سریال راهزنان قسمت ۵۱ پنجاه و یک
کارتال در حال رفتن به عمارت اونال است که هرمز به او زنگ می زند و خبر میدهد که همه اعضا موافقت کردند که پولش را پس بدهند.کارتال میگوید که دیگر با آنها مشکلی ندارد و گوشی را قطع می کند.
در ویلای هرمز،الیاس میپرسد که واقعا همه آنها قبول کردند تا پول را پس بدهند؟هرمز در حالی که از پشت شیشه به ایلکلر نگاه میکند می گوید :《از بینشون یکی خیلی راحت قبول کرد که ذهنمو مشغول کرده》هرمز به الیاس میگوید که به رها زنگ بزند و بگوید که تمام رینگ هایی که آنجاست را به انبار کارتال بفرستند.
در گاراژ ماشین شاهین،محمود به اسلحه اش صدا خفه کن وصل می کند و نگهبانان را میکشد.او در را باز می کند و کامیونی همراه چند نفر وارد می شود.محمود دستور میدهد تا رینگ ها را بار بزنند.
بحری و آلپ ارسلان به همراه ازبر و رها به گاراژ بر میگردند و می بینند که نگهبانان مرده روی زمین افتاده اند.آلپ ارسلان از رها میپرسد که رینگ ها کجا هستند؟رها مخفیگاه رینگها را نگاه می کند و میبیند که همه را برده اند.آلپ ارسلان میگوید که به هرمز خبر می دهد.
در خانه اونال،اوزر کارتال را به داخل خانه راهنمایی میکند.کارتال وارد خانه می شود و کنار اوزر،اونال و ایلماز می نشیند و به آنها میگوید که همه پول ها را پس دادند و آنها هم باید بدهند،اما اونال میگوید که حتی صد دلار را هم پس نمیدهد.کارتال اونال را تهدید میکند و می گوید که خودش و امپراطوری اش را نابود می کند.اونال به اوزر و ایلماز میگوید که پول کارتال را پس بدهند،اما خودش حاضر نیست پول را بدهد.کارتال از جایش بلند می شود و میگوید:《از این به بعد شما دشمن من محسوب میشین》اونال با ایلماز سر صد میلیون دلار شرط میبندد که کارتال هیچ کاری نمی تواند بکند.ایلماز میگوید که پولی ندارد که شرط بندی کند و اونال پولش را به کارتال داده است.کارتال میگوید که صد میلیون را برای خودش نگه دارد و تضمین می کند که میمیرد و شرط را می برد.اوزر موقع بدرقه کارتال به او میگوید که دویست میلیون برایش پولی نیست و خودش را با اونال درگیر نکند.کارتال به اوزر میگوید که از الان دیگر بحث پول نیست و مسئله شخصی است.
این را هم ببینید: سریال رویاها و واقعیتها قسمت ۱۱ یازدهم
هرمز همراه مریم،بچه ها،مادرش و لطفیه سر میز شام نشسته اند که عمر از پدرش میپرسد که تکلیف آن بچه چه میشود؟هرمز عصبانی میشود.عمر دوباره میپرسد که میخواهد اسم خودش را به او بدهد؟هرمز میگوید که به نازلی می گوید که بچه را به ازمیت بفرستد تا نزدیک او باشند و بتواند برای بچه پدری کند.خیریه به هرمز میگوید که این دردسر را خودش درست کرده و خودش هم باید حلش کند.لطفیه میپرسد که چند بچه میخواهد؟آیا سه بچه برایش کافی است؟یا انتظار بچه دیگری را هم داشته باشند؟هرمز میگوید که به آنها مربوط نیست.همان موقع آلپ ارسلان تماس میگیرد و هرمز پشت گوشی شروع به فریاد زدن میکند.آلپ ارسلان نمی تواند حرفش را بزند و می گوید که به الیاس خبر می دهد.
آلپ ارسلان به خانه الیاس میرود و به او می گوید که رینگ ها را دزدیده اند.الیاس عصبانی می شود و میپرسد که حالا به هرمز چه بگوید؟
در انبار ایلکلر،او از محمود می خواهد که جای رینگ های دزدی را به او بگوید.محمود می گوید که در عوض رینگ ها،الیاس و هرمز را می خواهد.ایلکلر می پرسد که چرا دنبال دردسر میگردد؟محمود میگوید که همه او را خوب میشناسند،وقتی که به هرمز گفته پول را پس میدهد،هرمز به او شک کرده و حالا هم رینگ ها دزدیده شده و او به دردسر می افتد.ایلکلر با ناراحتی می پرسد که حالا چه کار کند؟محمود از او میخواهد که طبق نقشه او پیش بروند.
هرمز و مریم در اتاقشان آماده خواب میشوند.هرمز از مریم میخواهد که جلوی زبان بچه ها را بگیرد تا اینقدر از او سوال نپرسند که با بچه میخواهد چه کند.مریم هم ناراحت شده و با هرمز بحث میکند و میگوید که برود از مادرش بپرسد که با بچه چه کند.هرمز به اتاق مادرش میرود و او را از خواب بیدار می کند و می پرسد که با بچه چه کند؟خیریه میگوید:《من اگه جای تو باشم بچه رو میارم میدم مریم بزرگ کنه》هرمز جدا کردن بچه از مادرش را بی وجدانی میداند، اما خیریه میگوید که از قبل باید فکر اینها را میکرد.
این را هم ببینید: سریال آپارتمان بیگناهان قسمت ۱۸۷
رها و افرادش سر راه ماشین های کارتال را می ایستند و آنها را به رگبار میبندند،اما ماشین های کارتال ضد گلوله هستند و رها و افرادش فرار میکنند.
رها در بیمارستان پیش پدرش است که وهبی پیش او می آید.وهبی حال پدرش را میپرسد و رها میگوید که امشب دستگاه ها را از پدرش باز میکنند و گفته اند که خوب میشود.وهبی به رها میگوید که هرمز میخواهد او را ببیند و همه از کار دیشب او با خبر شده اند.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران