سریال خواهران و برادران قسمت ۲۴۲

تولگا افسرده شده است
تولگا افسرده است و سه ماه است که مدرسه نمی‌رود و با این که دوروک سعی می‌کند او را به ادامه‌دادن ترقیب کند اما تولگا جون چندین نفر رو دلیلی برای ادامه دادن ندارد. دوروک می‌گوید هرکاری بتواند انجام می‌دهد که تولگا به زندگی‌اش برگردد.
اوگولجان و افرا و آیبیکه اورهان را آزاد می‌کنند و اورهان به سراغ جلسه‌ی دادگاه می‌رود.
در مدرسه آسیه و عمر و دوروک درحال صحبت درباره تولگا هستند که سوسن می‌آید. عمر با دیدن او به سر کلاس می‌رود. سوسن هم برمی‌گردد و می‌رود.

شنگول برای لیلا خیرات می‌دهد و از عاکف درباره تولگا خبر می‌گیرد. عاکف هم به شنگول می‌گوید که اورهان دارد از گونول طلاق می‌گیرد.

"تولگا افسرده شده است تولگا افسرده است و سه ماه است که مدرسه نمی‌رود و با این که دوروک سعی می‌کند او را به ادامه‌دادن ترقیب کند اما تولگا جون چندین نفر رو دلیلی برای ادامه دادن ندارد"شنگول می‌گوید به من ربطی ندارد و عصبانی می‌شود.

در دادگاه گونول حاضر شده و می‌گوید اورهان نیامده، امیدوار است که به همین خاطر دادگاه یک ماه عقب بیوفتد که اورهان از راه می‌رسد و طلاق را تمام می‌کنند.
سوسن هنوز درباره‌ی قضیه‌ی لیلا ناراحت است و از این که عمر فکر می‌کند بین او و سرپ چیزی هست هم ناراحت است. به سرپ می‌گوید کاش آن روز بغلم نمی‌کردی. سرپ می‌گوید پسر باید بداند که دوست دخترش مرد دیگری را بدون علت بغل نمی‌کند! تو حالت خیلی بد بود چکار می‌کردم!؟ مشکل این است که عمر به تو اعتماد ندارد. و سعی می‌کند سوسن را خوشحال کند و به او دلگرمی بدهد.

اوگولجان و آیبیکه و عمر آسیه را راضی می‌کنند که پیشنهاد احمد درباره‌ی خانه‌ی جدید را بپذیرد، موفق می‌شوند او را راضی کنند.
شنگول از حلمیه تشکر می‌کند که اینقدر از امیدجان نگهداری می‌کند. هردو جلوی در ایستاده اند که اورهان از راه می‌رسد.

شنگول چندان با او خوب تا نمی‌کند و به او تیکه می‌اندازد که انگار عادت کرده طلاق بگیرد و ازدواج کند. اورهان هم حرف‌هایش را می‌پذیرد و می‌گوید فقط آمده که ۵ دقیقه پسرش را ببینند.

شنگول با امیدجان می‌روند کوفته بفروشند که شنگول می‌بیند مینی‌بوسش آنجا نیست. از هم محله‌ای‌ها سراغش را می‌گیرد اما کسی آن را ندیده است.
دوروک و اوگولجان به خانه تولگا رفته‌اند و می‌بینند حتی صبحانه نخورده است. تولگا می‌رود دوش بگیرد که بعدش هم بخوابد. اوگولجان فکری به سرش می‌زند که دوباره انگیزه را به زندگی‌اش اضافه کند.

گونول آینه‌ی مینی‌بوس را کنده و بهه نشانه‌ی تهدید روی میز خانه‌ی شنگول گذاشته است.

"اوگولجان و افرا و آیبیکه اورهان را آزاد می‌کنند و اورهان به سراغ جلسه‌ی دادگاه می‌رود"گونول مینی‌بوس را برداشته و کنار ساحل صخره‌ای برده است. گونول با خودش می‌گوید تو با بچه‌ات با زندگی من بازی کردی من هم نان آور تو و آینده‌ی تو را تکه تکه می‌کنم.

بیشتر ببینید:

سریال خواهران و برادران قسمت ۲۴۴

ژوئن 8, ۲۰۲۳

سریال خواهران و برادران قسمت ۲۴۳

ژوئن 8, ۲۰۲۳ قبلی بعدی

شنگول با عاکف تماس می‌گیرد و قضیه‌ی دزدیده شدن مینی‌بوس را به او توضیح می‌دهد. عاکف از کلاب بیرون می‌زند و با شنگول به رستوران گونول می‌روند. گونول خودش را به بی‌خبری زده است و با عصبانیت آن‌ها را بیرون می‌کند. آنها هم تصمیم می‌گیرند به پلیس خبر بدهند.

احمد در راه کلاب عمر را سوار ماشین می‌کند و می‌روند.

احمد به عمر می‌گوید دیگر نمی‌خواهد در کلاب کار کند چون او پدرش است و هزینه‌های زندگی‌اش را تامین می‌کند. عمر هم با اکراه قبول می‌کند. بعد هردو ساز فروشی می‌بینند و احمد از یک گیتار آنجا تعریف می‌کند و عمر هم درامزی که آنجاست را می‌بیند و تحسین می‌کند. هردو وارد گالری می‌شوند و با هم می‌نوازند و اوقات خوشی را می‌گذرانند.

اوگولجان به سراغ زهرا می‌رود و به او می‌گوید می‌خواهد تولگا بهار را ببیند چون قلب خواهرش لیلا در سینه‌ی اوست، شاید اینطور بتوانیم او را به زندگی برگردانیم. او هم قبول می‌کند و شب با خواهرش به خانه‌ی تولگا می‌آیند و می‌گوید باید زود برگردند.

احمد به سوزان خبر می‌دهد که می‌خواهد خانه‌ی جدیدی برای عمر و خواهرانش بگیرد.

"سوسن هم برمی‌گردد و می‌رود.شنگول برای لیلا خیرات می‌دهد و از عاکف درباره تولگا خبر می‌گیرد"سوزان هم خیلی خوشحال می‌شود و می‌گوید این کاری بوده که آرزو داشته خودش روزی انجام بدهد. احمد هم از او دعوت می‌کند که با هم بروند، سوزان هم قبول می‌کند.

آیبیکه در حال جدا کردن لباس‌هایش برای فروش است تا بتواند پول قبض‌ها را جور کند. برک با او تماس می‌گیرد و متوجه موضوع می‌شود. او هم تصمیم می‌گیرد برای کمک به آیبیکه تعدادی از لباس‌هایش را انتخاب کند و بفروشد. اما می‌بیند چندان لباس بدردبخوری برای فروش ندارد، تصمیم می‌گیرد از لباس‌های مادرش که برند هستند بردارد.

مرتبط

برای اطلاع و دسترسی به محض انتشار همین حالا عضو کانال تلگرام پندار شو