۸ مارس و افغانستان: بیم زنان از بازگشت به دوران برقع
من تجربهها و خاطرههای تلخی از طالبان و کارنامههای زشت این گروه دارم. این گروه نزدیکترین افراد زندگی مرا از من گرفتند. دو سال پیش، طالبان یک دوستم را با پدر و برادرش کشتند.
زنان افغان در مناطق تحت کنترل طالبان باید برقع بر سر میکردند – تصویر آرشیوی
سال۹۶ بود. مدتها میشد که نه مریم را دیده بودم و نه خبری از او داشتم. با مریم در صنف چهار مکتب آشنا شده بودم.
"دو سال پیش، طالبان یک دوستم را با پدر و برادرش کشتند.زنان افغان در مناطق تحت کنترل طالبان باید برقع بر سر میکردند – تصویر آرشیویسال۹۶ بود"مو طلایی صدایش میزدم. دختری شوخ و همیشه خندان. همه فکر میکردند من و مریم دو خواهر از یک مادریم. در عید و نوروز همیشه به دیدنم میآمد اما من همیشه قرضدار رفتن به خانه مریم ماندم. در میانههای تابستان آن سال منتظر او بودم، عید فطر هم گذشت اما مریم نیامد.
ناگه دریافتم که مریم به دست طالبان درکندهار، با پدر و برادرش کشته شده و آنجا در کنار پدر دفن شده بود. حالا هر عید و نوروزی که میرسد، جای خوبترین همراز زندگیام خالی است و همیشه بغضی است که مرا در خود فرو میبرد. مریم فراموش نخواهد شد و تحمل طالب نیز برای من و دیگر زنان شاید قابل پذیرش نیست.
اکنون، با به امضا رسیدن توافق صلح میان امریکا و طالبان، نگرانیهای گروههای مختلف در افغانستان برانگیخته شده است؛ ترس از بازگشت به دوران سیاه حاکمیت طالبان و ترس بازگشت به دوران برقع.
زنان افغانستان، درچهار دهه جنگ در این کشور، بیشترین قربانی را دادهاند. زنان زیادی در دوران سیاه طالبان، مجبور به ازدواجهای اجباری شدند، از مکاتب اخراج شدند و مورد ظلمهای زیادی قرار گرفتند و برخی از آنان نیز، مجبور به فرار از خانههایشان شدند.
آنچه میتواند با برگشت دوباره طالبان برای زنان در افغانستان تکرار شود، مرگ تدریجی این زنان است.
"ناگه دریافتم که مریم به دست طالبان درکندهار، با پدر و برادرش کشته شده و آنجا در کنار پدر دفن شده بود"زنانی که باید در کودکی شوهر میکردند یا میان مردان خرید و فروش میشدند. زنانی که با کوچکترین اتهام محکوم به اعدام میشدند، ازهیچ حقی آگاه و برخوردار نبودند و حالا دوباره صدای پای گروه تروریستی طالبان، در گوشها شنیده میشود.
عدم حضور زنان در مذاکرات صلح در دوحه، یکی از نگرانیهای جدی زنان از زیر پا شدن حقوقشان و در نظر گرفته نشدن دستاوردهای آنان در دو دهه اخیر است. نزدیک به شانزده سال از تلاشهای زنان برای رسیدن شان به حقوقشان میگذرد؛ مبارزه و راه پر خم و پیچی که گذشتن از آن بسا دشوار و خطرناک بوده است. جامعه همیشه مردسالار افغان، همواره نگاه تحقیرآمیزی به زنان داشته است و افغانستان در تحولات تا پیش از ۲۰۰۱ میلادی، به شدت به سمت عقبماندگی رفت.
تا آنکه در سال ۲۰۰۱ میلادی، با آمدن نیروهای امریکایی به افغانستان، گامهای بهتری برای پیشرفت زنان در عرصههای مختلف برداشته شد. درهای بسته مکاتب به روی دختران باز شد.
برقع تحمیلشده بر زنان برداشته شد. شفاخانهها برای جلوگیری از مرگ و میر مادران در نقاط دور دست کشور ساخته شد. زنان و دختران به گونه بیپیشینه وارد رسانههای تصویری، چاپی و صوتی شدند، آزادی بیان به طور چشمگیری پیشرفت کرد و آمار زنان تحصیل یافته روز به روز در حال افزایش شد.
در پنج سال رژیم طالبان، زنان اجازه رفتن به مکتب و دانشگاه و اجازه کار کردن در بیرون از خانه را نداشتند و حتی اجازه نداشتند که تحت معالجه و تداوی دکتر قرار بگیرند. زنان در محضر عام مورد لت و کوب قرار میگرفتند، اعدام میشدند و شلاق میخوردند. اما اکنون، زنان بسیاری در ادارات دولتی و خصوصی مصروف به کار اند، دوشادوش مردان برای تامین امنیت کشور دست به کار شدهاند و نیز مشغول فعالیتهای سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی هستند.
امروز زنان در پارلمان کشور حضور دارند و نزدیک به ۴۰ درصد معلمان را زنان تشکیل میدهند.
"حالا هر عید و نوروزی که میرسد، جای خوبترین همراز زندگیام خالی است و همیشه بغضی است که مرا در خود فرو میبرد"شمار قاضیان زن به نزدیک ۳۰۰ تن می رسد. زنان در کابینه حضور دارند، سفارتخانههای کشور در مشارکت زنان در کشورهای بیرونی فعالیت میکنند و دهها مورد پیشرفت دیگر.
حالا با خبر آمدن طالبان و مشارکت آنها در حکومت، نگرانی زنان را از دست رفتن دستاوردهای دو دهه اخیر برانگیخته است. موضع طالبان در مورد زنان، هنوز نامشخص است و معلوم نیست که چه معاملهای، پنهانی بر سر دستآوردهای با ارزش این قشر صورت خواهد گرفت.
۱۸ سال سختی و رسیدن به امروز در افغانستان، برای زنان همراه با قربانی دادن بود. قتل، اختطاف، تجاوز و تیزاب پاشیده شدن تنها نمونههایی از خشونتهایی بودهاند که زنان تحمل میکردند.
امروز، زنان بر این باور هستند که صلح بدون وجود حاکمیت قانون، در غیاب حکومتداری خوب و همهشمول، به اعتماد میان دولت و مردم صدمه خواهد زد. آنان خواستار صلح پایدار و بدون تبعیض جنسیتی هستند و تاکید دارند که صلح با تامین عدالت میان اقشار مختلف امکانپذیر است.
حالا شما با طالبان صلح کنید، شما ببخشید، شما خون مریمها را فراموش کنید.
اما ما هرگز خون مریم را فراموش نمیکنیم. طالبان زندگی مریم را از او گرفتند، او فقط ۱۶ سال داشت. مریم برای آینده آرزوها داشت اما کشته شد. با بی رحمی بیش از حد، با گلوله به سر و قلب صاف چون آیینهاش، شلیک کردند. خون او هنوز خشک نشده است.
مگر صلح به قیمت خون مریمها بود؟
ما را و این خاک را نفروشید
!
«افکار طالبانی را هر قدر لاپوشانی کنیم، طالبانی است» ــ گفتوگو با نیلوفر لنگر
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران