نشست نقد «کتاب رهیافت حکمی به انقلاب اسلامی» برگزار شد
به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد «کتاب رهیافت حکمی به انقلاب اسلامی» تألیف شریف لک زایی و نجمه کیخا با حضور حجت الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا استاد حوزه و دانشگاه و ناقد پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و حجت الاسلام والمسلمین مهدی امیدی استاد ناقد از مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) بعد از ظهر چهارشنبه در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و به همت کانون اندیشه جوان برگزار شد.
کتاب «رهیافت حکمی به انقلاب اسلامی»، هفت گفتار درباره رابطه و نسبت انقلاب اسلامی و مکتب فلسفی حکمت متعالیه است که در این مباحث تلاش شده به این پرسش پاسخ داده شود که حکمت متعالیه چه جایگاهی در پیدایش انقلاب اسلامی برعهده داشته است و چگونه میتواند بهعنوان پشتوانه فکری و فلسفی برای تحلیل انقلاب اسلامی موردتوجه قرار گیرد و بر اساس آن، به عنوان یک رهیافت فلسفی ایرانی و اسلامی، با عنوان درآمدی بر نظریه حکمی انقلاب اسلامی، در کنار نظریههای تحلیلگران غربی، انقلاب اسلامی مورد تحلیل و ارزیابی قرار گیرد.
بر این مبنا و البته بهطور ضمنی، روشن میشود که در استمرار و تداوم انقلاب اسلامی در قالب جمهوری اسلامی، این حکمت چه جایگاهی باید برعهده داشته باشد و خلأها و کاستیها چیست و چگونه باید به اولویتها و شعارهای اصیل انقلاب اسلامی بازگشت.
نویسندگان این اثر به سبب تأملاتی که سالها درباره ظرفیتهای مدنی حکمت متعالیه داشتهاند کوشیدهاند ضمن طرح پرسشی متفاوت صورتبندی تحلیلی متفاوتی از انقلاب اسلامی با ابتنا به ظرفیتهای فلسفه صدرایی ارائه کنند که این کوشش، سرآغازی است برای دستیابی به یک «نظریه انقلاب» با رویکرد صدرایی است.
حجت الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی در این نشست با بیان این موضوع که وقتی مجموعه مقالات به کتاب تبدیل میشود ممکن است اسم عامی که برای کتاب انتخاب میشود همخوانی با تمام مطالب نداشته باشد بیان داشت: خصلت مجموعه مقالات این است که از قبل قرار نبوده در قالب کتاب تدوین شود و از آنجا که هر مقاله مسیر خود را به صورت مستقل ادامه میدهد، این ضعف وجود دارد که وقتی در کنار هم قرار میگیرند و تبدیل به کتاب میشوند، از پیوستگی مطالب برخوردار نیستند که این نقد بر این کتاب وارد است.
استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه ابراز داشت: با نوشتن مقدماتی میتوان ناهمخوانی بین مقالات را پوشش داد تا مجموعه محتواهای کتاب ناقص نشود، هر چند که در مجموع، این اثر اقدامی ارزشمند و ضروری است و برپایی جلسات نقد و بررسی در تقویت این محتواها کمک بسزایی خواهد داشت.
استاد مهاجرنیا ادامه داد: موضوع حکمت متعالیه میبایست در فصلی جداگانه در گفتار هفتم این کتاب به صورت تفصیلی و شرح کامل میآمد که اگر ادعا میشود انقلاب اسلامی متأثر از حکمت متعالیه است باید تعریفی از آن برای مخاطب ارائه و ظرفیتهای آن بیان شود.
حکمت انقلاب اسلامی در عرصههای مختلفی از جمله مباحث اجتماعی دارای استقلال است
وی با بیان اینکه در زمینه اشتراکات و افتراقات فلسفی ملاصدرا و امام راحل نباید مباحث را به صورت شخصی بیان کرد ابراز داشت: ما بر روی حکمتی بحث میکنیم که بر روی انقلاب اسلامی اثرگذار بوده است، هر چند معتقدیم که انقلاب اسلامی از حکمتهای گذشته حتی از فارابی و ملاصدرا الهاماتی گرفته است، اما حکمت انقلاب اسلامی در عرصههای مختلفی از جمله مباحث اجتماعی دارای استقلال است.
استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه ادامه داد: حکمت متعالیه به فرموده استاد جوادی آملی حکمت مطلق است و ناظر به ابعاد دیگر از جمله سیاست و فلسفه عملی نیست، در حالی که حکمت انقلاب اسلامی بخش عملیاتی و سیاسی حکمت است که لازم بود در این کتاب به وجه تمایز آن با حکمت ملاصدرا پرداخته و مورد بررسی قرار میگرفت.
ملاصدرا با همه بزرگی و عظمتش شاگرد امام راحل هم نمیشود
استاد مهاجرنیا ادامه داد: دیدگاه ملاصدرا و امام راحل در فلسفه و حکمت متعالیه باید بیان میشد و باید عنوان داشت ملاصدرا با همه بزرگی و عظمتش شاگرد امام راحل هم نمیشود و امام در حقیقت تلفیقی از حکمت و فلسفه ملاصدرا و فارابی را در انقلاب اسلامی پیاده سازی کرد که جا داشت این موضوع در نتیجه گیری کتاب بیان میشد.
وی ابراز داشت: ملاصدرا در عرصه حکمت سیاسی و عملی ورودی نداشته است، اما امام راحل این کار را انجام داد و در حقیقت برای ملاصدرا ظرفیت سازی کرد که در این راستا باید بازخوانشی از اقدام امام راحل داشته باشیم.
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی در ادامه با بیان اینکه در مقوله طرح روشنفکری و تناسب آن با انقلاب اسلامی در این کتاب باید بازنگری شود اظهار داشت: امام راحل و ملاصدرا هر دو روشنفکر و آزاد اندیش بودند، در حالی که تعریف روشنفکری امروزی به معنای رهایی و بی تعهدی به دین و خدا است در حالی که آنچه ملاصدرا معتقد بوده دقیقاً عکس این موضوع است و از دیدگاه وی وفاداری به آفریننده هستی اصل قرار دارد.
استاد فلسفه حوزه و دانشگاه بیان داشت: اگر بخواهیم آن آزاداندیشی را به آزاد اندیشی امروزی که غرب برای خود تعریف کرده است وارد و مرتبط کنیم و نسبت دهیم باید پلی زده شود و ارتباط آن تبیین شود.
کتاب دارای امتیازات فراوانی است اما ساختار کتاب منطبق با عنوان کتاب نیست
در ادامه حجت الاسلام والمسلمین مهدی امیدی دانشیار و عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) با بیان اینکه این کتاب دارای ارزش محتوایی خوبی است افزود: این کتاب دارای امتیازات فراوانی است و مقالاتی که در این کتاب در ارتباط با یکدیگر جمع آوری شده به دنبال نشان دادن چهره کامل از زوایای متفاوت حکمت متعالیه برای مخاطب است هرچند که در برخی از بخشهای کتاب میبینیم این ارتباط در بین فصول، بخشها و گفتار کتاب، دیده نمیشود.
استاد حوزه علمیه قم با بیان اینکه ساختار کتاب منطبق با عنوان کتاب نیست افزود: در این کتاب تعریفی از حکمت متعالیه ارائه نشده است که انتظار میرفت به صورت مطلق به آن نگاه میشد و ماهیت انقلاب اسلامی نیز بعد از مفهوم شناسی حکمت متعالیه میبایست مشخص میشد و در ادامه نیز نسبت حکمت متعالیه با انقلاب اسلامی مورد بحث و بررسی قرار میگرفت.
حجت الاسلام امیدی در ادامه ابراز داشت: در جایی از کتاب گفته شده که ارزشهای انقلاب اسلامی به محاق رفته است که این ادعا نادرست است اما میتوان نارساییها را با ادبیات بهتری بیان کرد و البته برخی از عناوین به کار رفته نیز جای سوال دارد.
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) بیان داشت: در بخش دیگری از کتاب به این موضوع اشاره شده است که جمهوری اسلامی از ابعاد عملی و نظری منحرف شده که طرح برخی از مسائل و پرداختن به آن میتوان انقلاب اسلامی را به مسیر اولیه به لحاظ عملی و نظری بازگرداند و این گفتهها تناقض دارد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به گفتار اول این کتاب بیان داشت: عبارتهای به کار برده شده در این گفتار ناقص است و بیان شباهت عبارتهای ملاصدرا تا امام در بحث حکمت متعالیه در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته است، اما نظرات سایر علما در این فاصله بین ملاصدرا تا امام راحل و اینکه امام چگونه بعد عملی حکمت متعالیه را دنبال و در انقلاب اسلامی پیاده سازی کردهاند مغفول مانده است.
حجت الاسلام امیدی در ادامه با اشاره به گفتار دوم کتاب در خصوص حکمت متعالیه ابراز داشت: به نظر میرسد که ساختار درستی برای این بخش تعریف نشده است که ضرورت داشت موضوعاتی همانند ترسیم مبانی و اهداف شکلگیری انقلاب اسلامی، افکار رهبران انقلاب، ترسیم نوع نظام سیاسی و ماهیت انقلاب اسلامی بعد از مفهوم شناسی حکمت متعالی تبیین میشد.
امام راحل به انقلاب نگاه تمدنی داشتند
دانشیار مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) ابراز داشت: پیش زمینههای مردم سالاری دینی در این کتاب در یک مقاله ارائه شده است که به نظر میرسد در ابتدا باید جوهره و ماهیت مردم سالاری دینی بحث میشد و مؤلفههای آن نسبت به دین مورد بررسی قرار میگرفت.
استاد امیدی با بیان اینکه در بخشی از کتاب آمده انقلاب اسلامی مفهومی است که در دوره مدرن آمده است ابراز داشت: باید به این نکته توجه داشت که دو نوع مدرنیته داریم که یک نوع آن یکپارچه جهانی و دیگری چندگانه مبتنی بر تحلیل تمدنی است و امام راحل به انقلاب نگاه تمدنی داشتند.
وی بیان داشت: لازمه بیان این مطلب که امکان تبیین مفاهیم مدرن انقلاب وجود دارد ابتدا باید در مقام تعریف مدرن برآمد و بعد به ابعاد مختلف آن پرداخته شود.
این پژوهشگر حوزوی گفت: گفته شده فلسفههای جدید حرکت ساز و جامعه ساز هستند که برای این مدعا باید پاسخهای جدی داشت.
وی بیان داشت: در جایی از کتاب عنوان شده است که فلسفه سیاسی میتواند ضمیر انسانها را متحول کند که این ادعای درستی نیست.
فلسفه انقلاب اسلامی قانون اساسی است
استاد امیدی افزود: فلسفه انقلاب اسلامی قانون اساسی است که مباحثی همانند ولایت فقیه را در خود جای دارد که اگر در این کتاب اهداف انقلاب با حکمت متعالیه تطبیق داده میشد در این صورت شاهد خروجی بهتری بودیم.
وی بیان داشت: انقلاب اسلامی بر پایه مبنای فلسفی شکل گرفته است و در کنار آن نگاه عرفانی، فقهی و کلامی وجود دارد که باید به ابعاد مختلف آن پرداخت.
دانشیار مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) ابراز داشت: امام راحل در انقلاب اسلامی اندیشه سیاسی دارد که این نگاه در بین رهبران انقلاب از جمله شهید بهشتی، شهید مطهری و دیگر شاگردان امام راحل وجود دارد.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران