار، کردار و فرمان آنان برای ما حجت و دلیل است"حسین بن علی (ع) فرموده است: «نَحْنُ الّذین عِندنا علمُ الکتابِ و بیانُ ما فیهِ، وَ لَیْسَ لاحدٍ مِنْ خَلقه ما عِندَنا، لانّا اَهلُ سِرِّ اللّه؛ ماییم آنان که علم به کتاب خدا و بیان آن چه در آن است، نزد ماست، هیچ یک از بندگان خدا دانستنی ها و داشته های ما را ندارد، چرا که ما رازداران خداوندیم.»
افتخار شیعه آن است که دین را از این خاندان فرا می گیرد و پیرو معارف اهل بیت است. در زیارت جامعه کبیره که متن آن از امام هادی (ع) روایت شده است، خطاب به اهل بیت عصمت می گوییم: «بِکُمْ عَلَّمنا اللّهُ مَعالِمَ دیننا...؛ خداوند علوم و معارف اسلامی را به سبب شما به ما آموخته است.»
اگر پیامبر اکرم (ص) در حدیث معروفِ «ثقلین»، اهل بیت و قرآن را کنار هم و عدل یک دیگر قرار داده است، اشاره به همین مرجعیت دارد. آن حضرت فرمود: من دو چیز نفیس و گران بها میان شما بر جای می گذارم که اگر به این هر دو چنگ زنید و تمسّک جویید، هرگز گمراه نمی شوید و این دو هرگز از هم جدا نمی شوند تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند؛ یکی، «قرآن»، دیگری، «عترت»: «انّی تارَکٌ فیکم الثَقَلین،... کتابَ اللّه و عِترتی...».
همان گونه که قرآن در فرهنگ دینی ما، یکی از منابع شناخت اسلام و معارف الهی است، اهل بیت نیز در کنار قرآن و دوشادوش آن، منبعی مطمئن و مستحکم برای درک صحیح از دین خداست.
محورها و سرفصل های دیگری نیز وجود دارد که نشان می دهد اهل بیت (ع) در شناخت دین و کسب علم در همه زمینه ها، مرجع و ملاکند و خداوند متعال چنین نقش و جای گاهی را برای آنان در نظر گرفته است. این نشانه ها، سند حقانیت و شایستگی آنان برای امامت مسلمین و هدایت بشر و تداوم خطّ انبیا و تفسیر و تبیین دین الهی است.

به همین مقدار بسنده می کنیم و علاقه مندان را به مطالعه کتاب های مفصّل تر ارجاع می دهیم.

 

منابع خبر

اخبار مرتبط