نظم جهانی به رهبری چین و روسیه؛ انتخاب بهتری برای جهان؟
به گزارش خبرآنلاین نشریه مدرن دیپلماسی در مقاله ای نوشت: مجامع بین المللی که زمانی برای ترویج هم کاری و گفتگو میان کشورهای جهان تاسیس شده بودند، اکنون به طور فزاینده ای به عنوان بستری برای مقابله و اتهام زنی مورد استفاده قرار می گیرند. نمونه اخیر اجلاس G20 و G7، که در آن چین و روسیه با انتقاد و انزوای کشورهای غربی بر سر منطقه هند و اقیانوس آرام و اقدامات آنها در اوکراین مواجه شدند، به علاوه اتهام هند به پاکستان به عنوان کشور حامی تروریست در نشست سازمان همکاری شانگهای، این روندها را نشان می دهد. این جلسات به جای تلاش برای یافتن راهحلی برای مشکلات فوری جهانی، به بسترهایی برای پخش نارضایتیها و اشاره به انگشتان دست تبدیل شدهاند - این تغییر در تمرکز، اثربخشی این اجلاس را در رسیدگی به مسائلی که برای حل آنها ایجاد شده اند، تضعیف کرده است.
در نشست اخیر در هیروشیما، ژاپن، رهبران گروه هفت شدیدترین محکومیت علیه روسیه و چین را صادر کردند. گروه هفت آنها را به استفاده از اجبار اقتصادی و نظامی کردن دریای چین جنوبی متهم کردند و از آنها خواستند روسیه را وادار کنند تا نیروهایش را از اوکراین خارج کند. علاوه بر این، در اجلاس سران G7، رهبران دموکراسیهای مهم متعهد شدند اقدامات بیشتری را علیه روسیه انجام دهند و با صدایی متحد در مورد نگرانی فزاینده خود در مورد چین صحبت کردند.
به همین ترتیب، در فوریه ۲۰۲۳، در اجلاس وزیر دارایی گروه ۲۰ که در بنگلور برگزار شد، روسیه و چین از امضای بیانیه مشترکی در محکومیت تهاجم روسیه به اوکراین خودداری کردند و این تنها چند نمونه است که نشان می دهد جهان غرب چگونه به اقدامات و سیاست های چین و روسیه در صحنه جهانی واکنش نشان می دهد.
>>>بیشتر بخوانید:
ایران از بریکس چه میخواهد؟
تثبیت یک بلوک سیاسی، اقتصادی و نظامی
در نتیجه، این محکومیت و سرزنش اخیر در نشست هیروشیما نشان می دهد که مجامع بین المللی دیگر نمی توانند به مسائل جدی جهانی بپردازند.
"گروه هفت آنها را به استفاده از اجبار اقتصادی و نظامی کردن دریای چین جنوبی متهم کردند و از آنها خواستند روسیه را وادار کنند تا نیروهایش را از اوکراین خارج کند"در عوض، عرصه هایی برای سرزنش و متهم کردن یکدیگر شده اند. این تغییر در ماهیت مجامع بینالمللی پیامدهای مهمی برای حکومت و همکاری جهانی دارد - این تغییر نیاز به شکست سیستم جهانی کنونی تحت سلطه بلوک غرب را برجسته میکند.
علاوه بر این، متهم کردن کشورهایی مانند چین و روسیه در مجامع بین المللی راه حلی برای مشکلات جهانی نیست. در عوض، میتواند تنشهای منطقهای را تشدید کند و ضد احساسات علیه دولتهای با نفوذ را ترویج کند. علاوه بر این، به جای ترویج همکاری و گفتگو، چنین اتهاماتی می تواند فضای بی اعتمادی و خصومت را ایجاد کند و یافتن زمینه های مشترک و تلاش برای حل مسائل جهانی را چالش برانگیزتر کند.
منظر ژئوپلیتیک معاصر با تشدید تنش بین ایالات متحده و متحدانش و چین و روسیه مشخص میشود. این را می توان به عدم وجود نظم جهانی تک قطبی شفاف و فراگیر نسبت داد که به طور مؤثر به منافع و نگرانی های همه ملت ها رسیدگی می کند.
ایالات متحده و متحدانش تمایلی به به رسمیت شناختن ظهور نظم جهانی به رهبری چین و روسیه ندارند، همانطور که در تحولات اخیر اجلاس سران گواه است. غرب مکرراً چین و روسیه را به دلیل دولتهای خودکامه، نقض حقوق بشر و جاهطلبیهای توسعهطلبانه مورد انتقاد قرار داده است. با این حال، چنین ادعاهایی مبتنی بر درک منحرف و منسوخ از سیستم جهانی است که منافع و آرمان های مشروع دو کشور را نادیده می گیرد. جهان غرب به جای طرح اتهامات، باید قدردان سیستم بینالمللی به رهبری چین و روسیه باشد که جایگزینی دموکراتیک، چند قطبی و صلحآمیزتر برای هژمونی منطقهای تحت سلطه ایالات متحده ارائه میکند.
برای شروع، نظم بینالمللی به رهبری چین و روسیه دموکراتیکتر از نظم غربی است زیرا تنوع نظامها و فرهنگهای سیاسی جهان را به رسمیت میشناسد. چین و روسیه آرمانها یا ایدئولوژیهای خود را به کشورهای دیگر تحمیل نمیکنند، بلکه آنها را تشویق میکنند تا به حاکمیت و خودمختاری خود متکی باشند.
"در عوض، میتواند تنشهای منطقهای را تشدید کند و ضد احساسات علیه دولتهای با نفوذ را ترویج کند"آنها همچنین هرگونه نفوذ یا مداخله در امور داخلی سایر کشورها به ویژه ایالات متحده و متحدانش را رد می کنند. در مقابل، جهان غرب به طور مکرر از نیروی اقتصادی و نظامی برای وادار کردن یا برکناری دولتهایی استفاده میکند که منافع یا سلیقههای آن را ندارند. عراق، لیبی، سوریه، ونزوئلا و ایران چند نمونه هستند. چنین عملیاتی قوانین بین المللی را نقض کرده و در چندین جا ناامنی و بدبختی ایجاد کرده است.
دوم، نظم بینالمللی به رهبری چین و روسیه چند قطبیتر از نظم غربی است، زیرا قدرت و نفوذ بسیاری از بازیگران جهانی را متعادل میکند. با گسترش ظرفیت های اقتصادی، نظامی و دیپلماتیک، چین و روسیه به عنوان قدرت های حیاتی در قرن بیست و یکم ظاهر شده اند.
آنها همچنین با سایر کشورهای در حال رشد از جمله هند، برزیل، آفریقای جنوبی، ترکیه و ایران ائتلاف های استراتژیک تشکیل داده اند. آن ها به نیروهایی برای مخالفت با سیستم تک قطبی به رهبری آمریکا پیوسته اند و خواستار برابری و حاکمیت جهانی فراگیرتر هستند. از سوی دیگر، جهان غرب تلاش کرده است تا سلطه و هژمونی خود را بر سایر کشورها به ویژه در مناطقی مانند اروپا، آسیا و اقیانوسیه، خاورمیانه و آفریقا حفظ کند. بسیاری از کشورهایی که به دنبال خودمختاری بیشتر هستند نسبت به چنین سیستمی ابراز نارضایتی و خصومت کرده اند.
سوم، نظم جهانی چین و روسیه صلح آمیزتر از نظم غربی است زیرا بحث و همکاری را بالاتر از رویارویی و جنگ می داند. چین و روسیه اختلافات تاریخی خود را حل کرده اند و یک اتحاد استراتژیک جامع بر اساس اعتماد و احترام متقابل تشکیل داده اند.
"این را می توان به عدم وجود نظم جهانی تک قطبی شفاف و فراگیر نسبت داد که به طور مؤثر به منافع و نگرانی های همه ملت ها رسیدگی می کند"آنها همچنین در مورد چندین نگرانی منطقه ای و جهانی، از جمله مبارزه با تروریسم، عدم اشاعه، تغییرات آب و هوایی، امنیت انرژی، و همه گیری کرونا همکاری کرده اند. آنها همچنین از نهادها و رویههای بینالمللی مانند سازمان ملل متحد، سازمان همکاری شانگهای، بریکس، اتحادیه اقتصادی اوراسیا، ابتکار کمربند و جاده حمایت کردهاند. در مقابل، جهان غرب به طور مکرر تنش ها و اختلافات را با سایر کشورها، به ویژه چین و روسیه، دامن زده یا تشدید کرده است. چند نمونه عبارتند از گسترش ناتو، استقرار سامانه های دفاع موشکی و سیستم تحریم و تجارت.
در نهایت، مجامع بین المللی این پتانسیل را دارند که همکاری و گفتگو میان ملت ها را ارتقا دهند؛ اما وقتی به بستری برای تقابل و اتهام زنی تبدیل می شوند، از اثربخشی آن ها کاسته می شود. در مقابل، نظم جهانی به رهبری چین و روسیه یک انتخاب برتر برای جهان نسبت به نظم غربی است.
دموکراتیک تر است زیرا برای تنوع ارزش قائل است، چند قطبی است زیرا قدرت را متعادل می کند و همچنین مسالمت آمیزتر است زیرا به جای انتقاد، گفتگو را ترویج می کند. جهان غرب باید از نظم بین المللی تحت رهبری چین و روسیه استقبال کند.
در نتیجه، در حالی که مجامع بین المللی پتانسیل ارتقای همکاری بین کشورها را دارند، به طور فزاینده ای از آنها برای رویارویی استفاده می شود. در این زمینه، نظم جهانی به رهبری چین و روسیه جایگزینی دموکراتیک و صلحآمیزتر برای هژمونی تحت سلطه ایالات متحده ارائه میکند و ممکن است گزینه بهتری برای ارتقای همکاریهای جهانی باشد.
*منبع: مدرن دیپلماسی / ترجمه: ابوالفضل خدائی
۳۱۱۳۱۱
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۵ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران