خلبان ارتشی که شکنجه و تیرباران شد /شهید نماز هوانیروز ارتش که بود؟ +عکس

خلبان ارتشی که شکنجه و تیرباران شد /شهید نماز هوانیروز ارتش که بود؟ +عکس
خبر آنلاین
خبر آنلاین - ۲۹ مهر ۱۳۹۹

 ارتش جمهوری اسلامی ایران و یگان‌های مختلف آن همواره از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی مدافع و پشتیبان مردم و انقلاب اسلامی بودند و این حمایت از نخستین روزهای انقلاب در سراسر کشورمان تجلی داشت.

هوانیروز ارتش به عنوان یگان پشتیبانی از نیروهای زمینی که از سال‌های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در ارتش به عنوان بزرگ‌ترین یگان هوانیروز در غرب آسیا تشکیل شده بود یکی از نیروهایی بود که در بسیاری از صحنه‌های مهم انقلاب نقش موثری ایفا کرد؛ یکی از این صحنه‌ها ایثار و رشادت‌های خلبانان شجاع هوانیروز در مبارزه با ضد انقلاب و گروهک‌های تروریستی تجزیه طلب بود.

هوانیروز ؛ پشتیان نیروهای زمینی ایرانی علیه ضد انقلاب در کردستان

ضد انقلاب مزدور به دستور استکبار جهانی مامور شده بود تا با توطئه های مختلف علاوه بر انحلال ارتش در ابتدای انقلاب اسلامی، بخش های مختلف کشور را از خاک ایران جدا کند. در این هنگام بود که حضرت امام خمینی (ره) با مشورت مشاوران خود همچون آیت الله خامنه ای و مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به این تصمیم رسیدند تا ارتش در ایران تثبیت شود و از کشورمان دفاع کند.

استکبار که در این راه شکست خورده بود در صدد این برآمد که با تشکیل و تجهیز گروه های تجزیه طلب و ضد انقلاب در برخی از مناطق مرزی و سوء استفاده از قومیت ها کشورمان را به مرور دچار بحران های سنگین کرده و کم کم کشورمان را به قسمت های مختلف تجزیه کند. اما امام و مردم انقلابی ایران با هوشیاری و انسجام ملی در مقابل این توطئه ها ایستادگی کردند.

ارتش جمهوری اسلامی ایران به همراه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای مردمی راهی منطقه تحت اشغال منافقین و مزدوران ضد انقلاب مانند کردستان و خوزستان شدند تا آن ها را از کشورمان بیرون کنند.

ایران اسلامی یک تنه در مقابل استکبار جهانی

توطئه ضد انقلاب که ختم به خیر شد، ارتش رژیم بعثی به سرکردگی صدام با تجهیزات مدرن آن روزها به کشور اسلامی مان حمله ور شد تا کاری که ضد انقلاب نتوانسته بود انجام دهد را اجرایی کند.

"در این هنگام بود که حضرت امام خمینی (ره) با مشورت مشاوران خود همچون آیت الله خامنه ای و مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به این تصمیم رسیدند تا ارتش در ایران تثبیت شود و از کشورمان دفاع کند"اما ایستادگی ایران اسلامی با فرزندان خود در مقابل آن ها تمام پیش بینی های آنان را با شکست رو به رو کرد و پس از هشت سال جنگ بی وقفه و سنگین سرانجام رژیم بعثی به مرزهای خود فرار کرد.

انسجام ایران اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) به قدری در این راه مهم و موثر بود که صدام پس از بازگشت به داخل عراق در سال ۶۹ یعنی تقریبا دو سال بعد از آتش بس در جنگ تحمیلی تمام خواسته‌های ایران را در چند نامه خطاب به آیت الله هاشمی رفسنجانی پذیرفت و اینگونه ایران پس از چندین سال نبرد بی امان با دشمن بعثی از آتش جنگ استکبار جهانی رهایی یافت.

بال پرواز نیروی زمینی ارتش در جنگ تحمیلی چه بود؟

هوانیروز ارتش که نقش مهمی در پشتیبانی از نیروهای زمینی حاضر در صحنه نبرد داشت، در راه دفاع از کشورمان علاوه بر رشادت های گوناگون و موثر شهدای بسیاری را هم تقدیم نظام و انقلاب اسلامی کرده است. یکی از این شهدا به شهید نماز هوانیروز ارتش معروف شده است که در ادامه با این شهید بزرگوار آشنا می شویم.

شهید نماز هوانیروز ارتش کیست؟

امیر سرتیپ خلبان شهید حسین قاسمی یکی از خلبانان هوانیروز ارتش است که در سال ۱۳۳۳ در روستای طاهر آباد شهرستان آمل و در یک خانواده مذهبی که به شغل کشاورزی مشغول بودند، چشم به جهان گشود. او دوران ابتدایی و دبیرستان خود را در زادگاهش به پایان رساند، خانوده وی از لحاظ مالی در شرایط مناسبی قرار نداشتند و از طرفی امکانات معیشتی و تحصیل هم برای حسین به سختی در دسترسی قرار داشت و به همین دلیل هم نتوانست خود را به مرحله‌ی دریافت دیپلم متوسطه برساند.  

بهمن ماه سال ۱۳۵۳ بود که حسین به علت علاقه بسیاری که به خلبانی داشت در آزمون ورودی هوانیروز ارتش شرکت کرد و با نمره خوبی در این آزمون پذیرفته شد و پس از پذیرش در این آزمون تحصیلات خود را در شاخه نظامی در آموزشگاه خلبانی هوانیروز ادامه داد.

حسین دوران ابتدایی آموزش خود را در پادگان حر تهران گذراند و پس از طی دوره‌های تخصصی زبان انگلیسی و پرواز توانست با درجه ستوان یار سومی و اخذ پایه تخصصی در پرواز بالگرد به پایگاه پشتیبانی هوانیروز ارتش در اصفهان منتقل شود و فعالیت خود را در آنجا ادامه دهد.

مدتی نگذشته بود که به تصمیم فرماندهان هوانیروز به مرکز آموزش هوانیروز منتقل شد تا خدمت خود را در آنجا ادامه دهد.  

او بسیار باهوش و بصیر بود و همواره موقعیت‌های حساس و مهم را به خوبی درک می‌کرد. حسین که نتوانسته بود در دوران تحصیل خود مدرک دیپلم متوسطه خود را اخذ کند، در دوران فعالیت در هوانیروز توانست با پشتکار و مطالعه تحصیلات متوسطه خود را تکمیل کرده و با اخذ دیپلم به درجه ستوان سومی ارتقا پیداکند. این مورد را می‌توان نخستین موفقیت شاخص او در دوران فعالیتش دانست. دومین موفقیت شاخص شهید قاسمی این بود که در حوزه نظامی به دانش کامل خلبانی دست پیداکرده بود و ارتقا به مرتبه استاد دروس زمینی خلبانی را به چش دید.

"اما امام و مردم انقلابی ایران با هوشیاری و انسجام ملی در مقابل این توطئه ها ایستادگی کردند"

شهیدی که از ابتدا دل خوشی از آمریکا نداشت

شهید حسین قاسمی از همان ابتدای ورود خود به ارتش تحمل دیدن حضور چپاول گرانه مستشاران آمریکایی که در مرکز آموزش هوانیروز مستقر بودند را نداشت و با آن‌ها برخوردهای لفظی و کلامی بسیاری داشت. او یکی از دوستداران و محبان امام خمینی (ره) بود و پس از پیروزی انقلاب اسلامی انجمن اسلامی مرکز آموزش هوانیروز ارتش را در اصفهان تاسیس کرد و در این مرکز اقدامات بسیاری را در جهت استقرار ارزش‌های دینی و رشد معنوی کارکنان این پایگاه انجام داد.

شهید نماز هوانیروز ارتش چگونه به شهادت رسید؟

شهید حسین قاسمی و همرزمانش که از تیزپروازان هوانیروز ارتش بودند همواره در جهت مقابله با ضد انقلاب در غرب کشور پروازهای بسیاری را انجام می‌دادند. اما این تنها اقدام مهم او نبود. ۲۵ آبان ماه سال ۱۳۶۱ بود که شهید قاسمی به همراه سایر همرزمانش عازم ماموریت بود تا دشمن بعثی را نابود کند که به ناگاه بالگرد او به هنگام نبرد با دشمن مورد اصابت قرار گرفت و سقوط کرد و پس از سقوط بالگردش به اسارت دشمن بعثی درآمد.

شهید قاسمی را به زندان مخوف دوله تو بردند و او مدت‌ها در آن جا سخت‌ترین شکنجه‌ها را تحمل کرد. دژخیمان یعثی او را مدام شکنجه می‌کردند و به او می‌گفتند که اگر می‌خواهد از شکنجه‌ها خلاص شود باید  علاوه بر توهین به انقلاب و امام خمینی (ره)، از خواندن نماز در زندان نیز خودداری کند.

اما او که عاشقانه امام و انقلاب را دوست می‌داشت و به نماز نیز علاقه بسیاری نشان می‌داد و هیچ گاه نمازش ترک نمی‌شد، از انجام این کار سر باز می‌زد.  

این کارها باعث می‌شد تا دژخیمان بعثی بیشتر از قبل او را شکنجه کنند، اما استقامت و پایداری او سبب شده بود تا این مزدوران به ستوه بیایند. ۶ ماه از اسارتش نگذشته بود که دستور اعدام او را صادر کردند و مزدوران بعثی شهید حسین قاسمی را در تاریخ دوم  خردادماه سال ۱۳۶۲ او را در زندان دوله تو در نقطه مرزی ایران و عراق تیرباران کردند.

مزار امیر خلبان شهید حسین قاسمی که به شهید نماز هوانیروز ارتش معروف است در گلزار شهدای شهرستان آمل قرار دارد. از شهید حسین قاسمی دو فرزند به نام‌های فرزاد و مه زیار به یادگار مانده است.

خاطره همرزمان شهید قاسمی از او

سرهنگ خلبان جانباز سید غفور موسوی از همرزمانش شهید حسین قاسمی می‌گوید که به همراه شهید قاسمی یک صندوق قرض الحسنه داخلی بین خلبانان در مرکز آموزش هوانیروز تشکیل داده بودیم.

"اما ایستادگی ایران اسلامی با فرزندان خود در مقابل آن ها تمام پیش بینی های آنان را با شکست رو به رو کرد و پس از هشت سال جنگ بی وقفه و سنگین سرانجام رژیم بعثی به مرزهای خود فرار کرد"وی قبل از اعزام به مأموریت کردستان نزد من آمد و گفت که سید حساب مرا ببند. وقتی علت را از او جویا شدم، با تلاوت آیه: یا ایتها النفس المطئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه، پاسخ داد و در ادامه گفت که به من الهام شده است که به زودی به شهادت می‌رسم و می‌خواهم با حساب و کتابی پاک به سوی معبود پر بکشم!

سرهنگ آزاده خلبان احمد شاکر دیگر همرزم شهید حسین قاسمی درباره او می گوید که من و شهید قاسمی در پاییز سال ۱۳۶۱ طی مأموریتی به کردستان اعزام شدیم. از همان ساعات نخست آشنایی ام با آن شهید عزیز، شیفته خصوصیات اخلاقی والای او شدم. چهره‌ی معصومی داشت و در حرکاتش هم بی قراری موج می‌زد. در پادگان سقز با ایشان هم اتاق بودم، هر روز صبح با صوت دل نشین قرآن این شهید از خواب بیدار می‌شدم و با هم نماز خواندیم.

شهید قاسمی در همه‌ پروازها به ویژه پروازهای حساس رزمی از هوش سرشار خود بهره می‌گرفت و پیوسته نام خدا بر زبانش جاری بود.

طی مأموریت در تاریخ بیست و پنجم آبان ماه سال ۶۱، من و شهید قاسمی اسکورت یک فروند بالگرد ۲۱۴ (ترابری) را که حامل سوخت و مواد غذایی و دارویی مورد نیاز رزمندگان بود، بر عهده گرفتیم.

تمام منطقه به خاطر پوشش توده‌های به هم پیوسته به هم فشرده ابرهای سیاه نیمه تاریک و تار بود. به همین خاطر وسعت دید ما به شدت محدود شده بود. ناگزیر در ارتفاع پایین پرواز می‌کردیم. البته با این آگاهی که در تیررس گلوله‌های نیروهای شورشی و نفوذی مستقر در منطقه‌ مربوطه بودیم. هنوز مدتی از پرواز نگذشته بود که ناگهان بالگرد ما مورد اصابت گلوله مزدوران وطن فروش قرار گرفت و در محدوده استقرار نیروهای مذکور سقوط کردیم و بلافاصله پس از سقوط، توسط نیروهای منافق وطن فروش اسیرشده و از همان جا بدون فوت وقت ما را روانه زندان کردند.

خلبانی که پیوسته به یاد خدا بود حتی در هنگام اسارت و شکنجه

سرهنگ شاکر در ادامه می‌گوید که فصل زمستان بود و فضای زندان بسیار سرد، من و شهید قاسمی شب‌ها دعای توسل می‌خواندیم و از خدا برای رهایی خودمان و دوستان هم اتاقی، از دست خائنینی که ما را به اسارت گرفته بودند، دعا می‌کردیم.

"مدتی نگذشته بود که به تصمیم فرماندهان هوانیروز به مرکز آموزش هوانیروز منتقل شد تا خدمت خود را در آنجا ادامه دهد"این کار هر شب ما بود.

او در ادامه می‌گوید که شهید قاسمی کارش در زندان فقط خواندن دعا و استغاثه نبود. این شهید والا مقام به خاطر صبر و پایداری به ویژه روحیه مقاوم و همراهی و همدلی که در وجودش ریشه دار بود همواره غمخوار و همراز دیگر زندانیان بود و با آن‌ها همراه و هم دل می‌شد. در زندان غذایی بسیار ناچیز به ما می‌دادند و سخت گیری‌های بیش از حدی اعمال می‌کردند. شهید قاسمی برای این که با این گونه شکنجه‌ها راحت‌تر مقابله کند، اغلب اوقات روزه می‌گرفت و در برابر مشکلات شکیبایی می‌کرد. با توجه به موفقیت‌های به دست آمده توسط رزمندگان اسلام در پاکسازی غرب کشور از شورشیان خائن، آن‌ها تصمیم گرفتند تا ما را به زندان دیگری انتقال دهند.

از این رو زندانیان را به دو دسته تقسیم کردند و هر دسته را به زندان جداگانه‌ای فرستادند. بدین ترتیب من از شهید قاسمی جدا شدم و پس از آن دیگر سعادتی نصیبم نشد تا او را ببینم.

۱۷۲۷۲۷

منابع خبر

اخبار مرتبط

دیگر اخبار این روز

خبرگزاری جمهوری اسلامی - ۲۹ مهر ۱۳۹۹
خبرگزاری دانشجو - ۲۹ مهر ۱۳۹۹
خبرگزاری جمهوری اسلامی - ۲۹ مهر ۱۳۹۹