آمحسن! اگر تو فرهنگ مون «ناز و نیاز» داریم، توو همون فرهنگ «قیصر» هم داریم!؛ ف. م. سخن - Gooya News
آمحسن نامجو، در گفتار ادیبانه شون فرموده اند، در فرهنگ غرب، ما چیزی به اسم ناز و نیاز نداریم! اگر دختر خارجی بگه نه، یعنی نه! ولی در فرهنگ کشور مون ناز و نیاز داریم و نه گفتن دختر ایرونی، نه تنها نه نیست، بلکه آره است اونم چجور!
خواستم به آمحسن بگم، دایی!
شانس آوُردی توو دوره ی فرهنگ ناز و نیاز نیستی و توو قرن بیست و یکم اونم توو کشوری متمدن داری زندگی می کنی! اگه دوره ی «ناز و نیاز» بود، الان سر ت، با اون موهای افشون پریشون، احتمالا به جای گردن، روی سینه ات قرار داشت، چرا که در دوره ی ناز و نیاز، ما یک فرهنگ داشتیم به اسم فرهنگ «قیصری» که بد چیزی بود و با آدمایی مثل تو بد جور تا می کرد!
من خودم متاسفانه مال دوره ی اون فرهنگ هستم و توو جوونی هام، گاهی امور تادیبی رو به دست خودم انجام می دادم.
زمان جنگ بود. روزی از جبهه به مرخصی اومده بودم و یکی از بستگان مون توو همون روزها درگذشته بود، و خانواده ی ما سیاه پوش بود.
یه روز دیدم خواهر بزرگ ام با چهره ای ناراحت از بیرون اومد خونه. گفتم چی شده؟ گفت هیچی.
هر چی سوال کردم جواب نداد.
"روزی از جبهه به مرخصی اومده بودم و یکی از بستگان مون توو همون روزها درگذشته بود، و خانواده ی ما سیاه پوش بود"چون می دونست ممکنه داد و قال راه بندازم، سعی می کرد چیزی نگه ولی من بالاخره به حرف اش کشیدم و بعد از کلی قسم دادن به مردگان و زندگان و پیامبران و امامان که نَرَم بساط درست کنم، گفت که رفته بودم مرغ فروشی، توو صف مرغ کوپنی وایستاده بودم، که مرغ فروشه اومد گفت خیلی ناراحتید شما! من فکر کردم می خواد مثلا دلداریم بده، گفتم بله. یکی از اقوام مون فوت کرده واسه اون ناراحت ام. مرغ فروشه که با همه ی محل جنگ و دعوا داشت، برگشته بود به خواهر من گفته بود: شما ناراحتی ات رو ببر خونه ات واسه خودت نگه دار. اینجا ما به اندازه ی کافی خودمون ناراحت هستیم و خواهر من هم از صف بیرون اومده بود و برگشته بود منزل.
بله. فقط همین.
نه تجاوزی نه آزار جنسی یی نه حتی متلکی! فقط اذیت کردن یک خانم سالخورده.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران