باید همه استانها درگیر جشنواره شوند
اما به نظر میرسد این جشنواره هنوز تا رسیدن به ایدهآلهای لازم برای تبدیلشدن به یک برند ادبی در میان کشورهای جهان بهخصوص کشورهای منطقه راه زیادی در پیش دارد، توقعی که البته با توجه به موقعیت ویژه و کم مانند شعر در بین مردم ایران در طول تاریخ، توقع عجیب یا زیادی هم نیست. عبدالرحیم سعیدی راد، شاعر نامآشنا که خود از داوران امسال جشنواره است، در این گفتوگو بر لزوم آسیبشناسی دورههای پیشین و رسیدن به شیوهای برای برگزاری جشنواره در سراسر ایران تأکید میکند.
برآیند کلی حرکت جشنواره شعر فجر را بعد از برگزاری ۱۶ دوره آن چطور ارزیابی میکنید؟
برآیند این حرکت را الان رو به بالا نمیبینیم، اما منفی هم نیست. از این نظر که جشنواره در دورههای اول تا حدود دوره دهم شتابی داشت و به دنبال یک تجربه جدید بود. جشنواره در آن زمان یک اتفاق جدید بوده که در شعر کشور افتاده و این مسأله باعث شده بود شور و شوقی در شاعران سراسر کشور به وجود بیاید. این شور و شوق بهخصوص در شاعران شهرستانها مشهود بود چون در آن دوره، شاعران برای شرکت در جشنواره، شعر میفرستادند و این باعث میشد که تازهترین شعرهای شاعران به جشنواره بیاید.
"از این نظر که جشنواره در دورههای اول تا حدود دوره دهم شتابی داشت و به دنبال یک تجربه جدید بود"ضمن این که اعلام و فراخوان جشنواره هم به صورت سراسری بود و به همین دلیل شور جشنواره در آن دوره و شعرهای تازهای که میرسید، نتیجه آن اتفاق تازهای بود که با جشنواره شعر فجر افتاده بود و تا چند سال ادامه داشت. روند پرشتاب جشنواره بعدا گرفته شد و به نظر من چند سال است جشنواره به صورت ثابت و خطی دنبال میشود. البته جشنواره امسال چون هنوز خودش را نشان نداده است، نمیتوان درباره آن قضاوت کرد که ببینیم به چه صورت برگزار میشود ضمن این که من از برگزاری محافل استانی جشنواره امسال هم خیلی اطلاع ندارم ولی آن شور و شوق سابق را هم در بین شاعران نمیبینم. این اتفاق از زمانی که جشنواره به صورت بررسی کتاب برگزار میشود، افتاده است چرا که ممکن است شعرهای موجود در کتاب تازه نباشد. برای مثال امسال کتابهایی بررسی میشود که سال ۱۴۰۰ منتشر شده است و خود همین شعرها هم گزیدهای از آثار قبلی شاعر باشد.
در حال حاضر جشنواره به جایزه کتاب سال تبدیل شده است؛ ضمنا شعرهای جدید و امسال شاعران را هم در بر نمیگیرد. وقتی جشنواره به بررسی کتاب محدود میشود، چاره دیگری جز همین روش نمیماند چرا که اگر قرار بود کتابهای شعر جدید بررسی شود، باید جشنواره در بازه زمانی محدودتر مثلا شش ماهه برگزار میشد. اما همین شیوه برگزاری جشنواره، شور و شوق آن را گرفته است.
وقتی هم جشنواره به این شکل برگزار نمیشد، شاهد بودیم هرسال به شکلی برگزار میشد. مثلا یک سال بنا به تشخیص داوران به ۳۰ شاعر سکه دادند، یک سال جشنوارههای استانی برگزار شد و خلاصه گویا خود جشنواره هم تکلیفش با خودش روشن نبود.
بله، در آن زمان هم به شکلهای مختلف برگزار شد و جایزههای مختلفی هم داده میشد مثلا به ناشر برتر شعر جایزه میدادند ولی گستردگیاش در آن زمان بیشتر بود و در همه سطوح کشور شاهد تب و تاب برگزاری جشنواره بودیم چرا که جشنواره شعر فجر، جشنوارهای برای کل کشور است، نه فقط برای تهران یا چند استانی که همیشه شرکت میکنند.
"جشنواره در آن زمان یک اتفاق جدید بوده که در شعر کشور افتاده و این مسأله باعث شده بود شور و شوقی در شاعران سراسر کشور به وجود بیاید"شور و شوقی که از آن صحبت میکنیم باید در استانها به وجود بیاید. این که شیوه آن چه باشد، بحث دیگری است و مسؤولان برگزاری باید به آن برسند ولی باید به شیوهای باشد که همه استانهای کشور بتوانند به شکلی یکسان از آن بهرهمند شوند. البته چون من ارتباطی با جشنواره امسال هم دارم، متوجه شدم شاعران جوان در جشنواره بیشتر شرکت کردهاند؛ بهخصوص کتابهای شاعران خانم حضور پررنگتری در جشنوارهای که در حال برگزاری است، دارند. البته این مسأله مختص به همین جشنواره نیست و از سه چهار سال قبل در فراخوانهای جشنوارهها و کنگرههای شعری، حضور شاعران خانم خیلی پررنگتر از آقایان است. به هرحال این که جشنواره به بررسی کتابهای شعر بپردازد، برای من جا نمیافتد چرا که ما جشنوارهها و جایزههای کتاب دیگری مانند کتاب سال جمهوری اسلامی، کتاب سال دفاع مقدس، قلم زرین و چندین جایزه کتاب دیگر داریم که کتابهای شعر در آنها بررسی و داوری میشوند.
داوری کتاب به نظر من یک جا باید برگزار شود، جایزه خوب هم برایش بگذارند، خوب هم داوری شود و دیگر کسی معطل جای دیگری نباشد.
برگزارکنندگان برای این که این شور و شوق حاصل شده و جشنواره از تهران خارج شود، محافل شعر جشنواره را طراحی کردهاند اما به نظر میرسد خود این محافل با استقبال مردم و انجمنهای ادبی شهرستانها روبهرو نشده است. فقط خود شاعرانی که دعوت میشوند و قرار است شعر بخوانند، شعرهایشان را برای هم میخوانند و میروند.
این ایرادها باید آسیبشناسی شده تا مشخص شود این عدم استقبال به خود جشنواره برمیگردد یا به شرایط عمومی کشور وابسته است. معمولا این آسیبشناسیها بعد از جشنواره باید صورت بگیرد، بنشینند بگویند جشنوارهای به نام جشنواره شعر فجر برگزار شد، حالا ببینیم استقبال و برگزاری چگونه بود، با سالهای قبل مقایسه شود و از این آسیبشناسی برای سالهای بعد استفاده کنند. جشنواره که قرار نیست در هفدهمین دوره تمام شود، به هرحال باید ادامه یابد و راه ثابتی برای خودش پیدا کند. همان طور که گفتیم در دورههای مختلف هر بار جشنواره به شیوهای برگزار شده است اما باید به روشی برسیم که شور و شوق جشنواره هم حفظ شود.
"این شور و شوق بهخصوص در شاعران شهرستانها مشهود بود چون در آن دوره، شاعران برای شرکت در جشنواره، شعر میفرستادند و این باعث میشد که تازهترین شعرهای شاعران به جشنواره بیاید"همانطور که جشنوارههای سینما، تئاتر و موسیقی فجر راه خودشان را پیدا کردهاند، شعر هم باید بعد از این همه سال برگزاری، راه خودش را پیدا کند.
به نظر شما این آسیب شناسی صورت میگیرد؛ چون اگر جشنوارههای سالهای قبل را ببینید، جشنواره چهاردهم، پانزدهم و شانزدهم همگی مثل هم برگزار شده و ایراداتش برطرف نشده است.
این نکته درستی است ولی اگر آسیبشناسی نکنند، این آسیبها به شعر وارد میشود. البته درباره جشنواره امسال هنوز نمیشود نظر قطعی داد و گفت شاهد استقبال یا عدم استقبال بودهایم چون روند برگزاری آن در حال انجام است و باید منتظر آمارها و گزارش برگزاری جشنواره باشیم که در مراسم اختتامیه ارائه میشود.
منظور من از عدم استقبال، عدم استقبال از محافل جشنواره بود.
من هم این نقد را به محافل جشنواره شعر فجر دارم و معتقدم از لحظه اولی که این جشنواره جرقه برگزاریاش زده میشود، برنامهاش باید با نگاه به همه استانها باشد. البته باید دبیر جشنواره هم زودتر انتخاب شود تا دبیرعلمی و هیأت علمی جشنواره بتوانند برنامهریزی کنند برای این که جشنواره را در این گستره برگزار کنند. اگر استانها مطلع شوند که جشنواره شعر فجر در سراسر کشور در حال برگزاری است و بهترین شاعران هر استان را برای حضور در محافل دعوت کنند، استقبال خواهند کرد.
الان صرفا تعدادی از شاعران از تهران به شهرستانها برده میشوند یا افراد شناختهشدهای به این محافل دعوت میشوند که همیشه در همه برنامهها هستند، باید بگذاریم خود شهرستانها و مراکز استانها قدم بردارند و خودشان جشنوارههای استانیشان را برگزار کنند. فکر میکنم در این صورت جشنوارهها و محافل خیلی صمیمیتر و بهتر برگزار خواهد شد.
آیا به نظر شما جشنواره شعر فجر بینالمللی است؟
معنای بینالمللیبودن جشنواره این نیست که از کشوری مثل افغانستان که دیگر شاعرانش از خودمان هستند، یکی دو نفر را به جشنواره بچسبانیم و بگوییم جشنواره بینالمللی شده است. واقعا اگر از شاعران مطرح در این جشنواره شرکت کنند، خیلی خوب است و ما به این صورت میتوانیم در برابر کشورهای فارسیزبان رخنمایی کنیم و بتوانیم در کشورهای دیگر و حداقل کشورهای فارسیزبان و منطقه خودمان نفوذی داشته باشیم. اگر این اتفاق روی دهد، بودن بخش بینالملل در جشنواره بسیار خوب است. سال گذشته نشر شاعران پارسیزبان، آثار شاعران فارسیزبان هند، افغانستان، تاجیکستان، پاکستان و یکی دو کشور دیگر را در جشنواره شرکت داده و آثار آنان بررسی شده بود و این اتفاق خوبی برای این بود که بگوییم بخش بینالملل شاعران فارسیزبان در جشنواره حضور جدی و مؤثر دارد.
"روند پرشتاب جشنواره بعدا گرفته شد و به نظر من چند سال است جشنواره به صورت ثابت و خطی دنبال میشود"این بخش میتواند در جشنواره باشد اگرچه قطعا آثار شاعران در این بخش به قوت کتابهایی که در داخل کشور منتشر میشود نیست ولی همین که یک شاعر غیرایرانی، کتاب شعر فارسی منتشر کند به نظر من اقدامی بسیار ارزنده است.
فکر میکنید جشنواره شعر فجر توانسته به یک برند در بین کشورهای فارسیزبان بدل شود؟
برند نشده، چون مستمر نبوده است. اگر هرسال این بخش برگزار میشد و تبلیغات لازم برای کشورهای دیگر منطقه صورت میگرفت، تبدیلشدن به یک برند ممکن بود ولی چون این بخش بهصورت مقطعی برگزار شده چنین اتفاقی نیفتاده است. پارسال همان طور که گفتم در این زمینه حرکتی صورت گرفت ولی سالهای قبل بخش بینالملل فقط به حضور دو سه نفر شاعر غیرایرانی محدود بود. روش اجرایی جشنواره برای این بخش هم باید مورد بازنگری قرار گیرد چرا که اگر کتاب مد نظر جشنواره هست، بخش بینالملل هم باید به بررسی کتاب شاعران غیرایرانی بپردازد ولی اگر شعر مدنظر است، میتوان اشعار شاعران غیرایرانی را اخذ کرد. در این صورت دستمان برای حضور شاعران کشورهای دیگر بازتر است و در این صورت هرسال میتوانیم شاهد حضور تعداد بیشتری از شاعران فارسیزبان غیرایرانی باشیم.
شعر باید گسترش داشته باشد
بازتاب و بازخورد رسانهای و تبلیغات و اطلاعرسانی جشنواره شعر فجر امسال به نظرم ضعیف بوده است.
از دوستان خودم در شهرستانها سوال کردم و آنها هم گفتند که تبلیغات قابل توجهی برای جشنواره در استانها نبوده است. سالهای قبل مقداری بهتر بوده ولی کلا ما در این زمینهها ضعیف هستیم. شعر با سینما، تئاتر یا هنرهای دیگر متفاوت است. این هنرها تا حد زیادی در تهران متمرکز است و اگر در تهران تبلیغات برای جشنواره صورت بگیرد، برگزاری خوب جشنواره این رشتههای هنری عملی است اما شعر باید گسترش داشته باشد و همه ۳۱ استان کشور باید درگیرش باشند و در آن شرکت کنند. ما میخواهیم اتفاقی در کل کشور بیفتد و شرایط باید برای حضور همه فراهم شود.
"این اتفاق از زمانی که جشنواره به صورت بررسی کتاب برگزار میشود، افتاده است چرا که ممکن است شعرهای موجود در کتاب تازه نباشد"این اتفاق باید واقعا برای شاعران همه ایران بیفتد. اگر کسی خودش نخواست در جشنواره شرکت کند، بحث دیگری است اما عدم شرکت در جشنواره نباید به این دلیل باشد که بستری برای این مشارکت فراهم نشده است. در مجموع من فکر میکنم تبلیغات جشنواره کم بوده است.
روزنامه جام جم
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران