قسمت صد و پنجاه صداقت سیز
سریال صداقت سیز قسمت صد و پنجاه 150Sedaghatsiz Serial Part ۱۵۰
آمبولانس میآید و ولکان را سریع به بیمارستان منتقل میکنند. آسیه به بیمارستان میرود و با دریا با نگرانی پشت در اتاق عمل هستند. درین در کلانتریست. وکیل پیش او میرود و میگوید درین باید بگوید که به عمد این کار را نکرده و یک حادثه بوده. درین میگوید او قصد داشت آسیه را بکشد و ولکان خودش را مقابل آسیه انداخت.
" سریال صداقت سیز قسمت صد و پنجاه 150Sedaghatsiz Serial Part ۱۵۰ آمبولانس میآید و ولکان را سریع به بیمارستان منتقل میکنند"وکیل سعی دارد درین را قانع کند که چنین چیزی نگوید اما درین مدام حرف خودش را تکرار میکند.
در بیمارستان دریا یاد حرف آسیه میافتد که گفته بود شاید درین را به زندان بفرستد. او با تردید و دلخوری از آسیه سؤال میکند که این هم قسمتی از نقشهاش بوده. آسیه ناراحت و عصبی میشود و میگوید او حتی درین را چندین بار از مرگ نجات داده و دلیلی ندارد که با پدر پسرش چنین کاری بکند.
در کلانتری وکیل به سالن پیش گونول میرود و میگوید درین با او همکاری نمیکند و بهتر است یک وکیل جنایی خوب پیدا کنند.
گونول با نجمی تماس میگیرد و از او میخواهد که یک وکیل پیدا کند. علی به بیمارستان میرود و به شدت نگران است. دکتر از اتاق عمل بیرون میآید و میگوید ولکان را نجات دادهاند اما هنوز خطر مرگ وجود دارد.
نجمی به کلانتری میرود. او اونور را که پسر دوستش است به عنوان وکیل جنایی همراه خودش به کلانتری میبرد و داستان را برایش تعریف میکند.
"وکیل پیش او میرود و میگوید درین باید بگوید که به عمد این کار را نکرده و یک حادثه بوده"اونور با دیدن گونول متوجه میشود شخص موردنظر درین است و تعجب میکند. اونور به اتاق پیش درین میرود و میگوید میخواهد وکیل او شود. درین خوشحال میشود و برگۀ وکالت را امضاء میکند و سپس اصرار دارد که پیش ولکان برود. اونور میگوید نمیتواند به آنجا برود. سپس درین را آرام میکند و میگوید حال ولکان خوب است.
اونور از درین میخواهد که همهچیز را برایش تعریف کند.
در بیمارستان آسیه به اتاق ولکان میرود. ولکان بیهوش است و آسیه با او صحبت میکند. او به ولکان میگوید باید به خاطر علی هم که شده بههوش بیاید، چون اگر با این شرایط بمیرد برای همیشه در ذهن علی یک پدر باقی میماند که به زنش خیانت کرده و باید برای او جبران کند.
در کلانتری اونور پیش گونول و سرجون میرود و میگوید همهچیز به اظهارات آسیه بستگی دارد.
"وکیل سعی دارد درین را قانع کند که چنین چیزی نگوید اما درین مدام حرف خودش را تکرار میکند"او میگوید گزارش اخیر ولکان مبنی بر احتمال آسیب زدن درین به آسیه هم به ضرر درین است. در بیمارستان ولکان به هوش میآید. آسیه خوشحال میشود. ولکان به آسیه میگوید آن ضربه را درین نه، بلکه آسیه با کاری که آن شب کرد به قلبش زده. آسیه جامیخورد و بیرون میرود.
او با علی تماس میگیرد و خبر میدهد که ولکان به هوش آمده. علی خوشحال میشود. نیل هم خبر به هوش آمدن ولکان را به سرجون میدهد. سرجون و گونول به سمت بیمارستان میروند.
در بیمارستان علی و نیل از راه میرسند و علی با خوشحالی به اتاق پیش پدرش میرود.
"آسیه ناراحت و عصبی میشود و میگوید او حتی درین را چندین بار از مرگ نجات داده و دلیلی ندارد که با پدر پسرش چنین کاری بکند"گونول آسیه را در سالن میبیند و با تهدید میگوید حق ندارد چیزی به پلیس بگوید و باید بگوید این یک اتفاق بوده است. آسیه از اینکه گونول در این شرایط هم او را تهدید میکند عصبانی میشود و با او جروبحث میکند. سرجون از گونول طرفداری میکند. نیل سرجون را کنار میکشد و از او میخواهد که دخالت نکند.
گونول به اتاق پیش ولکان میرود.
او با طعنه میگوید میداند همۀ حرفهای آن شب آسیه درست بوده و ولکان قصد داشته از درین طلاق بگیرد. بعد از او میخواهد که به پلیس بگوید این یک اتفاق غیرعمدی بوده و بعد هم خودش و هم آسیه برای همیشه از دخترش فاصله بگیرند.
نیل حالت تهوع میگیرد و سریع به دستشویی میرود. جیران او را میبیند و به نیل میگوید شاید باردار باشد. نیل جامیخورد.
"در کلانتری وکیل به سالن پیش گونول میرود و میگوید درین با او همکاری نمیکند و بهتر است یک وکیل جنایی خوب پیدا کنند"او بیرون میآید و پیش دریا میرود و میگوید میخواهد تست بدهد.
ممنون از اینکه با من همراه بودید، خدانگهدار.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران