لشگر طلایی به دستور چه کسی حشدالشعبی را هدف گرفت؟

زهره نوروزپور: ساعت ۳:۱۵ دقیقه بامداد جمعه به وقت تهران، خبر آمد که به مقر حزب الله در عراق یورش برده اند. برکینگ نیوزهایی ( breaking news خبرفوری ) که از هجوم ۴۰ زره پوش آمریکایی خبر می داد.

ماجرا از این قرار بود که نیروهای آمریکایی با ۴۰ زره‌پوش و با حمایت نیروهای ویژه عراق به مقر فرماندهی تیپ  ۴۵ حشدالشعبی یورش بردند و تعدادی از اعضای آن را بازداشت کردند! که پس از تهدید گسترده از سوی مقاومت برخی از آنها آزاد شدند. آن صبح منطقه سبز بغداد در تشویش نا امنی بود. مقاوت این منطقه را محاصره و سفارت آمریکا را تهدید به حمله موشکی کرد.

نوک پیکان انتقادات به سمت الکاظمی نخست وزیر عراق گرفته شد. احزاب شیعه عراق و مقاومت و بخشی از عشایر عراق واکنش منفی به این حوادث داشته اند و برخی دیگر نیز این اقدام را ستودند!

در همین رابطه بخوانید؛
حزب‌الله سفارت آمریکا را تهدید به حمله موشکی کرد/برخی از اعضای حشد آزاد شدند

کابینه تازه نفس الکاظمی روزهای اخیر تکمیل شد.

"زهره نوروزپور: ساعت ۳:۱۵ دقیقه بامداد جمعه به وقت تهران، خبر آمد که به مقر حزب الله در عراق یورش برده اند"حرف و حدیث ها برای انتخاب وزرای او بسیار بود تا اینکه او یکی از پست های کلیدی را تقدیم ژنرال آیزنهاور کرد! کسی که بسیار در زمان ظهور داعش در خیانت به عراق نقش بسزایی داشت. ژنرال عبدالوهاب الساعدی که لقب آیزنهاور را  یدک می کشد، این روزها بار دیگر لشگر طلایی خود را  بسیج کرده است.

همان لشگری که آمریکا در سال ۲۰۰۵ میلادی استارت آن را به بهانه مبارزه با تروریسم زد. ماجرا از این قرار بود که ایالات متحده در نوامبر ۲۰۰۵ در راستای بازسازی ارتش عراق، به تشکیل نیروی نظامی ای موسوم به «نیروهای ویژه عراق (Iraqi Special Operations Force)» اقدام کرد. این نیرو در ابتدا شامل دو گردان رزمی و دو گردان پشتیبانی بود و تجهیز و آموزش آن به عهده نظامیان آمریکایی، و البته با هزینه وزارت دفاع عراق، بود. لازم به ذکر است که نیروی مزبور، نسخه عراقی «نیروهای ویژه آمریکا (U.S.

Special forces)» است. نیروی مذکور طی سالهای گذشته توسعه پیدا کرد و نام جدید «نیروی مبارزه با تروریسم» را به خود گرفت. در محافل آمریکایی از این نیرو با عنوان «لشکر طلایی (Golden Division)» یاد می شود.

در همین رابطه بخوانید؛
ژنرال آیزنهاور و کودتای طلایی
الکاظمی با آیزنهاور آمد!

در دورانی که بخشی از خاک عراق، در اثر خیانت برخی از فرماندهان ارتش و زد و بند برخی شیوخ قبایل، به اشغال داعش درآمد، مقامات آمریکایی تلاش کردند تا از اوضاع به نفع خود بهره ببرند چرا که از پیش از اشغال عراق توسط داعش، متوجه شده بودند مسیر شکل گیری دموکراسی در عراق، در آینده به نفع آنها نخواهد بود.

از این رو، بعدها تلاش کردند تا در عملیاتهایی که برای بازپس گیری مناطق اشغالی از چنگ داعش صورت می گیرد، «لشکر طلایی» را که توسط خودشان تربیت و تجهیز شده بود، در خط مقدم قرار دهند و به بهانه اینکه آلترناتیو دیگر یعنی «حشد الشعبی» رنگ و بوی طایفه ای دارد، مانع حضور حشد الشعبی در خط مقدم عملیات های آزاد سازی مناطق اشغالی ای چون فلوجه، موصل، بیجی، تکریت و... شوند.

"مقاوت این منطقه را محاصره و سفارت آمریکا را تهدید به حمله موشکی کرد.نوک پیکان انتقادات به سمت الکاظمی نخست وزیر عراق گرفته شد"منویات آمریکا با تصمیم نخست وزیر وقت «حیدرالعبادی» عملی گردید، و بدین ترتیب نقش مهم «حشد الشعبی» در عمیلت های آزاد سازی مناطق اشغالی داعش، حداقل در رسانه های داخل و خارج عراق، کم رنگ شد.

در تمام عملیات های «لشکر طلایی» علیه داعش، سعی رسانه های غربی، برجسته کردن نقش فرمانده میدانی این لشکر، یعنی «سپهبد عبدالوهاب الساعدی» بود. در رسانه های غرب از او به عنوان «قهرمان عراق» نام برده شده است. «یوروزنیوز» در مارس ۲۰۱۹ از او،با تعبیر معنا دار «ژنرال آیزنهاور» و «ژنرال شارل دوگل» عراق اسم برد.

در هر صورت، ظهور رسمی داعش در سال ۲۰۱۴ و تصرف موصل که حاصل خیانت برخی ازفرماندهان ارشد ارتش بود، سیاستگذاران عراق را متوجه نکته مغفول مانده در قانون اساسی عراق کرد و حاصل آن شد که نیرویی به نام «حشد الشعبی» شکل گرفت. گروهی که پایه گذار آن سردار شهید حاج قاسم سلیمانی به همراه ابومهدی المهندس بودند.

این گروه از همان روزهای اول سعی بر سرکوب بسیج مردمی عراق داشتند.

نکته جالب توجه اقدام الساعدی در حمله به فرماندهی حشد این است که چرا بار دیگر همزمان با ظهور مجدد داعش آنها سعی بر سرکوب مقاومت دارند؟

الکاظمی نخست وزیر عراق، این روزها سخت مشغول کشورداری و مذاکره ای مهم است. او تصمیم دارد به تهران و ریاض بیاید! طبیعتا ژنرال الساعدی که این روزها بار دیگر مورد تفقد رفیق قدیمی خود قرار گرفته و ستاد طلایی خود را بار دیگر به دست آورده است بدون چراغ سبز اقای نخست وزیر حق حمله به مواضع مقاومت را نداشته است. این در حالی است که روز گذشته خبرگزاری فارس گزارش داد: «الینا رومانوسکی» سفیر آمریکا در کویت روز شنبه و در واکنش به تحولات اخیر در عراق گفت که مشارکت نیروهای آمریکایی در حمله به پایگاه نیروهای الحشد الشعبی در بغداد به درخواست دولت عراق و سازمان مبارزه با تروریسم بوده است. این دیپلمات آمریکایی اضافه کرد که مشارکت نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا در این حمله به دعوت رسمی و بر اساس قوانین بین‌المللی صورت پذیرفته است.

از سوی دیگر، ‌سفارت آمریکا در بغداد اعلام کرد که اظهارات نسبت داده شده به سفیر آمریکا در کویت که در برخی رسانه‌های عراقی منتشر شده «سر هم کردن خبیثانه» بوده است.

سفارت آمریکا در بغداد مدعی شد که رومانوسکی چنین مصاحبه‌ای نداشته و اخبار منتشر شده از پایگاه خبری بوده که با هدف انتشار اخبار جعلی ایجاد شده است. اما خبری از تکذیب از سوی خانم سفیر نیست! به همین علت هنوز مشخص نیست که تا چه اندازه اظهارات او واقع بوده یا به زعم برخی اخبار جعلی!

اهداف الکاظمی از این حمله چه بود؟

نخست وزیر عراق این روزها یک چالش بزرگ را پیش رو دارد که این یک چالش به سه مساله ختم می شود؛ ظهور مجدد داعش، مذاکره با آمریکا و دعوای واشنگتن و تهران بر سر حضور در این کشور سه مساله‌ای که این روزها حتی معضل داخلی به خود گرفته است.

"حرف و حدیث ها برای انتخاب وزرای او بسیار بود تا اینکه او یکی از پست های کلیدی را تقدیم ژنرال آیزنهاور کرد! کسی که بسیار در زمان ظهور داعش در خیانت به عراق نقش بسزایی داشت"همگی به یک چالش انهم دخالت خارجی  می رسد.

الکاظمی در وهله اول می خواهد به مردمش بگوید که من صدای شما را شنیده ام! آنهم حذف مقاومت در عراق که خواسته بخشی از مردم این کشور است نه همه آن! جالب این است که در این یک مورد نخست وزیر عراق صدای بخشی دیگر را که خواهان حذف آمریکا هستند را نمی شنود!

نخست وزیر عراق همزمان با اعلام خبر سفر به ایران و عربستان به الساعدی برای حمله به حشد مجوز داد؛ چرا؟ آیا این یک پیام به دو کشور مورد اختلاف در منطقه بود؟ یا تنها پیام به تهران بود؟ به نظر می رسد که پیامی به تهران و خوش خدمتی به ریاض بود. این روزها عراق مصیبت زده برای اداره امور به پول بیشتری نیاز دارد. باید قدرت چانه زنی خود را در برابر دلار سعودی بالا ببرد، چراکه سفر وزیر دارایی عراق در ماه گذشته مصداق همین نکته است . در کنار ان امتیاز گیری بیشتر از تهران، احتمالا صادرات معقول‌تر برق! و چشم پوشی از پرداخت پول! یا در پی حذف تهران که این کمی بعید به نظر می رسد.

در همین رابطه بخوانید؛
آیا عراق، عربستان را جایگزین ایران می‌کند؟

نکته دیگر اینکه این حمله همزمان با ظهور داعش و مبارزه محور مقاومت با این گروه تروریستی انجام شد که احتمالا این پیام را می رساند که واشنگتن به همراه ائتلاف ضد داعش در عراق می ماند تا به شیوه خودشان داعش را یا تقویت و یا حذف کنند آنهم مشخص نیست برای چه اهدافی؟ تقویت این گروه در عراق برای هدف گرفتن کدام کشور است که حزب الله نباید برای مبارزه با تروریسم اینبار نقشی داشته باشد؟ آیا ترور شهید سردار سلیمانی در راستای همین پروژه بوده است؟

رصد اتفاقات بامداد جمعه تنها یک زهر چشم و یک پیام است.مساله و پیامد دیگری به همراه نداشت. که مخاطب آن پیام کاملا واضح است با این مفهوم که مذاکرات بغداد و واشنگتن برای خروج نظامیان آمریکایی نیست، شاید تنها اتفاقی که در این مذاکرات بیفتد یک سری توافق بین دو کشور (آنهم برای ساکت کردن صدای مخالف) صورت بگیرد و معاهده امنیتی سال ۲۰۰۸ سرجای خود محفوظ بماند.

الساعدی به لطف آمریکایی ها در سال ۲۰۰۸ قدرت گرفت او قدرت نظامی خود را مدیون آنها می داند و تمایلی به خروج آمریکا ندارد. از سوی دیگر الکاظمی هم چنین تمایلی ندارد چرا که فواد حسین را وزیر خارجه خود انتخاب کرده! او با چینش کابینه مدت ها قبل پیام خود را به همسایه شرقی اش که ما باشیم داده بود. سیاست عراق عرب ، «عرب» است نه ایران! وقت آن است که جمهوری اسلامی در عراق تغییر راهبرد دهد خطر تروریسم ایران را تهدید می کند و این اتفاق پیام خوبی برای ما نبود. قسمت خوب این داستان تنها آزادی اعضای حشد بود!

اما بخوانید پاره ای از یک مصاحبه قدیمی:

«سپهبد الساعدی» در توجیه به حاشیه راندن نیروهای «حشدالشعبی» در بازپس گیری مناطق اشغالی داعش، در مصاحبه با آسوشیتدپرس گفت: «اگر من برای عملیات های نظامی، از نیروهای "غیرعراقی" استفاده می کردم، تاریخ در آینده شهادت می داد که این پیروزی متعلق به ما عراقی ها نبوده است».

جالب است که «سی ان ان» به نقل از «سپهبد الساعدی» می گوید «50 درصد پیروزی های ما در نبرد با داعش، محصول کمک های اطلاعاتی و لجستیکی ایالات متحده بوده است».

صحبتهای «سپهبد الساعدی» در مصاحبه با سی ان ان و آسوشیتدپرس در تضاد با یکدیگر هستند. او به زعم خودش، حشدالشعبی را به حاشیه می راند تا تاریخ در آینده شهادت ندهد که خارجی ها در بازپس گیری مناطق اشغالی داعش نقش داشته اند، اما همزمان به اذعان خودش، حداقل ۵۰ درصد پیروزی خود و نیروهای تحت امرش را، محصول کمک های لجستیکی و اطلاعاتی ایالات متحده می داند.

البته به اظهارات ژنرال باید این را هم افزود، که حتی آموزش و تجهیز نیروهای تحت امر او هم توسط آمریکا بوده است، بنابراین سهم آمریکا در پیروزی ادعایی ژنرال در موصل و تکریت و سایر نقاط اشغالی، بسیار بیشتر از ۵۰ درصد بوده است.

به گزارش خبرآنلاین عراق حال و هوای تغییر دارد! الکاظمی شمشیر را برای کدام کشور از رو بسته است؟ او سیاست را می شناسد! بازی های او ظریف، زیرکانه و نرم است چون سلاح رسانه را می شناسد چون این سلاح را در جیب خود دارد! پیام ها در حال ارسالند! به گوش باشیم که اتفاقات تازه در راه است.

۳۱۰ ۳۱۰