گلچین دوبیتی ویژه اربعین حسینی

جام جم - ۱۷ مهر ۱۳۹۹

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از دلگرم ، اشعار دو بیتی و کوتاه به مناسبت اربعین برای استوری و پست در شبکه های اجتماعی را جمع آوری کرده ایم :

بنازم آنکه دایم گفتگوی کربلا دارد

دلی چون جابر اندر جستجوی کربلا دارد

دلش چون کربلا کوی حسین است و نمی داند

که همچون دوردستان آروزی کربلا دارد

*****

مرگ هرگز به حریم حرمت راه نیافت

هر کجا دید نشانی ز تو چالاک گذشت

حرّ آزاده شد از چشمه مهرت سیراب

که به میدان عطش پاک شد و پاک گذشت

*****

اربعین آمد و اشگم ز بصر می آید

گوییا زینب محزون ز سفر می آید

باز در کرب و بلا شیون و شینی برپاست

کز اسیران ره شام خبر می آید

*****

به عالم صبر را آموخت زینب

به پای دوست عمری سوخت زینب

میان دشمنان با صوت حیدر

دهان دشمنان را دوخت زینب

*****

در حیرتم که بی تو چرا زنده ام

عهدی که با تو بستم از اول، چنین نبود

ده روزه فراق تو عمری به ما گذشت

یک عمر بود هجر تو، یک اربعین نبود

*****

بسوز ای دل که امروز اربعین است

عزای پور ختم المرسلین است

قیام کربلایش تا قیامت

سراسر درسْ بهر مسلمین است

*****

 

دلا کوی حسین عرش زمین است

مطاف و کعبه دل ها همین است

اگر خیل شهیدان حلقه باشند

حسین بن علی، آن را نگین است

*****

بلبل اینجا ناله ها سر می کند

لاله اینجا چشم هاتر می کند

اربعین غصه های گل کجاست

اربعین ناله بلبل کجاست

*****

باز دلم خون شد و چشمم گریست

آنکه درین روز چون من نیست کیست؟

باز دگر باره رسید اربعین

جوش زند خون حسین از زمین

*****

غرق تلاطم شده بحر محیط

یک سره درد است بساط بَسیط

شد چهلم روز عزای حسین

جان جهان باد فدای حسین

*****

کسی که درد ندیده ز درد راوی نیست

به چشم آنچه که دیدم روایت آوردم

مرور تلخ ترین خاطرات من وقتی است

که آستین به سر بچه هایت آوردم

*****

برای آنکه به نام تو لطمه ای نرسد

هماره اسم تو را با درایت آوردم

به گریه های غریبم اگر چه خندیدند

بهار گریه سوی کربلایت آوردم

*****

هر لحظه دعا بهر فرج دارم من

این لطف ز ثامن الحجج دارم من

با پای پیاده میروم کرببلا

در هر قدمی ثواب حج دارم من

*****

از خستگی و درد لبالب باشم

حاشا به شکوه در بر رب باشم

خورشید بسوزان تن من را شاید

یک لحظه شبیه عمه زینب باشم

*****

ای شوق پابرهنه که نامت مسافر است

این تاول است در کف پا یا جواهر است

راهی شدی به سمت رسیدن به اصل خویش

دور از نگاه شهر که فکر ظواهر است

*****

اگرچه شعر برایت به سینه ام دارم

برای تا تورسیدن چقدر کم دارم

تو از وجود پُری… بی نهایتی… محضی

منی که آمده ام رنگی از عدم دارم

*****

دو دسته اشک گرفته است هیاتی در من

میان شور غزلخوانی ام دو دم دارم

امیر قافله عشق گفته است که من

درون سینه عشاق هم حرم دارم

*****

گر به شأنت واژه ها دارد روایت میشود

فیضِ شعر از جانب لطفت عنایت میشود

یک زمان از گریه آسایش ندارد چشم من

تا شنیدم اشک های من دوایت میشود

*****

با نگاه لطف آقا نوکر درمانده اش

بعد از اینها صاحب صدها کرامت میشود

کار او دنیا نمی ماند زمین از لطف دوست

در قیامت همْ به حبّ او شفاعت میشود

*****

گو به هرکس اربعین میل زیارت کرده است

با توسّل بر رقیه او ضمانت میشود

هرکسی را کربلا مهمان خوانت میکنی

او به دستان اباالفضلت سقایت میشود

*****

کربلای عمر هرکس بی گمان خواهد رسید

روز عاشورای ما هم یک زمان خواهد رسید

عاقبت باید حسینی رفت از دارِ جهان

ورنه در بستر بِسَر عمرِ گران خواهد رسید

*****

دست و پنجه نرم کردن با شهادت ساده نیست

هرکسی کرب و بلایی شد ، به آن خواهد رسید

نوکرِ ارباب پیوسته دلش باشد جوان

پیر هم گردد به آقایش جوان خواهد رسید

*****

همگی ز مال دنیا تا ابد دل سیریم

به خدا به عشق ارباب همه می میریم

ای دلم غصه نخور خدا بزرگ است بلی

عاقبت هردو برات کربلا می گیریم

*****

ای به قربان صفایت حسین

چشم من مانده به راهت حسین

به خدا ز هجر تو جان دادم

قسمتم کن حرم کرب و بلایت حسین

*****

نه که هفت دور ، دوصد بار طوافت می کنم

با زبان قاصرم ارباب صدایت می کنم

در میان خلوت دل در دعای روز وشب

آرزوی دیدن کرب و بلایت می کنم

*****

خوشا آن روز بر صحنش بشینیم

ضریح و گنبد زردش ببینیم

خوشآ آن روز با یک ” یا حسین جان

میان کربلا آرام بمیریم

*****

همه میگن که یه دست صدا نداره

کی میگه هرکی بده خدا نداره

تو نگو غریبه ای که رات نمیدن

کربلا غریبو آشنا نداره

 

منابع خبر

اخبار مرتبط