دولت بیرحم و فریبکار با حقوق بشر بیگانه است/رضا علیجانی
خانه > slide, سایر گروهها > دولت بیرحم و فریبکار با حقوق بشر بیگانه است/رضا علیجانی
- خبر اختصاصی
- تاریخ : ۱۴۰۰/۰۲/۲۴
- دسته : slide,سایر گروهها
- لینک کوتاه :
- کد خبر : ۰۰۰۲۲۴۸۱۰
دولت بیرحم و فریبکار با حقوق بشر بیگانه است/رضا علیجانی
ماهنامه خط صلح – عملکرد و مواضع عریان دولت روحانی به خصوص وزیر کشورش در اعتراضات خیابانی آبان ۹۸ باعث شد عملکردشان در دی ماه ۹۶ نیز برای افکار عمومی بیش از پیش آشکار شود و از پرده برون افتد.
جمله تاریخی «همهاش به سر نزدیم، به دست و پا هم زدیم» وزیر کشور دولت روحانی نمادی از بیرحمی و لودگی را به نمایش گذاشت.
به نظر میرسد کارنامه این دولت در برخورد با اعتراضات مردمی به لحاظ خبری و تشریحی آشکارتر از آن باشد که نیاز به شرح و بسط داشته باشد. شاید آنچه بیشتر مورد نیاز است کاوش و کالبدشکافی تحلیلی و عمیقتر و دقیقتر این کارنامه و عملکرد باشد.
در این باره ذکر نکاتی می تواند روشنگر باشد:
۱ – در ایران دولتها میآیند و میروند و آنچه ثابت است نهاد ولایت فقیه و بیت رهبر نظام است. دولت اصلی ولی پنهان، بیت و دربار مقام ولایت است! بنابراین هر عملکردی در عرصه داخلی و خارجی را بیش و پیش از هر جای دیگری میبایست به این عامل اصلی ارجاع داد. به همین خاطر است که در ایران «دولت پنهان» شکل گرفته و یا سپاه پاسداران به «حزب نامرئی» آقای خامنهای تبدیل شده. در همین رابطه است که اطلاعات سپاه چه در مقام تصمیمگیریهای امنیتی و چه در مقام عمل قدرت بیشتری مییابد و یا نهادهای مرتبط با دربار قدرت مثل شورای عالی امنیت ملی، قوه قضائیه و … نقش بالادستی را نسبت به قوه مجریه و دیگر نهادهای شبه انتخابی پیدا میکنند.
"شاید آنچه بیشتر مورد نیاز است کاوش و کالبدشکافی تحلیلی و عمیقتر و دقیقتر این کارنامه و عملکرد باشد"با این همه این واقعیت سهم دولتها و دیگر کارگزاران نظام را منتفی نمیکند. اما نقش و کارنامه حقوق بشری دولت روحانی درباره اعتراضات دی و آبان را در این نقشه و سیمای بزرگتر میبایست دید.
۲ – حسن روحانی خودش و بخش مهمی از همکارانش به خصوص در مواردی که به امور امنیتی و اطلاعاتی مرتبط هستند همگی سوابق و یا روابط مهم امنیتی دارند. سخنان حسن روحانی در تجمع فرمایشی علیه اعتراضات ۱۸ تیر ۱۳۷۸ یادآوری خوبی از این سوابق است.
۳ – حسن روحانی به جز ریاست دولت، ریاست شورای عالی امنیت ملی را برعهده دارد. بنابراین شخص او در هر دو سمت هم دارای نقش موثر و هم دارای مسئولیت حقوقی است.
۴ – حسن روحانی به ویژه در انتخابات مرتبط با دولت دومش که جنایتکار معروف ابراهیم رئیسی را در عرصه رقابت داشت با فریبکاری تمام مانور مهمی روی عملکرد بیرحمانه و ضدانسانی رئیسی با تصریح روی «عدهای فقط اعدام را بلدند» داشت. اما عملکرد او نشان داد که همانطور که رندی «من حقوق دانم نه نظامی»اش پایی در حقیقت نداشت، این رندی مضاعف او نیز فریبی بیش نبود.
لودگی او در مورد این که «خودش هم روز جمعه از گرانی بنزین با خبر شده» ذات بی رحم و غیرانسانی یک عنصر امنیتی در ساختار قدرت ج.ا را نشان داد. مثل دندانهای پوسیده و کریهی که در پی یک خنده چندشآور بیرون می زند.
۵ – اما چرا بیرحمی و قساوت در ج.ا و کارگزاران امنیتی و نیروهای سرکوبش از بالا تا پایین (یعنی پیاده نظام خیابانی آن) معمولا با نوعی آسوده خیالی و اعتماد به نفس همراه است که میتواند به لودگی منجر شود؟ چرا بعد از کشتار هزاران نفر میتوان همانند رهبر بنیانگذار نظام «با دلی آرام و قلبی مطمئن» مرد؟ چرا بعد از هر سری پر کردن طنابهای دار از زندنیان سیاسی در تابستان ۶۷ میتوان با شیرینی خامهای جشن گرفت؟ این آرامش در قساوت و لودگی در رفتار از کجا میآید؟
به نظر میرسد در کالبد شکافی این رفتارهای مکرر میتوان به «خود حق پنداری» عقیدتی و مذهبی ساختار قدرت برگشت. فراموش نمی کنیم که در دهه شصت محمدی گیلانی میگفت هر کس با این نظام مقدس مخالفت کند با صد و بیست و چهار هزار پیغمبر خدا مخالفت کرده است! حکومتهای دیکتاتوری مخالفان خود را خرابکار و تروریست و … می دانند، اما ج.ا مخاللفان خود را علاوه بر این ها ضد مذهب و خدا و پیامبر و مخالف حکومت حقه میداند.
همچنین به علت نگاه دشمن محور و توطئهنگر موجود در رگ و پی گفتمان حاکم بر این ساختار، مخالفان خود را علاوه بر خرابکار و تروریست، علاوه بر دشمن خدا و پیامبر، همچنین آلت دست، ستون پنجم، پیاده نظام و جاسوس «دشمن» هم میداند. ریشه قساوتها و لودگیها را باید در این عناصر جست.
۶ – «فریبکاری» و «تحریف» و «وارونه نمایی» جلوه دیگری از این عملکرد چهاردههای است. فیلم «ماجرای نیمروز» نمادی از این خصیصه است.
"در این باره ذکر نکاتی می تواند روشنگر باشد: ۱ – در ایران دولتها میآیند و میروند و آنچه ثابت است نهاد ولایت فقیه و بیت رهبر نظام است"به گردن مجاهدین و انگلیس و اهالی فتنه انداختن، قتل ندا آقا سلطان نیز نمونه متاخری است. این که علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی یعنی همان جایی که فرمان «به هر قیمت جمع شان کنید» رهبر نظام را با بیرحمی تمام و با فرمان «به قصد کشت بزنید(شلیک کنید)»عملیاتی میکند، سالوسگرانه به خانه قربانیان میرود، یا در ظاهر همزمان! هم از بیت و هم از دولت فرمان میگیرد که قربانیان را دستهبندی کند ( و او نیز چنین میکند: قربانیان سه دستهاند: رهگذران کشته شده که شهیدند! مردمان معترض کشته شده که آنها نیز شهیدند! و اغتشاش گران کشتهشده که در مورد آنها نیز باید احترام خانوادهشان را حفظ کرد!)؛ باز نماد دیگری از همین فریبکاری است.
۷ – ریشه این فریبکاری نیز به ساختار قدرت همه نظامهای عقیدتی از یک سو و به صورت تشدیدکننده به بافت روحانی و منبری روحانیون سیاسی حاکم برمیگردد. نظام حاکم بر ایران مثلث زر و زور و تزویر است. زور و تزویر حافظ یکدیگر و هر دو نگهبان صاحبان زر و باندهای مافیایی بهرهمند از این شرایط هستتد.
شمخانی و لیلا واثقی به دیدن خانواده قربانیان میروند، اما وقتی «دارها برچیده و خونها شسته» میشو،د یکی میگوید اگر باز در همان شرایط قرار بگیرم باز فرمان تیر میدهم و دیگری در پاسخ به سخن محمود صادقی که میگوید اینها مردماند. خودتان هم که میگویید ردی از ضدانقلاب در اعتراضات پیدا نکردهاید.
میگوید «میزنیم ولو بلغ ما بلغ!»(هر چه میخواهد پیش بیاید و بشود!). آنها همچون بنیانگذران مرام و مسلکشان «با دلی آرام و قلبی مطمئن» جنایت میکنند.
مطالب مرتـبط
- صد و بیستمین شماره ماهنامه خط صلح منتشر شد
- صد و نوزدهمین شماره ماهنامه خط صلح منتشر شد
- صد و هجدهمین شماره ماهنامه خط صلح منتشر شد
- صد و هفدهمین شماره ماهنامه خط صلح منتشر شد
- صد و شانزدهمین شماره ماهنامه خط صلح منتشر شد
برچسب ها: خط صلح دولت و حقوق بشر رضا علیجانی شماره 120 کارنامه حقوق بشری دولت روحان ماهنامه خط صلح
بدون نظر
نظر بگذارید
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران