مهماننوازی ایرانیان در سایهی فقر اجباری اقتصاد و فرهنگ/ امیر عباس کلهر
خانه > slide, سایر گروهها > مهماننوازی ایرانیان در سایهی فقر اجباری اقتصاد و فرهنگ/ امیر عباس کلهر
- خبر اختصاصی
- تاریخ : ۱۴۰۲/۱۲/۰۶
- دسته : slide,سایر گروهها
- لینک کوتاه :
- کد خبر : ۸۸۳۸
مهماننوازی ایرانیان در سایهی فقر اجباری اقتصاد و فرهنگ/ امیر عباس کلهر
ماهنامه خط صلح – مردم زیادی در خارج از ایران به من میگویند که دوست دارند به ایران سفر کنند. میگویند میخواهیم برویم ایران را ببینیم، شنیدهایم ایرانیها غذاهای خوشمزهای درست میکنند. بیشترشان اما میگویند که کنار غذا و دسر، دوست دارند که بروند و جاذبههای گردشگری ایران را ببینند. با شوق میگویند، میخواهیم برویم آنجا که تلاقی کویر و دریا است؛ آنجا کجاست؟ میگویم ساحل «درک» در سیستان و بلوچستان است. میگویند میخواهیم برویم پرسپولیس و تخت جمشید؛ شرایط رفتن به ایران چطور است؟ خلاصه گاهی که در مهمانی یا جمعی هستم که آدمهای آنجا متوجه میشوند ایرانی هستم، چنین سوالهایی را از من میپرسند.
"میگویند میخواهیم برویم ایران را ببینیم، شنیدهایم ایرانیها غذاهای خوشمزهای درست میکنند"در کنارش هم میپرسند که آیا به ایران رفتن امن است؟ آیا مشکلی ایجاد نمیشود؟ میتوانم با بچههایم بروم؟ …و چیزهایی از این دست. راستش من خوشحال میشوم. برایشان فیلمهایی از مناطق گردشگری ایران میفرستم. میگویم اگر رفتید به این مکان و این نقطه از ایران هم بروید. نمیدانم کار درستی میکنم یا نه ولی به آنها توصیه میکنم که به اخبار و نگاه حکومت به گردشگران خارجی هم توجه داشته باشند و بعد برای سفر به ایران تصمیم بگیرند.
معمولاً لازم میبینم ذکر کنم که گردشگران خارجی، گاهی توسط نیروهای امنیتی حکومت ایران بازداشت میشوند.
همه اما خوب میدانیم که مردم ایران به مهماننوازی و خونگرمی معروف هستند. تا صحبت از مردم ایران میشود، از اولین نکتههایی که احتمال مطرح شدن آن زیاد است، همین است: خونگرمی و مهماننوازی ایرانیها. اما مسئلهی تلخ و دردناک این ماجرا این است که در سالهای اخیر این مهمانینوازی و خونگرمی تا حدودی از جامعهی ایران رخت بر بسته است. غیبت مهماننوازی و خونگرمی ایرانیها هم، در مواردی از سر غم نان بوده و در مواردی هم از سر فقر فرهنگی که به اجبار به آنها تحمیل شده است.
خیلی از گردشگران خارجی بدون تور و به صورت شخصی و یا با دوچرخه به ایران سفر میکنند. رکاب میزنند و از کشورهای مختلف میگذرند تا به ایران برسند و بعد از چند روز اقامت در این کشور به نقطهای دیگر از دنیا میروند.
"بیشترشان اما میگویند که کنار غذا و دسر، دوست دارند که بروند و جاذبههای گردشگری ایران را ببینند"اما در مواردی شاهد تجربههای تلخ گردشگران خارجی هستیم. گردشگران زیادی در سراسر جهان هستند که به واسطهی سفرهای ماجراجویانهی خودشان، دنبالکنندههای زیادی از نقاط مختلف دنیا در شبکههای اجتماعی خودشان دارند. این گردشگران از تجربیات و روزمرهی گردشگری خود در صفحههایشان مینویسند و ویدئوهایی منتشر میکنند. تازهترین نمونهای که یک گردشگر خارجی با دوچرخه به ایران سفر کرد و سفرش با حواشی خاصی همراه شد، به سال گذشته بر میگردد. یک گردشگر زن آلمانی که با دوچرخه از کشورهای مختلف گذر کرده بود تا به ایران برسد، در حالی که از همراهی و همدلی برخی از مردم ایران در جاده و روستا برای دنبال کنندههایش در اینستاگرام مینوشت و توضیح میداد که برای مثال یک هندوانهفروش وقتی فهمیده که او گردشگر است، از او پول نگرفته یا راننده کامیونی به او در تعمیر دوچرخهاش به صورت رایگان کمک کرده است و چیزهایی از این دست، ویدئویی نیز منتشر کرد که خیلی زود در شبکههای اجتماعی مورد توجه قرار گرفت و هرچه مهربانی و خونگرمی ایرانیها تا قبل از آن اتفاق افتاده بود، خنثی کرد.
ماجرا از این قرار بود که این گردشگر زن آلمانی وقتی در کنار اتوبانهای ایران در حال دوچرخهسواری و رکابزدن بوده، مردانی که با موتور یا خودرو از کنار او رد میشدهاند به باسن او دست میزدند. این اتفاق معمولاً در سربالاییها که سرعت دوچرخهی او کم بوده اتفاق میافتاده. این گردشگر دوچرخهسوار توضیح میدهد که معمولاً این افراد بین ۲۰ تا ۲۵ سال بودهاند.
ماجرای دیگر بر میگردد به سال ۱۳۹۸ که یک گردشگر دوچرخهسوار مرد آلمانی به ایران وارد میشود و در همان روزهای اول سفرش دچار حادثهای تلخ میشود. او در یکی از شهرهای شمالی مورد ضرب و شتم چندین نفر قرار میگیرد و وسایلش نیز به سرقت میرود. این گردشگر دوچرخهسوار مرد آلمانی که به تازگی از بیماری سرطان رهایی یافته و تصمیم به جهانگردی گرفته بود در این حمله به شدت از ناحیهی صورت آسیب دید و دچار شکستگی فک و دندان شد.
"با شوق میگویند، میخواهیم برویم آنجا که تلاقی کویر و دریا است؛ آنجا کجاست؟ میگویم ساحل «درک» در سیستان و بلوچستان است"انتشار تصاویر او بعد از این حمله در شبکههای اجتماعی به سرعت مورد توجه کاربران زیادی قرار گرفت. این گردشگر دوچرخهسوار در صفحهی اینستاگرام خود با انتشار عکسهایی بعد از ضرب و جرح نوشته بود: «عمل جراحی که روی من انجام گرفته نیازمند حداقل یک ماه زمان برای مداوا است.» او البته تأکید کرده بود که «چهار ماه از روزی که قصد سفر کردن به ایران را داشتم میگذرد و این حادثه هیچ چیز را درونم تغییر نخواهد داد. من نمیگذارم زمان فوقالعادهای که با تمام افراد خارقالعاده داشتم، به خاطر آزار و اذیت چند جوان تحت شعاع قرار بگیرد. تجربهی شگفتانگیز من از فرهنگ ایرانی تحتتأثیر کار ناشایست چند مجرم قرار نخواهد گرفت.»
اینها فقط دو نمونه از اتفاقاتی بودند که بیشتر از دیگر اتفاقات در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفتهاند، اما همینها باعث میشود که روحیهی مهماننوازی مردم ایران در رسانههای خارجی خدشهدار شود؛ به این معنا که اگر گردشگری خارجی به سیستم سیاسی کشور اهمیتی ندهد، مشکلی با حجاب اجباری نداشته باشد و غیره و صرفاً بخواهد روی مهماننوازی و خونگرمی مردم ایران حساب باز کند و به این کشور سفر کند، این اتفاقات باعث میشود که این دسته از گردشگران هم نسبت به سفر به ایران پشیمان و یا دستکم مردد شوند.
با وجود اینکه ایرانیهای زیادی بعد از این اتفاقات تلخ برای گردشگران خارجی در شبکههای اجتماعی و حتی در صفحههای این گردشگران نسبت به این اتفاقات ابراز تأسف و معذرتخواهی کردند و افرادی را که رفتار ناشایستی با گردشگران داشتند، مورد شماتت قرار دادند اما خبرهایی در رسانههای بینالمللی در رابطه با این موضوع منتشر شده بود و این ویدئوها و روایتها به هر حال بازدیدهای زیادی در شبکههای اجتماعی داشت. این اتفاقات در کنار خبرهای بازداشت گردشگران خارجی در ایران و دیگر خبرهای سیاسی، برای گردشگران خارجی که اکثراً تمام شرایط را برای سفر به نقطهای از دنیا میسنجند و دوست دارند همه چیز در آرامش و امنیت برایشان فراهم باشد، خیلی خوشایند نیست.
قطعاً چنین رفتارهایی با گردشگران خارجی، نمای کاملی از طرف مردم ایران نیست و رفتار اکثریت با گردشگران خارجی همراه با مهربانی و مهماننوازی است، ولی همین نمونههای اندک باعث میشود که در خبرهای بینالمللی از مردم ایران، چهرهی خوشایندی ثبت نشود.
بگذریم از خبرهای سیاسی و اقتصادی ایران که اصلاً محور این گزارش نیستند. اما در چرایی رخ دادن این اتفاقات ناخوشایند یک تلاقی با حاکمیت به وجود میآید و راه گریزی از سیاست نیست؛ چرا که در ایران همه چیز با رفتار و سیاست حاکمیت گره خورده است.
درست است که خشونت یا سرقت پدیدههایی چندعاملی هستند و علاوه بر شرایط اقتصادی، عوامل فرهنگی و اجتماعی قانون نیز در میزان وقوع چنین پدیدههایی تأثیرگذار هستند اما سیاستهای اقتصادی، اجتماعی و امنیتی که توسط حاکمیت و نهادهای وابسته به آن، اجرایی میشوند، تأثیر قابل توجهی در کاهش یا افزایش آنها دارند. برای مثال در شرایط بد اقتصادی، برخی افراد به اجبار و برای معیشت، به سرقت روی میآورند تا نیازهای مالی خود و خانوادهشان را برآورده کنند. در چنین شرایطی شاهد افزایش دزدی از خانهها، خودروها، مغازهها و یا پدیدههایی مانند کیفقاپی و خفتگیری هستیم و گردشگران هم در گوشهای از این ماجرا قرار میگیرند. همچنین بایستی توجه داشت که در شرایط بد اقتصادی، نارضایتی و فشارهای روانی و اجتماعی افزایش پیدا میکنند؛ موضوعی که باعث افزایش جرایم خشن مانند سرقت با استفاده از خشونت فیزیکی یا سرقت با استفاده از اسلحه میشود.
"در کنارش هم میپرسند که آیا به ایران رفتن امن است؟ آیا مشکلی ایجاد نمیشود؟ میتوانم با بچههایم بروم؟ …و چیزهایی از این دست"در کنار تمام این مسائل، افزایش فشارهای روانی و عصبی در جامعه به واسطهی گرانی و تورم باعث افزایش خشونت و درگیری و زد و خورد هم میشود. همچنین نیازهای مالی ایرانیان باعث شده که برخی از کاسبان، جنس خود را با قیمتی چند برابر بالاتر از قیمت اصلی به گردشگران خارجی بفروشند و یا برخی از افراد، خانه یا ویلای خود را با قیمتهای نجومی و غیر معمول به گردشگران خارجی اجاره بدهند. موضوعی که بعضاً در ذهن گردشگران خارجی که اهل حساب و کتاب و مقایسهی قیمتها و جستجو در اینترنت هستند میماند و به دوستان خود که قصد سفر به ایران را دارند، توصیه میکنند که به این موضوع توجهی ویژه داشته باشند. البته قابل ذکر است که هستند افرادی که با وجود شرایط اقتصادی حاکم بر ایران همچنان منصف هستند و فرقی بین گردشگر و دیگر افراد در ارائهی خدمات قائل نیستند.
همچنین سیاستهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی حاکمیت در شکلدهی به رویکردهای فرهنگی و رفتار انسانی شهروندان با یکدیگر تأثیرگذار است. تفکیک جنسیتی از دوران کودکی، ناآگاهی دو جنس زن و مرد نسبت به یکدیگر و عدم جرمانگاری تأثیرگذار بر آزار و اذیتهای جنسی باعث شده که زنان در ایران –چه توریست و چه شهروند— به صورت روزانه با حجم زیادی از آزار و اذیت جنسیِ کلامی و غیر کلامی در خیابان و محل کار و غیره دست و پنجه نرم کنند.
در پایان به این نکته باید بار دیگر بپردازیم که مردم ایران ذاتاً مهماننواز و خونگرم هستند اما تأثیر فقر فرهنگی و فقر اقتصادی تحمیل شده از سمت حاکمیت به آنها که مردم هیچ دخالتی در آن نداشتهاند، باعث شده که در مواردی معدود شاهد اتفاقاتی ناخوشایند برای گردشگران خارجی باشیم.
چه بسا بارها شنیدهام که در نبود توالت عمومی در شهر یا روستایی –که این موضوع هم باز به کم کاری حاکمیت و عدم وجود برنامهای منسجم برای جذب گردشگر بر میگردد—، مردم آن منطقه با روی باز به گردشگران خارجی اجازه دادهاند که از توالت خانهها یا مغازهشان استفاده کنند.
اما اصل کلی در این موضوع حاکمیت است، نه مردم. مردم مقصر نیستند. حاکمیتی که سیاست آن در تمام ابعاد زندگی شهروندان از کودکی تا بزرگسالی به اجبار نقش دارد، مقصر اصلی است. سیستم آموزشی و سیاستهای حاکمیتی که از کودکی، رفتار درست با جنس مخالف را به کودکان یاد نمیدهد و یا اقتصاد ضعیف و ناپایداری که برنامهای هم برای ایجاد فرصتهای اقتصادی و شغلی برای جوانان ندارد علت اصلی وقوع این وقایع است. بازبینی نظام قضایی و آموزشی و فرهنگسازی در خصوص چنین معضلاتی میتواند راه حل باشد و نه شعار و وعدههای روی کاغذ.
مطالب مرتـبط
- سیارهی تنها: صد و پنجاه و چهارمین شماره از ماهنامهی خط صلح منتشر شد
- تهران؛ تجاوز به یک زن توسط هفت مرد/ یک متهم بازداشت شد
- چهار متهم به آزار جنسی در تبریز بازداشت شدند
- صدور حکم اعدام برای یک متهم همزمان با رهایی چهار زندانی از چوبه دار
- یک متهم به آزار جنسی زنان در کرج بازداشت شد
برچسب ها: آزار جنسی امیر عباس کلهر توریست توریسم جهانگردی خط صلح خط صلح 154 شبکه های اجتماعی گردشگر گردشگری ماهنامه خط صلح مهمان نوازی
بدون نظر
نظر بگذارید
.اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران