کابل، پایتخت بدون دولت
کابل، پایتخت بدون دولت
- نقیب آروین
- روزنامهنگار در افغانستان
مجموعه "ناظران میگویند"، بیانگر نظر نویسندگان آن است. بیبیسی میکوشد تا با انتشار مطالبی از طیفهای گوناگون، چشمانداز متنوع و متوازنی از دیدگاهها ارائه دهد.
منبع تصویر،
Reuters
با گذشت بیش از دوهفته از فرار محمد اشرف غنی رئیس جمهوری جنجالی افغانستان و سقوط تقریبا ناگهانی کشور به دست تحریک اسلامی طالبان، هنوز دولتی درکابل برسر کار نیامده است. شاید روند سریع و غیر قابل پیشبینی سقوط دولت اشرف غنی وعدم آماده گی قدرت تازه برای ایجاد دولت، از عوامل تاثیر گذار دراین تاخیر باشند. درکنار آن حضور نیروهای آمریکایی در فرودگاه کابل به منظور انجام روند انتقال آمریکاییها وهمکاران شان در بیش از یک هفته پس از سقوط کابل که در نهایت به طور رسمی پایان یافت، و اکنون "مقاومت" در پنجشیر و بنابرآنچه سخنگویان طالبان گفتهاند، رایزنی برای ایجاد "حکومت همهشمول" احتمالا برخی از زمینههای دیگر تاخیر اعلام دولت نو از سوی طالبان در افغانستان باشد.
طالبان در جریان فعالیت دفتر سیاسی شان در قطر و پسانتر با تسلط بر تقریبا کل افغانستان، همواره گفتهاند، درپی ایجاد حکومت " همه شمول" اند، موضوعی که خود یکی از چالش های اساسی ایجاد سریع دولت دراین کشور می تواند باشد. اما تعبیر این دولت همه شمول احتمالا میان طالبان، سیاسیون داخل وخارج و عام شهروندان افغانستان، ممکن است تفاوتهای بسیاری داشته باشد.
شاید مردم عادی درافغانستان پیش از آن که نگران فقدان "دولت ملی" و چشم انتظار کابینه جدید باشند، انگار به ایستگاهی برای تنفس رسیدهاند.
"کابل، پایتخت بدون دولتنقیب آروینروزنامهنگار در افغانستان۳ ساعت پیشمجموعه "ناظران میگویند"، بیانگر نظر نویسندگان آن است"این فضای نو انگار باعث شده تا از سقوط جمهوریتی که از سوی مخالفان آقای غنی در شبکههای اجتماعی به «جمهوریت سه نفره» مشهور شد، حسرتی نداشته باشند. مردم عادی دراین روزها به دلیل کاهش دستکم کنونی خشونتها و ناامنی انگار نفس راحت تری میکشند . شاهراههای افغانستان که تا دو هفته پیش به شدت نا امن بود، اکنون دستکم براساس گزارشها محل تردد مسافران بسیار داخلی است. درشهر بزرگی مانند کابل محو ناگهانی حجم وسیعی از موتر های لوکس وبادیگاردهای بسیارِ مقامهای دولت محمد اشرف غنی به سبک شدن ترافیک این شهر کمک کرده است. موانع کانکریتی (سیمانی) تامین امنیت دفاتر و خانهها ومیهمانخانههای لوکس آنها برداشته شده و دراین دو هفته تقریبا همه با هم "برابر"ند.
اگر از سویی مردم نگران حال و آیندهاند، از سویی دیگر آنها آنا از سقوط طبقهی نو به دوران رسیده، زراندوخته و مسلط بر افغانستان در چند سال اخیر، چندان ناراضی به نظر نمیرسند.
اما به هر روی افغانستان امروز، منتظر رسیدگی به توقعاتی از سوی طالبان است که با بیست و پنج سال پیش ، زمانی که آنان بار نخست درسال ۱۳۷۵ خورشیدی بر اریکه قدرت کشور تکیه زدند، تفاوتی بسیاردارد. توقعات،پرسشها و نگرانیهای جامعه اکنون کشور،قرار است با ایجاد و اعلام دولت نو از سوی طالبان پاسخ بیابد. اما آیا موضوع تنها ایجاد و اعلام دولت و یا کابینه نو است یا پرسشهای بیشتر و بنیادیتری نیز میتواند مطرح باشد؟!
تحریک اسلامی طالبان این بار پس از بیست سال، درحالی برکشور مسلط شدهاند که از بنیاد برای برانداختن بنیاد پیشین مبارزه کردهاند. جمهوریت، قانون اساسی، سایر قوانین، نام و عنوان دولت، بیرق، سرود ملی، حقوق زنان ، حقوق دیگران، همهشمول بودن، شهروند محوری... پرسشهایی است که احتمالا روی میز طالبان قرار دارد.
ماهیت و عنوان دولتی که قرار است برسر کار آید، یکی از پرسشهای بنیادین است.این دولت امارت اسلامی افغانستان با پرچم سفید ویژه گروه طالبان است، امارت اسلامی همه شمول است و یا شیوه و شمایل دیگری دارد؟
موضوع «همه شمول بودن» از مباحثی است که هم سیاسیون بیرون از طالبان وهم خود آنها بدان تاکید کرده و یا از آن سخن زدهاند.
"شاید روند سریع و غیر قابل پیشبینی سقوط دولت اشرف غنی وعدم آماده گی قدرت تازه برای ایجاد دولت، از عوامل تاثیر گذار دراین تاخیر باشند"شماری از کشورهای منطقه وقدرتهای بزرگ جهانی ذیدخل در مسایل افغانستان نیز، از کنار این مساله نگذشتهاند. همه شمول بودن وی امساله مشارکت سیاسی همه اقشار، در فرهنگ سیاسی افغانستان، به معنای ایجاد دولتی است که درآن توازن قومی واخیرا جنسیتی مد نظر باشد، موضوعی که سوای طالبان نیز پیچیدگیهای تاریخی خودرا داشته و اکنون نیز با سقوط جمهوریت و فرار رئیس جمهور سابق وسیاسیون وفعالان ورهبران سیاسی این دوره ،نوعی دیگری از پیچیدگی را به همراه دارد.
پس از پیروزی "مجاهدین" درسال ۱۳۷۰ خورشیدی دامنهای از «مسایل ملی» درافغانستان بروز کرد که «همه شمول بودن» قدرت وحکومت ،در فرهنگ سیاسی کشور به عبارتی رایج و پرکار برد تبدیل شد. در طول سی سال گذشته این چالش داخلی همواره در سیاست وقدرت افغانستان مطرح بوده است. احزاب وگروههای سیاسی بیشتر جنبه قومی، مذهبی وزبانی دارند و به همین دلیل به هنگام سقوط طالبان وایجاد دولت نو در کنفرانس بن درسال ۱۳۸۰، چینش قدرت درافغانستان برمبنای قومیت شکل یافت. با آنکه درقانون اساسی مصوب لویه جرگه ۱۳۸۲ به قومیت رئیس جمهور ومعاونان رییس جمهور اشاره نشده است، اما پس از آن در طول تقریبا دودهه اخیر، «جمهوریتها» بر مبنای تقسیم قومی قدرت رقم خورد و بحث توزیع قدرت بر این محور، یکی از چالش های سیاسی جدی دراین سالها بود، موضوعی که رفته رفته درمیان تودههای مردم دامنه و گستره یافت.
این موضوع برای طالبان که تقریبا دیدگاه مذهبی و قومی یگانهای دارند، یکی از مسایل مهم و چالشبرانگیز است.
منبع تصویر،
EPA
به علاوه در این بیست سال نسل نوی از شهروندان افغانستان به بالندگی رسیدهاند ، نسلی دانش آموخته و آشنابا تجربههای قرن بیست ویک، اکنون جزو رعایای حکومت در راهند. این طبقهء نو اجتماعی شامل زنان ومردانی است که توقعات تازهای از دولت و سرنوشت سیاسی، اجتماعی واقتصادی خود دارند. نسلی که در شبکههای اجتماعی حضوری فعال دارند و درعرصه واقعی جامعه نیز دارای رای و نظر و عمل هستند. جامعه نوی که به ویژه در فضای مجازی به طرح تیوریهای دولتسازی و بروز خواسته وبیشتر «آرزوها»ی خود برای دولت آینده میپردازند و درواقع همه چیز ویا به تعبیر میگل آنخل آستوریاس نویسنده برندهء نوبل، همه چیز ، همه چیز، همه چیز می خواهند. این درحالی است که این همه چیز...
"این فضای نو انگار باعث شده تا از سقوط جمهوریتی که از سوی مخالفان آقای غنی در شبکههای اجتماعی به «جمهوریت سه نفره» مشهور شد، حسرتی نداشته باشند"را از دولت های سابق نیز می خواستند با این تفاوت که از قدرت تازه برسر کار آمده، با توجه به سیاستهای مذهبی اعمال شده از جانب آنان ، چنین توقعاتی زیاد واقع نگرانه نیست.
با آن هم باید دیده شود که طالبان به این همه چیزها... چگونه پاسخ میدهند. به انعطافی که تا حال از جمله در موضوع عفو عمومی کارکنان دولت سابق و عدم برخورد سلیقهای با شهروندان ونظریه دولت همه شمول نشان دادهاند، استناد و اتکا میکنند و یا به روالی که منبعث از دیدگاههای سیاسی، مذهبی وقومی رادیکال است، رجوع میکنند. هرچه که هست اکنون «صفحه نوی» درکابل گشوده شده و این که این صفحه چگونه رقم خواهد خورد و با چه سرنوشتی پر خواهد شد، بستگی به روزها وهفتههای آینده دارد. اینکه طالبان به عنوان قدرت مسلط با موضوع مقاومت پنجشیر، نیازها و خواستههای اجتماعی داخلی، دیپلماسی منطقهای و جهانی و یحتمل تضاد خواستههای درونی خود به چه تفاهم و تقابلی خواهند رسید.
درعین حال هر نوع دولتی پس از فروپاشی دوباره نظام در افغانستان، به تدبیر وتامل بسیار و مشروعیت ملی وبین المللی نیرومندی نیازمند است. بهسازی ساختار دولت و انسجام دوباره این فروپاشیدگیها هزینههایی و درعین حال زمان بسیاری را نیاز دارد. هزینههایی که پیش از آنکه مردم افغانستان و حتا طالبان به اقدام «غیر مسوولانه» تیم محمد اشرف غنی و فرار غیر مترقبه شان از کشور کنند، باید زمان خود را صرف پرداخت بهای آن کنند، بهایی که با توجه بیبنیادی دولت ملی درافغانستان، بهایی سنگین و سهمگین است.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران