دو کتاب بدیع و ارزشمند، علی میرفطروس - Gooya News

گویا - ۲۷ آذر ۱۴۰۰

از دفترِ بیداری ها و بیقراری ها

در این دوران«بی کتابی»،خواندنِ کتاب«قلندریّه در تاریخ» اثر استاد شفیعی کدکنی و «جنبش های اجتماعی در ایران پس از اسلام»اثر دکتر رضا رضازادۀ لنگرودی بسیار غنیمت بود.انتشار این دو کتاب ، فصل فرخنده ای در عرصۀ پژوهش های تاریخی است.با توجه به مشترکاتِ موضوعی این دو کتاب(جنبش های اجتماعی در ایرانِ پس از اسلام) می توان به نکات زیر اشاره کرد.

یکی از ویژگی های استاد شفیعی کدکنی اینست که به دور از قیل وُ قال های رسانه ای- در «خلوتی عظیم» - ما را به گلستان تاریخ و فرهنگ ایران می برَد تا به قول سعدی:«دامنی پُر کند هدیۀ اصحاب را».کتاب«قلندریّه در تاریخ»( دگر دیسیهای یک ایدئولوژی) مصداقِ این«دامنِ پُر» است.این کتاب حاصل ۴۱سال پژوهشِ در بارۀ «قلندریّه» و بازتاب های آن در تاریخ و فرهنگ و ادب ایران است. نکتۀ شگفت آور اینکه «در باب قلندریّه هیچ سخنی از ایشان در هیچ بابی نقل نشده است...ما تنها از سخنانی که دشمنان ایشان در بارۀ ایشان گفته اند آگاهی داریم که مجموعه ای ازدشنام ها و تهمت ها است: خُرّمی گری،مزدکی گری،الحاد ،کفر، زندقه و...» (صص ۱۳و ۱۶و ۶۴).

شفیعی کدکنی تحوّل واژۀ «قلندر» را در طول تاریخ ایران پیگیری کرده و در بارۀ معنا و وجه تسمیۀ این واژه نظر متفاوتی ابراز کرده است . به تعبیر وی: قلندری در واقع، واکنشی در برابرِ عملکردِ«زاهدان ریائی» و تبلور آرزوهای ملّتی است که در شعرهای حافظ و شاعران بزرگ دیگر بازتاب یافته است(ص ۵۴).

امّا آنچه که «قلندریّه در تاریخ» را در نظر نگارنده پُراهمیّت می کند توجۀ به موارد زیر است:

۱-تأمّل در آئین های عصرساسانی و نشان دادنِ تداومِ آنها در ایرانِ پس از اسلام؛

۲- تفکیک مکتب بغداد و مکتب خراسان در تصوف و عرفان ؛

۳-خصلت سیاسی محاکمه و قتل حلّاج؛

۴-تعریفی بدیع از عرفان ایرانی به عنوان«نگاه هنری به دین و الهیّات».

شفیعی کدکنی در تقسیم بندی گرایش های مختلف الحاد،به الحاد ابن ­مقّفع و بشّار بن بُرد طخارستانی، ابونواس اهوازی،ایان بن عبدالحمید ،محمدبن زکریای رازی و ابن راوندی اشاره کرده است تا خواننده را در برابر این پرسش قرار دهد که «آیا تجربه های فکری وابسته به حضور قلندریّه را می توان از خانوادۀ الحاد به حساب آورد؟».وی معتقد است که «آئین قلندری یک آئین ایرانی اسرار آمیز بوده»(صص۱۵و۶۲)...« یک جنبش چندساحتی که با یک نگاه منشوری در آن می توان رنگ های بی شماری دید: از مزدک گرایی و آیین های ایرانی کهن گرفته تا راه و رسم جوانمردی و عیاری و فتوت، تا عناصری از آیین خرم دینان تا اندیشه هایی از گنوستیسیسم و عرفان اسلامی در صورت مکتب ملامتیان نیشابور تا گرایش های قرمطیانه و شیعی و حروفی و اهل حق...

"شفیعی کدکنی تحوّل واژۀ «قلندر» را در طول تاریخ ایران پیگیری کرده و در بارۀ معنا و وجه تسمیۀ این واژه نظر متفاوتی ابراز کرده است "قلندریان گاه در مرز الحاد و اباحه سیر کرده اند و در لحظه هایی و از چشم انداز هایی، اوج کمال تجربۀ عرفانی به شمار می آمده اند»...«رفتار قلندریه به گونه ای بوده که از دیدگاه ارباب شریعت محکوم است»... «با این همه، صبغۀ ملامتیِ کارِ ایشان و حرمتی که ملامتیان نیشابور در نظر اهل عرفان داشته اند سبب شده که بعضی از ارباب شریعت با ایشان برخوردی محتاطانه داشته باشند ولی اکثریت ایشان به چشم تکفیر در قلندریه نگریسته اند.» (صص ۱۳و ۱۶)

نکتۀ جالب، اهمیّت زبان فارسی در باورِ قلندریّه است.« قلندریان اولیّه معتقد بودندکه حضرت محمد با شیخِ آنان به زبان فارسی سخن می گفته است» (ص۶۶).

این باور در برخی آثار دیگر نیز آمده است چنانکه روزبهان بقلی می گوید:

منابع خبر

اخبار مرتبط