ناظران میگویند: عادی سازی روابط طالبان و هند به کجا میرسد؟
ناظران میگویند: عادی سازی روابط طالبان و هند به کجا میرسد؟
- خیرالله آزاد
- دیپلمات پیشین افغانستان در هند
منبع تصویر،
.
توضیح تصویر،
.
مجموعه «ناظران میگویند» بیانگر نظر نویسندگان آن است. بیبیسی فارسی میکوشد در این مجموعه، با انعکاس دیدگاهها و افکار طیفهای گوناگون، چشمانداز متنوع و متوازنی از موضوعات مختلف ارائه دهد. بدیهی است انتشار این آرا و نقطهنظرها، به معنای تایید آنها نیست.
منبع تصویر،
MFA
توضیح تصویر،
جی. پی سینگ، دبیر مشترک وزارت خارجه هند و امیرخان متقی، وزیر خارجه طالبان در کابل
حدود ده ماه پس از روی کار آمدن طالبان، یک هیأت دیپلماتیک هند به ریاست آقای جی پی سینگ، مدیرکل (رئیس عمومی) در وزارت امورخارجه این کشور، به کابل سفر کرد و با امیرخان متقی، سرپرست وزارت امورخارجه طالبان دیدار کرده است.
پیش از سفر این هیأت، طی دو سال اخیر، ارتباطات محدود و گفتگوهای پنهانی میان طالبان و سفارت هند در قطر وجود داشته است و یکی از دلایل گماشته شدن دیپک میتل به سفارت هند در قطر، شناخت او از افغانستان بود، او هم چند سالی در وزارت امورخارجه هند در سمتی کار کرده بود که اکنون آقای جی پی سینگ برعهده دارد.
"بیبیسی فارسی میکوشد در این مجموعه، با انعکاس دیدگاهها و افکار طیفهای گوناگون، چشمانداز متنوع و متوازنی از موضوعات مختلف ارائه دهد"
در آستانه سفر این هیأت دیپلماتیک هندی، انس حقانی و محمد یعقوب، دو مقام ارشد طالبان در گفتگو با رسانههای هندی، از دهلی خواستند تا فعالیتهای سفارت خویش را در کابل از سر بگیرد. ملا یعقوب حتی پا از آن فراتر گذاشت و گفت که طالبان علاقه دارد که با هند وارد همکاریهای نظامی و راهبردی نیز شود و برای رسیدن به این هدف، نیاز است تا ابتدا سفارت هند در کابل بازگشایی شود.
سفر این هیأت دیپلماتیک و دیدار آنها با امیرخان متقی، گزارشها و گمانهزنیهای اخیر در مورد علاقهمندی هند به بازگشایی محدود نمایندگی در کابل را افزایش داده است.
در روزهای اخیر، گزارشهایی در محافل سیاسی مطرح شده است که طالبان از دهلی خواسته است که به هشت دیپلمات طالبان جهت بدست گرفتن امور سفارت و کنسولگریهای افغانستان در شهرهای هند، اجازه سفر بدهد که تا اکنون هند با آن موافقت نکرده است.
پیشینه تمایل علنی هند برای ایجاد ارتباط با گروه طالبان
در اوایل جنوری/ژانویه ۲۰۱۹، ژنرال بپین راوت، رئیس وقت ستاد ارتش هند، در مجمع سالانه «رایزینا دیالوگ» از ضرورت گفتگو و ایجاد ارتباط هند با طالبان سخن گفت که به تیتر اول روزنامههای این کشور بدل شد.
همزمان، محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه وقت ایران نیز در یک جمع محدود دیپلماتها و کارشناسان امنیتی هند گفته بود که اگر دهلی تمایل داشته باشد، تهران میتواند زمینه ایجاد ارتباط این کشور با طالبان را فراهم کند که در روزنامههای هندی بازتاب گسترده داشت.
آن اظهارات حکایت از یک دیدگاه و تمایلی در دهلی جهت ایجاد کانال ارتباطی با طالبان میکرد. در همان زمان، یک روزنامهنگار برجسته هندی به من که کاردار سفارت افغانستان در دهلی بودم، گفت که بحث از ایجاد ارتباط فراتر رفته و هند از مدتی قبل، یک کانال ارتباطی با طالبان ایجاد شده است، و در مرحله اعتمادسازی است.
اهداف هند چیست؟
از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهیدپادکسترادیو فارسی بیبیسیپادکست چشمانداز بامدادی رادیو بیبیسی – دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱
پادکست
پایان پادکست
در بیانیه وزارت خارجه هند، دوستی و روابط عمیق تاریخی و فرهنگی میان مردم دو کشور را مبنا قرار داده است اما واقعیت این است که نگاه هند به افغانستان، همواره نگاه امنیتی بوده و هدف اصلی فعلی هند نیز از ایجاد کانال ارتباطی با طالبان، حضور در کابل جهت اشراف اطلاعاتی حداقلی بر اوضاع این کشور تحت پوشش ارتباطات محدود دیپلماتیک میباشد.
طی نیم قرن اخیر، حضور هند و پاکستان در افغانستان در حال نوسان بوده است و گاهی حضور پررنگ یکی، سبب خشم و ناراحتی دیگری شده و این امر افغانستان را به میدان جنگ نیابتی دهلی و اسلام آباد بدل ساخته است. دو دهه اخیر، یکی از دورههای طلایی برای حضور هند در افغانستان بود، به یمن حمایت جامعه جهانی، هند قویترین حضور همهجانبه در افغانستان داشت و نخستین کشوری در سطح منطقه بود که افغانستان با آن پیمان راهبردی امضا کرد.
در نگاه امنیتی هند، افغانستان را بستر خوب بازی و حتا فشار علیه پاکستان میداند و یا هم در حالت عکس آن، بخشی از عقبه راهبردی پاکستان علیه خودش تلقی میکند.
از منظر تاریخی، هدف اصلی هند به ویژه ناسیونالیسم هندی از حضور در افغانستان، فشار بر پاکستان از طریق حمایت حرکتهای جداییطلبانه پشتونها و بلوچهای پاکستانی و حمایت از داعیه پشتونستان و بلوچستانخواهی در افغانستان و داغسازی ادعای ارضی علیه پاکستان و خط مرزی دیورند نیز همیشه بیشتر از اینکه یک داعیه ملی در افغانستان بوده باشد، یک پروژه هندی و با حمایت مالی و استخباراتی آن کشور بوده است. وگرنه در حافظه تاریخی ناسیونالیزم هندی، حتا نام افغانستان و مردمان این قلمرو چندان گوشنواز نیست، چه رسد به اینکه متحد راهبردی منطقهای آن کشور محسوب شود.
"بدیهی است انتشار این آرا و نقطهنظرها، به معنای تایید آنها نیست.منبع تصویر، MFAتوضیح تصویر، جی"
در سالهای اخیر، حمایت هند از ناسیونالیسم عمدتا قومی پشتونی در افغانستان و منطقه به هدف فشار بر پاکستان، سبب دلخوری رهبران سایر اقوام در افغانستان شده بود و این امر نیز سبب شده است تا مثل دهه ۱۹۹۰، هند با جبهه مقاومت مسلحانه در شمال افغانستان علیه طالبان، تااکنون آن گونه که لازم است، گرم نگیرد.
حضور پر رنگ و همهجانبه هند طی دو دهه اخیر به ویژه تمرکز بر مناطق شرقی و جنوبی افغانستان و نوار مرزی خط دیورند، نه تنها خشم پاکستان را بر انگیخت، بلکه سبب رشک چین نیز شد و حتا در دوره دوم حکومت اشرف غنی، هند رویارویی نظامی با چین را از درههای صعب العبور لداخ، به رویارویی استخباراتی به پس کوچههای کابل کشاند که متأسفانه این امر، پکن را خشمگین کرد و در حمایت از طالبان به ویژه شبکه حقانی برای سقوط دولت متحد هند در افغانستان، بیش از پیش مصمم ساخت.
هند پس از ۱۵ اگست/اوت ۲۰۲۱ این میدان را نه تنها کاملا از دست داده، بلکه افغانستان به یک نقطه کور و تاریک از دید امنیتی برای هند بدل شده است.
مهمتر از همه، رابطه و پیوند مستحکم ایدیولوژیک میان طالبان و پیکارجویان کشمیری، به نگرانیهای جدی هند افزوده است. خاطره حضور و فعالیت پایگاههای گروههای ستیزهجوی کشمیری از جمله لشکر طیبه و حزب المجاهدین طی سالهای دوره اول تسلط طالبان بر افغانستان، ربودن هواپیمای هندی به قندهار برای رهایی مولانا اظهر مسعود از رهبران گروههای شبه نظامی پیکارجو در کشمیر را تازه نگهمیدارد.
اهداف طالبان چیست؟
سوال مهم دیگر این است که هدف طالبان که حمله خونین انتحاری به سفارت هند در کابل را انجام داد و با استمداد از گفتمان ایدیولوژیک افراط گرایانه مذهبی، نظام قبلی را به دوستی هند متهم میکرد، چیست؟
طالبان در شرایط کنونی، بیشتر از هرچیزی، به ایجاد ارتباط رسمی با کشورهای منطقه و جهان و سپس به رسمیت شناخته شدن ضرورت دارند؛ چیزی که در ۵ سال اول سلطه این گروه بر کابل تحقق نیافت. از دید طالبان، ایجاد ارتباط دیپلماتیک با دهلی و فعال شدن حتا محدود سفارت آن کشور در کابل، یک پیروزی کلان دیپلماتیک برای این گروه محسوب میشود و استدلال این گروه برای به رسمیت شناخته شدن در مجامع بین المللی را تقویت میکند و میخواهند از آن استفاده زیادی ببرند.
مانع اصلی بر سر شکل گیری رابطه معنادار دیپلماتیک میان هند و طالبان، افکار عمومی در هند است که توجیه آن برای دولت نارندرا مودی که از دید منتقدانش، سیاست خارجی موفق منطقهایی به ویژه در دور دوم نداشته است، توجیه این امر خیلی دشوار است.
مانع دوم، دستگاههای امنیتی و استخباراتی پاکستان است، زیرا با توجه به اینکه یکی از علل اختلاف و بیاعتمادی همیشگی میان کابل و اسلام آباد، چگونگی و میزان حضور هند در افغانستان بوده است، هنوز روشن نیست که ارتش پاکستان به ان چه واکنشی نشان خواهد داد.
واقعیت این است که پاکستان با حضور محدود هند که هرگونه فعالیت آن زیر نظارت غیرمرئی مأموران پاکستانی باشد، چندان مشکلی نخواهد داشت و برای خیر بزرگ توسعه روابط دیپلماتیک جهان با گروه طالبان، شر کوچک حضور محدود و زیر نظارت هند را میپذیرند. پاکستان همیشه به نحوه، میزان و حوزههای حضور هند در افغانستان اعتراض داشته است، نه روابط دیپلماتیک میان کابل و دهلی.
با توجه به حضور هزاران دانشجوی افغانستانی در هند و ابراز علاقه فراوان به تحصیل در هند و سفرهای درمانی به هند، برای دهلی خیلی دشوار خواهد بود که بتواند با بازگشایی سفارتش در کابل، فعالیت ارائه خدمات ویزا به شهروندان افغانستان را همچنان متوقف نگه دارد.
از زمانی که در سال ۲۰۱۷، هند به کمک آمریکا، عبدالرحمن لوگری را که ظاهرا برای تحصیل، اما در واقع برای طرحریزی حمله ترویستی به هند آمده بود، بازداشت کرد، نگرانیها در هند از حضور انبوه شهروندان افغانستان افزایش یافت.
"در آستانه سفر این هیأت دیپلماتیک هندی، انس حقانی و محمد یعقوب، دو مقام ارشد طالبان در گفتگو با رسانههای هندی، از دهلی خواستند تا فعالیتهای سفارت خویش را در کابل از سر بگیرد"او پس از تخلیه معلوماتی به آمریکا تحویل داده شد که تا اگست ۲۰۲۱، در بگرام زندانی بود. پس از گشوده شدن دروازه زندان، او رها شد و حمله انتحاری به دروازه فرودگاه کابل که منجر به کشته شدن حدود ۲۰۰ نفر از جمله ۱۳ نظامی آمریکایی شد.
هند به خاطر نگرانیهای امنیتی، بعد از ۱۵ اگست ۲۰۲۱، صدور ویزا برای شهروندان افغانستان را در سراسر دنیا متوقف کرده و حتا سفر با پاسپورت دیپلماتیک به هند را نیز محدود کرد. در مواردی، در روزهای نخست سقوط دولت، برخی اعضای پارلمان افغانستان را از میدان هوایی دهلی به کشور مبدأ سفر برگرداند.
براساس ضرورت دو طرف، امکان آغاز علنی رابطه محدود میان هند و گروه طالبان وجود دارد. هردو طرف تلاش میکنند تا از آن بهره لازم و مورد نظر خویش را ببرند، اما سود بردن از این رابطه برای هند دشوارتر از طالبان است، زیرا اهداف هند خیلی پیچیده و هدف طالبان سادهتر است، که بیشترین استفاده را از آن خواهد کرد.
- خیرالله آزاد
- دیپلمات پیشین افغانستان در هند
مجموعه «ناظران میگویند» بیانگر نظر نویسندگان آن است. بیبیسی فارسی میکوشد در این مجموعه، با انعکاس دیدگاهها و افکار طیفهای گوناگون، چشمانداز متنوع و متوازنی از موضوعات مختلف ارائه دهد. بدیهی است انتشار این آرا و نقطهنظرها، به معنای تایید آنها نیست.
حدود ده ماه پس از روی کار آمدن طالبان، یک هیأت دیپلماتیک هند به ریاست آقای جی پی سینگ، مدیرکل (رئیس عمومی) در وزارت امورخارجه این کشور، به کابل سفر کرد و با امیرخان متقی، سرپرست وزارت امورخارجه طالبان دیدار کرده است.
پیش از سفر این هیأت، طی دو سال اخیر، ارتباطات محدود و گفتگوهای پنهانی میان طالبان و سفارت هند در قطر وجود داشته است و یکی از دلایل گماشته شدن دیپک میتل به سفارت هند در قطر، شناخت او از افغانستان بود، او هم چند سالی در وزارت امورخارجه هند در سمتی کار کرده بود که اکنون آقای جی پی سینگ برعهده دارد.
در آستانه سفر این هیأت دیپلماتیک هندی، انس حقانی و محمد یعقوب، دو مقام ارشد طالبان در گفتگو با رسانههای هندی، از دهلی خواستند تا فعالیتهای سفارت خویش را در کابل از سر بگیرد. ملا یعقوب حتی پا از آن فراتر گذاشت و گفت که طالبان علاقه دارد که با هند وارد همکاریهای نظامی و راهبردی نیز شود و برای رسیدن به این هدف، نیاز است تا ابتدا سفارت هند در کابل بازگشایی شود.
سفر این هیأت دیپلماتیک و دیدار آنها با امیرخان متقی، گزارشها و گمانهزنیهای اخیر در مورد علاقهمندی هند به بازگشایی محدود نمایندگی در کابل را افزایش داده است.
در روزهای اخیر، گزارشهایی در محافل سیاسی مطرح شده است که طالبان از دهلی خواسته است که به هشت دیپلمات طالبان جهت بدست گرفتن امور سفارت و کنسولگریهای افغانستان در شهرهای هند، اجازه سفر بدهد که تا اکنون هند با آن موافقت نکرده است.
پیشینه تمایل علنی هند برای ایجاد ارتباط با گروه طالبان
در اوایل جنوری/ژانویه ۲۰۱۹، ژنرال بپین راوت، رئیس وقت ستاد ارتش هند، در مجمع سالانه «رایزینا دیالوگ» از ضرورت گفتگو و ایجاد ارتباط هند با طالبان سخن گفت که به تیتر اول روزنامههای این کشور بدل شد.
همزمان، محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه وقت ایران نیز در یک جمع محدود دیپلماتها و کارشناسان امنیتی هند گفته بود که اگر دهلی تمایل داشته باشد، تهران میتواند زمینه ایجاد ارتباط این کشور با طالبان را فراهم کند که در روزنامههای هندی بازتاب گسترده داشت.
آن اظهارات حکایت از یک دیدگاه و تمایلی در دهلی جهت ایجاد کانال ارتباطی با طالبان میکرد. در همان زمان، یک روزنامهنگار برجسته هندی به من که کاردار سفارت افغانستان در دهلی بودم، گفت که بحث از ایجاد ارتباط فراتر رفته و هند از مدتی قبل، یک کانال ارتباطی با طالبان ایجاد شده است، و در مرحله اعتمادسازی است.
اهداف هند چیست؟
در بیانیه وزارت خارجه هند، دوستی و روابط عمیق تاریخی و فرهنگی میان مردم دو کشور را مبنا قرار داده است اما واقعیت این است که نگاه هند به افغانستان، همواره نگاه امنیتی بوده و هدف اصلی فعلی هند نیز از ایجاد کانال ارتباطی با طالبان، حضور در کابل جهت اشراف اطلاعاتی حداقلی بر اوضاع این کشور تحت پوشش ارتباطات محدود دیپلماتیک میباشد.
طی نیم قرن اخیر، حضور هند و پاکستان در افغانستان در حال نوسان بوده است و گاهی حضور پررنگ یکی، سبب خشم و ناراحتی دیگری شده و این امر افغانستان را به میدان جنگ نیابتی دهلی و اسلام آباد بدل ساخته است. دو دهه اخیر، یکی از دورههای طلایی برای حضور هند در افغانستان بود، به یمن حمایت جامعه جهانی، هند قویترین حضور همهجانبه در افغانستان داشت و نخستین کشوری در سطح منطقه بود که افغانستان با آن پیمان راهبردی امضا کرد.
در نگاه امنیتی هند، افغانستان را بستر خوب بازی و حتا فشار علیه پاکستان میداند و یا هم در حالت عکس آن، بخشی از عقبه راهبردی پاکستان علیه خودش تلقی میکند.
از منظر تاریخی، هدف اصلی هند به ویژه ناسیونالیسم هندی از حضور در افغانستان، فشار بر پاکستان از طریق حمایت حرکتهای جداییطلبانه پشتونها و بلوچهای پاکستانی و حمایت از داعیه پشتونستان و بلوچستانخواهی در افغانستان و داغسازی ادعای ارضی علیه پاکستان و خط مرزی دیورند نیز همیشه بیشتر از اینکه یک داعیه ملی در افغانستان بوده باشد، یک پروژه هندی و با حمایت مالی و استخباراتی آن کشور بوده است. وگرنه در حافظه تاریخی ناسیونالیزم هندی، حتا نام افغانستان و مردمان این قلمرو چندان گوشنواز نیست، چه رسد به اینکه متحد راهبردی منطقهای آن کشور محسوب شود.
در سالهای اخیر، حمایت هند از ناسیونالیسم عمدتا قومی پشتونی در افغانستان و منطقه به هدف فشار بر پاکستان، سبب دلخوری رهبران سایر اقوام در افغانستان شده بود و این امر نیز سبب شده است تا مثل دهه ۱۹۹۰، هند با جبهه مقاومت مسلحانه در شمال افغانستان علیه طالبان، تااکنون آن گونه که لازم است، گرم نگیرد.
حضور پر رنگ و همهجانبه هند طی دو دهه اخیر به ویژه تمرکز بر مناطق شرقی و جنوبی افغانستان و نوار مرزی خط دیورند، نه تنها خشم پاکستان را بر انگیخت، بلکه سبب رشک چین نیز شد و حتا در دوره دوم حکومت اشرف غنی، هند رویارویی نظامی با چین را از درههای صعب العبور لداخ، به رویارویی استخباراتی به پس کوچههای کابل کشاند که متأسفانه این امر، پکن را خشمگین کرد و در حمایت از طالبان به ویژه شبکه حقانی برای سقوط دولت متحد هند در افغانستان، بیش از پیش مصمم ساخت.
هند پس از ۱۵ اگست/اوت ۲۰۲۱ این میدان را نه تنها کاملا از دست داده، بلکه افغانستان به یک نقطه کور و تاریک از دید امنیتی برای هند بدل شده است.
مهمتر از همه، رابطه و پیوند مستحکم ایدیولوژیک میان طالبان و پیکارجویان کشمیری، به نگرانیهای جدی هند افزوده است. خاطره حضور و فعالیت پایگاههای گروههای ستیزهجوی کشمیری از جمله لشکر طیبه و حزب المجاهدین طی سالهای دوره اول تسلط طالبان بر افغانستان، ربودن هواپیمای هندی به قندهار برای رهایی مولانا اظهر مسعود از رهبران گروههای شبه نظامی پیکارجو در کشمیر را تازه نگهمیدارد.
اهداف طالبان چیست؟
سوال مهم دیگر این است که هدف طالبان که حمله خونین انتحاری به سفارت هند در کابل را انجام داد و با استمداد از گفتمان ایدیولوژیک افراط گرایانه مذهبی، نظام قبلی را به دوستی هند متهم میکرد، چیست؟
طالبان در شرایط کنونی، بیشتر از هرچیزی، به ایجاد ارتباط رسمی با کشورهای منطقه و جهان و سپس به رسمیت شناخته شدن ضرورت دارند؛ چیزی که در ۵ سال اول سلطه این گروه بر کابل تحقق نیافت. از دید طالبان، ایجاد ارتباط دیپلماتیک با دهلی و فعال شدن حتا محدود سفارت آن کشور در کابل، یک پیروزی کلان دیپلماتیک برای این گروه محسوب میشود و استدلال این گروه برای به رسمیت شناخته شدن در مجامع بین المللی را تقویت میکند و میخواهند از آن استفاده زیادی ببرند.
مانع اصلی بر سر شکل گیری رابطه معنادار دیپلماتیک میان هند و طالبان، افکار عمومی در هند است که توجیه آن برای دولت نارندرا مودی که از دید منتقدانش، سیاست خارجی موفق منطقهایی به ویژه در دور دوم نداشته است، توجیه این امر خیلی دشوار است.
مانع دوم، دستگاههای امنیتی و استخباراتی پاکستان است، زیرا با توجه به اینکه یکی از علل اختلاف و بیاعتمادی همیشگی میان کابل و اسلام آباد، چگونگی و میزان حضور هند در افغانستان بوده است، هنوز روشن نیست که ارتش پاکستان به ان چه واکنشی نشان خواهد داد.
واقعیت این است که پاکستان با حضور محدود هند که هرگونه فعالیت آن زیر نظارت غیرمرئی مأموران پاکستانی باشد، چندان مشکلی نخواهد داشت و برای خیر بزرگ توسعه روابط دیپلماتیک جهان با گروه طالبان، شر کوچک حضور محدود و زیر نظارت هند را میپذیرند. پاکستان همیشه به نحوه، میزان و حوزههای حضور هند در افغانستان اعتراض داشته است، نه روابط دیپلماتیک میان کابل و دهلی.
با توجه به حضور هزاران دانشجوی افغانستانی در هند و ابراز علاقه فراوان به تحصیل در هند و سفرهای درمانی به هند، برای دهلی خیلی دشوار خواهد بود که بتواند با بازگشایی سفارتش در کابل، فعالیت ارائه خدمات ویزا به شهروندان افغانستان را همچنان متوقف نگه دارد.
از زمانی که در سال ۲۰۱۷، هند به کمک آمریکا، عبدالرحمن لوگری را که ظاهرا برای تحصیل، اما در واقع برای طرحریزی حمله ترویستی به هند آمده بود، بازداشت کرد، نگرانیها در هند از حضور انبوه شهروندان افغانستان افزایش یافت. او پس از تخلیه معلوماتی به آمریکا تحویل داده شد که تا اگست ۲۰۲۱، در بگرام زندانی بود. پس از گشوده شدن دروازه زندان، او رها شد و حمله انتحاری به دروازه فرودگاه کابل که منجر به کشته شدن حدود ۲۰۰ نفر از جمله ۱۳ نظامی آمریکایی شد.
هند به خاطر نگرانیهای امنیتی، بعد از ۱۵ اگست ۲۰۲۱، صدور ویزا برای شهروندان افغانستان را در سراسر دنیا متوقف کرده و حتا سفر با پاسپورت دیپلماتیک به هند را نیز محدود کرد. در مواردی، در روزهای نخست سقوط دولت، برخی اعضای پارلمان افغانستان را از میدان هوایی دهلی به کشور مبدأ سفر برگرداند.
براساس ضرورت دو طرف، امکان آغاز علنی رابطه محدود میان هند و گروه طالبان وجود دارد. هردو طرف تلاش میکنند تا از آن بهره لازم و مورد نظر خویش را ببرند، اما سود بردن از این رابطه برای هند دشوارتر از طالبان است، زیرا اهداف هند خیلی پیچیده و هدف طالبان سادهتر است، که بیشترین استفاده را از آن خواهد کرد.
- خیرالله آزاد
- دیپلمات پیشین افغانستان در هند
مجموعه «ناظران میگویند» بیانگر نظر نویسندگان آن است. بیبیسی فارسی میکوشد در این مجموعه، با انعکاس دیدگاهها و افکار طیفهای گوناگون، چشمانداز متنوع و متوازنی از موضوعات مختلف ارائه دهد. بدیهی است انتشار این آرا و نقطهنظرها، به معنای تایید آنها نیست.
حدود ده ماه پس از روی کار آمدن طالبان، یک هیأت دیپلماتیک هند به ریاست آقای جی پی سینگ، مدیرکل (رئیس عمومی) در وزارت امورخارجه این کشور، به کابل سفر کرد و با امیرخان متقی، سرپرست وزارت امورخارجه طالبان دیدار کرده است.
پیش از سفر این هیأت، طی دو سال اخیر، ارتباطات محدود و گفتگوهای پنهانی میان طالبان و سفارت هند در قطر وجود داشته است و یکی از دلایل گماشته شدن دیپک میتل به سفارت هند در قطر، شناخت او از افغانستان بود، او هم چند سالی در وزارت امورخارجه هند در سمتی کار کرده بود که اکنون آقای جی پی سینگ برعهده دارد.
در آستانه سفر این هیأت دیپلماتیک هندی، انس حقانی و محمد یعقوب، دو مقام ارشد طالبان در گفتگو با رسانههای هندی، از دهلی خواستند تا فعالیتهای سفارت خویش را در کابل از سر بگیرد. ملا یعقوب حتی پا از آن فراتر گذاشت و گفت که طالبان علاقه دارد که با هند وارد همکاریهای نظامی و راهبردی نیز شود و برای رسیدن به این هدف، نیاز است تا ابتدا سفارت هند در کابل بازگشایی شود.
سفر این هیأت دیپلماتیک و دیدار آنها با امیرخان متقی، گزارشها و گمانهزنیهای اخیر در مورد علاقهمندی هند به بازگشایی محدود نمایندگی در کابل را افزایش داده است.
در روزهای اخیر، گزارشهایی در محافل سیاسی مطرح شده است که طالبان از دهلی خواسته است که به هشت دیپلمات طالبان جهت بدست گرفتن امور سفارت و کنسولگریهای افغانستان در شهرهای هند، اجازه سفر بدهد که تا اکنون هند با آن موافقت نکرده است.
پیشینه تمایل علنی هند برای ایجاد ارتباط با گروه طالبان
در اوایل جنوری/ژانویه ۲۰۱۹، ژنرال بپین راوت، رئیس وقت ستاد ارتش هند، در مجمع سالانه «رایزینا دیالوگ» از ضرورت گفتگو و ایجاد ارتباط هند با طالبان سخن گفت که به تیتر اول روزنامههای این کشور بدل شد.
همزمان، محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه وقت ایران نیز در یک جمع محدود دیپلماتها و کارشناسان امنیتی هند گفته بود که اگر دهلی تمایل داشته باشد، تهران میتواند زمینه ایجاد ارتباط این کشور با طالبان را فراهم کند که در روزنامههای هندی بازتاب گسترده داشت.
آن اظهارات حکایت از یک دیدگاه و تمایلی در دهلی جهت ایجاد کانال ارتباطی با طالبان میکرد. در همان زمان، یک روزنامهنگار برجسته هندی به من که کاردار سفارت افغانستان در دهلی بودم، گفت که بحث از ایجاد ارتباط فراتر رفته و هند از مدتی قبل، یک کانال ارتباطی با طالبان ایجاد شده است، و در مرحله اعتمادسازی است.
اهداف هند چیست؟
در بیانیه وزارت خارجه هند، دوستی و روابط عمیق تاریخی و فرهنگی میان مردم دو کشور را مبنا قرار داده است اما واقعیت این است که نگاه هند به افغانستان، همواره نگاه امنیتی بوده و هدف اصلی فعلی هند نیز از ایجاد کانال ارتباطی با طالبان، حضور در کابل جهت اشراف اطلاعاتی حداقلی بر اوضاع این کشور تحت پوشش ارتباطات محدود دیپلماتیک میباشد.
طی نیم قرن اخیر، حضور هند و پاکستان در افغانستان در حال نوسان بوده است و گاهی حضور پررنگ یکی، سبب خشم و ناراحتی دیگری شده و این امر افغانستان را به میدان جنگ نیابتی دهلی و اسلام آباد بدل ساخته است. دو دهه اخیر، یکی از دورههای طلایی برای حضور هند در افغانستان بود، به یمن حمایت جامعه جهانی، هند قویترین حضور همهجانبه در افغانستان داشت و نخستین کشوری در سطح منطقه بود که افغانستان با آن پیمان راهبردی امضا کرد.
در نگاه امنیتی هند، افغانستان را بستر خوب بازی و حتا فشار علیه پاکستان میداند و یا هم در حالت عکس آن، بخشی از عقبه راهبردی پاکستان علیه خودش تلقی میکند.
از منظر تاریخی، هدف اصلی هند به ویژه ناسیونالیسم هندی از حضور در افغانستان، فشار بر پاکستان از طریق حمایت حرکتهای جداییطلبانه پشتونها و بلوچهای پاکستانی و حمایت از داعیه پشتونستان و بلوچستانخواهی در افغانستان و داغسازی ادعای ارضی علیه پاکستان و خط مرزی دیورند نیز همیشه بیشتر از اینکه یک داعیه ملی در افغانستان بوده باشد، یک پروژه هندی و با حمایت مالی و استخباراتی آن کشور بوده است. وگرنه در حافظه تاریخی ناسیونالیزم هندی، حتا نام افغانستان و مردمان این قلمرو چندان گوشنواز نیست، چه رسد به اینکه متحد راهبردی منطقهای آن کشور محسوب شود.
در سالهای اخیر، حمایت هند از ناسیونالیسم عمدتا قومی پشتونی در افغانستان و منطقه به هدف فشار بر پاکستان، سبب دلخوری رهبران سایر اقوام در افغانستان شده بود و این امر نیز سبب شده است تا مثل دهه ۱۹۹۰، هند با جبهه مقاومت مسلحانه در شمال افغانستان علیه طالبان، تااکنون آن گونه که لازم است، گرم نگیرد.
حضور پر رنگ و همهجانبه هند طی دو دهه اخیر به ویژه تمرکز بر مناطق شرقی و جنوبی افغانستان و نوار مرزی خط دیورند، نه تنها خشم پاکستان را بر انگیخت، بلکه سبب رشک چین نیز شد و حتا در دوره دوم حکومت اشرف غنی، هند رویارویی نظامی با چین را از درههای صعب العبور لداخ، به رویارویی استخباراتی به پس کوچههای کابل کشاند که متأسفانه این امر، پکن را خشمگین کرد و در حمایت از طالبان به ویژه شبکه حقانی برای سقوط دولت متحد هند در افغانستان، بیش از پیش مصمم ساخت.
هند پس از ۱۵ اگست/اوت ۲۰۲۱ این میدان را نه تنها کاملا از دست داده، بلکه افغانستان به یک نقطه کور و تاریک از دید امنیتی برای هند بدل شده است.
مهمتر از همه، رابطه و پیوند مستحکم ایدیولوژیک میان طالبان و پیکارجویان کشمیری، به نگرانیهای جدی هند افزوده است. خاطره حضور و فعالیت پایگاههای گروههای ستیزهجوی کشمیری از جمله لشکر طیبه و حزب المجاهدین طی سالهای دوره اول تسلط طالبان بر افغانستان، ربودن هواپیمای هندی به قندهار برای رهایی مولانا اظهر مسعود از رهبران گروههای شبه نظامی پیکارجو در کشمیر را تازه نگهمیدارد.
اهداف طالبان چیست؟
سوال مهم دیگر این است که هدف طالبان که حمله خونین انتحاری به سفارت هند در کابل را انجام داد و با استمداد از گفتمان ایدیولوژیک افراط گرایانه مذهبی، نظام قبلی را به دوستی هند متهم میکرد، چیست؟
طالبان در شرایط کنونی، بیشتر از هرچیزی، به ایجاد ارتباط رسمی با کشورهای منطقه و جهان و سپس به رسمیت شناخته شدن ضرورت دارند؛ چیزی که در ۵ سال اول سلطه این گروه بر کابل تحقق نیافت. از دید طالبان، ایجاد ارتباط دیپلماتیک با دهلی و فعال شدن حتا محدود سفارت آن کشور در کابل، یک پیروزی کلان دیپلماتیک برای این گروه محسوب میشود و استدلال این گروه برای به رسمیت شناخته شدن در مجامع بین المللی را تقویت میکند و میخواهند از آن استفاده زیادی ببرند.
مانع اصلی بر سر شکل گیری رابطه معنادار دیپلماتیک میان هند و طالبان، افکار عمومی در هند است که توجیه آن برای دولت نارندرا مودی که از دید منتقدانش، سیاست خارجی موفق منطقهایی به ویژه در دور دوم نداشته است، توجیه این امر خیلی دشوار است.
مانع دوم، دستگاههای امنیتی و استخباراتی پاکستان است، زیرا با توجه به اینکه یکی از علل اختلاف و بیاعتمادی همیشگی میان کابل و اسلام آباد، چگونگی و میزان حضور هند در افغانستان بوده است، هنوز روشن نیست که ارتش پاکستان به ان چه واکنشی نشان خواهد داد.
واقعیت این است که پاکستان با حضور محدود هند که هرگونه فعالیت آن زیر نظارت غیرمرئی مأموران پاکستانی باشد، چندان مشکلی نخواهد داشت و برای خیر بزرگ توسعه روابط دیپلماتیک جهان با گروه طالبان، شر کوچک حضور محدود و زیر نظارت هند را میپذیرند. پاکستان همیشه به نحوه، میزان و حوزههای حضور هند در افغانستان اعتراض داشته است، نه روابط دیپلماتیک میان کابل و دهلی.
با توجه به حضور هزاران دانشجوی افغانستانی در هند و ابراز علاقه فراوان به تحصیل در هند و سفرهای درمانی به هند، برای دهلی خیلی دشوار خواهد بود که بتواند با بازگشایی سفارتش در کابل، فعالیت ارائه خدمات ویزا به شهروندان افغانستان را همچنان متوقف نگه دارد.
از زمانی که در سال ۲۰۱۷، هند به کمک آمریکا، عبدالرحمن لوگری را که ظاهرا برای تحصیل، اما در واقع برای طرحریزی حمله ترویستی به هند آمده بود، بازداشت کرد، نگرانیها در هند از حضور انبوه شهروندان افغانستان افزایش یافت. او پس از تخلیه معلوماتی به آمریکا تحویل داده شد که تا اگست ۲۰۲۱، در بگرام زندانی بود. پس از گشوده شدن دروازه زندان، او رها شد و حمله انتحاری به دروازه فرودگاه کابل که منجر به کشته شدن حدود ۲۰۰ نفر از جمله ۱۳ نظامی آمریکایی شد.
هند به خاطر نگرانیهای امنیتی، بعد از ۱۵ اگست ۲۰۲۱، صدور ویزا برای شهروندان افغانستان را در سراسر دنیا متوقف کرده و حتا سفر با پاسپورت دیپلماتیک به هند را نیز محدود کرد. در مواردی، در روزهای نخست سقوط دولت، برخی اعضای پارلمان افغانستان را از میدان هوایی دهلی به کشور مبدأ سفر برگرداند.
براساس ضرورت دو طرف، امکان آغاز علنی رابطه محدود میان هند و گروه طالبان وجود دارد. هردو طرف تلاش میکنند تا از آن بهره لازم و مورد نظر خویش را ببرند، اما سود بردن از این رابطه برای هند دشوارتر از طالبان است، زیرا اهداف هند خیلی پیچیده و هدف طالبان سادهتر است، که بیشترین استفاده را از آن خواهد کرد.