ترجمه عناوین فیلم و سریال؛ چالشها و راهحلها
ایسنا/خوزستان «ترجمه عناوین فیلم و سریال؛ چالشها و راهحلها» نام مطلبی جدید از دکتر عباس امام است که در آن به بررسی جنبههایی از چالشهای موجود در زمینه ترجمه عنوان فیلمها و سریالها پرداخته است.
عباس امام، مترجم و عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز مطلب حاضر را برای انتشار در اختیار ایسنا گذاشته است که در پی میآید:
مقدمه
یکی از چالشهای زبانی پیش روی افراد، حتی در زبان مادری، گزینش عنوان برای برخی پدیدههای زبانیـفرهنگی است. به عنوان مثال، برای تعیین عنوان یک کتاب، مجله، روزنامه، یک مقاله، یک قطعه شعر، یک آهنگ و دیگر موارد مشابه معمولا وقت زیادی صرف میشود، گاه با افراد بسیاری مشورت میشود، پای سلیقههای گوناگون به میان میآید و حساسیتهای گوناگونی مدنظر قرار میگیرند. گاه، حتی برای گزینش عنوان یا تابلوی یک محل کسب و کار، مغازه بقالی، عکاسی، مکانیکی، آرایشگاه، اغذیهفروشی و دیگر مکانهای مشابه نیز با همین امر مواجه میشویم. پیداست که در زمینه انتخاب عنوان برای فیلم و سریالها نیز همین چالش وجود دارد؛ خواه به شکل درزبانی و خواه میانزبانی.
"گاه، حتی برای گزینش عنوان یا تابلوی یک محل کسب و کار، مغازه بقالی، عکاسی، مکانیکی، آرایشگاه، اغذیهفروشی و دیگر مکانهای مشابه نیز با همین امر مواجه میشویم"اهمیت این امر به خصوص از این جهت است که در ترجمه عنوان فیلمها و سریالها نقش عناصر گوناگون فرهنگی و زبانی بسیار پررنگ است.
علل گزینش عنوان
از نظر نقش و کارکرد «عنوان» به طور کلی و به ویژه عنوان فیلم و سریالها میتوان گفت در گزینش عنوان یک یا بیش از یک مورد از موارد زیر دخالت دارند:
ـ اطلاع رسانی صریح و آشکار به مخاطب درباره محتوای اثر
ـ ایجاد حس کنجکاوی یا کشش روانی برای پیگیری محتوای برنامه یا اثر مورد نظر
ـ ایجاد نوعی احساس ابهام، دوگانگی یا چندگانگی معنایی جهت جلب توجه هر چه بیشتر مخاطب یا بیننده احتمالی
ـ ایجاد نوعی برانگیزانندگی احساس زیبایی شناختی خاص در مخاطب
روشهای ترجمه عناوین فیلم و سریال
نیومارک (Newmark,۱۹۸۸)، از «نقش اطلاعرسانی» (informative function)، «نقش عاطفی» ( vocative function) و «نقش زیباییشناختی»
(aesthetic function )عنوانها (به طورعام) نام برده است. پژوهشگری دیگر نیز روشهای عمده ترجمه عناوین فیلمها را به سه دسته تقسیم کرده است: ترجمه تحتاللفظی، ترجمه آزاد و Transliterationیا نویسهگردانی(Bai,۲۰۱۸). پژوهشگران دیگر نیز در همین زمینه دستهبندیهایی را ارایه دادهاند (Yin,۲۰۰۹;Ying,۲۰۰۷; Krasina& Moctar,۲۰۲۰).
همچنان که دو پژوهشگر ایرانی (Lotfollahi& Moinzadeh,۲۰۱۲) با بررسی ترجمه فارسی ۶۰ فیلم انگلیسیزبان، از یک تقسیمبندی چهارگانه نام بردهاند: ترجمه تحتاللفظی، نویسهگردانی]مانند برگردان عنوان فیلم سینمایی Spartacusبا حروف فارسی به شکل "اسپارتاکوس"[،وامگیری(Borrowing)] مانند ترجمه عنوان فیلم Touristبه "توریست " یا The Princessبه "پرنسس "[ Transposition(ترانهش)] دگرگون ساختن نقش مقوله دستوری عنوان زبان مبدا به مقوله دستوری دیگری در زبان مقصد، مانند تبدیل یک عنوان فیلم از مقوله دستوری اسم به صفت یا بالعکس و دیگر موارد مشابه[. مظاهری، رستمی ابوسعیدی، و معین زاده(۱۳۹۲) نیز با بررسی ترجمه فارسی ۳۰۰ عنوان فیلم با استفاده از مدل پیشنهادی گولینگ نتایج و یافتههای قابل توجهی را ارایه کردهاند.
در واقع، راهبردهای مطروحه بالا همگی ترفندهایی است برای تاثیرگذاری بر دل و جان مخاطب جهت ترغیب به مشاهده و پیگیری محتوای پدیده فرهنگی دیداریـشنیداری مدنظر تهیه کننده یا کارگردان. گاه نیز اصولا پای مسایل غیرفرهنگیـزبانی به میان میآید، مانند اولویت ملاحظات مالی و کسب درآمد هر چه بیشتر که میتوان با عنوان «فروش گیشه» از آن نام برد.
بگذارید با ذکر مثالهایی قضیه را به گونهای عینیتر باز کنم؛ البته، با ذکر این نکته که بیان مثالها در برخی موارد در قالب «توصیف» رویکرد مترجمان در معادل گزینی فارسی صورت گرفته و در پارهای موارد نیز تلاش شده با «تجویز» معادلی دیگر به رفع اشکال معادل ترجمهای مورد نظر کمک شود.
نمونههایی از چالشهای گزینش ترجمه عنوان فیلم و سریالها
چندسال پیش، در زمان تماشای یکی از شبکههای تلویزیونی ماهوارهای غیرفارسی زبان، به تبلیغ زمان پخش یک سریال برخوردم که عنوان آن مجموعه تلویزیونی "Monk" بود. در نگاه اول، با توجه به معنای معادل فارسی آن عنوان انگلیسی که «راهب» میباشد، پیش خود گمان کردم احتمالا آن سریال، مجموعهای است مذهبی درباره راهبهای مذهبی که در صومعهها زندگی میکنند. اما، وقتی چند روز بعد در زمان اعلام شده سریال را دیدم، با شگفتی دریافتم که تنها تیپ شخصیتی که در آن سریال وجود ندارد راهبهای صومعهنشین هستند! در واقع، سریال یک مجموعه تلویزیونی پلیسیـکارآگاهی بود که شخصیت اصلی فیلم یک کارآگاه کارآشنا با نام فامیل Monk بود. پیداست که در این گونه موارد، هدف از گزینش عنوان نه اطلاعرسانی و شفافیت طرح موضوع، بلکه ایجاد نوعی ابهام در ذهن بیننده یا به گونهای تحریک حس کنجکاوی و کشش در مخاطب برای مشاهده فیلم و سریال است تا در زمان مناسب به تماشای اثر بنشیند. در نتیجه، آیا باید با حفظ نوعی ویژگی کژتابی در عنوان انگلیسی سریال آن را به شیوه نویسهگردانی از Monk انگلیسی به "مانک" فارسی ترجمه کنیم؟ اما، مشکل اینجاست که این ابهام یا ایهام معنایی فقط در زبان اصلی سریال وجود دارد و نه در حفظ همان نام به همان شکل در ترجمه! آیا مثلا با درک و شناخت شغل مانک که در سریال یک کارآگاه بود، آن عنوان را به «کارآگاه مانک» برگردانیم؟ این گزینه نیز میتواند با هدف احتمالی فیلمساز دال بر القای نوعی ابهام مفهومی در ذهن مخاطب، ناهمخوان باشد.
"پیداست که در زمینه انتخاب عنوان برای فیلم و سریالها نیز همین چالش وجود دارد؛ خواه به شکل درزبانی و خواه میانزبانی"اینجاست که میبینیم با قاطعیت تام و تمام نمیتوان شیوهای توصیفی یا تجویزی ارایه کرد، بلکه «ناچاریم» نهایتابا اعمال نوعی ذوق و سلیقه فردی عمل کنیم و این یعنی احتمال ارایه مجموعهای بالقوه از چندین گزینه متفاوت از سوی چندین مترجم متفاوت!
در موردی دیگر، چند سال پیش در تلویزیون ماهوارهای الجزیره انگلیسی تبلیغ پخش برنامهای صورت میگرفت با عنوان "Frost over the World"طبعا، برای من بیننده تلویریون که با انگلیسی سروکار دارم اولین نکتهای که درباره محتوای برنامه به ذهنام آمد معنی فارسی کلمه Frost (یخ، شبنم، و...) بود، به ویژه که در تصویر تبلیغاتی زمان پخش برنامه جلوههایی ویژه به صورت ذرات ریز برف که بر فضای کره زمین میبارید دیده میشد و این گمان را بیشتر در ذهن بیننده تقویت میکرد که به احتمال زیاد آن برنامه رنگ و بوی برنامههای زیستمحیطی یا هواشناسی دارد. اما، در زمان پخش برنامه دیدم که در آن برنامه هیچ نشانی از برف، یخ و شبنم به چشم نمیخورد، بلکه برنامه ای است سیاسی-تحلیلی با مجری گری یک مجری معروف بریتانیایی به نام David Frost که در آن برنامه درباره (over) تحولات سیاسی جهان (the world) گفت و گو می شود! حال، به این ترتیب و با درک و دریافت هدف فیلمساز/برنامهسازـکه نوعی بازی با کلمات و در واقع بهرهگیری از ترفند زبانی ایهام یا حتی جناس بوده استـ آیا میتوان عنوان را با گونهای پایبندی نسبی به ویژگی عنوان اصلی اثر، به «جهان فراست» برگرداند؟ اما، مشکل این ترجمه این است که ترجمه فارسی ابهامات بیشتری ایجاد میکند چرا که مخاطب ایرانی به احتمال زیاد در نگاه نخست متوجه اسم خاص فراست (Frost) نخواهد شد و شاید آن را با واژه عربی/فارسی «فراست» (تیزهوشی) اشتباه بگیرد! شاید هم به ناچار بتوان با چشم پوشی از اهداف اصلی گزینشگر عنوان اصلی انگلیسی برنامهـ در واقع با شناخت کارکرد، نقش و مضمون برنامهـ با اتخاذ رویکرد مخاطبمحور "اسکوپوس" (Skopos) یکی از دو عنوان «فراست و هفتهای که گذشت» یا «هفته گذشته از نگاه فراست» را پیشنهاد کرد. در هر حال، نمیتوان با رضایت خاطر کامل ترجمه/ترجمههای پیشنهادی را رد یا تایید کرد و این یعنی چالش برانگیز بودن ترجمه عناوین فیلم و سریال و هر گونه برنامه این چنینی.
همچنین، وقتی سالها پیش نخستین بار تبلیغ عنوان برنامه تلویزیونی The Biggest Losers را دیدم با ذهنیتی که از معنای فارسی کلمه losers (بازندگان) داشتم، گمان کردم نوعی مسابقه ورزشی است که در آن بازندگانی بزرگ در یک مسابقه به مخاطب معرفی میشوند. اما خود غلط بود آنچه میپنداشتم! در واقع، برنامه مذکور نوعی برنامه سرگرمی بود که در آن چندین نفر اشخاص بسیار چاق هیکل و درشت اندام با انجام فعالیتهایی چندمرحلهای، وزن خود را کاهش میدادند. در واقع، در عنوان آن برنامه تلویزیونی lose نه به معنای «باختن» بلکه برای اشاره به مفهوم «کاهش وزن» به کار رفته بود، و the biggest نیز مجازا به معنای «افراد بسیار تنومند و چاق» مورد استفاده قرار گرفته بود.
زمانی نیز یک برنامه مستند تلویزیونی دیدم با عنوان «غرب و سایرین» که عنوان اصل انگلیسی آن این بود: The West and the Rest.
این مستند، درباره نظرات سیاستشناس معروف آمریکایی ساموئل هانتینگتون بود که واضع نظریه سیاسی جنگ تمدنها میباشد. پیدا بود که ترجمه فارسی عنوان آن مستند نادرست نبود، اما درعین حال به نظر میرسید مترجم در معادل گزینی دقیق فارسی آن چنان که باید و شاید همه جنبههای لازم برای ترجمهای بهجا را در نظر نگرفته بوده است. اگر نویسنده عنوان انگلیسی میخواست مفهوم ساده «سایرین» را القا کند، قاعدتا میتوانست از ترکیب انگلیسی the others استفاده کند، در صورتی که ظاهرا نویسنده اصلی عنوان هدفی فراتر از اطلاعرسانی زبانی محض داشته و میخواسته با استفاده از ترفند ادبی واجآرایی(alliteration) و گزینش دو ترکیب تقریبا هم قافیه the west و the rest ذوق و سلیقه ادبیـکلامی خود در گزینش نوعی حالت خوشایند زیبایی شناختی را نیز به مخاطب منتقل سازد و خواننده را به مطالعه اثر ترغیب کند. با این اوصاف، آیا بهتر نبود مترجم فارسی زبان عنوان نیز با توسل به ترفندی کمابیش مشابه ترفند ادبی مورد استفاده نویسنده عنوان انگلیسی (که از تکرار خوشایند ترکیب صوتی est- بهره گرفته) برای معادل گزینی فارسی عنوان از ترکیباتی واژگانی استفاده میکرد که در آنها آواهای فارسی غـرـب به گونهای مشابه تکرار میشد تا عنوان را با اندکی خلاقیت ذهنیـزبانی به «غرب و غیر غرب» برگرداند؟
افزون بر این، در معادل گزینی عنوان فیلم و سریال مواردی نیز مشاهده میشود که به دلیل عدم وجود تمرکز سازمانی ـ تشکیلاتی برای ارایه معادلها، گاه مترجمان متفاوت به گونهای متفاوت عمل میکنند؛ مانند فیلم انیمیشن انگلیسی زبان The Beast and the Beauty که در ایران با دو عنوان متفاوت به بازار عرضه شده است: یکی، «زشت و زیبا» و دیگری «دیو و دلبر». در این مورد، به نظر میرسد هر دو عنوان به خوبی و با رعایت ظرافتهای زبانی لازم به فارسی برگردانده شدهاند، هر چند باید اذعان داشت که مترجم دوم که معادل «دیو و دلبر» را برگزیده است، موفق شده تا از خلاقیت زبانیـادبی بیشتری بهره گیرد و ترکیب مجازی نوآورانه و ابداعی اثرگذارتری را برگزیند.
"پژوهشگری دیگر نیز روشهای عمده ترجمه عناوین فیلمها را به سه دسته تقسیم کرده است: ترجمه تحتاللفظی، ترجمه آزاد و Transliterationیا نویسهگردانی(Bai,۲۰۱۸)"ضرورت سرعت عمل رقابتیـتجاری اطلاعرسانی رسانهای نهادهای ذیربط نیز در پارهای موارد باعث طرح چندین ترجمه فارسی متفاوت برای یک اثر واحد سینمایی یا تلویزیونی میشود. به عنوان مثال، وقتی در سال ۲۰۰۹ فیلم آمریکایی The Hurt Locker در آیین اهدای جوایز اسکار موفق به دریافت شش جایزه اسکار در زمینههای مختلف شد، رسانههای متفاوت ایران در یک بازه زمانی ۲۴ ساعته برای اشاره به عنوان آن فیلم دستکم از پنج ترجمه استفاده کردند: «گنجه درد»، «قفسه درد»، «میدان درد»، «مهلکه» و «میدان بلا»! و اینها، یعنی عملا ایجاد آشفتگی ذهنی ناچار و ناگزیر در ذهن مخاطب ایرانی توسط مترجمان!
دکتر عباس امام استاد دانشگاه شهید چمران اهواز و مدرس ترجمه از/به زبان انگلیسی است. وی تاکنون علاوه بر مقالات بسیار، چندین کتاب نیز در زمینه مسایل نظری و عملی ترجمه منتشر کرده است: از جمله آثار دکتر عباس امام میتوان به موارد زیر اشاره کرد: (۱ «از ترجمه» (مجموعه ۱۶ مقاله در زمینه مباحث نظری و عملی ترجمه)، اهواز؛ انتشارات خالدین ۱۳۷۸. (۲ ترجمه «فرهنگ نوواژههای آکسفورد»، اهواز، انتشارات خالدین ۱۳۷۸. (۳ ترجمه کتاب «نخستین کاوشگر شوش: سفرنامه پژوهشی سرهنگ لوفتوس»، تهران: نشر شادگان، ۱۳۸۶.
(۴ «مسایل کاربردی ترجمه شفاهی». انتشارات دانشگاه شهید چمران اهواز، ۱۳۹۲ . ( ۵ ترجمه کتاب «ترجمه متنهای دشوار انگلیسی». اهواز: انتشارات دانشگاه شهید چمران اهواز، ۱۳۹۳. (۶ ترجمه کتاب «انگلیسی پیشرفته ویژه ترجمه».
"گاه نیز اصولا پای مسایل غیرفرهنگیـزبانی به میان میآید، مانند اولویت ملاحظات مالی و کسب درآمد هر چه بیشتر که میتوان با عنوان «فروش گیشه» از آن نام برد"اهواز: انتشارات دانشگاه شهید چمران اهواز، ۱۳۹۳. (۷ فرهنگ عامیانهها (فارسیـانگلیسی) (با همکاری آزاده عبادی). تهران: انتشارات رهنما، ۱۳۹۴. (۸ فرهنگ واژگان رسانهای (انگلیسیـفارسی) (با همکاری علی وجیهی). یزد: انتشارات سید علیزاده، ۱۳۹۴.
(۹ آموزش ترجمه پیشرفته: ترجمه، تجربه، تنوع. رشت: نشر داریا، ۱۳۹۹. (۱۰ ترجمه رمان «دانهای گندم؛ سرگذشت یک انقلابینما»، نوشته جیمز نگوگی، تهران: نشر راه معاصر، ۱۴۰۰. (۱۱ «جنبههایی از ترجمهپژوهی: رویکردی ایرانمدار". رشت: نشر داریا، ۱۴۰۰.
"در نگاه اول، با توجه به معنای معادل فارسی آن عنوان انگلیسی که «راهب» میباشد، پیش خود گمان کردم احتمالا آن سریال، مجموعهای است مذهبی درباره راهبهای مذهبی که در صومعهها زندگی میکنند"(۱۲ ترجمه «ایرانگرایی اسکندر مقدونی» نوشته پروفسور مارک یان اولبریخت. اهواز: انتشارات گزارش تاریخ.
در مواردی نیز دیده میشود که مترجمان عناوین فیلمها و سریالها، در معادل گزینیهای خود اصولا نه به معنا و مفهوم عنوان اصل انگلیسی اثر توجه میکنند و نه دغدغه توصیههای زبانـمحور یا ترجمهمحور اصولی را مد نظر قرار میدهند، بلکه با در نظر داشت ملاحظاتی مانند ذوق و سلیقه شخصی، ملاحظات مالی و فروش گیشه، و یا نوعی برداشت از سلیقه خاص مخاطبان ایرانی فیلم و یا براساس موضوع محوری فیلم و سریال مورد نظر اقدام به ارایه ترجمه فارسی عنوان میکنند. در این مورد میتوان از ترجمه عنوان سریال کارآگاهی قدیمی و پرطرفدار آمریکاییMission: Impossible (محصول ۱۹۶۹-۱۹۷۲) نام برد که در تلویزیون قبل از انقلاب با عنوان «بالاتر از خطر» پخش میشد، یا مجموعه تلویزیونی آمریکایی تخیلیـفضایی Star Trek(محصول۱۹۶۶-۱۹۶۹ ) که در ایران با عنوان فارسی «پیشتازان فضا» نمایش داده میشد، نام برد. همچنین است ترجمه عنوان فارسی فیلم سینمایی انگلیسی The Early Bird(محصول ۱۹۶۵، به کارگردانی رابرت اشر و نقش اولی کمدین معروف آن زمان بریتانیا، نورمن ویزدوم). عنوان این فیلم که برگرفته از ضربالمثل مشهور انگلیسی(Early bird catches the worm) معادل ضربالمثل فارسی «سحرخیز باش تا کامروا باشی» گرفته شده، یک مخاطب انگلیسیـآمریکایی را نوعا به سرعت به یاد این اشاره و تلمیح عامیانه میاندازد که لابد مضمون فیلم درباره یک فرد سحرخیز است و طبعا با آن پیش زمینه ذهنی به تماشای فیلم مینشیند، ولی مترجم ایرانی فارسی زبان ترجیح داده تا با در نظر داشت نقش محوری شغل شخصیت اصلی داستان فیلم، عنوان فارسی"شیرفروش" را برای آن برگزیند.
در هرحال، از این گونه ترجمه عناوین فیلم و سریال ها،موارد بس زیادی را میتوان برشمرد که با معیارهای استاندارد ترجمه شناسی/ترجمه پژوهی همخوانی ندارد، اما در عین حال به عنوان یک «جریان» تثبیت شده و پرطرفدار در بازار ترجمه به چشم میخورد.
چند رهنمود برای گزینش ترجمه عنوان فیلم و سریال
با یادآوری دوباره این نکته که در عالم واقع و در بازار عملی ترجمه عنوان فیلمها و سریالها، در مواردی مترجمان این گونه فرآوردههای زبانیفرهنگیـهنری گاه با توصیه های زبانمحور و ترجمهمحور اصولی کاری ندارند و براساس ذوق و سلیقه فردی یا ملاحظات گیشهای عمل میکنند، چند رهنمود کلی نظریـعملی زیر برای حل این گونه چالشها پیشنهاد میشوند:
۱)نیاز مترجمان به شناخت دقیق مجموعه عوامل و عناصر گوناگون دخیل در ترجمه عنوان فیلمها و سریالها
۲)ضرورت آشنایی مترجمان با پرکاربردترین راهبردهای بومیسازی عناوین فیلم و سریال در ایران
۳)ضرورت خودداری از شتابزدگی در ارایه معادل عنوان در زبان مقصد مگر پس از صرف وقت مناسب و بررسی جوانب گوناگون معادل گزینی چراکه در پارهای موارد عنوانها در نگاه نخست گول زنگ هستند و گمراه کننده؛ به ویژه در فرآوردههای فرهنگی مانند فیلم و سریال. در شبکه تلویزیونی «الجزیره» عربی، سالها یک برنامه بسیار پرطرفدار گفتگو- محور با شرکت دو نفردارای دیدگاه های کاملا متفاوت و متضاد برگزار میشد با عنوان «الاتجاه المعاکس». معنای تحتاللفظی اولیهای که از این عنوان در ذهن مترجم ایرانی شکل میگیرد («رویکردهای معکوس» یا «دیدگاههای متضاد») نمیتواند به صورت یک عنوان «جذاب» باعث جلب توجه مخاطب یا تحریک ذوق زیباییشناختی و کشش عاطفی وی برای تماشای برنامه گردد. از این رو، شاید بهتر باشد با خودداری از شتابزدگی در ترجمه تحتاللفظی عنوان، القای تصویری رساتر از آن برای مخاطب ایرانی را با عنوان «رودررو» به بیننده ایرانی منتقل کرد و به شکل بسیار موفقتری با مخاطب ایرانی ارتباط برقرار کرد. همچنین است عنوان یک برنامه بسیار پربیننده دیگر همان کانال تلویزیونی که در آن مخاطبان بسیاری به صورت تلفنی با مجری برنامه تماس گرفته و دیدگاههای گوناگون خود را درباره موضوع خاص آن برنامه عنوان میکردند.
"اما خود غلط بود آنچه میپنداشتم! در واقع، برنامه مذکور نوعی برنامه سرگرمی بود که در آن چندین نفر اشخاص بسیار چاق هیکل و درشت اندام با انجام فعالیتهایی چندمرحلهای، وزن خود را کاهش میدادند"عنوان عربی این برنامه این بود «بکل الوان الطیف». چنانچه این عنوان تحتاللفظی به فارسی برگردانیم، این گونه خواهد شد «با همه رنگهای طیف»! اما، مترجم میتواند با اندکی تامل و اندیشهورزی و با توجه به نوع برنامه و کارکرد(function) آنکه بازتاب دهنده دیدگاههای گوناگون مردم درباره یک مساله واحد است، ـعنوانی به جا و در عین حال جذابتر مانند «رنگارنگ» را برای آن برگزیند.
۵توجه به ضرورت ایجاد تاثیری همسان و همسنگ عنوان زبان مبدا در ترجمه عنوان به زبان مقصد
۶ آگاهی از محدودیتهای بیانی یا تصویرپردازانه موردی یکی از دو زبان مبدا یا مقصد. به عنوان مثال، فیلم سینمایی ایرانی «جدایی نادر از سیمین» را در نظر بگیرید که ذکر دو نام «نادر» و «سیمین» در ترجمه انگلیسی (یا هر زبان بیگانه دیگری) افزون بر طولانی ساختن عنوان تا حدودی نیز به دلیل ناشناخته بودن این دو نام خاص، حداقل اندکی باعث آشفتگی ذهنی مخاطب میشود. شاید به همین دلیل بوده که مترجم عنوان به انگلیسی فقط کوشیده تا به القای مفهوم «جدایی» (طلاق) در فیلم بسنده کند و آن عنوان نسبتا طولانی و نسبتا غیرشفاف فارسی برای مخاطب غربی ناآشنا با اسامی ایرانی را به شکلی نسبتا متفاوتتر به انگلیسی برگرداند و عنوان A Separation را برای آن برگزیند.
۷ نیاز ویژه مترجمان به برخورداری از دانش زبانی، خلاقیت و ذوق و سلیقه زبانیـفرهنگی. شاید همین عامل باعث شده تا مترجم ایرانی فیلم انیمیشن Hoodwinked به جای ترجمه مکانیکی و تحتاللفظی عنوان به «فریب خورده»، کوشیده تا با در نظر داشت عوامل زبانیـفرهنگی دخیل در برانگیزانندگی ذهن مخاطب نوجوان ایرانی (و در عین حال توجه به محوریترین درونمایه اثر، عنوان آشناتر و بومیتر شده ایرانی «شنل قرمزی» را برای آن برگزیند.
۸ توجه ویژه به رعایت سنت گیشهپسندی در ترجمه عناوین، به عنوان یک سبکواره خاص که قواعد آن ضرورتا با اصول ترجمه به مفهوم سنتی ( وفاداری کامل به محتوای اثر) همخوانی ندارند.
منابع
مظاهری، ماندانا ؛ رستمی ابوسعیدی، علی اصغر؛معین زاده،سید نظام الدین(۱۳۹۲).
راهکارهای به کار رفته در ترجمه عناوین فیلم ها از انگلیسی به فارسی. پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مطالعات ترجمه. دانشگاه شهید باهنر کرمان(دانشکده ادبیات و علوم انسانی).
Bai, Zhihong(۲۰۱۸). On Translation of English Movie Titles. Journal of Language Teaching and Research.
"این مستند، درباره نظرات سیاستشناس معروف آمریکایی ساموئل هانتینگتون بود که واضع نظریه سیاسی جنگ تمدنها میباشد"۹(۱), pp. ۱۱۹-۱۲۴. DOI:http://dx.doi.org/۱۰.۱۷۵۰۷/jltr.۰۹۰۱-۱۵.
Krasina, E. A. &Moctar A.(۲۰۲۰).
On Film Titles: Translation or Retitling? Bulletin of Moscow Region State University. No. ۲. Available at www.evestnik-mgou.ru.
Lotfollahi, Bahareh&Moinzadeh, Ahmad (۲۰۱۲). Translation of Movie Titles into Persian: Strategies and Effects.
"ضرورت سرعت عمل رقابتیـتجاری اطلاعرسانی رسانهای نهادهای ذیربط نیز در پارهای موارد باعث طرح چندین ترجمه فارسی متفاوت برای یک اثر واحد سینمایی یا تلویزیونی میشود"Mediterranean Journal of Social Sciences. ۳(۳), pp. ۵۱۱-۵۱۶. DOI: ۱۰.۵۹۰۱/mjss.۲۰۱۲.v۳n۳p۵۱۱.
Newmark, Peter (۱۹۸۸). A Textbook of Translation.
New York & London: Prentice Hall International (UK).
Yin,L. (۲۰۰۹). On the Translation of English Movie Titles. Asian Social Scienc. ۵(۳),pp.
"(۳ ترجمه کتاب «نخستین کاوشگر شوش: سفرنامه پژوهشی سرهنگ لوفتوس»، تهران: نشر شادگان، ۱۳۸۶"۱۷۱-۱۷۳.
Ying, P. (۲۰۰۷). Translation of Film Titles with the Application of Peter Newmark's Translation Theory. Sino-US English Teaching. ۴(۴), pp.
۷۷-۸۱.
انتهای پیام
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران