ظریف: برای پیشرفت کشور«روابط ما با دنیا نباید تنش آلود باشد»

آر اف آی - ۹ آذر ۱۳۹۹

تبلیغ بازرگانی

ظریف در پاسخ به این پرسش که آیا با توجه به روابط حسنه‌ای  که شما با جو بایدن به ویژه زمانی که او سناتور بوده، داشته‌اید، این مناسبات شخصی شما با رئیس‌جمهوری آینده آمریکا می‌تواند تاثیری در بهبود و تنش‌زدایی در مناسبت داشته باشد؟ می گوید:

«در ابتدا ضروری است به این نکته توجه داشته باشم، روابط میان یک کارگزار جمهوری اسلامی ایران با یک سناتور آمریکایی دوستانه نیست و بیشتر می‌توان عنوان روابط کاری را بر آن اطلاق کرد. حتی این روابط را نمی‌توان شخصی و حسنه نیز نامید، بلکه می‌توان آن را به عنوان روابط کاری بر اساس احترام متقابل ارزیابی کرد. زمانی که در سازمان ملل متحد، نمایندگی ایران را برعهده داشتم در سطحی تخصصی، چندین جلسه با جو بایدن داشته‌ام. بایدن به طور حتم نسبت به دونالد ترامپ، تفاوت زیادی در نگاه به سیاست خارجی دارد؛ او از دهه ۱۹۷۰ تا کنون در عرصه سیاست خارجی آمریکا نقش‌آفرینی داشته و بیشتر از ترامپ با حوزه سیاست خارجی آشنا است، اما این بدین معنا نیست که مواضع او قابل قبول است. باید توجه داشته باشیم که در هر صورت مواضع او، نمایان‌گر رویکرد دولت آمریکا است.

به طور حتم بایدن در چارچوب منافع ملی آمریکا عمل می‌کند.

"حتی این روابط را نمی‌توان شخصی و حسنه نیز نامید، بلکه می‌توان آن را به عنوان روابط کاری بر اساس احترام متقابل ارزیابی کرد"اما مساله مهم در زمان ترامپ این بود که کاخ سفید عرصه سیاست خارجی را به اسرائیل و شخص بنیامین نتانیاهو واگذار کرده بود. در این امر شکی نیست که گروه های فشار "صهیونیستی" از بدو تشکیل رژیم اسرائیل تا کنون نقشی موثر در سیاست خارجی آمریکا داشته‌اند؛ اما در دوران ترامپ، او این عرصه مهم را به نتانیاهو که یک عنصر تندرو و افراطی در داخل رژیم اسرائیل است و همینطور به حلقه‌ای تندرو و افراطی که گردانندگان واقعی داعش، جبهه النصره و تمام افراطیون در منطقه و دنیا بود، واگذار کرده بود.

در دوران بایدن نیز به طور حتم دولت آمریکا با جمهوری اسلامی ایران مشکلاتی اساسی خواهد داشت. اما در دوران باراک اوباما نیز چنین بود. در دوران ریاست جمهوری اوباما نیز روابط میان تهران و واشنگتن دوستانه نبود و سطحی از اختلاف میان طرفین وجود داشت؛ اما مقداری از تنش‌ و تشنج غیرضروری میان دو طرف کم شده بود. اما در دوران ریاست جمهوری ترامپ تنش‌های میان آمریکا و ایران به مرحله اوج خود در ۴۰ سال گذشته رسید.

به نظر می‌رسد ضرورتی وجود ندارد این روند تداوم داشته باشد.»

 ظریف در پاسخ به این پرسش که تا چه اندازه این احتمال وجود دارد که طی ماههای آینده از روزهای کاری دولت دوازدهم، دولت بایدن به برجام برگردد؟ می گوید:« اصولا سیاست خارجی را جناحی نمی‌بینم؛ یعنی سیاست خارجی باید بر قاعده فراجناحی طرح‌ریزی شود. اما متاسفانه این امر در کشور ما از سوی برخی جناح‌ها نادیده گرفته می‌شود. ما باید در پی منافع ملی باشیم؛ حال چه در دولت دوازدهم باشد چه در دولت سیزدهم. قابل توجه این است که مذاکرات ایران با آمریکا در دولت دهم با اجازه مقام رهبری آغاز شد. آقا بارها گفته اند که گفتگوها در دولت دهم با اجازه ایشان شروع شد.

"زمانی که در سازمان ملل متحد، نمایندگی ایران را برعهده داشتم در سطحی تخصصی، چندین جلسه با جو بایدن داشته‌ام"همان کسانی که در دولت یازدهم و دوازدهم مخالف مذاکره بودند، در دولت دهم هم مخالفت می‌کردند. دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در ان دوران مخالف بود و بعدا نیز مخالف بود. بر این باور هستم که حملات جناحی به عرصه سیاست خارجی، حملاتی بی‌جهت و نادرست هستند. سیاست خارجی در چارچوب کل نظام اتخاذ و اجرا می‌شود؛ لذا این‌که بخواهند از سیاست خارجی دعوایی جناحی بسازند، حتما به ضرر منافع ملی کشورمان خواهد بود. در ۷ تا ۸ سال گذشته، کسانی که راهبرد سیاست خارجی کشور را تخریب کرده‌اند، حتما کمکی به منافع ملی کشور نداشته‌اند.»

ظریف در پاسخ به این پرسش که چرا دولت آمریکا در دوران باراک اوباما نیز آن‌چنان که باید و شاید به تعهدات خوب عمل نمی‌کرد، گفت:« باید توجه داشت که دولت آمریکا یک قدرتی در جهان خارج دارد و یک توافق بین المللی، قدرت این کشور را جابجا نمی‌کند.

برای مثال، آمریکا همواره یکی از اصول اساسی حقوق بین‌الملل و منشور سازمان ملل متحد تحت عنوان «اصل عدم توسل به زور» را نقض می‌کند و به عنوان نمونه به عراق حمله می‌کند. اما یک کشوری مثل کوبا را در نظر بگیرید که در نزدیکی آمریکاست و اجماع داخلی در آمریکا علیه کوبا وجود دارد، یعنی جمهوریخواه و دموکرات با حکومتی که آقای کاسترو در کوبا بوجود آورد، مخالفند. اما امروز که کوبا نه چتر حمایتی شوروی سابق را دارد و نه روسیه چتر حمایتی برای کوبا فراهم می کند، چرا  آمریکا به این کشور حمله نمی کند؟ به خاطر اینکه توسل به زور ممنوع است و هزینه دارد. اما آیا این باعث می شود که کوبا، آمریکا بشود، و امریکا کوبا بشود؟ آمریکا کماکان قدرت دارد و کماکان می تواند به کوبا حمله کند. خب آمریکای آقای اوباما هم براساس برجام محدود شده بود.

"باید توجه داشته باشیم که در هر صورت مواضع او، نمایان‌گر رویکرد دولت آمریکا است.به طور حتم بایدن در چارچوب منافع ملی آمریکا عمل می‌کند"بعد از اینکه ترامپ از برجام بیرون رفت، شما دیدید که دولت آمریکا چه کار می تواند بکند. این کارها را آقای اوباما نکرد. این است که نشان دهنده ی موفقیت برجام است. باید توجه داشته باشیم آمریکا از گذشته تا امروز همین ماهیت را داشت؛ یعنی همین زور را داشت. اما مهم این بود که ما این زور را نمی‌پذیرفتیم.

در زمان اقای اوباما هم ما چند نامه برای خانم موگرینی نوشتیم و عدم اجرای تعهدات توسط دولت اقای اوباما را مستند کردیم. ما که ماهیت آمریکا را تغییر نداده‌ایم. اما خداوکیلی شما خودتان الان مقایسه کنید؛ آیا دوران اوباما بهتر بود یا دوران ترامپ؟ آیا در دوران اوباما قبل از برجام فشار بیشتری بر تهران وارد می‌کرد یا بعد از برجام؟ آیا اگر برجام نبود ترامپ همین مقدار و سطح از فشار را می توانست وارد کند یا بیشتر؟ این‌ها مسائلی هستند که باید مورد مقایسه قرار گیرد. نه این‌که مقایسه کنیم و بگوییم چرا آمریکا رفتاری را انجام داده که فلان کشور آفریقایی در پیش نگرفته؛ این کاملا اشتباه است؛ دلیل این امر نیز این است که آمریکا بر بازارهای مالی و پولی جهانی احاطه دارد و سیستم بانکی جهان متکی به آمریکا است. البته در این میان باید توجه داشت برای اولین بار در تاریخ، اخیرا یورو بیش از دلار، در سوئیفت مبادله شده است.

"اما مساله مهم در زمان ترامپ این بود که کاخ سفید عرصه سیاست خارجی را به اسرائیل و شخص بنیامین نتانیاهو واگذار کرده بود"این نتیجه سیاست ترامپ در استفاده افراطی از توان مالی و پولی آمریکا است. این امر موجب شده که جامعه جهانی به تدریج از آمریکا فاصله بگیرد. سرعت این فاصله گیری به شدت کند است، اما حتمی است. کماینکه باید توجه داشت که سرعت انتقال قدرت از آتلانتیک به پاسیفیک قطعی اما کند است؛ البته کرونا موجب شده که این روند سرعت بیشتری به خود بگیرد. اینها واقعیت های دنیاست.  ما نمی توانیم بر اساس معیارهای دوگانه با این واقعیت ها برخورد کنیم؛ مثلا بگوئیم چرا ناگهان امریکا کشور قانونمندی نشد؟ به خاطر اینکه کشور قانونمندی نبود، نیست و نخواهد بود.»

ظریف همچنین می گوید که مردم همه چیز هستند و در محاسبات او هم مردم همه چیز هستند.

او تشریح می کند:«... به‌طور حتم یکی از منابع مهم قدرت مشروعیت یا داشتن حمایت مردم است. لذا معتقد هستم که رعایت منافع و حقوق مردم یک الزام حقوقی، اخلاقی، دینی و انسانی بوده اما فراتر از این‌ها یک الزام امنیتی نیز است. اساسا مردم تمام داشته ما هستند و چیزی غیر از این مردم نداریم. این را بعضی وقت ها یادمان می رود و فراموش می کنیم که این مردم همه چیز ما هستند.

"در دوران ریاست جمهوری اوباما نیز روابط میان تهران و واشنگتن دوستانه نبود و سطحی از اختلاف میان طرفین وجود داشت؛ اما مقداری از تنش‌ و تشنج غیرضروری میان دو طرف کم شده بود"اینکه امام بارها تاکید کردند که مردم ولی نعمت ما هستند، بسیار دقیق است. واقعا اگر این مردم نبودند، از ما هیچ چیز باقی نمانده بود، چه در زمان جنگ چه در زمان تحریم ها و فشارهای دیگر. نیروهای مسلح ما هم ازمردم هستند و توانشان را از مردم می گیرند. هیچ وقت بین نیروهای مسلح و مردم و بقیه ارکان جامعه، هیچ تباینی قائل نیستم. این ها همگی از یک جنس هستند و به نظرم مردم باید در مرکز توجهات و محاسبات ما باشند.

برای من خیلی دردناک است و اساب شرمندگی است که مردم شرایط معیشتی بدی دارند. تلاشی که من از روز اول کردم این بوده است که وزارت خارجه کمک معیشت مردم باشد نه مخل آن. این تلاش را همه ی ما انجام دادیم، حداقل همکاران من در وزارت خارجه و دولت تمام توان شان روی این نکته بوده است. البته تاحدودی در این امر نیز موفق بوده‌ایم و نمود اصلی آن را می‌توان در رشد اقتصادی کشور در سال‌های بعد از برجام مورد ارزیابی قرار داد. مثلا تورم بعد از برجام را نگاه کنید.

"اما در دوران ریاست جمهوری ترامپ تنش‌های میان آمریکا و ایران به مرحله اوج خود در ۴۰ سال گذشته رسید"اما فردی قانون شکن مثل ترامپ آمد و از برجام خارج شد. البته برخی می گویند باید این را پیش بینی می کردید؛ بله ما پیش بینی کردیم و او نتوانست از برجام سوء استفاده کند. شما قانون می گذارید که اگر یک قلدر چاقو کش آمد، مانعش بشود. اما فرض کنید به یکباره این قلدر چاقوکش سر کوچه می آید و می ایستد و به ملت هم آسیب می زند. در نظام داخلی، بالاخره پلیس و دادگاه داریم که قلدر را به زندان می فرستد.

اما در نظام بین الملل، چنین چیزی وجود ندارد. لذا باید این واقعیت را در نظر گرفت.»

ظریف تنها راه برون رفت ایران از شرایط بد اقتصادی کنونی را تعامل با کشورهای جهان می داند و می گوید این دولت و دولت آینده ایران باید این اصل را در سرلوحه اقدامات خود قرار دهد:« ما برای پیشرفت کشور ضروری است که با جهان رابطه معقول داشته باشیم و تنش زدایی بکنیم. همزمان، ضروری است برای پیشرفت و توسعه کشور از تشنج‌آفرینی پرهیز کنیم و روابطی متعادل و فراگیر را در سراسر جهان داشته باشیم. اما نباید آینده خود را بر اساس سیاست خارجی طراحی بکنیم. بر این باور هستم که متاسفانه خیلی از جناح‌ها آینده را بر اساس سیاست خارجی تعیین می‌کنند.

"قابل توجه این است که مذاکرات ایران با آمریکا در دولت دهم با اجازه مقام رهبری آغاز شد"سیاست خارجی یک عنصر در آینده کشور است؛ سیاست خارجی، آینده کشور نیست. البته نسبت به این امر آگاه هستم که به دلیل ارجاع دادن تمامی مشکلات به جهان خارج، در میان مردم نیز این تفکر فراگیر شده که راه‌حل تمام مشکلات را باید در خارج کشور جستجو شود. اگر بخواهیم مشکلات مان را حل کنیم، سیاست خارجی تنها بخشی از راه حل مشکلات ماست. مشکلات ما نیازمند راهکارهای جامع در سیاست داخلی همراه با تمرکز بر توان ملی و تمرکز بر تشنج‌آفرینی است. برخی‌ها می‌گویند باید بر توانمندی ملی متمرکز شویم؛ اما در کنار آن تشنج آفرینی می‌کنند.

آن‌چه که کشور را پیش خواهد برد، تمرکز بر مردم، توان و اعتقاداتشان است و همینطور منابع و جغرافیای کشور. مهم‌تر از همه این مردم هستند که پشتوانه سیاست کلان کشور هستند. واقعیت امر این است که تمامی این محورها، عنصرهایی درون یک سبد هستند که به ما قدرت می‌بخشند. یک عنصر مهم در این میان نیز عدم ورود به تشنج با جامعه جهانی است که البته این امر به معنای رفاقت با همه جهان نیست و حتی در بعضی حوزه‌ها می‌تواند معنای رقابت نیز باشد. این مساله در ارتباط با همسایگان در قالب دوستی و اتحاد راهبردی قابل خوانش بوده اما با دیگران، به معنی عدم وجود تنش یا تا حد ممکن رفاقت و همکاری است؛ اما هر چه هست روابط ما با دنیا نباید تنش آلود باشد.

"همان کسانی که در دولت یازدهم و دوازدهم مخالف مذاکره بودند، در دولت دهم هم مخالفت می‌کردند"این البته قسمتی از آینده ایران است نه کل آینده.»

ظریف می گوید برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ نامزد نمی شود. او از دروغ ها و تهمت هایی که به او زدده اند دل آزرده است. او همچنین از روابط ایران و چین و روابط دوستی خود باقاسم سلیمانی فرمانده پیشین نیروی قدس سپاه پاسدران که توسط دولت دونالد ترامپ ترور شد، سخن می گوید.

 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

آبونه شوید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

منابع خبر

اخبار مرتبط