سناریوی شاهچراغ ۲؛ شکنجه و اعترافات اجباری از ورزشکاران شیرازی

سناریوی شاهچراغ ۲؛ شکنجه و اعترافات اجباری از ورزشکاران شیرازی
رادیو فردا
رادیو فردا - ۲۴ آذر ۱۴۰۱

جبهه‌گیری دستگاه اطلاعاتی استان فارس مقابل ورزشکاران شیرازی طی چهار سال اخیر، از مناقشه‌انگیزترین پروژه‌های سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در داخل کشور بوده.

پرونده‌سازی‌هایی که برخلاف پیش‌فرض، محاسبات و برنامه‌ریزی سپاه، برای این نهاد پیامدی جز ناکامی و افزایش انزجار مردمی در پی نداشته است.

نوید افکاری شهرت جهانی پیدا کرد و شرح شکنجه‌ها، دادگاه غیرقانونی و اعدامش، با اعتراض چهره‌های برجسته در جهان ورزش مواجه شد. او اینک برای معترضان ایرانی که برای سرنگونی جمهوری اسلامی مبارزه می‌کنند، از قهرمانان ملی به‌شمار می‌رود.

امین بذرگر، فرنگی‌کار ملی‌پوش و هم‌باشگاهی نوید، دیگر شکار اطلاعات شیراز بود. او را به اتهام دیوارنویسی برای برادران افکاری به مقر خود، موسوم به پلاک ۱۰۰ شیراز احضار کردند.

طبق گفته سعید افکاری، امین دیگر از آن دخمه بیرون نیامد. بعداً همین سازمان از کشف استخوان‌های بذرگر در کوه دراک شیراز خبر داد.

اطلاعات سپاه استان فارس اینک سناریوی دیگری را در راستای «جنایتکارسازی» از قهرمانان ورزشی استان فارس به اجرا گذاشته.

آنها با دستگیری گسترده ورزشکاران شیرازی، وانمود می‌کنند با رهگیری اطلاعاتی موفق شده‌اند «عملیات بمب‌گذاری» را در شب حادثه شاهچراغ، خنثی کنند.

اما دهم آذر، خبرگزاری فارس نوشت اطلاعات سپاه استان فارس، عوامل بمب‌گذاری ناموفق و خنثی‌شده در شب حادثه شاهچراغ را شناسایی، تعقیب و دستگیر کرده است.

این گزارش تأکید می‌کند که با گزارش مردمی مبنی بر «رؤیت بسته‌ای مشکوک» در یکی از معابر اصلی شیراز، «تیم چک و خنثی» در سریع‌ترین زمان نسبت به «خنثی سازی» اقدام کرده‌اند.

اسماعیل محبی‌پور، معاون سیاسی امنیتی استانداری فارس هم در شبکه استانی گفت: «گشت بسیج، شب حادثه شاهچراغ، شخصی را دستگیر می‌کند که مایعات قابل اشتعال حمل می‌کرده و مشکوک است که می‌خواستند در جایی به عنوان عامل حریق یا انفجار محدود استفاده کنند. اما مواد مرتبط با بمب‌گذاری نداشتیم».

دنا شیبانی، مربی اسنوبرد و گرافیست

به‌رغم این اطلاع‌رسانی رسمی، پیشبرد سناریو چنان شتابزده و آشفته است که طراحان نمایش، جزئیات خبرهای قبلی‌شان را فراموش کرده یا نادیده گرفته‌اند.

در اعترافات اجباری از ورزشکاران بازداشت شده، تأکید بر این است که یکی از متهمان پیش از جاسازی بمب، بازداشت شده.

دنا شیبانی و امیرارسلان مهدوی (مربیان اسنوبرد)، حسام موسوی (مربی سنگ‌نوردی)، اشراق نجف‌آبادی (ملی‌پوش اسبق دوچرخه‌سواری) و محمد خیوه (کوهنورد) در فیلم اعترافات، با چشم‌بند و در حالیکه آثار آزار و شکنجه در صداها و تصاویرشان پیداست، صحبت می‌کنند.

از آنها که همگی شیفتگان طبیعت هستند، با عنوان «گروه» یاد می‌شود اما در تاریخ‌های گوناگون، و اغلب در شهرهای متفاوت بازداشت شده‌اند.

اعترافات اجباری چنان سرسری ضبط شده که در آغاز فیلم، دنا شیبانی با عنوان نامفهوم مسئول تبلیغات و تست عملیات معرفی می‌شود.

"او اینک برای معترضان ایرانی که برای سرنگونی جمهوری اسلامی مبارزه می‌کنند، از قهرمانان ملی به‌شمار می‌رود.امین بذرگر، فرنگی‌کار ملی‌پوش و هم‌باشگاهی نوید، دیگر شکار اطلاعات شیراز بود"اما در ادامه، فرد دیگری از جمع بازداشت‌شدگان، چگونگی تست بمب مربوطه را شرح می‌دهد. همان بمبی که معاونت امنیتی فارس تأکید کرده بود اصلاً وجود ندارد!

خانم شیبانی با رتبه اول گرافیک کنکور فنی‌حرفه‌ای، در تاریخ ادعایی اطلاعات سپاه، حتی در شیراز حضور نداشته. او ۱۹ آبان در سفر قشم، در حالی که همراه خانواده‌اش بوده، با ردیابی از طریق اسنپ دستگیر و به پلاک ۱۰۰ شیراز منتقل شد.

این ساختمان مخوف و همیشه دربسته، به تازگی با تضرع مادر نوید افکاری در پی بازداشت دخترش الهام، در سراسر ایران شناخته شده است.

در فیلم خبرگزاری تسنیم، محمد خیوه مسئول ساخت کیت بمب، مهدوی بمب‌گذار، موسوی هم از طراحان عملیات معرفی می‌شوند.

نجف‌آبادی که عنوان سرتیم عملیات را به او نسبت داده‌اند، مهندس عمران است. او ۱۸ آبان در شیراز و پس از حضور در دندانپزشکی دستگیر شده.

این قهرمان دوچرخه‌سواری کوهستان، در اعترافات اجباری از تلفیق اکلیل و سرنج صحبت می‌کند. کاری که بیش از سه دهه است که بسیاری از دانش‌آموزان برای تهیه ترقه‌های دست‌ساز، با خریداری از رنگ‌فروشی‌ها، در روزهای منتهی به چهارشنبه‌سوری انجام می‌دهند.

از این ترقه‌ها تا پیش از اعلامیه سازمان اطلاعات سپاه، هیچگاه به عنوان «بمب» یاد نشده؛ زیرا قدرت تخریب ندارند؛ صرفاً دودزا هستند و صدای مهیبی ایجاد می‌کنند.

در صورتی که میزان زیادی از آن را ترکیب کنند، در نقطه اصابت می‌تواند منجر به شکستن یا ترک برداشتن شیشه‌ها در پنجره‌های مجاور شود.

چگونه سپاه دلیل بازداشت این قهرمانان را بمب‌گذاری در شب حادثه شاهچراغ می‌داند، در حالی که طبق تأکید حکومت و مصاحبه مکرر مقامات نظامی در صداوسیما، داعش مسئولیت حادثه شاهچراغ را پذیرفته. حتی فیلمی از «تیرانداز داعشی» منتشر کردند، مشخص نیست.

قصه‌ای که برای داعش و شاهچراغ طراحی کردند، باورپذیری جامعه را در پی نداشت و حتی تردیدهایی از برخی حامیان حکومت مطرح شد.

پوسترهای حکومتی برای پروپاگاندای ماجرا نیز پیش از وقوع حادثه، طراحی شده بود.

محمد خیوه، مربی کوهنوردی و طبیعت‌گرد

بعداً با هک فارس نیور و لو رفتن متن بولتن‌های سری که برای سردار سلامی، فرمانده سپاه پاسداران تنظیم می‌شده، مشخص شد سپاه از این‌که حادثه‌ای در پیش است، مطلع بوده.

آیا هدف سپاه از ایجاد این همزمانی در پرونده ورزشکاران شیرازی با سناریوی داعش و شاهچراغ، ترمیم اعتماد از دست رفته و جبران ناکامی در ایجاد همدلی با افکار عمومی است؟

علاوه بر این، چه بسا قصد سپاه، ایجاد وحشت و ارسال هشدار به جامعه ورزش باشد که چنانچه از همدلی و همراهی با اعتراضات سراسری خودداری نکنید، در سناریوهای مشابهی بازداشت، شکنجه و ناگزیر به اعترافات اجباری خواهید شد. حتی اگر هیچ‌کس این پرونده‌های سست و بی‌مایه را باور نکند.

مثلاً آقای خیوه، دانشجوی ادبیات انگلیسی که دهم آبان در یاسوج بازداشت شده، در اعترافات اجباری می‌گوید کار رباتیک انجام داده و برای همین ساخت ریموت به او محول شده. دوستانش در شبکه‌های اجتماعی نوشته‌اند او حتی ذره‌ای از رباتیک سررشته ندارد.

ویدیوهای منتشرشده از حسام موسوی، ورزیدگی و هنرنمایی او را در طبیعت و ارتفاعات نشان می‌دهد. مهارتی فوق حرفه‌ای از یک ورزشکار متخصص.

"او را به اتهام دیوارنویسی برای برادران افکاری به مقر خود، موسوم به پلاک ۱۰۰ شیراز احضار کردند.طبق گفته سعید افکاری، امین دیگر از آن دخمه بیرون نیامد"حسام که فرزند «شهید عباس موسوی» از قربانیان جنگ هشت ساله است، نهم آذر در اصفهان دستگیر شده.

اغلب بازداشت‌ها تصویربرداری شده و فرایند دستگیری‌ها را به نحوی تدارک دیده‌اند که گویی در حال انجام «عملیات ضربتی، جسورانه و پرریسک» هستند.

در حالیکه ورزشکاران نام‌برده، نه در اختفا بوده‌اند و نه در حال فرار. آنها مشغول امور عادی روزمره بوده‌اند. جز گوشی‌ها و لوازم شخصی، چیزی همراهشان نبوده.

امیرارسلان مهدوی را چهارم آبان در معالی‌آباد شیراز بازداشت کرده‌اند. دوستان او نیز همصدا با دوستان و شاگردان سایر دستگیرشدگان، الصاق این اتهامات به آنها را مضحک و ابلهانه می‌پندارند.

در سناریوی سست تسنیم، مشخص نیست «احسان» کیست. به نظر می‌رسد شتاب‌زدگی باعث شده سناریست این نمایش، بین اسم حسام و میدان احسان دچار خطا شود.

در گزارش، قید شده: «احسان از طراحان عملیات دربارهٔ علت انتخاب میدان احسان برای بمب‌گذاری گفت: چون این میدان بیشترین دوربین را دارد، روبروی استانداری است و اخبارش بیشتر منتشر می‌شد».

این در حالی است که استانداری جنب میدان امام حسین واقع شده نه میدان احسان! تنها ارگان دولتی واقع در میدان احسان، اداره تأمین اجتماعی است.

با توجه به بازداشت حامل «بمب» در شب حادثه شاهچراغ، چرا دستگیری افراد منتسب به گروه که هیچ‌کدام فرار نکرده و مخفی نشده بودند، تا هفته‌های آتی به تأخیر افتاده؟
این پرسش دربارهٔ تهیه و پخش فیلم اعترافات هم مطرح است که افزون بر شش هفته طول کشیده.

یکی از دلایلش می‌تواند حضور چند ورزشکار زن و مرد شیرازی دیگر باشد که همزمان با نام‌بردگان بازداشت شده‌اند.

اما تاکنون حاضر به اعتراف تلویزیونی نشده‌اند. اصرار بیهوده بر ادامه دادن انتشار سناریوهای بی چفت و بستی که تاکنون جز رسوایی بیشتر برای پرونده‌سازان، دستاوردی برای سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نداشته است.

آنچه تاکنون آشکار شده این است که قصه‌پردازی برای شاهچراغ ۲، از سناریوی شاهچراغ ۱ هم بی چفت و بست‌تر می‌نماید.

منابع خبر

اخبار مرتبط

خبرگزاری دانشجو - ۷ آبان ۱۴۰۱