وقتی وارد اجرا شدیم قانون اساسی را در بخش های زیادی کنار گذاشتیم

کلمه - ۲۶ فروردین ۱۴۰۰

چکیده :خصوصی سازی در حقیقت سیاست کشورهای سرمایه داری در اوج هست مثل انگلیس و آمریکا. خصوصی سازی به معنای واگذاری به متقاضیان بخش خصوصی است که کارآمدتر از خود دولت عمل می کنند و در کشورهای سرمایه داری موفق هم شد. اما ما اصلا به لحاظ درجه توسعه یافتگی زمین تا اسمان با انگلیس و آمریکا فرق...

گزیده هایی از گفتگوی مهدی نصیری با دکتر حسن سبحانی استاد اقتصاد دانشگاه تهران و نماینده سه دوره مجلس

دکتر سبحانی: اقتصاد ایران نمره قبولی ندارد. حتی با ارفاق هم نمی شود قبولش کرد و در مقایسه با اقتصادهایی که رشدهای دو رقمی دارند کلا راکد و البته رو به افول است به خاطر این که ما هر سال رشد جمعیت داریم و این به معنای هم گسترش فقر و هم تعمیق فقر در بلند مدت است.

آنچه در جامعه ما خیلی رایج و و گسترده شده فقر نسبی است. در فقر نسبی ممکن است آدم ها از گرسنگی نمیرند، ولی آدم ها در مقایسه با دیگران خیلی احساس فقر می کنند.

سیاستهای تعدیل ساختاری بعد از جنگ یک بذری را پاشید که در زمان خودش یک نهال کوچولویی بود ولی حالا درختی شده که زیر شاخه سار مفسده آورش افراد خیلی کارها می توانند بکنند.

توسعه یافتگی در حقیقت مراحل گذار جامعه از کالی به رسیدگی است و چنین نیست که یک جامعه ای به محض این که اراده کرد یا تصمیم گرفت برسد.

یکی از بزرگترین مفاسدی که ما داریم و به نظر من پاشنه آشیل هم اقتصاد و هم انقلاب است، نظام بانکی است.

ما در انتخاب سازو کار برای ادامه حکومت تا حدود زیادی ساده انگاری کردیم و فکر کردیم که با حفظ تشکیلات و ساز و کار رسیده از گذشته و نصب نمایندگانی از طرف روحانیت می توانیم امور را دینی را بکنیم.

ما وقتی که وارد اجرا شدیم دیگر قانون اساسی را در بخش های زیادی کنار گذاشتیم.

خصوصی سازی در حقیقت سیاست کشورهای سرمایه داری در اوج هست مثل انگلیس و آمریکا.

"خصوصی سازی به معنای واگذاری به متقاضیان بخش خصوصی است که کارآمدتر از خود دولت عمل می کنند و در کشورهای سرمایه داری موفق هم شد"خصوصی سازی به معنای واگذاری به متقاضیان بخش خصوصی است که کارآمدتر از خود دولت عمل می کنند و در کشورهای سرمایه داری موفق هم شد. اما ما اصلا به لحاظ درجه توسعه یافتگی زمین تا اسمان با انگلیس و آمریکا فرق داشتیم.

شرکت های دولتی ایران زیانده نبودند که بعضی ها می گویند زیان به گردن دولت بوده. همین شرکتها در اوج شروع به خصوصی سازی، چهارده هزار میلیارد تومن به دولت مالیات و سود سهام می دادند.

شورای نگهبان هر ورود حسابرسانه ای از سوی مجلس و نهادهای دیگر را به کار و عملکرد دستگاه های وابسته به رهبری منوط به این می کند که با اذن ولی فقیه باشد. من فکر می کنم این به نفع کشور نیست.

در دهه های اخیر دیگر امنیت ملی را با نظامی گری سنجش نمی کنند، البته نه اینکه نظامی گری مهم نباشد. ربط وثیق بین امنیت ملی و امنیت اقتصادی وجود دارد.

مقالات زیادی نوشته شده که می گوید امنیت ملی همان امنیت اقتصادی است یا برعکس.

امنیت اقتصادی دو تا مولفه خیلی مهم دارد یکی رضایت مردم در درون. مردم باید از زندگیشون راضی باشند. دوم امکان تاثیرگذاری بر کشورهای دیگر در عرصه بین الملل که آن هم به پشتوانه آن مردم راضی و عواملی است که آن مردم را راضی نگه داشته باشد. من فکر نمی کنم با دست خالی و مردم گرسنه خیلی بشود امکان تاثیر گذاری بر دیگران را به دست آورد.

ما مساله مان با خارج فقط اف ای تی اف نیست. نظام باید تصمیم بگیرد که مواجهه او با خارج چگونه باید باشد که امنیت ملی اش به معنای توسعه اقتصادی که عرض کردم تامین شود .

ما مجمع تشخیص مصلحت داریم.

"خصوصی سازی به معنای واگذاری به متقاضیان بخش خصوصی است که کارآمدتر از خود دولت عمل می کنند و در کشورهای سرمایه داری موفق هم شد"در قانون اساسی به آن اختیار دادیم که می توانی اگر مصلحت بود خلاف شرع و خلاف قانون اساسی تصمیم بگیری. خوب کسی که می خواهد سرمایه گذاری بکند می گوید شما در قانون اساسی تان این هست که اگر مصلحت تشخیص دادید قوانین را رعایت نکنید. بنابراین قانون عادی مجلس که می گوید سرمایه گذار اگر بیاید سرمایه اش حفظ می شود یک جایی تهدید می شود.

ما باید برگردیم به نقد گذشته مان و هیچ کسی مناسب تر از همین نسل فعلی باقی مانده از انقلاب ۵۷ نیست که امکان بازنگری داشته باشد. بعدا معلوم نیست که اصلا بشود بازنگری کرد یا نه؟ بنابراین به این نسل خیلی فهیم و با سواد جوان باید گفت که بین آنچه که رخ داده با ارزش هایی که مدعی شده بودیم فاصله افتاده و می توانیم به آن ارزشها برگردیم.

طولانی شدن عمر مسئولیت ها در جمهوری اسلامی مانع از بازنگری است، چون فرد حافظ وضع موجود می شود. هرجایی که می خواهد نقد بکند می بیند که خودش سالها مسئول آنجا بوده و خودش را باید نقد کند.

موقعی که می خواهیم انتخابات مجلس خبرگان رهبری بشود از مردم دعوت می کنیم بیایید.

واقعا این یکی از مهمترین انتخاباتها است اما چرا در تهران افراد با رای پایینی عضو خبرگان می شوند؟ به خاطر این که وقتی این مجلس تشکیل می شود دیگر هیچ خبری تا چند سال از آن نیست. چه اشکال دارد که بحثهای انجام شده در جلسات آن منتشر بشود. ضمن این که منحصر کردن اعضای این مجلس به فقها و عدم ورود کارشناسان دیگر، در حقیقت منحصر کردن مسائل کشور و جهان فقط به فقه است.

مشروح این گفتگو را در زیر ببینید:

منابع خبر

اخبار مرتبط