حزب‌الله می‌تواند سلاح خود را حفظ کند؟

کلمه - ۲۱ مرداد ۱۳۹۹

چکیده :امانول مکرون اما ظاهراً چنین فضایی را برای یک گفتگوی بی‌پرده با رهبران لبنان مناسب یافته است. او خواهان تغییرات عمیق در لبنان شده تا جامعۀ بین‌المللی برای بازسازی بیروت و کمک به اقتصاد آن کشور ترغیب شود. مکرون در دیدار با رهبران لبنانی گفته است که هیچ سرمایه‌گذاری پول خود را به جیب رهبران فاسد...

احمد زیدآبادی

امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه در بازدید از ویرانه‌های بیروت با استقبال شماری از مردم مصیبت‌زدۀ این شهر روبرو شده است. حتی گزارش می‌شود که ده‌ها هزار لبنانی با امضای طوماری خواستار ادارۀ کشورشان توسط فرانسه شده‌اند!

این درخواست به واقع نوعی طلب بازگشت به دوران قیمومت فرانسه بر لبنان در فاصلۀ بین دو جنگ جهانی است. ظاهراً بسیاری از لبنانی‌ها ازحاکمان کشور خود به اندازه‌ای سرخورده و بیزار شده‌اند که از خیر استقلال هم گذشته و به نوستالژی دوران قیمومیت گرفتار شده‌اند!

روشن است که نه بازگشت به دوران قیمومیت امکانپذیر است و نه سپردن ادارۀ لبنان به دولت فرانسه.

"چکیده :امانول مکرون اما ظاهراً چنین فضایی را برای یک گفتگوی بی‌پرده با رهبران لبنان مناسب یافته است"طبعاً امضاکنندگان طومار هم این را می‌دانند و احتمالاً به قصد نشان دادن عمق خشم خود از دولتمردان لبنانی و تحقیر آنها، چنین خواسته‌ای را مطرح کرده‌اند.

امانول مکرون اما ظاهراً چنین فضایی را برای یک گفتگوی بی‌پرده با رهبران لبنان مناسب یافته است. او خواهان تغییرات عمیق در لبنان شده تا جامعۀ بین‌المللی برای بازسازی بیروت و کمک به اقتصاد آن کشور ترغیب شود. مکرون در دیدار با رهبران لبنانی گفته است که هیچ سرمایه‌گذاری پول خود را به جیب رهبران فاسد نمی‌ریزد!

در واقع مکرون با سفرش به لبنان، ابتکارعمل برای بازسازی اقتصادی آن کشور را به دست گرفته است، اما از نگاه او بازسازی اقتصادی لبنان بدون اصلاحات عمیق سیاسی ممکن نیست.

در واقع هر گاه سخن از “اصلاحات عمیق سیاسی” در لبنان به میان می‌آید، توجه ناظران به مسئله‌ای به نام “سلاح حزب‌الله” معطوف می‌شود. بسیاری از کشورهای غربی و متحدان آنها در خاورمیانه و داخل لبنان، بر این باورند که حزب‌الله لبنان با برخورداری از زرادخانۀ عظیم موشکی و ده‌ها هزار چریک وفادار به خود، عملاً فرمول “دولت در دولت” را در لبنان پیاده کرده و اغلبِ امور این کشور را به طورغیررسمی مدیریت می‌کند. حزب‌الله نگهداری سلاح خود را به لزوم “مقاومت” در برابر اسرائیل مربوط می‌داند اما مخالفانش آن را به تبعیت از سیاست‌های جمهوری اسلامی و استفاده از کارت لبنان در یک مناقشۀ منطقه‌ای به نفع تهران متهم می‌کنند.

در هر صورت، به نظر می‌رسد که مخالفان حزب‌الله در داخل و خارج لبنان، انهدام بندر بیروت را زمینۀ مناسبی برای تشدید فشار علیه این گروه به منظور خلع سلاح آن تشخیص داده‌اند.

از همین رو، مکرون برای کمک به بازسازی لبنان وعدۀ تشکیل یک کنفرانس بین‌المللی در آینده‌ای نزدیک را داده است. به نظرم در این کنفرانس احتمالی، خلع سلاح حزب‌الله به عنوان یکی از شروط اصلی کمک به اقتصاد لبنان مطرح شود. در واقع آنتونیو گوترش دبیر کل سازمان ملل از چندی پیش ضرورت خلع سلاح حزب‌الله را در دستور کار خود قرار داده و اخیراً نیز با استناد به برخی قطعنامه‌های شورای امنیت، آن را تکرار کرده است.

در واقع، درخواست برای خلع سلاح حزب‌الله امر تازه‌ای نیست، آنچه تازه است، میزان تاب‌آوری این گروه در مقابل فشارهای داخلی و منطقه‌ای و بین‌المللی پس از ویرانی بیروت است.

در حقیقت، میزان تلفات و قدرت ویرانگری انفجار بندر بیروت، به کمک مخالفان داخلی و خارجی حزب‌الله آمده و برای نخستین بار این گروه را در موقعیت بغرنج و حتی سرنوشت‌سازی قرار داده است.

برای فهم بهتر این وضعیت بغرنج باید به یاد داشت که دولت متحد حزب‌الله در لبنان عملاً ورشکسته شده و توان ادارۀ اقتصاد کشور بدون یاری کشورهای خارجی را ندارد. از طرفی حزب‌الله خودش نیز طی سال‌های اخیر از دو سو تحت فشار شدید اقتصادی قرار گرفته است. از یک سو نهادهای وابسته به آن، تحت تحریم‌های اقتصادی و سیاسی کشورهای عربی و غربی، توان و رمق مالی خود را تا اندازۀ بسیاری از دست داده‌اند و از سوی دیگر، کمک‌های اقتصادی جمهوری اسلامی به آن به علت ته کشیدن منابع مالی ایران بر ثر تحریم‌های آمریکا به شدت کاهش یافته است.

در شرایط ضعف اقتصادی، حزب‌الله برای حفظ تأثیرگذاری خود بر سیاست لبنان و منطقه، قاعدتاً مجبور به تکیۀ بیشتر بر سلاح خود خواهد شد، اما مشکل این است که این سلاح از این پس به طور روزافرونی به عنوان عامل اصلی بحران اقتصادی لبنان معرفی خواهد شد امری که می‌تواند خشم شهروندان عادی به تنگ‌آمده را به دنبال داشته باشد.

به هر حال، بحران اقتصادی لبنان با انفجار بندر بیروت به نقطۀ اوج خود رسیده است و از این پس، این کشور کوچک و مصیب‌‌زده بر سر دو راهی سقوط کامل اقتصادی و هرج و مرج ناشی از خشم عمومی و یا تطبیق خود با شرایط تازه‌ای مواجه خواهد شد.
عجیب اینکه لبنان که تا کنون تابعی از نظم یا بی‌نظمی خاورمیانه معرفی می‌شد، به دلیل یک حادثۀ دلخراش، در موقعیتی قرار گرفته که ممکن است نقطۀ شروع نظم تازه‌ای در خاورمیانه شود!

.

منابع خبر

اخبار مرتبط