سریال راهزنان قسمت ۲۵۷ دویست و پنجاه هفت
هرمز و هرمز علی داخل ماشین هستند . هرمز علی به هرمز میگوید که حس میکند هرمز به خاطر اینکه او سردا را دوست دارد، از او عصبانی است. هرمز میگوید که او از اینکه هرمز علی خودش را داخل جهنم انداخته است عصبانی است. سپس از او میخواهد که حواسش به رانندگی اش باشد.
یاشار در کارگاه بازیافت خود، مشغول اعتراف گرفتن از یکی از افرادش است تا جای مرسل را بفهمد. او دست و پای آن فرد را بسته و او را روی دستگاه خورد کن زباله می اندازد.
"هرمز علی به هرمز میگوید که حس میکند هرمز به خاطر اینکه او سردا را دوست دارد، از او عصبانی است"کمی بعد الیاس و آلپ ارسلان و بحری به آنجا می روند. آن فرد لحظه آخر میگوید که جای مرسل را میداند. افراد یاشار او را از روی دستگاه پایین می کشند. او میگوید که خبر رسان سینان بوده است. سپس میگوید که یک فرد به اسم احمد آمریکایی که یک باشگاه بیلیارد دارد، واسطه مرسل است و او جای مرسل را می داند.
هرمز و شاهین در دفتر نشسته اند.
شاهین بابت اینکه هرمز با مریم به مشکل خورده و خانه را ترک کرده است، او را نصیحت میکند. سپس از او میخواهد دنبال مرسل نیفتد و خودش را به دردسر نیندازد. یاشار و الیاس و بحری و آلپ ارسلان به دفتر می روند. آنها در مورد احمد آمریکایی به هرمز میگویند. هرمز میگوید که آنها نباید فعلا کاری بکنند و هرکس در حال حاضر حمله کند، بازنده است.
"سپس از او میخواهد که حواسش به رانندگی اش باشد.یاشار در کارگاه بازیافت خود، مشغول اعتراف گرفتن از یکی از افرادش است تا جای مرسل را بفهمد"او میگوید که فعلا باید منتظر باشند.
در خانه تیپی، آتش و تیپی و فکرت و اندر و گونول و نشسته اند. تیپی از اینکه به خاطر زخمی شدنش خانه نشین شده است، ناراحت است. امینه خبر رفتن هرمز از خانه و مشکلش با مریم به خاطر نامزدی سردا و هرمز علی را به بقیه می دهد. اندر میگوید که با هرمز تماس میگیرد و پادرمیانی می کند. تیپی میگوید که هرمز به خاطر اینکه نقشه دیگری دارد ، به عمد خانه را ترک کرده است تا برای مریم و بقیه اتفاقی نیفتد.
این را هم ببینید: سریال قیام عثمان قسمت ۸۵ هشتاد و پنج
شب در خانه هرمز ، سردا به مریم و خیریه میگوید که وقتی از هتل می آمد، هرمز را آنجا دیده است و او خیلی ناراحت بوده است.
مریم از عدنان میخواهد سردا را به هتل پیش اکرام برساند.
در رستوران هتل، اکرام و هرمز نشسته و مشغول صحبت هستند. کمی بعد اکرام می رود و هرمز مشغول غذا خوردن می شود.
در خانه هرمز، خیریه مریم را نصیحت کرده و از او میخواهد که سراغ هرمز برود و او را به خانه برگرداند تا هرمز نیز تنها نباشد. مریم با طعنه میگوید که هرمز هیچوقت تنها نمیماند و با زنان دیگر ارتباط برقرار میکند.
او حاظر شده تا به هتل دنبال هرمز برود.
در رستوران، زنی به نام جاندان پیش هرمز آمده و با او آشنا می شود. او میگوید که برای اسباب کشی از آنکارا به استانبول آمده و دنبال خانه میگردد. آنها با هم مشروب میخورند و مشغول صحبت می شوند.
هنگامی که مریم به هتل می رسد، دم در اتاق هرمز می رود.
"سپس میگوید که یک فرد به اسم احمد آمریکایی که یک باشگاه بیلیارد دارد، واسطه مرسل است و او جای مرسل را می داند.هرمز و شاهین در دفتر نشسته اند"او در می زند و جاندان در را باز میکند. سپس هرمز با حوله مقابل در می آید. مریم از دیدن این صحنه شوکه می شود.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران