از حسینیه ارشاد تا گشت ارشاد؛ زن در اندیشه شریعتی - Gooya News

از حسینیه ارشاد تا گشت ارشاد؛ زن در اندیشه شریعتی - Gooya News
گویا
گویا - ۲۷ خرداد ۱۴۰۲



هادی حکیم شفایی

مقدمه

یکی از ویژگی های مهم اندیشه «اصل پیوستگی» است؛ پیوستگیِ اندیشه به اندیشه های گذشته و اندیشه های آینده. هیچ اندیشه ای یافت نمی شود مگر آنکه تاثیرپذیرفته از اندیشه های پیش از خود باشد. هر اندیشه ای به سه صورت، از اندیشه های پیش از خود تاثیر می پذیرد و توسعه می یابد:
۱. بسط و تکمیل
۲. اصلاح و تعدیل
۳.

"هادی حکیم شفاییمقدمهیکی از ویژگی های مهم اندیشه «اصل پیوستگی» است؛ پیوستگیِ اندیشه به اندیشه های گذشته و اندیشه های آینده"نفی و جایگزینی

هر اندیشمندی در مواجهه با اندیشه های پیش از خود، با یک صورت یا تلفیقی از صورت های فوق، حرکت فکری خویش را آغاز می کند. اگر اندیشمند، اندیشه های پیش از خود را صادق، معرفت بخش و یا راهگشا تشخیص دهد آن را برگرفته و به بسط و تکمیل آن می پردازد و اندیشه خویش را بر اندیشه های پیشین استوار می سازد. اگر اندیشمند، اندیشه های پیش از خود را در اساس، موجه دانسته ولی واجد ایراداتی تشخیص دهد آن را اصلاح و تعدیل می کند و پاره هایی از آن را برگرفته و پاره های دیگر را تغییر می دهد. و اگر اندیشمند، اساس اندیشه های پیشین را ناموجه یا ناتوان در حل مشکل تشخیص دهد، با مجاهدت فکری، اندیشه های جایگزینی برای آن خواهد یافت. در هر سه نوع مواجهه، حتی در مواجهه ی نفی و جایگزینی، شکل گیری و تکوین اندیشه ی جدید، مدیون اندیشه های پیش از خود است لذا اندیشمندان پیشین، میراث ارزشمندی برای امروز محسوب می شوند و گسست از اندیشه ی گذشتگان و مواجهه معرفت ستیزانه با میراث پیشین، با ماهیت پیوستگیِ تفکر، در تعارض است.

به بهانه فرارسیدن سالروز درگذشت دکتر شریعتی و تلاقی آن با جنبش زن، زندگی، آزادی که چندی ست اندیشه، فرهنگ و سیاست ایران زمین را متاثر ساخته است مروری خواهیم داشت بر اندیشه های علی شریعتی در خصوص مساله زن و تاثیرات اجتماعی آن.

ابتدا روش شریعتی در تحقیق و شناخت دین و خوانش او از نسبت میان دین و مساله زن، معرفی خواهد شد. سپس، دیدگاه جامعه اندیشانه ی او نسبت به تیپ های زن در زمانه ی خویش، ترسیم خواهد شد و پس از آن، نگرش او به زن در قیاس با زن در جنبشِ مهسا واکاوی خواهد گشت.

بخش اول: زن در اسلام از منظر شریعتی

الف. روش شناخت دین از منظر شریعتی:

۱. رویکرد تاریخی به دین

شریعتی معتقد است برای درک هر مساله تاریخی و برای پرهیز از نگاه مکانیکی، صوری و قالبی، بازسازی زمینه ی فرهنگی و زمانه آن مساله، امری ضروری ست. از نظر شریعتی، فهم و شناخت دین از جمله سنت های مرتبط با زن، بدونِ «بازسازی عوامل فرهنگی، اقتصادی و اجتماعیِ سنت تاریخی در صحنه ی اکنون» امکان پذیر نمی باشد.

"نفی و جایگزینیهر اندیشمندی در مواجهه با اندیشه های پیش از خود، با یک صورت یا تلفیقی از صورت های فوق، حرکت فکری خویش را آغاز می کند"شریعتی مساله زن را از مسائلی می داند که به غایت، متاثر از زمانه و محیط است و فهم آن نیز بدون درک تاریخی و فرهنگی، امکان پذیر نیست و محقق، برای شناخت جایگاه زن در زمان، نیازمند زدودن غبار از رسوم، پسندها و بینش های زمانه خویش است.
۲. اصل تفکیک دین از سنت های ملی و قومی.
تعالیم دینی در طول تاریخ با سنت ها و باورهای قومی و ملی درهم آمیخته می شود و این درهم آمیزی مانع شناخت دین است.
روش شریعتی در شناخت و فهم تاریخ را می توان در نوشته های او مشاهده کرد:

"یک بحث اساسی و مهم که معمولا در ذهن همه ما مخلوط می شود تفکیک دو تا مساله دور از هم است. تفکیک سنت از مذهب. این دو در طول تاریخ با هم مخلوط می شوند و مجموعه ای از عقاید و سلیقه ها، رفتار و احساسات و روابط اجتماعی و حقوقی را می سازند که مجموعاً برای یک جامعه، مقدس شمرده می شود... ارزش های اسلامی، دستورهای اسلامی...با ماده های سنتی که داخل جامعه بومی در طول تاریخ ساخته می شود و تولید داخلی جامعه است [و] به اسلام مربوط نیست...در طول تاریخ، این دو ماده با هم مخلوط می شوند و مجموعاً تعصب، حمایت از این آمیخته ها را در جامعه به وجود می آورد و روشنفکر که با ماده های سنتی مواجه است و می خواهد خودش را از آن نجات بدهد، با مجموعه آمیخته ی سنت و مذهب مبارزه می کند تا خودش را از هر دو تا نجات دهد.

این است که هم کسانی که [از مذهب] دفاع می کنند به جای مذهب، از سنت های کهنه دفاع می کنند و هم کسانی که با سنت ها مبارزه می کنند، در همان حال با ارزش های متعالی و زنده اسلامی هم مبارزه می کنند. طرفین، نه روشنفکر مترقی مدرن و نه قدیمی مذهبی سنت گرا، هیچ کدام نمی توانند مذهب را از سنت تشخیص بدهند"(۱).

"روشنفکر آگاه، یک سنت شناس، تاریخ شناس، اسلام شناس و یک زمان شناسی است که بزرگترین رسالت فرهنگی اش این است که اسلام را به عنوان یک محتوای همیشه زنده، از توی قالب های سنتی کهنه که از اسلام نبوده و متعلق به زندگی بومی یک ملت بوده خارج کند و دور سازد..."(۲).

"... پیداست که تحقیق علمی در چنین مساله ای که در هر دوره ای و جامعه ای شکل خاصی دارد چنان دشوار است که اگر محققی، بینش خود را از رنگ عقاید و رسوم و پسندهای زمان و محیط خویش نزداید و از آفت پیشداوری ها بری نگردد، از دیدن واقعیت، آنچنان که بوده است عاجز می ماند و هر چه بگوید بیهوده است... . مساله زن، از جهات گوناگونی که می توان بررسی کرد چنان تابع محیط و زمان است که گاه بسیاری از انسانی ترین اصول و رسوم آن، در محیط و زمانی دیگر به صورت یک جنایت ضد انسانی تغییر شکل می دهد" (۳).

" تاریخ معنای بسیاری از مسائل انسانی را تغییر می دهد.

"اگر اندیشمند، اندیشه های پیش از خود را صادق، معرفت بخش و یا راهگشا تشخیص دهد آن را برگرفته و به بسط و تکمیل آن می پردازد و اندیشه خویش را بر اندیشه های پیشین استوار می سازد"مسائل اخلاقی و اجتماعی، سرنوشتی درست همانند کلمات دارند. روح، معنا و حتی تلفظ کلمات، تحت تاثیر دو عامل، تغییر می یابد: زمان و محیط... بسیاری از مسائل انسانی و اخلاقی اجتماعی...در هر دوره ای معنا و روح و کار و صفت ویژه ای دارند که در زمان یا زمینه ای دیگر دگرگون می شوند و حتی تا سر حد تناقض تغییر شکل می یابند..." (۴).

ب. روش اسلام در مواجهه با سنت ها

شریعتی بر این باور است که برخلاف بسیاری از رهبران اجتماعی که نسبت به سنت های قدیمی، رویکرد حذفی مطلق، تایید مطلق و یا اصلاح تدریجی دارند، اسلام، رویکرد چهارمی هم دارد. بر مبنای رویکرد چهارم، سنت های ریشه دار و قدیمی که تغییر آنها به غایت دشوار می نماید به لحاظ شکلی حفظ می شود اما محتوا و جهت آنها در راستای تعالی و کمال انسانی، بطور بنیادین تغییر می کند:

"[محمد]...سنتی را که ریشه در اعماق جامعه دارد و مردم، نسل به نسل بدان عادت کرده اند و بطور طبیعی عمل می کنند حفظ می کند ولی محتوا و روح و جهت و فلسفه عملی این سنت خرافی را به شکل انقلابی و قاطع و سریع دگرگون می کند"(۵).

بنابراین، از نظر شریعتی، رهیافت اسلام نسبت به سنت های ستبر پیشین، نه ایده آلیستی ست و نه رئالیستی، بلکه هر دو است (۶).

نه حذف کامل سنت غلط چرا که با مقاومت جامعه روبرو می شود و نه پذیرش مطلق آن چرا که محتوای آن نافی تعالی اخلاقی و انسانی بشر است.

پ. شریعتی در ادامه، پنج مساله ی رفتار با دختر، رفتار با همسران، تعدد زوجات، زن در اجتماع و حجاب را در سیره محمد مورد بررسی قرار می دهد.
‏۱. رفتار با دختر: در زمانه ای که عرب جاهلی، با شنیدن خبر بدنیا آمدن فرزند دختر، از فرط شرمساری و خشم چهره شان سیاه می شد، محمد دخترش فاطمه را در برابر چشم همگان می بوسید و نوازش می کرد:
"پیغمبر اسلام دست فاطمه را می بوسد. چنین رفتاری، چشم های کم سوی بزرگان و سیاستمداران و توده مردم مسلمانِ پیرامون پیغمبر را به عظمت شگفت فاطمه می گشاید و بالاخره چنین رفتاری از جانب پیغمبر به همه انسان ها می آموزد که از عادات و اوهام تاریخی و سنتی نجات یابند، به مرد می آموزد که از تخت جبروت و جباریت خشن و فرعونیش در برابر زن فرود آید و به زن اشاره می کند که از پستی و حقارت قدیم و جدیدش که تنها ملعبه ی زندگی باشد به قله بلند شکوه و حشمت انسانی فراز آید" (۷).

۲. رفتار با همسران

"آنچه مسلم است این است که از میان مصلحان و اندیشمندان بزرگ تاریخ که غالباً یا زن را ندیده اند و یا به خواری در او نگریسته اند محمد تنها کسی است که جداً به سرنوشت زن پرداخته و حیثیت انسانی و حقوق اجتماعی وی را به وی بازداده است.

"اگر اندیشمند، اندیشه های پیش از خود را در اساس، موجه دانسته ولی واجد ایراداتی تشخیص دهد آن را اصلاح و تعدیل می کند و پاره هایی از آن را برگرفته و پاره های دیگر را تغییر می دهد"اعطای حق مالکیت فردی، استقلال اقتصادی زن و در عین حال، متعهد ساختن مرد به تامین زندگی وی بگونه ای که حتی برای شیر دادن کودک، می تواند حق خویش را از همسرش مطالبه کند و نیز تعهد به پرداخت مهریه... از عواملی است که زن را در جامعه مقتدر و در برابر مرد که همواره می خواسته است بر زن تسلطی مستبدانه داشته باشد مستقل ساخته است..." (۸).

"محمد عملاً می کوشد تا حقوق و شخصیتی را که اسلام برای زن قائل شده است به وی عطا کند. از زنان همچون مردان بیعت می گیرد، آنان را همچون مردان در صف اصحاب خویش جای می دهد... در خاستگاری علی، از وی اجازه می خواهد و آن هم با چه آداب دانی ای زیبا و لطیف..." (۹).

"رفتار وی با زنانش چنان با ادب و نرمش و مهربانی آمیخته بود که در جامعه خشن آن روز، شگفت انگیز می نمود. مردی که در بیرون از خانه مظهر قدرت و صلابت بود در درون خانه چنان نرم و ساده و مهربان رفتار می کرد که زنانش بر او گستاخ شده بودند، آشکارا با او مشاجره می کردند و بی پروا سخن می گفتند...

یک روز که به سختی از آنان رنجیده شد، بر خلاف سنت معمول که زنان را از خانه بیرون می راندند و اکنون نیز مومنین غالباً چنین می کنند، خود از خانه بیرون رفت و در انباری...اقامت گزید...یک ماه با زنانش قهر کرد و چندان رنجیده بود که حتی به مسجد نیز نمی آمد..."(۱۰).

منابع خبر

اخبار مرتبط

رادیو زمانه - ۲۷ تیر ۱۳۹۹
رادیو زمانه - ۱۵ شهریور ۱۳۹۹
آفتاب - ۲۶ فروردین ۱۳۹۹
رادیو زمانه - ۲۱ آذر ۱۴۰۱
رادیو زمانه - ۱۹ دی ۱۴۰۱
رادیو زمانه - ۱۳ دی ۱۴۰۱
کلمه - ۲۱ مهر ۱۳۹۹