ایمان و نقش آن در زندگی فردی و اجتماعی انسان (قسمت دوم)
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از سایت اداره تبلیغات اسلامی شهرستان اهر، انسان نمی تواند بدون داشتن ایده و آرمان و ایمان زندگی سالم و سعادتمند داشته باشد و یا کاری مفید و ثمر بخش برای بشریت و تمدن بشری انجام دهد انسان فاقد هر گونه ایمان و عقیده است و به صورت موجودی غرق در خودخواهی است که هیچ وقت نمی خواهد منافع خود را از بین ببرد و همیشه بصورت موجودی سرگردان که تکلیف خویش را از زندگی درمسائل اخلاقی و اجتماعی نمی داند ، انسان دائما با جامعه و مسائل اجتماعی و اخلاقی برخورد می کند و بنابر فطرت خود در برابر آنها عکس العمل نشان می دهد انسان اگر مکتب و عقیده و ایمان پیوسته داشته باشد هم سعادتمند و دارای زندگی بوده و هم تکلیفش در زندگی مشخص است در غیر اینصورت موجودی سرگردان خواهد بود که گاه مثل کاه با وزش باد به این سو و آن سو کشیده خواهد شدو موجودی ناهماهنگ می شود چیزی که همواره و در هر لحظه برای انسان اهمیت دارد تنها ایمان است که انسان را بصورت یک مومن واقعی در می آوردهمه چیز را تحت سلطه خود قرار می دهد حتی خود پرستی و خود خواهی را .
ایمان موجب می شود انسان تلاشهایی علیرغم گرایشهای طبیعی و فردی انجام دهد و احیانا هستی و حیثیت خویش را در راه ایمانش فدا سازدو این در صورتی امکانپذیر است که ایده انسان جنبه مقدس بودن پیدا کرده و حاکمیت مطلق بر وجود انسان یابد و تنها ایمان می تواند انسان را در جهت میل به کمال راهنمایی کند .
دلا غافل ز سبحانی چه حاصل مطیع نقش شیطانی چه حاصل
بود قدر تو افزون از ملائک تو قدر خود نمی دانی چه حاصل
گاهی انسان با خشونت رفتار می کند و می خواهد انتقام گرفته و کینه خود را نشان دهد در مقابل این احساسات نیز دست به فداگاری می زند و از جان و مال و هستی خود می گذرد تنها ایمان در اینصورت است که مقابل این احساسات به ایده ها قداست می بخشد و فداکاریها از روی کمال رضایت و به طور طبیعی صورت می پذیرد.
آثار و فایده های ایمان در زندگی فردی و اجتماعی
ایمان پیوندی است دوستانه میان انسان و جهان و یا نوعی هماهنگی میان انسان و آرمانهای کلی جهان ، اما ایمان و آرمانهای غیر مذهبی نوعی بریدگی از جهان و ساختن دنیای خیالی برای خود است که به هیچ وجه از جهان بیرون حمایت نمی شود.
ایمان تنها یک سلسله تکالیف برای انسان علیرغم تمایلات طبیعی تعیین نمی کند بلکه قیافه جهان را در نظر انسان تغییر می دهد عناصری علاوه بر عناصر محسوس در ساختمان جهان ارائه می دهد . جهان خشک و سرد مادی را به جهانی جاندار و ذی شعور وآگاه تبدیل می کند ایمان تعلق انسان را نسبت به جهان وخلقت دگرگون می سازد . از آثار و فایده های علمی ایمان می توان چنین گفت :«خوشبینی » ، خوشبینی به جهان و خلقت و هستی . خوشبینی هم انسان را هدفدار می کند و هم سعادت و تکامل را به انسان معرفی می کند ودر چنین شرایطی طبعاً دید انسان را نسبت به نظام کل هستی وقوانین حاکم بر آن خوش بینانه می سازد . فرد با ایمان در کشور هستی مانند فردی است که قوانین و تشکیلات آن را صحیح و عادلانه می داند نیّت اصلی گردانندگان آن نیز ایمان است و زمینه را برای رشد و تعالی خود و سایر افراد فراهم می بیند و اگر عقب ماندگی احساس کند آن را از تنبلی و بی تجربگی خود می داند نه از چیز دیگری .
"جهان خشک و سرد مادی را به جهانی جاندار و ذی شعور وآگاه تبدیل می کند ایمان تعلق انسان را نسبت به جهان وخلقت دگرگون می سازد "اما فرد بی ایمان مانند فردی است که در کشوری زندگی می کند که قانون و تشکیلات کشور را فاسد و ظالمانه می داند و از قبول آن هم چاره ای ندارد . درون چنین افرادی پر از کینه و کدورت است و درستی خود را مانند ذره ای می بیند و برای آن ارزشی قائل نمی شود . چنین فردی نه از زندگی لذّت می برد نه از چیز دیگری، بلکه جهان برای او یک زندان هولناک است . دومین اثر ایمان روشندلی است . ایمان برای انسان مانند چراغی است که درونش را روشن می کند سومین اثر آن امیدواری به نتیجه خوب وتلاش خوب است و بالاخره چهارمین اثر آن آرامش خاطر واثرات دیگر آن به ترتیب پنجم دوری از گناه و ششم یاری خدا هفتم استقامت و پایداری هشتم عدم ترس و خوف نهم عدم شک و دودلی و داشتن ثبات دهم برخورداری از لذّات معنوی .لذت معنوی به عمق و روح انسان مربوط می شود مثل کمک به دیگران ، یاری به مستمندان و پرستش خدا نوعی لذت در روح بوجود می آورد که قابل مقایسه با لذت مادی بیشتری که همان حس با یکی از حواس پنجگانه است مثل چشم که از راه دیدن یا گوش که از راه شنیدن احساس می شود نیست و بسیار بالاتر و پایدارتر از لذت مادی است.
یازدهم عزت و نفوذناپذیری . عزت حالتی است که از مغلوب بودن انسان مانع می شود. مثل زمین سخت دوازدهم حکیمانه دیدن نظام عالم . سیزدهم ایجاد غیرت و جلوگیری از بی بند و باری . علاوه بر مواردی که عرض کردیم و از موارد دیگر آن دل نبستن به دنیا ، سلامت جسم و روح ، احساس مسئولیت ، برای زندگی ارزش قائل شدن .
اقسام ایمان
ایمان بر دو قسم است که یکی ایمان مربوط به عقل است .
"از آثار و فایده های علمی ایمان می توان چنین گفت :«خوشبینی » ، خوشبینی به جهان و خلقت و هستی "برهان و استدلال است که به این ایمان در فلسفه علم می گویند . علم به وجود خدا ، علم به نبوت ، معاد و امامت . این علم از راه برهان پیدا می شود . دومین ایمان ایمان عاطفی یا ایمان قلبی است نه عقلی که ایمان قلبی را از نظر فلسفه معرفت می گویند و معنایش این است که آن ایمانی که مربوط به عقل است نمی تواند انسان را از ارتکاب گناه بازدارد بلکه می تواند آن باشد که در دل رسوخ کرده و دل آن را باور کرده باشد.
مراتب ایمان در کنترل غرائز
ایمان قلبی: ما اعتقاد داریم که این انسان را هیچ کس و هیچ چیز جز ایمان عاطفی نمی تواند کنترل کند در اینجا پای عقل لنگ است ، وجدان اخلاقی و علم نیز چندان جایی ندارند .تربیت اگر صحیح باشد آنگاه که غرائز طوفانی شد دیگر آه و ناله و داد او به جایی نمی رسد آنگاه که این انسان بخواهد کاری بکند قانون نمی تواند سدّی در مقابل او باشد اگر غریزه حبّ ریاست این انسان طوفانی شد آنگاه دیگر از ایمان عقلی هیچ کار ی ساخته نیست و برای رسیدن به هدفش نه تنها از اسفار ملاصدرا بلکه از قرآن نیز می گذردآنچه که می تواند انسان را کنترل کند فقط و فقط ایمان عاطفی و قلبی است این ایمان از راه عمل پیدا می شود و نیازمند ریاضت و ترک گناه است تا بدینوسیله درخت ایمان را در دل ریشه دار کند . نماز اول وقت مخصوصا اهمیّت دادن به مستحبّات و اهمیّت دادن به خدمت به دیگران از ریاضتهای این ایمان است این اعمال درخت ایمانی را که در دل روئیده است آبیاری کرده و ریشه آن را در دی رسوخ می دهد.
ارکان ایمان
ارکان ایمان چهار قسمت است ۱-توحید بی حد ۲- ذکر بی قطع ۳- حال بی نعت ۴- وجد بی وقت
توحید بی حد : توحید باید به اخلاص برسد کمال توحید به اخلاص است .
اخلاص نسبت به حق آنست که خدا را خالص ببیند از غیره از نقص ، از حد ، از عد ، منزه بداند ذات بی زوالش را از اینکه مثلی داشته باشد .
ذکر بی قطع : آنست که انسان پیوسته به یاد خدا باشد« فَاذکُرُونِی اَذکُرکُم » مرا یاد تا شما را یاد کنم و اینکه همواره نماز بخواند (نماز را در طول شبانه روز بر پای دارد)
حال بی نعت :آنچه را گوید وقت خویش گوید و تا خویش را در مقام نیابد از آن مقام سخن نگوید.
وجد بی وقت : در هر وقت مشاهده گر حق باشد و کسی که ایمانش قوی باشد به جهان وجود و ما فیها بی اعتنا باشد.
عوامل سه گانه در حصول ایمان قلبی
۱- تقیّد به ظواهر شرع
۲- اجتناب از گناه
۳- انجام مستحبّات
تقید به ظواهر شرع:
اگر تقیّد به ظواهر شرع نباشد قطعاً انسان به جایی نمی رسد اگر هم خیال کند که رسیده تخیّل و وسوسه شیطانی است این تقیّد است که معنای لقاء را به دنبال می آورد« مَن کَانَ یَرجُو لِقاءَ رَبِّهِ فَلیَعمَلَ عَمَلاً صَالِحًا » از موارد تقیّد به ظواهر شرع اهمیّت دادن به واجبات و در مقابل قانون اسلام ، اوامر خدا ،اوامر پیامبر (ص) و امام (ع)مطیع بودن است .
اجتناب از گناه :
تقید به واجبات یک شرط اساسی است اما از آن مهمتر اجتناب از گناه است . درخت ایمان در اثر عبادت انسان به جائی می رسد خداوند تبارک و تعالی درقرآن شریف می فرماید: «وَ مَا خَلَقتُ الجِنَّ وَالاِنسَ اِلّا لِیَعبُدونَ » که فلسفه آفرینش جن و انسان را عبادت خویش می داند از آنجائیکه خدا هیچ نیازی به عبادت بندگانش ندارد پس عبادت حقیقی موجبات رسیدن انسان به کمال و خوشبختی را فراهم می سازد و انسانی که به حقیقت و لذت عبادت ودر پیشگاه حق بودن دست یابد هرگز حاضر به انجام گناه و اعمال ناشایست نخواهد بود انجام مکررگناه قساوت قلب می آورد آنان که در ارتکاب گناه دست بیشتری دارند درخت ایمانشان خشکیده و ریشه کن می شود
انجام مستحبات:
با انجام مستحبات و اهمیت دادن به آن انسان درخت ایمانش را آبیاری نموده ریشه هایش را تنومند می سازد . خواندن قرآن ، راز و نیاز با خدا ، نماز شب از مهمترین مستحبات است از دید اسلام خدمت به دیگران گاهی ممکن است به سر حد وجوب برسد و راه پنجاه ساله را به یک شبه بپیماید یعنی درخت ایمان را در دل بسیار محکم کند . تقید به ظواهر شرع ، اجتناب از گناه و اهمیت دادن به مستحبات همه در سایه توسل به اهل بیت (ص) و خلوص نیت میسر است.
مراتب ایمان قلبی
ایمان قلبی دارای مراتبی است که علمای اخلاقی سه درجه برای آن ذکر کرده اند : مرتبه اول را علم الیقین نام نهاده اند و معنایش این است که ایمان در دل رسوخ کرده و شخص دور نمایی از مبدا و معاد را می بیند او به چشم دل به مقامی رسیده که خدا را می بیند (درک می کند) همانند اسنان تشنه ای که تشنگی را درک می کند و معمولا انسانها در بن بست ها اگر چه ایمان قلبی نداشته باشند این حالت را پیدا می کنند آنها که توانسته اند این در گرانبها را بدست آورند همیشه خدا را درک کرده و صبح و شام تسبیح و تنزیه گوی حق تعالی هستند .
مرتبه دوم ایمان عین الیقین است در مرتبه اول ایمان فرداز دورآتش را می بیند اما در عین الیقین انسان به مرحله مشاهده رسیده و با چشم خود آتش را می بیند و از گزمای آن بهره مند می گردد و پرهیز گاران به این مرحله می رسند.
مرتبه سوم حقّ الیقین است کسی که وارد آتش شده و سوزش آنرا لمس و به صفات آن متصف می گردد واین بالاترین مرحله یقین است و خاصّان و مقرّبان به آن دست می یابند همه چیز در جهان هستی بر محور یقین به خدا وند سبحان در دور و حرکت است وبه هر اندازه ایمان به قدرت خدا بیشتر گردد اشیاء جهان به همان نسبت در برابر او مطیع و فرمانبردار خواهد شد.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران