واقعیت‌هایی از ایران که رسانه‌های دنیا به شما نمی‌گویند

باشگاه خبرنگاران - ۲۲ بهمن ۱۴۰۰



باشگاه خبرنگاران جوان - مهم‌ترین سوالاتی که پس از گذشت مدتی از هر انقلاب در ذهن مردم ایجاد می‌شود، این است که انقلاب چه دستاوردی برای مردم داشته است؟ آیا آن دستاورد‌ها براساس آرمان انقلاب بوده است؟ آرمان‌ها تا چه میزان به واقعیت بدل شده‌اند؟ انقلاب اسلامی ایران نیز از این سوالات مستثنی نیست، بلکه طبیعی ا‌ست مردم از دستاورد‌های انقلاب خود سوال کنند. پیش از انقلاب اسلامی، ساختن جمهوری اسلامی تنها یک آرمان بود؛ آرمان هم زمانی معنا پیدا می‌کند که فاصله آن با واقعیت به کمترین حد ممکن برسد.

بر همین مبنا واقعیت زمانی محقق می‌شود که عملکرد ارکان مختلف حکومتی در خدمت به مردم در مسیر پیشرفت قرار داشته باشد. هرچند ممکن است سرعت پیشرفت کم و زیاد شود، اما آنچه اهمیت دارد، پیشرفت است ولو با سرعت بالا یا سرعت پایین. از اینجاست که تبیین دستاورد‌های انقلاب، اهمیت و ضرورت پیدا می‌کند؛ زیرا درصورت تبیین نکردن صحیح و دقیق دستاورد‌های انقلاب، رسانه‌های بین‌المللی در جنگ روانی علیه انقلاب اسلامی ایران، با فضاسازی تصویر غلطی از پیشرفت‌ها و دستاورد‌های انقلاب ارائه می‌دهند.

به همین جهت برای تطبیق آرمان‌های انقلاب اسلامی با واقعیت و بررسی کارنامه ۴۳ ساله انقلاب اسلامی به سراغ منابع آماری پذیرفته‌شده در جامعه بین‌الملل رفته‌ایم تا نادرستی تصویری که رسانه‌های بین‌المللی در جنگ روانی علیه انقلاب اسلامی ایران ساخته‌اند، مشخص شود. آمار‌های موردبررسی در این گزارش برگرفته از کتاب «صعود چهل‌ساله» است.

"هرچند ممکن است سرعت پیشرفت کم و زیاد شود، اما آنچه اهمیت دارد، پیشرفت است ولو با سرعت بالا یا سرعت پایین"این کتاب اقدامات انجام‌گرفته در انقلاب اسلامی را با اقدامات قبل از انقلاب مقایسه می‌کند. در ادامه این گزارش ابعاد مختلف و دستاورد‌های انقلاب اسلامی را می‌خوانید.

کاهش وابستگی اقتصاد به نفت

پهلوی در دوره ۵۷ ساله حکومت خود، مخارج کشور و پول‌پاشی‌های خود را از راه فروش نفت خام تامین می‌کرد. وابستگی اقتصاد ایران به نفت تا جایی پیش رفت که تا پایان سال ۱۳۵۵ حدود ۹۳ درصد از صادرات ایران، سهم نفت خام بوده است. اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی توانست روزبه‌روز وابستگی اقتصاد به نفت را کاهش دهد؛ به‌نحوی که در طول دوره جمهوری اسلامی وابستگی صادرات و اقتصاد ایران به نفت ۶۳ درصد کاهش یافته است. البته در این بین پهلوی در میان کشور‌های عضو اوپک، بیشترین درصد صادرات نفت را داشته است.

با این حال طبق آخرین آمار مرکز تحقیقات و آمار استاتیستا کشور ایران بعد از انقلاب اسلامی، پایین‌ترین میزان وابستگی به نفت را بین کشور‌های عضو اوپک داراست.

بین آمار‌های داده شده، این نیز قابل‌توجه است که به هر میزان کشوری نفت خود را به قیمت پایین‌تری برحسب دلار بفروشد، اقتصاد آن کشور میزان وابستگی کمتری به نفت دارد. بر همین اساس آمار‌های همین مرکز نشان می‌دهد کشور عربستان سعودی -که به‌عنوان یکی از بالاترین صادرکنندگان نفت در کشور‌های عضو اوپک است- برای اینکه کسری بودجه نداشته باشد، باید نفت خود را بـه قیمت ۸۳.۸ دلار بفروشد، درحالی که کشور ایران به‌عنوان پایین‌ترین صادرکننده نفت، هر بشکه نفت خود را به قیمت ۵۱.۳ دلار صادر می‌کند؛ این درحالی اسـت که هر بشکه نفت اوپک، ۵۲.۷ دلار قیمت داشته و این نشان‌دهنده این است که ایران پس از انقلاب اسلامی دارای افزایش ذخیره ارزی شده است و بقیه کشور‌های عضو اوپک به میزان بسیار زیادی به کسری بودجه دچار شـده‌اند.

افزایش عدالت اجتماعی

برای تشخیص میزان کاهش نابرابری در توزیع درآمد و توزیع مناسب ثروت در یک جامعه، از شاخص ضریب‌جینی استفاده می‌شود؛ اگر ضریب‌جینی برابر صفر باشد، یعنی درآمد کشور بین همه افراد جامعه به‌صورت یکسان تقسیم می‌شود. اگر ضریب‌جینی برابر صد باشد، یعنی درآمد کشور فقط بـه یک نفر رسیده؛ بنابراین اگر ضریب‌جینی کشوری در طول بازه زمانی مشخصی کاهش پیدا کند، نشان‌دهنده افزایش عدالت اجتماعی و کاهش فاصله طبقاتی در آن کشور خواهد بود. در همین راستا بنابر مقاله‌ای از بانک جهانی، در طول دوران حکومت رژیم پهلوی، تغییرات ضریب‌جینی روندی افزایشی و شیبی تند داشته است.

این مقاله چهار نمودار را بررسی کرده است؛ عدالت اجتماعی در روستاها، عدالت اجتماعی در شهرها، میزان خانوار‌های شهری و میزان خانوار‌های روستایی. طبق هر چهار نمودار، توزیع ثروت و درآمد در زمان رژیم پهلوی در مقایسه با جمهوری اسلامی تفاوت چشمگیری دارد.

به‌عبارتی ضریب‌جینی بالا در رژیم پهلوی حاکی از توزیع ناعادلانه ثروت و درآمد در میان مردم بوده است.

"این کتاب اقدامات انجام‌گرفته در انقلاب اسلامی را با اقدامات قبل از انقلاب مقایسه می‌کند"همچنین طبق آخرین گزارشی که دفتر برنامه توسعه سازمان ملل متحد با موضوع افزایش نابرابری در دنیا منتشر کرده است؛ از سال ۱۳۰۰ که تقریبا شروع رژیم پهلوی بوده است، ضریب جینی در اکثر کشور‌ها سیر صعودی داشته است که نشانگر افزایش فاصله طبقاتی و دورشدن از عدالت اجتماعی است؛ اما درمقابل، آمار‌های بانک جهانی از سال‌های بعد از انقلاب اسلامی، نشان‌دهنده این است که جمهوری اسلامی توانسته ضریب‌جینی را به میزان قابل‌توجهی کاهش دهد؛ به‌گونه‌ای‌که تغییرات نرخ ضریب جینی در ایران از سال ۱۳۶۵ تـا ۱۳۹۳، به میزان ۸.۶ درصد کاهش یافته است و این کاهش در ضریب‌جینی همان‌طور که اشاره شد، بیانگر افزایش عدالت اجتماعی و کاهش فاصله طبقاتی در ایران است.

کاهش چشمگیر جمعیت فقیر

براساس مستندات بانک جهانی، حدود ۶۰ درصد روستاییان و ۳۰ درصد شهرنشینان ایران و با توجه به نسبت بالای جمعیت روستانشین، تقریبا ۴۶ درصد از کل جمعیت ایران در سال ۱۹۷۷ زیر خط‌فقر قرار داشته‌اند. بانک جهانی همچنین به بررسی روند تغییر درصد افراد زیر خط‌فقر در ایران، در سال ۱۹۸۶ تا ۲۰۱۴ پرداخته است. بانک جهانی برای بررسی این روند نموداری ارائه کرده است که طبق این نمودار درصد تغییرات منفی نشان‌دهنده فقر شدید در آن برهه زمانی است. به‌طوری که هرچه این درصد تغییرات عددی مثبت شود، نشانگر کاهش فقر در آن برهه زمانی است.

بر همین اساس روند تغییرات فقر در سال ۱۹۹۰ (۱.۸۱- درصد، در سال ۱۹۹۴ (۱۲.۴۴- درصد)، در سال ۱۹۹۸ (۱۱.۸۴- درصد)، در سال ۲۰۰۵ (۵۹.۴۰- درصد)، در سال ۲۰۰۶ (۷.۳۵ درصد)، در سال ۲۰۱۴ (۲۹.۶۳ درصد) بوده است. همان‌طور که از درصد‌ها مشخص است، تفاوت چشمگیر خط فقر قبل از انقلاب اسلامی و پس از انقلاب اسلامی به وضوح قابل‌مشاهده است.

به‌طوری‌که جمعیت فقیر ایران در دوره پس از انقلاب اسلامی به‌طور چشمگیری کاهش یافته است.

کاهش شاخص جهانی گرسنگی در ایران

براساس آخرین گزارش شاخص جهانی گرسنگی، ایران در زمره پایین‌ترین کشور‌های دارای شاخص جهانی گرسنگی است. به این معنی که از انقلاب اسلامی تا امروز شاخص جهانی گرسنگی در ایران روندی کاهشی داشته و مقدار آن نسبت به اکثر کشور‌های منطقه و جهان پایین‌تر است.

طبق همین گزارش در سال ۲۰۰۰ شاخص گرسنگی عددی بین ۱۰ تا ۲۰، در سال ۲۰۰۵ شاخص گرسنگی عددی بین ۹ تا ۱۰، در سال ۲۰۱۰ شاخص گرسنگی عددی بین هشت تا ۹، در سال ۲۰۱۸ شاخص گرسنگی عددی بین هفت تا هشت بوده است. همان‌طور که از این ارقام پیداست، شاخص گرسنگی با شیب تندی رو به کاهش بوده که این نشانگر کاهش شاخص جهانی گرسنگی در ایران پس از انقلاب اسلامی است. درحالی‌که این شاخص در دوره رژیم پهلوی بالای ۲۰ بوده و روندی افزایشی و صعودی داشته است و این نشانگر گرسنگی مفرط بین مردم بوده است.

کاهش مرگ‌ومیر بر اثر سوء‌تغذیه

موسسه جهانی آمار و ارزیابی سلامت با نموداری روند مرگ‌ومیر را در سال‌های قبل و بعد انقلاب بررسی کرده است. این نمودار مرگ‌ومیر را براساس سوءتغذیه ناشی از فقر پروتئین بررسی کرده است.

"وابستگی اقتصاد ایران به نفت تا جایی پیش رفت که تا پایان سال ۱۳۵۵ حدود ۹۳ درصد از صادرات ایران، سهم نفت خام بوده است"مشخصا در این نمودار هرچه عدد سرعت مرگ‌ومیر بیشتر باشد، مرگ‌ومیر نیز بالاتر است. این عدد معمولا بین صفر تا هشت است. سرعت مرگ‌ومیر قبل از انقلاب اسلامی به‌طور میانگین عددی بین سه تا چهار داشته است –که این عدد در شاخص مرگ‌ومیر عددی نسبتا بالاست- درحالی که در سال‌های ۱۹۹۰ تا امروز این عدد تا نزدیکی صفر رسیده است. البته ناگفته نماند این عدد همچنان برای کشور‌های توسعه‌یافته و اکثر کشور‌های جهانی، بالای چهار است. با این حال شاخص مرگ‌ومیر براساس سوء‌تغذیه در ایران همچنان رو به کاهش است.

افزایش شاخص توسعه انسانی

شاخص توسعه انسانی به‌طور متوسط دستیابی یک کشور به توسعه انسانی را با سه محور اندازه‌گیری می‌کند.

این سه محور شامل زندگی طولانی همراه با سلامتی، دانش و استاندارد زندگی است. به همین جهت می‌توان با ارائه تصویری از این شاخص، توسعه چهل ساله نظام را به‌طور کلی مشاهده کرد. طبق آمار‌هایی که «دفتر برنامه توسعه سازمان ملل متحد» ثبت کرده، در چهل سال اخیر، ایران ۶۰ پله ارتقای شاخص توسعه انسانی داشته است. همچنین بخش دیگری از این آمار‌ها نشان‌دهنده رتبه اول ایران در میان کشور‌هایی با توسعه انسانی بالاست. در این رتبه‌بندی توسعه انسانی در سال ۲۰۱۸ بین کشور‌های ایران، ترکیه، برزیل، کره، چین، فرانسه، ایتالیا، قطر و کویت بررسی شده که به ترتیب نوشته‌شده، ایران دارای اولین رتبه در رشد شاخص توسعه انسانی، ترکیه دارای رتبه دوم، برزیل دارای رتبه سوم و...

"بین آمار‌های داده شده، این نیز قابل‌توجه است که به هر میزان کشوری نفت خود را به قیمت پایین‌تری برحسب دلار بفروشد، اقتصاد آن کشور میزان وابستگی کمتری به نفت دارد"است.

افزایش شاخص امید به زندگی

یکی از مهم‌ترین شاخص‌هایی که با آن می‌توان عملکرد مسئولان یک کشور را بررسی کرد، شاخص امید به زندگی ا‌ست. امید به زندگی، شاخصی آماری است که متوسط طول‌عمر در یک جامعه را پیش‌بینی می‌کند یا به‌عبارت دیگر هر عضوی از آن جامعه چند سال می‌تواند توقع حیات داشته باشد. هرچه شاخص‌های بهداشتی و درمانی پیشرفت کند، امید به زندگی افزایش خواهد یافت. برهمین اساس بانک جهانی میزان امید به زندگی را با میزان مرگ‌ومیر کودکان، نرخ خودکشی، نرخ مرگ‌ومیر براثر سکته مغزی، کیفیت دسترسی به بهداشت و درمان و تعداد پزشکان بررسی کرده است.

نمودار مرتبط با میزان مرگ‌ومیر کودکان زیر پنج سال در ایران در جامعه آماری ۱۰۰۰ نفری، از سال ۱۳۴۹ تا سال ۲۰۱۷ نشان‌می‌دهد مرگ‌ومیر کودکان از ۱۲۰ فوت به ۱۵ فوت در هر هزار نفر کاهش یافته است. نمودار نرخ خودکشی و مرگ‌ومیر بر اثر سکته مغزی نیز به همین صورت نشان می‌دهد که خودکشی و مرگ‌ومیر براثر سکته مغزی در سال‌های ذکرشده کاهش یافته است.

در نمودار شاخص کیفیت دسترسی به بهداشت و درمان نیز نشان داده شده که این شاخص در دهه ۵۰ هجری شمسی ۴۹.۳ درصد و در دهه ۹۰ هجری شمسی ۷۱.۸ درصد است.

به‌عبارتی در چهل سال اخیر ۲۲.۵ درصد افزایش کیفیت بهداشت و درمان داشته‌ایم. همچنین در آخرین نموداری که بانک جهانی آن را بررسی کرده، تعداد پزشکان از دهه ۵۰ تا دهه ۹۰، ۶ برابر افزایش یافته است. برهمین مبنا بانک جهانی با در نظر گرفتن همه نمودار‌های نام‌برده گزارش داده است که در سال ۱۳۳۸، که رژیم پهلوی بر ایران حکومت می‌کرد، شاخص امید به زندگی ۵۰ سال بوده و این شاخص در سال‌های پس از ۱۳۵۷، به ۷۵ سال افزایش یافته است. به‌عبارتی در سال‌های پس از انقلاب اسلامی، ۲۵ سال افزایش شاخص امید به زندگی داشته‌ایم.

رتبه نخست جهانی در رشد علمی

براساس نتایجی که پایگاه استنادی اسکوپوس (Scopus) منتشر کرده است، تعداد مدارک علمی ثبت‌شده از جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۹۹۶ برابر با ۸۴۲ مورد بوده و در سال ۲۰۱۷، تعداد مدارک و مستندات علمی کشور به رقم ۵۴۳۸۸ مورد افزایش یافته و نسبت به سال ۱۹۹۶، رشد ۶۴.۵۹ برابری را نشان می‌دهد به‌طوری که در این سال، جایگاه ایران در دنیا به رتبه ۱۶ ارتقا یافته است. همچنین به گزارش دو پایگاه معتبر علمی نیو ساینس و متریکس ساینس (New Scientist و Metrix Science)، جمهوری اسلامی ایران با نرخ رشد ۱۱ برابر متوسط جهانی، رتبه نخست رشد علمی را بین سال‌های ۲۰۰۹-۱۹۸۰ دارا بوده است.

"بانک جهانی همچنین به بررسی روند تغییر درصد افراد زیر خط‌فقر در ایران، در سال ۱۹۸۶ تا ۲۰۱۴ پرداخته است"همه این موارد درحالی است که پیش از سال ۵۷، علم‌آموزی به صورت محدود فقط مختص خاندان پهلوی و درباریان بوده است، بر همین اساس آمار‌ها نشان می‌دهد ایران در دوره پهلوی، جایگاه علمی‌ای در جهان نداشته است.

درحالی که پس از انقلاب اسلامی علم‌آموزی و رشد علمی ۳۶ پله رشد داشته است. در همین راستا ازجمله علومی که می‌توان به ارتقای و پیشرفت آن‌ها در جهان اشاره کرد؛ علوم نانو ارتقا از رتبه ۵۸ به رتبه ۱۶، علوم بیوشیمی و زیست‌مولکولی ارتقا از رتبه ۵۲ به رتبه ۱۷، علوم هوافضا ارتقا از رتبه ۴۵ به رتبه ۱۱، علوم فیزیک ارتقا از رتبه ۵۶ به رتبه ۱۳، علوم ریاضی ارتقا از رتبه ۴۷ به رتبه ۱۳، علوم ژنتیک و سلول‌های بنیادی ارتقا به جایگاه دوم در دنیا، علوم داروسازی ارتقا از رتبه ۴۹ به رتبه ۱۱ رشد علمی تنها شامل این موارد نمی‌شود و ایران پس از انقلاب اسلامی، در زمینه اختراعات هم رشد قابل‌توجهی داشته است. بانک جهانی با نموداری وضعیت اختراعات در ایران را از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۹۴ مورد بررسی قرار داده است.

در این نمودار تا سال ۱۳۵۷ شیب نمودار به‌طور تقریبی صفر بوده که این به معنی رکود اختراعات در ایران در دوره پهلوی و قبل‌تر از آن است. از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۷۸، اختراعات در ایران رشدی با سرعت پایین داشته، اما بعد از سال ۷۸ تا به الان رشد خیره‌کننده‌ای در زمینه اختراعات داشته ایم؛ به‌طوری‌که شیب نمودار اختراعات از سال ۷۸ به بعد، به‌طور تقریبی نزدیک به بی‌نهایت است. بانک جهانی در نمودار دیگری رتبه ایران در ثبت اختراع در جهان را نشان داده است؛ در این نمودار تعداد ثبت اختراعات ایران از رتبه ۳۸ به رتبه ۷ در دنیا ارتقا یافته است.

رشد آموزش

یکی از اصلی‌ترین شاخصه‌های اصلی عدالت در هر کشوری، عدالت در آموزش است.

بر همین مبنا میزان رشد یک کشور در توزیع مناسب آموزش نیز سنجه مناسبی برای اندازه‌گیری میزان پیشرفت آن کشور در تحقق عدالت است. برای بررسی وضعیت توزیع آموزش در چهل سال اخیر، بانک جهانی سه مقطع اصلی آموزشی - آموزش ابتدایی، آموزش متوسطه، آموزش دانشگاهی- را برای گزارش‌ها و آمار‌های خود در نظر گرفته است.

آمار‌های آموزش ابتدایی نشانگر نرخ ۹۹.۲ درصدی تحصیلات ابتدایی در ایران است؛ به‌عبارت دیگر نرخ تحصیلات ابتدایی در ایران در این سال‌ها ۱.۵ برابر رشد داشته است. طبق همین آمار‌ها نرخ رشد بیشتری برای آموزش متوسطه دیده می‌شود. به‌طوری‌که نرخ ۸۸.۴ درصدی تحصیلات متوسطه در ایران نشان‌دهنده همین رشد دوبرابری آموزش متوسطه است. بانک جهانی در پایان گزارش خود، توزیع آموزش دانشگاهی را با تعداد فارغ‌التحصیلان سنجیده و بر همین اساس نرخ فارغ‌التحصیلان دانشگاهی ایران در مقایسه با بسیاری از کشور‌های دنیا نشانگر رشد ۱۰ برابری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی ایران است.

گسترش برخورداری‌های عمومی

«بانک جهانی» و «سازمان جهانی غذا و کشاورزی» برای بررسی برخورداری‌های عمومی از سال ۱۹۶۰ تا ۲۰۱۶ هشت شاخص اصلی را در نظر گرفته‌اند؛ تولید موادغذایی، تولید محصولات زراعی، تولید دام، تولید گوشت، سرانه عرضه روزانه پروتئین، سرانه عرضه روزانه کالری، سرانه تامین گوشت و سرانه مصرف غذا‌های دریایی.

"بانک جهانی برای بررسی این روند نموداری ارائه کرده است که طبق این نمودار درصد تغییرات منفی نشان‌دهنده فقر شدید در آن برهه زمانی است"در گزارش‌های بانک جهانی شیب نمودار ارائه‌شده برای شاخص اول، تولید موادغذایی از سال ۱۳۶۷ تا به الان همواره صعودی است. بانک جهانی براساس همین نمودار رشد چهار برابری شاخص تولید موادغذایی را گزارش داده است.

در شاخص دوم، تولید محصولات زراعی نیز مشابه نمودار اول، شیب رشد تولید همواره مثبت و صعودی ا‌ست و برهمین مبنا نیز بانک جهانی، رشد بیش از چهار برابری شاخص تولید محصولات زراعی را اعلام کرده است. شاخص سوم، تولید دام با کشاورزی و توسعه روستایی بررسی شده است. این شاخص نیز همانند دو شاخص قبلی، رشد قابل‌توجهی را داشته است، به‌طوری‌که آمار‌ها رشد بیش از سه‌برابری شاخص تولید دام را نشان می‌دهد.

در همین راستا شاخص چهارم، تولید گوشت مرغ نیز رشدی ۱۰ برابری داشته است. طبق آمار‌های سازمان جهانی غذاوکشاورزی سرانه عرضه پروتئین روزانه طی چهل سال اخیر همواره افزایش یافته، در سال‌های ۶۸ و ۲۰۱۳ به بعد این افزایش به اوج خود می‌رسد، به‌طوری‌که می‌توان گفت سرانه عرضه پروتئین در بالاترین سطح نمودار قرار دارد.

سرانه عرضه روزانه کالری در ایران، شاخص ششم نیز روندی همچون شاخص قبلی داشته و افزایش قابل‌توجهی داشته است. نرخ شاخص هفتم نشانگر میزان تامین گوشت برای هر فرد در ایران است، طبق آمار‌ها این شاخص رشدی ۱.۵ برابری در مقایسه با سال‌های قبل از انقلاب داشته است. سرانه مصرف غذا‌های دریایی نیز همچون دیگر شاخص‌ها افزایش چشمگیری داشته؛ به‌گونه‌ای که سازمان جهانی غذاوکشاورزی رشد پنج‌برابری این شاخص را گزارش کرده است.

آزادی مطبوعات

یکی‌دیگر از شاخص‌هایی که می‌توان با آن یک حکومت را مورد بررسی قرار داد، آزادی‌بیان است. آزادی‌بیان نیز بیشتر با وضعیت مطبوعات و نشر کتاب بررسی می‌شود. در دوران پهلوی تعداد نشریات کاهش شدیدی داشت؛ به‌طوری‌که ۵۴۰ نشریه در اواخر سلطنت احمدشاه وجود داشت، اما در پایان رژیم پهلوی به ۸۶ نشریه کاهش یافت.

"همان‌طور که از درصد‌ها مشخص است، تفاوت چشمگیر خط فقر قبل از انقلاب اسلامی و پس از انقلاب اسلامی به وضوح قابل‌مشاهده است"در دوران پهلوی به‌طور متوسط دوهزار عنوان کتاب در سال چاپ می‌شد که بیشتر آن‌ها از محتوای مناسبی برخوردار نبود.

رضاخان که بعد از کودتا همه مطبوعات را تعطیل کرده بود، ۱۷ اسـفند ۱۳۰۰ در اعلامیه‌ای اعلام کرد: «قلم مخالفین را می‌شکنم و زبان می‌برم.» همچنین ساواک طی دستوری در چهارم بهمن ۱۳۵۵ خطاب به مطبوعات نوشت: «هیچ‌گونه شکوائیه، انتقاد، گلایه، چه صراحتا و چه تلویحا، در هیچ زمینه‌ای نباید در مطبوعات چاپ شود.» روزنامه اطلاعات در ۲۰ شهریور ۱۳۲۰ به‌دنبال اشغال ایران توسط متفقین، در سرمقاله خود نوشت: «انتظار مردم ایران از دولتین شوروی و انگلیس در عالم همسایگی و دوستی، بیش از این‌ها بود!» دولت انگلیس به این نوشته اعتراض کرد و فروغی در مقام نخست‌وزیر، دستور توقیف روزنامه را صادر کرد. کار سانسور کلمات به آنجا کشیده شد که وقتی یکی از ماموران سانسور در عصر رضاشاه در یکی از روزنامه‌ها، ایـن مصرع معروف حافظ را می‌بیند که گفته است: «رضا به داده بده، وز جبین گره بگشا!» فورا به مدیر روزنامه تعرض کرده، روی کلمه «رضا» فورا خط می‌کشد تا نکند منظور رضاشاه و توهین به او باشد و بالای آن می‌نویسد: «حسن»! همه این‌ها درحالی است که پس از انقلاب اسلامی، آزادی بیان در مطبوعات وضعیت مطلوب‌تری را در آمار‌های جهانی به خود اختصاص داده است.

منبع: روزنامه فرهیختگان

انتهای پیام/

منابع خبر

اخبار مرتبط