کودتاگران و ارتباط فکری آنان با حزب توده ایران؛ چهل و پنجمین سالگرد کودتای هفت ثور
کودتاگران و ارتباط فکری آنان با حزب توده ایران؛ چهل و پنجمین سالگرد کودتای هفت ثور
- احمد شفایی
- بیبیسی
منبع تصویر،
Tudeh
توضیح تصویر،
آثار حزب توده در میان نیروهای چپ افغانستان طرفداران زیادی داشت
در پیروزی کودتای هفت ثور بیشتر اقدامهای نظامیاش به چشم میخورد. نظامیانی که شماری در روسیه آموزش دیده و با تجهیزات شوروی سابق به میدان کودتا آمدند.
زاویه دیگر ارتباط آنان با حزب توده ایران بود. رابطهای که زیاد به دید نیامد، ولی به گفته کودتاگران شالوده فکری شمار زیادی از آنها را آثار تودهایها تشکیل داد. البته تاثیر پذیری رهبران چپ از حزب توده توسط آنان رد شده است.
داشتن آثار نورالدین کیانوری، دبیر اول حزب توده ایران، امیر نیک آیین، احسان طبری و بخصوص "کاپیتال" مارکس با ترجمه ایرج اسکندری از افتخارات نیروهای چپ افغانستان بود. آثار تولید شده توسط حزب توده همیشه در نهادهای سازمانی نیروهای چپ دست به دست میشد.
"نظامیانی که شماری در روسیه آموزش دیده و با تجهیزات شوروی سابق به میدان کودتا آمدند.زاویه دیگر ارتباط آنان با حزب توده ایران بود"نوشته و مجلات حزب توده سالها بود که به خلوت جریانهای چپ افغانستان راه یافته بود.
افکار حزب توده چطور وارد افغانستان شد؟
اینکه حزب توده ایران راهش را به سمت جریان چپ افغانستان باز کرد و یا چپ گرایان افغانستان به سراغ حزب توده رفته بودند، هنوز روشن نیست.
سابقه فعالیت طولانی حزب توده که از مهرماه ۱۳۲۰ آغاز شده بود و نوپا بودن جریان چپ افغانستان شکی در این باقی نمیگذارد که حزب توده به دنبال ترویج و گسترش افکار کمونسیتی در افغانستان بوده است.
مطالب پیشنهادی
- کارنامه جنبش چپ در افغانستان؛ چهل و پنجمین سالگرد کودتای ثور
- «چپها زیر یک سقف»؛ همایش حمایت از «منشور مطالبات حداقلی» نهادهای داخلی ایران
- ناصر پاکدامن؛ روشنفکر مبارزی که معتقد بود «آینده از آن ماست»
- کارنامه جنبش چپ در افغانستان؛ چهل و پنجمین سالگرد کودتای ثور
End of مطالب پیشنهادی
شواهدی وجود دارد که افرادی از حزب توده ایران در میان تحصیل کردگان سربازگیری کردهاند. ژنرال عبدالقادر از ارتباط رهبران کودتای هفتم ثور، در کتاب خاطرات سیاسیاش، داستان ارتباط خود با حزب توده ایران را چنین روایت میکند: "من در صنف (کلاس) نهم بودم که کسی از حزب توده ایران، نمیدانم چطور، مرا پیدا کرد. به ما چیزهایی برای خواندن میداد."
توضیح تصویر،
احسان طبری عضو کمیته مرکزی حزب توده ایران
آثار حزب توده منبعی برای آموزش
برنامهای که در آن مهمانان برنامه به پرسشهای چالشی مربوط به جامعه امروز پاسخ میدهند
پادکست
پایان پادکست
همزبانی ایران و افغانستان، علاوه بر آن ترجمه آثار کمونیستی توسط حزب توده ایران به زبان فارسی باعث شده که شمار زیادی در جریان چپ افغانستان با نام حزب توده ایران آشنا باشند. شماری از آنان اعتراف میکنند که آثار و نشریات حزب توده ایران باعث کنارهم آمدن شماری از نیروهای چپ شده بود.
عباس خروشان، معاون سازمان جوانان شاخه "خلق" حزب دموکراتیک خلق افغانستان میگوید که آثار حزب توده ایران منبع اصلی برای آموزش سازمانی آنان بوده است.
قبل از کودتای ۱۳۵۷و بعد از آن نوشتههای تودهایهای ایران در افغانستان وافر بود. این روند به گفته عبدالقادر در نیروهای ارتش بیشتر بود و خود را در ساختار" سازمان جوانان انقلابی اردو (ارتش)" تبارز داده بود.
کتابهای همانند بنیاد آموزش انقلابی، احسان طبری از اعضای ارشد کمیته مرکزی حزب توده ایران، اقتصاد سیاسی، فرجالله میزانی (جوانشیر) و آثاری از نیک آیین برای اعضای جریان چپ تدریس میشد.
به گفته آقای خروشان اولین بار آثار حزب توده ایران را حفیظ الله امین، دومین رئیس جمهور نظام کمونیستی افغانستان به او داده بود.
منبع تصویر،
Getty Images
توضیح تصویر،
آثار حزب توده در میان جوانان افغانستان استقبال میشد.
آقای خروشان همچنان میگوید که مجلههایی مانند دنیا، پیکار و مسایل بینالمللی آثاری بود که جریان چپ افغانستان را به روز میکرد.
او میگوید که آثار حزب توده در میان نسل جدید و چپ افغانستان علاقمندان فراوان داشت و به یاد میآورد که نوشته "شرح اصطلاحات سیاسی، اقتصادی و فلسفی" را با قلم و کاغذ کاربن علاقهمندانش تکثیر میکردند.
ارتباط سازمانی حزب توده ایران با جریان چپ
اینکه ارتباط حزب توده ایران با جریان چپ افغانستان در چه سطحی بود و آیا آنان در سازماندهی کودتای هفت ثور نقش داشتند و از آن مطلع بودند، هنوز کاملا مشخص نیست.
همزمانی انقلاب ایران به رهبری آیت الله خمینی با کودتای سال ۱۳۵۷ باعث شد که جریان چپ ایران، در برابر رویدادهای منطقه از جمله افغانستان بی تفاوت باشد.
از مهدی فتاپور از اعضای رهبری سازمان فدائیان خلق ایران نقل شده که "حوادث افغانستان برای ما جنبه کاملاً فرعی داشت. تنها در این حد خبر داشتیم که در آنجا کودتایی با حمایت اتحاد شوروی صورت گرفته است."
منبع تصویر،
Tudeh
توضیح تصویر،
اقتصاد سیاسی نیز یکی از منابع تدریسی سازمان جوانان شاخه خلق بوده است
اما برعکس حزب توده بعد از پیروزی کودتاچیان در افغانستان از "حاکمیت انقلابی افغانستان" با جدیت دفاع میکرده و این کار به یکی از مبانی اصلی سیاست حزب توده تبدیل شده بود.
فتاپور گفته که در دیداری با کیانوری، او به دلیل نشر مقالهای انتقاد آمیز از "رژیم افغانستان" در نشریه اکثریت (سازمان فدائیان خلق) به شدت به ما حمله کرد و با لحنی عصبی گفت: "شما ایراد میگیرید که ما [حزب توده ]فرصت طلبیم، درحالی که فرصت طلبان واقعی شمایید که در این موقعیت از دولت افغانستان انتقاد میکنید، نه ما که در سخت ترین شرایط به دفاع از حکومت انقلابی افغانستان ادامه میدهیم."
عباس خروشان میگوید، درباره اینکه حزب توده در سازماندهی کودتا نقش داشته، اسنادی در دست نیست. ژنرال قادر میگوید که او با اعضای حزب تا هفت ثور/اردیبهشت ۱۳۵۷ ارتباط داشته و اینکه این ارتباط در چه سطحی بوده مشخص نیست.
سلیمان لایق، از اعضای جناح پرچم و یکی از افراد کلیدی نیروهای چپ افغانستان نیزاستفاده جریان چپ افغانستان از آثار حزب توده را تایید میکند، ولی اینکه حزب توده، حزب دموکراتیک خلق افغانستان را، حزب توده راهنمایی و تربیت کرده و روابط مستقیم داشته باشند، رد میکند.
ارتباط تودهایها و رهبران کودتا همراه با اختلافنظر
گفته میشود که بیشتر جناح پرچم با حزب توده ایران ارتباط داشتهاند.
"رابطهای که زیاد به دید نیامد، ولی به گفته کودتاگران شالوده فکری شمار زیادی از آنها را آثار تودهایها تشکیل داد"این ارتباط بعد از پیروزی کودتا در افغانستان ادامه یافت. آقای خروشان به یاد میآورد که ارتباط ها با اختلاف نظر شدید نیز همراه بوده است.
او میگوید که در سفری که افرادی از حزب توده ایران به کابل داشت، به رهبران کمونیست افغانستان معترض بودند که چرا عکس آیت الله خمینی را در خیابانهای کابل نمیبیند.
به گفته او امین نیز در این دیدار با خشم به اعضای حزب توده گفت: "ما یک انقلاب پیروز را به آرزو و خیالات درباره انقلاب تبدیل نمیکنیم."
به نظر آقای خروشان، حفیظ الله امین و نور محمد تره کی به روش کاری حزب توده ایران اعتراض داشتند. آنان معتقد بودند که چندین دهه مبارزه آنها "فقط شاعر و نویسنده تحویل جامعه داده و از طرف دیگر بیش از حد مطیع شوروی هستند."
- احمد شفایی
- بیبیسی
در پیروزی کودتای هفت ثور بیشتر اقدامهای نظامیاش به چشم میخورد. نظامیانی که شماری در روسیه آموزش دیده و با تجهیزات شوروی سابق به میدان کودتا آمدند.
زاویه دیگر ارتباط آنان با حزب توده ایران بود. رابطهای که زیاد به دید نیامد، ولی به گفته کودتاگران شالوده فکری شمار زیادی از آنها را آثار تودهایها تشکیل داد. البته تاثیر پذیری رهبران چپ از حزب توده توسط آنان رد شده است.
داشتن آثار نورالدین کیانوری، دبیر اول حزب توده ایران، امیر نیک آیین، احسان طبری و بخصوص "کاپیتال" مارکس با ترجمه ایرج اسکندری از افتخارات نیروهای چپ افغانستان بود. آثار تولید شده توسط حزب توده همیشه در نهادهای سازمانی نیروهای چپ دست به دست میشد. نوشته و مجلات حزب توده سالها بود که به خلوت جریانهای چپ افغانستان راه یافته بود.
افکار حزب توده چطور وارد افغانستان شد؟
اینکه حزب توده ایران راهش را به سمت جریان چپ افغانستان باز کرد و یا چپ گرایان افغانستان به سراغ حزب توده رفته بودند، هنوز روشن نیست.
سابقه فعالیت طولانی حزب توده که از مهرماه ۱۳۲۰ آغاز شده بود و نوپا بودن جریان چپ افغانستان شکی در این باقی نمیگذارد که حزب توده به دنبال ترویج و گسترش افکار کمونسیتی در افغانستان بوده است.
شواهدی وجود دارد که افرادی از حزب توده ایران در میان تحصیل کردگان سربازگیری کردهاند. ژنرال عبدالقادر از ارتباط رهبران کودتای هفتم ثور، در کتاب خاطرات سیاسیاش، داستان ارتباط خود با حزب توده ایران را چنین روایت میکند: "من در صنف (کلاس) نهم بودم که کسی از حزب توده ایران، نمیدانم چطور، مرا پیدا کرد. به ما چیزهایی برای خواندن میداد."
آثار حزب توده منبعی برای آموزش
همزبانی ایران و افغانستان، علاوه بر آن ترجمه آثار کمونیستی توسط حزب توده ایران به زبان فارسی باعث شده که شمار زیادی در جریان چپ افغانستان با نام حزب توده ایران آشنا باشند. شماری از آنان اعتراف میکنند که آثار و نشریات حزب توده ایران باعث کنارهم آمدن شماری از نیروهای چپ شده بود.
عباس خروشان، معاون سازمان جوانان شاخه "خلق" حزب دموکراتیک خلق افغانستان میگوید که آثار حزب توده ایران منبع اصلی برای آموزش سازمانی آنان بوده است.
قبل از کودتای ۱۳۵۷و بعد از آن نوشتههای تودهایهای ایران در افغانستان وافر بود. این روند به گفته عبدالقادر در نیروهای ارتش بیشتر بود و خود را در ساختار" سازمان جوانان انقلابی اردو (ارتش)" تبارز داده بود.
کتابهای همانند بنیاد آموزش انقلابی، احسان طبری از اعضای ارشد کمیته مرکزی حزب توده ایران، اقتصاد سیاسی، فرجالله میزانی (جوانشیر) و آثاری از نیک آیین برای اعضای جریان چپ تدریس میشد. به گفته آقای خروشان اولین بار آثار حزب توده ایران را حفیظ الله امین، دومین رئیس جمهور نظام کمونیستی افغانستان به او داده بود.
آقای خروشان همچنان میگوید که مجلههایی مانند دنیا، پیکار و مسایل بینالمللی آثاری بود که جریان چپ افغانستان را به روز میکرد.
او میگوید که آثار حزب توده در میان نسل جدید و چپ افغانستان علاقمندان فراوان داشت و به یاد میآورد که نوشته "شرح اصطلاحات سیاسی، اقتصادی و فلسفی" را با قلم و کاغذ کاربن علاقهمندانش تکثیر میکردند.
ارتباط سازمانی حزب توده ایران با جریان چپ
اینکه ارتباط حزب توده ایران با جریان چپ افغانستان در چه سطحی بود و آیا آنان در سازماندهی کودتای هفت ثور نقش داشتند و از آن مطلع بودند، هنوز کاملا مشخص نیست.
همزمانی انقلاب ایران به رهبری آیت الله خمینی با کودتای سال ۱۳۵۷ باعث شد که جریان چپ ایران، در برابر رویدادهای منطقه از جمله افغانستان بی تفاوت باشد.
از مهدی فتاپور از اعضای رهبری سازمان فدائیان خلق ایران نقل شده که "حوادث افغانستان برای ما جنبه کاملاً فرعی داشت. تنها در این حد خبر داشتیم که در آنجا کودتایی با حمایت اتحاد شوروی صورت گرفته است."
اما برعکس حزب توده بعد از پیروزی کودتاچیان در افغانستان از "حاکمیت انقلابی افغانستان" با جدیت دفاع میکرده و این کار به یکی از مبانی اصلی سیاست حزب توده تبدیل شده بود.
فتاپور گفته که در دیداری با کیانوری، او به دلیل نشر مقالهای انتقاد آمیز از "رژیم افغانستان" در نشریه اکثریت (سازمان فدائیان خلق) به شدت به ما حمله کرد و با لحنی عصبی گفت: "شما ایراد میگیرید که ما [حزب توده ]فرصت طلبیم، درحالی که فرصت طلبان واقعی شمایید که در این موقعیت از دولت افغانستان انتقاد میکنید، نه ما که در سخت ترین شرایط به دفاع از حکومت انقلابی افغانستان ادامه میدهیم."
عباس خروشان میگوید، درباره اینکه حزب توده در سازماندهی کودتا نقش داشته، اسنادی در دست نیست. ژنرال قادر میگوید که او با اعضای حزب تا هفت ثور/اردیبهشت ۱۳۵۷ ارتباط داشته و اینکه این ارتباط در چه سطحی بوده مشخص نیست.
سلیمان لایق، از اعضای جناح پرچم و یکی از افراد کلیدی نیروهای چپ افغانستان نیزاستفاده جریان چپ افغانستان از آثار حزب توده را تایید میکند، ولی اینکه حزب توده، حزب دموکراتیک خلق افغانستان را، حزب توده راهنمایی و تربیت کرده و روابط مستقیم داشته باشند، رد میکند.
ارتباط تودهایها و رهبران کودتا همراه با اختلافنظر
گفته میشود که بیشتر جناح پرچم با حزب توده ایران ارتباط داشتهاند. این ارتباط بعد از پیروزی کودتا در افغانستان ادامه یافت. آقای خروشان به یاد میآورد که ارتباط ها با اختلاف نظر شدید نیز همراه بوده است.
او میگوید که در سفری که افرادی از حزب توده ایران به کابل داشت، به رهبران کمونیست افغانستان معترض بودند که چرا عکس آیت الله خمینی را در خیابانهای کابل نمیبیند.
به گفته او امین نیز در این دیدار با خشم به اعضای حزب توده گفت: "ما یک انقلاب پیروز را به آرزو و خیالات درباره انقلاب تبدیل نمیکنیم."
به نظر آقای خروشان، حفیظ الله امین و نور محمد تره کی به روش کاری حزب توده ایران اعتراض داشتند. آنان معتقد بودند که چندین دهه مبارزه آنها "فقط شاعر و نویسنده تحویل جامعه داده و از طرف دیگر بیش از حد مطیع شوروی هستند."
- احمد شفایی
- بیبیسی
در پیروزی کودتای هفت ثور بیشتر اقدامهای نظامیاش به چشم میخورد. نظامیانی که شماری در روسیه آموزش دیده و با تجهیزات شوروی سابق به میدان کودتا آمدند.
زاویه دیگر ارتباط آنان با حزب توده ایران بود. رابطهای که زیاد به دید نیامد، ولی به گفته کودتاگران شالوده فکری شمار زیادی از آنها را آثار تودهایها تشکیل داد. البته تاثیر پذیری رهبران چپ از حزب توده توسط آنان رد شده است.
داشتن آثار نورالدین کیانوری، دبیر اول حزب توده ایران، امیر نیک آیین، احسان طبری و بخصوص "کاپیتال" مارکس با ترجمه ایرج اسکندری از افتخارات نیروهای چپ افغانستان بود. آثار تولید شده توسط حزب توده همیشه در نهادهای سازمانی نیروهای چپ دست به دست میشد. نوشته و مجلات حزب توده سالها بود که به خلوت جریانهای چپ افغانستان راه یافته بود.
افکار حزب توده چطور وارد افغانستان شد؟
اینکه حزب توده ایران راهش را به سمت جریان چپ افغانستان باز کرد و یا چپ گرایان افغانستان به سراغ حزب توده رفته بودند، هنوز روشن نیست.
سابقه فعالیت طولانی حزب توده که از مهرماه ۱۳۲۰ آغاز شده بود و نوپا بودن جریان چپ افغانستان شکی در این باقی نمیگذارد که حزب توده به دنبال ترویج و گسترش افکار کمونسیتی در افغانستان بوده است.
شواهدی وجود دارد که افرادی از حزب توده ایران در میان تحصیل کردگان سربازگیری کردهاند. ژنرال عبدالقادر از ارتباط رهبران کودتای هفتم ثور، در کتاب خاطرات سیاسیاش، داستان ارتباط خود با حزب توده ایران را چنین روایت میکند: "من در صنف (کلاس) نهم بودم که کسی از حزب توده ایران، نمیدانم چطور، مرا پیدا کرد. به ما چیزهایی برای خواندن میداد."
آثار حزب توده منبعی برای آموزش
همزبانی ایران و افغانستان، علاوه بر آن ترجمه آثار کمونیستی توسط حزب توده ایران به زبان فارسی باعث شده که شمار زیادی در جریان چپ افغانستان با نام حزب توده ایران آشنا باشند. شماری از آنان اعتراف میکنند که آثار و نشریات حزب توده ایران باعث کنارهم آمدن شماری از نیروهای چپ شده بود.
عباس خروشان، معاون سازمان جوانان شاخه "خلق" حزب دموکراتیک خلق افغانستان میگوید که آثار حزب توده ایران منبع اصلی برای آموزش سازمانی آنان بوده است.
قبل از کودتای ۱۳۵۷و بعد از آن نوشتههای تودهایهای ایران در افغانستان وافر بود. این روند به گفته عبدالقادر در نیروهای ارتش بیشتر بود و خود را در ساختار" سازمان جوانان انقلابی اردو (ارتش)" تبارز داده بود.
کتابهای همانند بنیاد آموزش انقلابی، احسان طبری از اعضای ارشد کمیته مرکزی حزب توده ایران، اقتصاد سیاسی، فرجالله میزانی (جوانشیر) و آثاری از نیک آیین برای اعضای جریان چپ تدریس میشد. به گفته آقای خروشان اولین بار آثار حزب توده ایران را حفیظ الله امین، دومین رئیس جمهور نظام کمونیستی افغانستان به او داده بود.
آقای خروشان همچنان میگوید که مجلههایی مانند دنیا، پیکار و مسایل بینالمللی آثاری بود که جریان چپ افغانستان را به روز میکرد.
او میگوید که آثار حزب توده در میان نسل جدید و چپ افغانستان علاقمندان فراوان داشت و به یاد میآورد که نوشته "شرح اصطلاحات سیاسی، اقتصادی و فلسفی" را با قلم و کاغذ کاربن علاقهمندانش تکثیر میکردند.
ارتباط سازمانی حزب توده ایران با جریان چپ
اینکه ارتباط حزب توده ایران با جریان چپ افغانستان در چه سطحی بود و آیا آنان در سازماندهی کودتای هفت ثور نقش داشتند و از آن مطلع بودند، هنوز کاملا مشخص نیست.
همزمانی انقلاب ایران به رهبری آیت الله خمینی با کودتای سال ۱۳۵۷ باعث شد که جریان چپ ایران، در برابر رویدادهای منطقه از جمله افغانستان بی تفاوت باشد.
از مهدی فتاپور از اعضای رهبری سازمان فدائیان خلق ایران نقل شده که "حوادث افغانستان برای ما جنبه کاملاً فرعی داشت. تنها در این حد خبر داشتیم که در آنجا کودتایی با حمایت اتحاد شوروی صورت گرفته است."
اما برعکس حزب توده بعد از پیروزی کودتاچیان در افغانستان از "حاکمیت انقلابی افغانستان" با جدیت دفاع میکرده و این کار به یکی از مبانی اصلی سیاست حزب توده تبدیل شده بود.
فتاپور گفته که در دیداری با کیانوری، او به دلیل نشر مقالهای انتقاد آمیز از "رژیم افغانستان" در نشریه اکثریت (سازمان فدائیان خلق) به شدت به ما حمله کرد و با لحنی عصبی گفت: "شما ایراد میگیرید که ما [حزب توده ]فرصت طلبیم، درحالی که فرصت طلبان واقعی شمایید که در این موقعیت از دولت افغانستان انتقاد میکنید، نه ما که در سخت ترین شرایط به دفاع از حکومت انقلابی افغانستان ادامه میدهیم."
عباس خروشان میگوید، درباره اینکه حزب توده در سازماندهی کودتا نقش داشته، اسنادی در دست نیست. ژنرال قادر میگوید که او با اعضای حزب تا هفت ثور/اردیبهشت ۱۳۵۷ ارتباط داشته و اینکه این ارتباط در چه سطحی بوده مشخص نیست.
سلیمان لایق، از اعضای جناح پرچم و یکی از افراد کلیدی نیروهای چپ افغانستان نیزاستفاده جریان چپ افغانستان از آثار حزب توده را تایید میکند، ولی اینکه حزب توده، حزب دموکراتیک خلق افغانستان را، حزب توده راهنمایی و تربیت کرده و روابط مستقیم داشته باشند، رد میکند.
ارتباط تودهایها و رهبران کودتا همراه با اختلافنظر
گفته میشود که بیشتر جناح پرچم با حزب توده ایران ارتباط داشتهاند. این ارتباط بعد از پیروزی کودتا در افغانستان ادامه یافت. آقای خروشان به یاد میآورد که ارتباط ها با اختلاف نظر شدید نیز همراه بوده است.
او میگوید که در سفری که افرادی از حزب توده ایران به کابل داشت، به رهبران کمونیست افغانستان معترض بودند که چرا عکس آیت الله خمینی را در خیابانهای کابل نمیبیند.
به گفته او امین نیز در این دیدار با خشم به اعضای حزب توده گفت: "ما یک انقلاب پیروز را به آرزو و خیالات درباره انقلاب تبدیل نمیکنیم."
به نظر آقای خروشان، حفیظ الله امین و نور محمد تره کی به روش کاری حزب توده ایران اعتراض داشتند. آنان معتقد بودند که چندین دهه مبارزه آنها "فقط شاعر و نویسنده تحویل جامعه داده و از طرف دیگر بیش از حد مطیع شوروی هستند."