راهکارهایی برای افزایش بهرهوری در آموزش مجازی
ایسنا/خراسان رضوی دانشجوی مجازی طی انجام فعالیتهای درسی، علاوه بر تعامل با استاد، با سایر دانشجویان و در معنای وسیعتر با فضای گسترده یادگیری در محیط وب، تعامل دارد و وارد فرایند بحث، یادگیری متقابل و جستجوی راهحلها از طریق درگیر شدن با اندیشههای گسترده خواهد شد.
منتقدان فضای مجازی بر این باورند که اینترنت مانند هر اختراع فناورانه دیگر، آثاری غیر از آنچه که انتظار میرود، پدید میآورد و سؤال این است که یادگیرندگان از دور، چه چیزی را از دست خواهند داد؟ آموزشهای استاد مجازی فاقد چه چیزهایی است؟ دانشجویانی که از دور، آموزش استاد را میبینند چه چیزهایی را از دست دادهاند. محققان در پژوهشی با عنوان «چالشهای آموزش مجازی: روایت آنچه در دانشگاه مجازی آموخته نمیشود»، آوردهاند: در فضای مجازی میتوان بدون تعلقات یا مسئولیتهای قبلی وارد شد و وقتی خارج میشویم، هر چقدر تعلق و مسئولیت برای خود ایجاد کردهایم، همان جا رها کنیم و برویم.
در این پژوهش که توسط مریم کیان استادیار رشته برنامهریزی درسی، گروه علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه یزد انجام شده، آمده است: «نخستین مسئله، ضعف «تربیت» است. در حقیقت، گسترده بودن فضای مجازی و شبکه اینترنت، تعهدهای موضعی را بیمعنا کرده است. در فضای اینترنت، تعهدها در بهترین حالت به شکل تعهدهای مجازی هستند.
"در حقیقت، گسترده بودن فضای مجازی و شبکه اینترنت، تعهدهای موضعی را بیمعنا کرده است"فضای مجازی، آزمایشگاه مجهزی است که میتوان در آن خود را شکست و دوباره ساخت و شخصیتهای جدیدی را تجربه کرد.
این هویتهای چندگانه، گمنام و غالباً غیر واقعی، زمینه تعهدات اخلاقی و تربیتی را در کاربران تضعیف میکند و الزامات پایبندی به تعهدات را کمرنگتر مینماید. لاجرم، فضای مجازی بستر تربیت اخلاقی در کاربران از جمله کاربران دانشگاهی را تضعیف مینماید. به علاوه، فضای مجازی فاقد حضور هویت جسمانی استاد و دانشجو در برابر یکدیگر است و این فقدان، موجب شکننده شدن ارتباطات مجازی و در نتیجه کاهش الگوگیری اخلاقی دانشجویان از استاد میشود».
در این پژوهش آمده است: «فضای مجازی هرگز نمیتواند پیوندهای محکم انسانی را میان افراد برقرار سازد. در محیط مجازی، به دلیل فقدان ارتباط و الگوگیری دانشجو از استاد و دیگران، زمینه تربیت و رشد همه جانبه شخصیت فراهم نیست. از سوی دیگر، شاگرد وقتی به مرحله استادی میرسد که واکنشهای روزمره استاد را ببیند و از سبک اخلاقی و رفتاری او الگوگیری کند.
این فرایندها در فضای مجازی جایی ندارد. مسئله دوم، ضعف «خلاقیت» است. «خلاقیت» که «بهکارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر جدید» تعریف میشود، ارتباط مستقیمی با قوه تخیل و توانایی تصویرسازی ذهنی دارد به گونهای که در راستای یافتن راههای جدید برای انجام دادن بهتر کارها بهکار گرفته میشود. با وجودی که در درسهای دو سویه برخط، تعامل بیشتری میان دانشجو و محتوا صورت میگیرد، اما احساس خطرپذیری و پذیرش تأیید یا انتقاد در برابر دیگران، که محرک بروز ایدههای خلاقانه است، تا حد زیادی کم میشود بنابراین تعامل هم کاهش مییابد».
کیان در رابطه با اهمیت یادگیری عمیق، در این پژوهش خاطر نشان کرده است: «اظهارات استادان بیانگر تمرکز آموزشها بر «حفظیات» و عدم توجه به خطرپذیری در یادگیری و بهکارگیری توانایی ذهنی در ایجاد ایدههای جدید است. یادگیری از طریق فضای مجازی، در مراحل اولیه شناختی متوقف میشود، بهطوریکه یادگیرنده به دلیل عدم ارتباط مستقیم با استاد و ضعف محیط آموزش در پرورش خلاقیت، هرگز به مراتب بالاتر یادگیری نظیر تبحر، خبرگی، استادی و خرَد عملی نمیرسد.
"لاجرم، فضای مجازی بستر تربیت اخلاقی در کاربران از جمله کاربران دانشگاهی را تضعیف مینماید"یادگیری عمیق در فعالیتهایی اتفاق میافتد که مشوق تشکیل تصاویر ذهنی باشد، نه نسخه برداری طوطیوار و تقلید محض.
در این راستا، استاد میبایست در انتخاب مسائل دقت نماید تا موضوعاتی را به عنوان فعالیتهای درسی انتخاب نماید که از اهمیت کافی برخوردار باشد و بهویژه مرتبط با زندگی و برخاسته از تجارب روزمره زندگی باشد، تا کنجکاوی واقعی و خلاقیت را در دانشجوی مجازی بر انگیخته نماید».
یادگیری معنیدار زمینه خلاقیت را در دانشجو فراهم میکند
بر اساس این پژوهش: «دانشجوی مجازی در طی انجام فعالیتهای درسی، علاوه بر تعامل با استاد، با سایر دانشجویان و در معنای وسیعتر با فضای گسترده یادگیری در محیط وب، تعامل دارد و وارد فرایند بحث، یادگیری متقابل و جستجوی راهحلها از طریق درگیر شدن با اندیشههای گسترده خواهد شد. در این حالت است که فرایند یادگیری معنیدار شکل میگیرد، یادگیری که زمینه خلاقیت را در افراد فراهم میکند. از این رو، استاد به جای اینکه درباره مسائل درسی به ارائه توضیح بپردازد، با دانشجویان بر اساس مفاهیم در حال تکوین، در ساخت معنا همراه میشود. بنابراین استاد به جای نقش انتقالدهنده دانش، میبایست تسهیلکننده یادگیری باشد و در طی فرایند شکلگیری درک و فهم از موضوع درسی، همراه دانشجویان حرکت کند. در این شیوه، راهبردهای خاصی نظیر بحثهای واکاوانه، ترغیب فرایند حل مسئله و استقبال از راه حل های تازه در این فرایند، ترسیم نقشههای مفهومی و پرسش و پاسخ دوطرفه و در مجموع تعامل متقابل میان استاد و دانشجو در فضای مجازی، میتواند به ترکیبی منعطف از تجارب شخصی و دانش قبلی بیانجامد که خود در شکلگیری خلاقیت و حل مدبرانه مسئله از اهمیت ویژهای برخوردار است».
در این پژوهش با اشاره به اینکه آموزش مجازی فاصله قدرت میان استاد و دانشجو را تا حدودی کاهش داده است، آمده است: «موضوع سوم، مسئله «روابط قدرت» است.
آموزش مجازی موجب دموکراتیکتر شدن روابط میان استاد و دانشجو، دانشجو و دانشجو شده اما همچنان روابط استاد و دانشگاه، دانشجو و دانشگاه و نیز روابط میان استادان را در سطح حداقلی نگاه داشته است. به نظر میرسد آموزش مجازی روابط میان استاد و دانشجو را دموکراتیکتر کرده و فاصله قدرت میان آنان را تا حدودی کاهش داده است. استاد مجازی فراتر از یک تسهیلکننده عمل میکند و در خارج ساعات تعیین شده برای ارائه محتوا و با وجود محدودیتهای آموزشی، به سؤالات دانشجویان پاسخ میدهد. رفع نیاز درسی دانشجوی مجازی در مطالعات مختلف به عنوان بخشی از مسئولیت استاد تلقی شده است.
همچنین ترغیب مستقیم و غیرمستقیم دانشجویان به ایجاد شبکههای یادگیری، ایجاد جو یادگیری تسهیل گفت وگو و تداوم حضور اجتماعی-عاطفی از جمله وظایف استاد در آموزش مجازی است. برنامههای دانشگاهی کشور ما ایران، استفاده از فناوری آموزش مجازی در دانشگاهها نیازمند نوعی تحول در طراحیهای آموزشی است.
"در محیط مجازی، به دلیل فقدان ارتباط و الگوگیری دانشجو از استاد و دیگران، زمینه تربیت و رشد همه جانبه شخصیت فراهم نیست"از آنجا که پرورش مهارتهای دانشگاهی نظیر تفکر خلاق، حل مسئله و نوآوری در کنار دستاوردهای تربیتی محیطهای آموزشی نظیر تربیت و رشد اخلاقی، از رسالتهای اساسی دانشگاهها محسوب میشود، بنابراین انتظار میرود طراحی محیطهای آموزش مجازی در دانشگاهها در جهت نیل به اهداف یاد شده، متحول شده و هر چه بیشتر در راستای تحقق هویت غنی دانشگاهی برای یادگیرندگان حرکت نماید».
در این پژوهش به منظور کاهش چالشهای مذکور، پیشنهادهای زیر ارائه شده است: «زمینه ارتباطات اجتماعی دانشجویان با استادان و سایر بخشهای دانشگاه از طریق امکان ارتباط حضوری با استاد، بهکارگیری فناوریهای تعاملی چندرسانهای، مشارکت در تشکلهای دانشجویی، نهادهای آموزشی و پژوهشی، اجتماعات علمی و برنامههای مفرح فراهم گردد. زمینهسازی آموزش اثربخش مجازی، در هر دو جنبه آموزش و تربیت، مستلزم وجود زمینه تعامل فعال دانشجو با محتوا، استاد، آموزشیار، همکلاسیها و در معنای گسترده، جامعه است به گونهای که بتوان آثار ناخواسته عدم حضور در اجتماع دانشگاهی، از جمله ضعف تربیت، را به حداقل رساند.
به منظور ایجاد زمینه نوآوری و خلاقیت در آموزشهای مجازی، بهتر است استاد مجازی بر یادگیری از طریق حل مسئله و استقبال از راهحلهای تازه تأکید داشته باشد و تلاش نماید فقدان ارتباط چهره به چهره را با ارائه فعالیتهای یادگیری پویا و تعاملی جبران نماید. استاد باید تواناییهای مختلف دانشجویان مجازی را با زندگی در کلاس درس مجازی در هم آمیزد. دانشجوی مجازی باید به جای درگیر شدن با مفاهیم انتزاعی که به شکل سخنرانی یک سویه در کلاسهای برخط یا از طریق محتوای نابرخط ارائه میشود، فعالیتهای درسی مسئله محور و پژوهش محور در اختیار داشته باشد.
در این صورت، دانشجو با استاد وارد بحث و مذاکره میشود و در انجام پروژههای درسی کاملاً درگیر و فعال میشود. استاد باید در انتخاب مسائل دقت نماید تا مسائلی را به عنوان فعالیتهای درسی انتخاب نماید که از اهمیت کافی برخوردار باشد و بهویژه با زندگی و برخاسته از تجارب روزمره زندگی، مرتبط باشد، تا کنجکاوی واقعی و خلاقیت را در دانشجوی مجازی بر انگیخته نماید.
دانشجوی مجازی در طی انجام پروژههای تعاملی و خلاقانه، علاوه بر تعامل با استاد، با سایر دانشجویان و در معنای وسیعتر با فضای گسترده یادگیری در محیط وب، تعامل دارد و وارد فرایند بحث، یادگیری متقابل و جستجوی راهحلها از طریق درگیر شدن با اندیشههای گسترده خواهد شد.
در این حالت است که فرایند یادگیری معنیدار شکل میگیرد. در این شیوه، راهبردهای خاصی نظیر بحثهای واکاوانه، ترسیم نقشههای مفهومی و پرسش و پاسخ دوطرفه و در مجموع تعامل متقابل میان استاد و دانشجو در فضای مجازی، میتواند به ترکیبی منعطف از تجارب شخصی و دانش قبلی بیانجامد که خود در شکلگیری یادگیری معنیدار از اهمیت ویژهای برخوردار است.
آموزش مجازی باید زمینه مواجه نقّادانه و مستمر با موضوع درسی را برای دانشجوی مجازی فراهم آورد. همچنین برنامه درسی تلفیقی، از طریق ارتباط میان و درون موضوعات درسی، باید مورد توجه طراحان محتوای درسی باشد. به علاوه، کار گروهی زمینه تعامل بیشتر دانشجویان با یکدیگر را فراهم میآورد و از این طریق دانشجوی مجازی میآموزد که چگونه به جمعآوری شواهد علمی بپردازد و چگونه تفسیرهای سازگار با این شواهد را ارائه دهد. این فرایند، یادگیری اکتشافی و فعال را در دانشجوی مجازی ترغیب مینماید.
وجود تعریف مشخص از ارتباط میان استادان مجازی و طراحی گروههای هماندیشی میان استادان میتواند تعامل میان استادان مجازی را به حداکثر برساند، تعاملی که بر غنیتر شدن همکاری آموزشی و پژوهشی میان استادان و در نتیجه غنیتر شدن یادگیری مجازی در دانشجویان تأثیر بسزایی خواهد داشت».
انتهای پیام
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران