چراغ کم سوی همدلی، همراهی و هم آفرینی ما در برابر ویروس تاریک کرونا/مجید زارعی
ماهنامه خط صلح – در این روزها که سایهی کرونا بر زندگی همهی مردم جهان افتاده است، سبک زندگی همهی آدمیان را در سرتاسر این گیتی تحت شعاع قرار داده، و در واقع این مهمان ناخوانده همنشین زندگی مردم جهان شده که برای مبارزه با آن راهی جز اقدامات پیشگیرانه نیست. که دراین میان خودمراقبتی با رعایت بهداشت فردی و اجتماعی با چاشنی استفادهی درست از ماسک، رعایت فاصلهی فیزیکی و شستشوی مرتب دستها مهمترین راهکار مقابله با این ویروس خطرناک، مورد توصیه اکید پزشکان و دست اندرکاران عرصه بهداشت و درمان در سطح جهان و ایران قرار گرفته است.
جهان روزهای سخت و عجیبی را از سر میگذراند و دولتها و ملتها رفتارها و شیوههای متفاوتی را برای عبور از بحران کرونا در پیش گرفتهاند. همزمان، به نظر میرسد که رویکرد قرنطینهی خانگی نیز یکی از موفقترین روشها برای کنترل و عبور از شیوع این ویروس مرگبار ناخوانده بوده است که بسیاری از مردمان ایران زمین نیز به دلایل پیدا و پنهان آموزشی، اقتصادی و … نمیتوانند این مهم را نیز اجرایی کنند و به قول خودشان اگر در خانه بمانند از بیپولی و گرسنگی تلف میشوند و اگر بیرون بروند، کرونا آنها تلف، هلاک و نابود میکند! که این به خودی خود نشانی فاش و آشکار از بیچارگیهای امنیتی تعداد زیادی از مردمان سرزمین ماست.
در این میان اگر چه کرونا بخشی از واقعیت زندگی بشری شده است، اما با این توصیفات نیز نمیتوان، تمام فعالیتهای انسانی از جمله امور تولیدی، خدماتی و اقتصادی را به طور کلی متوقف کرد، بنابراین ادامهی فعالیتهای انسانی و اجتماعی ضروری در سایه کرونا با رعایت موازین بهداشتی گره خورده است. بنابراین نیاز است ما با همراهی و همیاری بتوانیم با این شرایط بحرانی و غیرطبیعی خودمان را وفق دهیم تا شاهد کمترین اثرات مخرب بر کیفیت زندگی خود و هم نوعان خود در این کره خاکی باشیم.
ما باید بدانیم؛ ریشه و منشاء بسیاری از بیماریها، نخست بیکفایتی دولتها در پیشگیری و کنترل آن است و همچنین در موارد بعدی نبود آگاهی سازنده، نبود سبک زندگی سالم و عدم مراقبت فردی و اجتماعی ما در قبال یکدیگر است. در حالی که خودمراقبتی و پیشگیری کم هزینهترین و پر سودترین اقدام برای ارتقاء سلامت است و عوامل متعددی در کنترل و یا کاهش کرونا نقش ایفا میکنند، شاید بتوان مهمترین آنها را مثلث مسئولان، مردم و خانواده، بهداشت و درمان دانست که هرکدام به اندازهی خود اهمیت ژرف و فراگیری دارند.
هرچند، در این میان بسیاری از سازمانها از جمله آموزش و پرورش، صدا وسیما، بهزیستی، دانشگاهها و مراکز مردم نهاد و … نیز برای آموزش «مهارت و هنر پیشگیری و خود مراقبتی» نقش اساسی و پررنگی ایفا میکنند، که «همـه با هـم و برای هـم» بتوانیم فرهنگ سلامت را میان خودمان و خانوادههایمان و اجتماعمان جاری و ساری سازیم و این مهم را گسترش دهیم و آن را ارتقا ببخشیم و کمتر شاهد نابودی و از بین رفتگی عزیزان و دلبندان خود و همچنین مردمان نازنین این مرز خاکی باشیم.
نیاز است آموزش خود مراقبتی و دیگر مراقبتی به عنوان یک مسئولیت فردی و اجتماعی مورد توجه همگان قرار گیرد، تا بتوان با موفقیت از بحران کنونی عبور کرد.
"که این نادیدهگیری میتواند به شکل کوچک شماری یا انتسابش به دشمن و مواردی از این دست باشد"در شرایط فعلی نباید تنها به خود اندیشید، بلکه باید در قبال سلامت جامعه نیز احساس مسئولیت کرد و اصول بهداشتی و مراقبت از خود و دیگران را سرلوحهی زندگی قرار داد و این مهم را همیشه پیش چشم، ذهن و گوش بنشانیم. چرا که، عوامل مؤثر در کاهش شیوع کرونا دو نوع هستند: نخست عوامل ثابت شامل «مسئـولان» به مثابه سیاستگذاران، جامعهی درمانگران و ارگانهای خدمترسان در بخشهای مختلف بهعنوان مجریان این سیاستها و در نهایت «مـردم» بهعنوان ذیربطها یا بهرهبرداران که در کنار عوامل غیرثابت مانند شرایط اقلیمی (نسبت به جغرافیای جهانی)، ژنتیک، مقاومت و سیستم دفاعی بدن، رطوبت هوا و دهها عامل دیگر نقشآفرینی میکنند.
اغلب همهی ما بنا به مطالعه و تجربههای زیسته خود میدانیم که نهادهای ناکارآمد دولتی در سراسر دنیا، معمولا در ابتدای بروز مشکل، وجود بحران را انکار میکنند و آن را نادیده میگیرند. که این نادیدهگیری میتواند به شکل کوچک شماری یا انتسابش به دشمن و مواردی از این دست باشد. نتیجهی این که ساز وکار مورد نیاز برای مقابله با بحران را فراهم نمیکند بنابراین توانایی و آمادگی لازم را هم برای مقابله با بحران ندارد.
اما بعضی از نهادهای ناکارآمد دولتی در دنیا برای همیشه نمیتوانند بحران را انکار کنند. بنابراین در جایی مجبور به پذیرش واقعیت میشوند اما زمانی هم که مشکل را میپذیرند و تصمیم میگیرند برای حل مشکل، مداخلاتی انجام دهند به دلیل این که آمادگیهای لازم را برای مقابله با بحران را کسب نکردهاند دو مسیر در پیش میگیرند.
به طوری که بخشی از مداخلاتی که انجام میدهد، غلط است و بخشی از مداخلات صحیح، اما دیرهنگام و با پوشش ناکافی است. این در حالی است که زمان مداخله و پوشش مناسب برای ثمربخش بودن مداخلات بسیار مهم است. مساله این است که هر چقدر زمان از دست برود و مداخلات دیرهنگام آغاز شود، پوششی که برای ثمر بخش بودن نیاز دارد بیشتر میشود و طبیعتا هزینهی بالاتری را به سیستم تحمیل میکند.
بنابراین اگر مداخلات غلط، دیرهنگام یا با پوشش نامناسب باشد، به جامعه در معنای عام صدمات بسیار بیشتری وارد میشود. مثلا در مورد همین کووید ۱۹ نتیجه این میشود که بار جسمی و روانی ناشی از بیماری در جامعه به مراتب بسیار بیشتر از زمانی شود که مداخلات به هنگام و اثربخش باشد؛ که در این درد و قصـه پر غصـه هم «مردم» و هم «دولت» با تفاوتی در دوز، خودنمایی میکنند.
خلاصه و جدا از این تحلیل و تفسیر، باید گفت که ما نیازمند یک انقلاب فکری برای پذیرش بحران و سپس اقدامات پیشگیرانه و آموزشی در راستای هرگونه تهدید برای آدمیان هستیم. در این بین باید برای هر گروه نقشی قائل شد و درنهایت به این گزاره و انگاره برسیم که اگر میخواهیم شاهد کاهش شیوع کرونا در اجتماعمان باشیم باید گروههای مختلف دخیل در این امر، وظیفه و یا به عبارت دیگر رسالت صحیح و درست خود را به قدر و اندازهی حداقلی خود انجام دهند و نخست هرگونه اقدامات ارزشمند، سودمند، خیرخواهانه و انسان دوستدانه را در زندگی فردی، فکری و درونی خود بیافرینند تا بعدا شاهد آفرینش رو به سلامت هم نوعان خود در اجتماع بیرونیمان باشیم.
به نظر میرسد مـردم، مسئـولان و دستگاههای خدماتی و درمانی در این بحران به یک اندازه در زمینهی مقابله با کرونا مسئولیت دارند.
"به طوری که بخشی از مداخلاتی که انجام میدهد، غلط است و بخشی از مداخلات صحیح، اما دیرهنگام و با پوشش ناکافی است"مسئولیتی که در راستای حلقه مفقود شدهی تعامل همه جانبه و تغییر تفکرها برای هم آفرینی میسر خواهد شد.
به یاد داشته باشیم که جدا از بحران کرونا، بسیاری از بحرانهای دیگر همچون قحطی، خشکسالی، سیل، زلزله، طوفان، بحرانهای اقتصادی، کودتا، جنگ و مانند آن در موارد بسیاری دست ما نیستند و قرار گرفتنمان در کشاکش آن جزء جبر جغرافیایی، تقدیر تاریخی و سرنوشت زندگی ما در مرز و محدودهی انسانی خودمان بوده است. که باید بپذیریم زندگی مجموعهای از رخدادهای منفی و مثبت، تلخ و شیرین است که گریزی از رویارویی با آنها نیست. و نیز این که همهی این رخدادهای تلخ و شیرین میگذرند و همه اینها در رشد و نیرومندتر شدن ما نقش دارند.
مهم این است که بتوانیم به سهم و توان خود، از پس رویارویی با این گونه بحرانها برآییم و حدالامکان زنده و سالم بمانیم و برای سلامت و زنده ماندن هم نوعان خود نیز کوشش و تلاش نماییم و در این راستا چراغ امید و روشنایی را از خود و اجتماع نگیریم.
همانطور که هوشنگ ابتهاج متخلص به سایه نازنین نیز میسراید:
بسان رود که در نشیب دره سر به سنگ میزند رونده باش امید هیچ معجزی ز مرده نیست، زنده باش!
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران