حج با طعم جهاد
حالا هم که به وسیله تصاویر زنده و مستقیم، بیشتر زوایای این سفر رمزآلود برای همه روشن شده اما باز هم نویسندگان علاقه دارند زوایای پنهان را از این طریق به دیگران منتقل کنند. در این مطلب کوتاه چند سفرنامه خواندنی از حج پیش رویتان قرار میگیرد که نویسندگانشان با فضای جبهه و جنگ، نسبتی داشتهاند و این را میشود در کتابهای آنها ردیابی کرد.
سفر غریب / مجتبی رحماندوست
«سفر غریب» یک سفرنامه عجیب است که ابتدا به قصد سفر حج آغاز میشود اما کمکم تغییر میکند و مسیر دیگری به خود میگیرد. این کتاب را انتشارات سوره مهر برای علاقهمندان منتشر کردهاست. نویسنده در ابتدای کتاب توضیح میدهد اواخر تابستان ۶۱ ، حدود سه سال و نیم از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و دو سال از جنگ تحمیلی عراق و ابرقدرتها علیه جمهوری اسلامی ایران گذشتهبود که سفرشان بهعنوان سفر حج شروع شد، اما سر از اردن و سوریه و ترکیه هم درآورد و ۸۰ روز طول کشید. وقتی به ایران برمیگشتند موهای سرشان به حالت عادی برگشتهبود و شباهتی به حاجیها نداشت.
"حالا هم که به وسیله تصاویر زنده و مستقیم، بیشتر زوایای این سفر رمزآلود برای همه روشن شده اما باز هم نویسندگان علاقه دارند زوایای پنهان را از این طریق به دیگران منتقل کنند"در فرودگاه مهرآباد تهران هم کسی ازشان قبول نمیکرد از سفر حج برمیگردند. نویسنده بهعنوان سرناظر ۲۲ کاروان حج به این سفر عزیمت کردهبود. در این سفر چند بار به مدینه و چند بار به مکه رفتند، به قلعه خیبر، به تبوک، به ربذه (مزار ابوذر)، به اردن، به تعدادی از شهرهای سوریه، ترکیه، به محل به آتش افکندن حضرت ابراهیم و به خیلی جاهای نرفته، رفتهبودند و وقتی به مرز ایران رسیدند، مانع ورودشان به ایران شدهبودند، خودروهایشان را به ایران فرستادهبودند و مجددا سفر جدیدی را در ترکیه آغاز کردهبودند. نویسنده پس از ۲۳ سال خاطراتش را منتشر کردهاست.
پرستو در قاف / علیرضا قزوه
«پرستو در قاف» به گفته نویسنده آن علیرضا قزوه، بسیار از کتابهای خسی در میقات و حج دکتر شریعتی تاثیر پذیرفتهاست. این کتاب که سال ۷۲ نگاشته شدهاست، از حال و هوای روزهای جنگ بیبهره نیست؛ برای مثال نویسنده از مسجد شجره با جمله «مسجد شجره بوی شب عملیات میداد» یاد میکند.
وجه تسمیه عنوان کتاب پرستو در قاف این است که «پرستو» نام پرندهای است که به سفرهای طولانی مشهور است و «قاف» هم عالم قرب خداوند و نیز تلفظ نام پنجاهمین سوره قرآن است. طبع شاعرانه نویسنده در کنار اطلاعات تاریخی که در مورد مکانهای مذهبی متفاوت بیان میکند، ویژگی خاصی به این اثر بخشیدهاست.
در بخشی از کتاب که در ادامه آورده میشود، میتوان لحن ادبی نویسنده را به خوبی مشاهده کرد: «بوی مدینه میآید. این را از نمنم باران فهمیدم. دلها بیتابند و چشمها گریان.
"وقتی به ایران برمیگشتند موهای سرشان به حالت عادی برگشتهبود و شباهتی به حاجیها نداشت"سمت چپمان مسجد شجره است. کمکم شهری سپیدپوش به استقبالمان میآید و من چقدر دوست دارم بقیع را ببینم و چقدر دلم میخواهد مدینه را بغل کنم و سرش را بگذارم روی شانههایم.»
یار کجاست؟ / رحیم مخدومی
کتاب «یار کجاست؟» سفرنامه حج به قلم رحیم مخدومی است که اولین بار سال ۷۲ به چاپ رسیدهاست. زبان قوی، تصاویر زیبا و نکتههای ظریف و طنزگونه این کتاب را پس از گذشت سالها از انتشار آن همچنان در بین سفرنامههای خواندنی حج قرار دادهاست. عنوان این اثر برگرفته از این بیت معروف است: کعبه یک سنگ نشان است که ره گم نشود / حاجی! احرام دگر بند، ببین یار کجاست؟
همچنین حضرت آیتا... خامنهای پس از مطالعه این کتاب، در تقریظی بر آن نوشتند: «بار دیگر موسم حج شد و وقت انس و معاشقه من با سفرنامههای حج.
دود کبابی به ضرورت، با مصداقی از «وصفالعیش، نصفالعیش»؛ و «ماشاءا... کان». اما بیشک این یکی از بهترین سفرنامههای حج است که من خواندهام. اگر نگویم بهترین؛ لطیف، پرنکته، ژرفنگر، باروح، موعظهآمیز، گویا و همراه با هنرمندیهای ادیبانه؛ از قبیل زیبایی قلم، همراهی طنز، اشتمال بر تصویر، آمیختگی به خیال؛ و... خلاصه اینکه، نوشته زیبا و شیرینی است.»
غوغای غبار / گلعلی بابایی
کتاب «غوغای غبار» یادداشتهای سفر حج اثر گلعلی بابایی است که انتشارات سوره مهر آن را منتشر کردهاست.
نگارنده در کتاب حاضر، خاطرات سفر حج خود را در قالب سفرنامه به رشته تحریر درآوردهاست.
"نویسنده پس از ۲۳ سال خاطراتش را منتشر کردهاست.پرستو در قاف / علیرضا قزوه«پرستو در قاف» به گفته نویسنده آن علیرضا قزوه، بسیار از کتابهای خسی در میقات و حج دکتر شریعتی تاثیر پذیرفتهاست"در پایان کتاب نیز آلبومی از تصاویر دوران هشت سال دفاعمقدس و حضور نگارنده در جبهههای حق علیه باطل به همراه همرزمانش و سفر ایشان به حج تمتع ضمیمه شده است. در گوشههایی از این سفرنامه میخوانید: «... در شبه جزیره عربستان و در جایجای مکه و مدینه، هرجایی که قدم میگذاشتم، سیمای نورانی شهیدان مثل توالی مکرر آذرخش در دل شبی ظلمانی به سینه سیاه آسمان ذهنم خطور میکرد. در این میان آن که بیشتر از همه با دلم بازی میکرد و همه جا همراهم بود؛ شهید محمود پیربداغی بود؛ او که بهار ۶۵ در شبهجزیره فاو به آسمان پرکشید و قلب مرا هم با خود برد.»
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران