گزینه‌های ترامپ در مورد توافق اتمی با ایران

گزینه‌های ترامپ در مورد توافق اتمی با ایران
دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی - ۱۲ مرداد ۱۳۹۶

سید حسین موسویان، پژوهشگر ارشد دانشگاه پرینستون آمریکا
دیپلماسی ایرانی: در حالی که وزارت خارجهٔ دولت دونالد ترامپ دو بار تاکنون تأیید کرده که ایران به مفاد قرارداد اتمی تیرماه ۱۳۹۴ پای بند بوده است، شواهدی به چشم می خورد که ترامپ قصد دارد تا دستاورد چشمگیر سلف خود را در سیاست خارجی، از میان بردارد.
مع الوصف، مسئلهٔ بغرنج برای کاخ سفید و متحدانش این است که خروج از برجام در شرایطی که ایران طبق گفتهٔ تمامی ناظران بی طرف کاملاً به تعهدات خود پای بند بوده است، موجب انزوای ایالات متحده خواهد شد. باب کورکر، رئیس کمیتهٔ روابط خارجی سنا و یکی از منتقدان مشهور برجام، گفته است: «نقض این توافق باید توسط ایران باشدنه اینکه بر دوش ایالات متحده بیافتد زیرا می خواهیم متحدانمان با ما همراه باشند.»
گفتنی است که ترامپ اکنون یک تیم را در کاخ سفید موظف کرده تا برای او گزینه هایی را فراهم کنند که بتواند در گزارش بعدی اش در ماه سپتامبر، از تایید پای بندی ایران به توافق، سر باز زند. او گفته است که «شخصاً» بر این باور است که ایران «عدم پایبند» به برجام شناخته خواهد شد.
یک منبع آگاه در واشینگتن که نخواست نامش فاش شود، به نویسنده گفت که دراین مورد کاخ سفید راه های زیر را در دست بررسی دارد:
الف) ایران را به عدم التزام فنی و نقض محدودیت های مواد هسته ای پیش بینی شده در توافق متهم کند؛
ب) به آژانس بین المللی انرژی اتمی برای دسترسی به تاسیسات نظامی حساس در ایران فشار آورد تا خودداری ایران، را دستمایه خروج از توافق قراردهد.
پ) مذاکرهٔ مجددی را پیرامون توافق آغاز کند تا پیشرفت غنی سازی در ایران کاملاً متوقف و محدودیت های موقت برنامه هسته ای پیش بینی شده در برجام، دائمی شوند.
ت) برای اعتبار بخشیدن به یک گزارش دستگاه اطلاعاتی آلمان تلاش کند؛ گزارشی که مدعی بود ایران به «فعالیت های مرتبط با تدارک برای تکثیر غیر قانونی سلاح هسته ای» ادامه می دهد. چنین کاری به رغم آن صورت می گیرد که گزارش مذکور قبلا از سوی دولت اوباما و کار شناسان مستقل، رد شده است.
جهت زمینه چینی های لازم، متحدان منطقه ای ایالات متحده، به رهبری عربستان سعودی و امارات متحده عربی، اخیرا لابی با کنگره را آغاز کرده و خواسته اند که حق غنی سازی برای آنان به رسمیت شناخته شود زیرا که برجام به «ایران شیعه» اجازه داده تا چنین کاری را بکند. سناتور کورکر نیز با اشاره به این موضوع، گفته است که «ما باید در نهایت به جایی برسیم که مذاکرات دیگری را بر سر این توافق انجام دهیم تا آنان هرگز حق غنی سازی نداشته باشند.» در همین حال، یک مقام ارشد ایالات متحده تایید کرد که دولت ترامپ درصدد تلاش برای انجام بازرسی از تاسیسات نظامی ایران است.
ترامپ در جریان نشست جی-۲۰ در هامبورگ نیز بر خلاف نص برجام که هرگونه اقدام ضد روابط عادی اقتصادی با ایران توسط سایر کشور ها را ممنوع می کند، از رهبران کشورهای خارجی خواست تا تجارت با ایران را متوقف کنند.

"مع الوصف، مسئلهٔ بغرنج برای کاخ سفید و متحدانش این است که خروج از برجام در شرایطی که ایران طبق گفتهٔ تمامی ناظران بی طرف کاملاً به تعهدات خود پای بند بوده است، موجب انزوای ایالات متحده خواهد شد"جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، اظهارات ترامپ را نقض «نه تنها روح، بلکه متن» برجام خواند و افزود که ایران گزینه هایی «آماده» دارد تا در صورت «نقض فاحش» توافق از سوی ایالات متحده، از برجام خارج شود.
لذا کاخ سفید ترامپ در آستانهٔ اقدامی (استراتژی جدید در مورد ایران) است که نتیجه آن عواقبی جدی برای صلح و ثبات خاورمیانه و جغرافیایی فرا تر از آن خواهد داشت. درعین حال ترامپ چند گزینه می تواند داشته باشد.
مشکل دولت ترامپ با ایران، به اختلافات آمریکا و ایران در مسائل منطقه ای بازمی گردد. دراین مورد کاخ سفید باید درک کند که برجام اولا: یک توافق چند جانبه است که پنج قدرت دیگر جهانی نیز در آن دخیل هستند و نه توافق دوجانبه بین ایران و آمریکا؛ و ثانیا توافقی است که تنها در مورد اختلاف هسته ای صورت گرفته ضمن اینکه کف مطالبات طرفین را دربردارد و نه سقف خواسته های دوطرف را.
فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در یک نشست خبری مشترک با سرگئی لاوروف، وزیر خارجهٔ روسیه، گفت: «ما از این موضوع اطمینان حاصل خواهیم کرد که تعامل با ایران ادامه یابد و توافق در تمامی جزئیاتش از سوی تمامی طرفین اجرا شود. این شامل بخش هسته ای و همچنین سایر بخش های توافق مانند برداشته شدن تحریم ها، و بازگشت تدریجی تعامل در تمامی بخش هاست.»
از این منظر، گزینهٔ معقول برای دولت ترامپ این خواهد بود که به اجرای کامل و دقیق برجام متعهد باشد تا هم اعتبار آمریکا را حفظ کند و هم قطعنامهٔ ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل را اجراء کرده باشد. همزمان نیز برای یافتن راهی جهت حل اختلافات منطقه ای با ایران از طریق دیپلماسی واقع بینانه تلاش کند.
دلیل اصلی ستیز آمریکا با ایران، بخاطر حقوق بشر و تروریسم نیست، تروریسمی که امروزه عراق، افغانستان، سوریه و لیبی را به آتش کشیده و حتی بی گناهان بسیاری را نیز در غرب کشته است.

واضح است که در مورد حقوق بشر، ایران چندین سال نوری از برخی متحدان نزدیک آمریکا در منطقه، از جمله عربستان سعودی، جلو تر است. مضاف بر این، هم هیلاری کلینتون و هم پرزیدنت ترامپ، قبلا عربستان سعودی را به عنوان بزرگترین حامی مالی تروریسم، نکوهش کردند. نخست وزیر پیشین قطر نیز اخیراً اذعان کرد که آمریکا، قطر، عربستان سعودی و ترکیه، در حمایت از گروه های افراط گرا در سوریه مشترکا اشتباه کردند. ضمن اینکه واقعیت این است که ایران تنها قدرت منطقه است که مستقیماً بر ضد داعش و القاعده می جنگد؛ و اگر مداخلهٔ ایران نمی بود، شاید بغداد و دمشق در اشغال آن ها بود.
مع الوصف، برخی حقایق قابل کتمان نیستند:
نخست، ایالات متحده و ایران در منطقه تضاد منافع جدی دارند. در حالی که ایالات متحده نفوذ منطقه ای ایران را عامل بی ثباتی می بیند، ایران نیز حمایت آمریکا را از دیکتاتورهای منطقه ای و جنگ های آمریکا در افغانستان، عراق، لیبی و همدستی در تجاوز سعودی به یمن را، دلیل اصلی بی ثباتی و عامل گسترش تروریسم می داند.

"او گفته است که «شخصاً» بر این باور است که ایران «عدم پایبند» به برجام شناخته خواهد شد"دوم، سیاست ایالات متحده در خاورمیانه، با سایر قدرت های جهانی، مانند روسیه، چین و حتی برخی از متحدان اروپایی اش، در تقابل است. سوم، ایالات متحده در حال حاضر حتی با برخی از متحدان سنتی خود در بین کشورهای عرب خلیج فارس و همچنین ترکیه، اختلاف هایی جدی دارد.
اگر ترامپ به سیاست هایش مبنی بر تغییر رژیم و تقابل همه جانبه با ایران، افزایش حضور نظامی آمریکا در افغانستان، حمایت از عربستان سعودی در جنگ خونین علیه یمن و فروش صد ها میلیارد دلار سلاح های آمریکایی ادامه دهد، نه تنها هیزمی بیشتر بر آتش بحران های منطقه افکنده بلکه دیر یا زود صدمات مهلکی به امنیت آمریکا نیز وارد خواهد کرد. افزون بر این به این نکته باید توجه داشت که دیپلماسی بین المللی تنها موفق شده است تا منازعهٔ اتمی ایران را صلح آمیز حل کند و در مورد سایر بحران ها همچون سوریه، لیبی، یمن و فلسطین شکست خورده است.
به همین دلیل، ترامپ پیش از اجرای سیاست هایش در قبال ایران، باید نگاهی جامع به عواقب سیاست های گذشته آمریکا در منطقه بیاندازد و سپس دربارهٔ یک استراتژی فراگیر واقع بینانه در منطقه، تصمیم بگیرد. دولت او باید شکست های گذشته، به ویژه در عراق، افغانستان و لیبی، را مد نظر داشته باشد، درس هایش را در این باره بیاموزد و اصلاحات مناسبی را در جهت عدم تکرار آن اشتباهات، انجام دهد. اگر چنین اتفاقی روی دهد، ترامپ در قبال ایران نیز سیاست های غیر سازندهٔ دهه های گذشته را تکرار نخواهد کرد.
منبع: المانیتور

.

منابع خبر

اخبار مرتبط