پایانِ جهان نیز، آغازی برای انسان باید باشد، ابراهیم هرندی - Gooya News
اگرچه از چشم انداز تنگِ میکروسکوپ، انسان تلنباری از یاختههای بیوشیمیک است، اما از نگرشی فرهنگی میتوان او را جانداری آرمانگرا و رویاپرداز دانست که جهان و پدیدههای آن را در راستای نیازهای زیستیِ خود با دگرگونیِ هماره روبرو کرده است. نگرشِ آزمایشگاهی، انسان را چون دیگر جانوران، ترکیبی از عناصر شیمیاییِ سازندهی تن او میداند و وی را در ردیفِ پستانداران دیگر، بی هیچ مهتری و یا کهتری مینشاند. اما آیا براستی میتوان انسان را با چشمداشت به ساختار فیزیولوژیک اُرگانهای زیستیاش تعریف کرد. (۱) پاسخ این است که میتوان، اما این تعریف تنها در حوزهی دانش فیزیولوژی معنادار است. اگر از نگاه یاخته شناسی به انسان بنگریم، وی نه چیزی از همرستهها و همدستههای برآیشیِ خود کمتر دارد و نه چیزی بیشتر.
اما از این نگاه نمیتوان به این پرسش پاسخ داد که چرا انسان میتواند در زیستبوم خود دست ببرد و آن را دگرگون کند و پدیدههای طبیعی را در آن بدلخواهِ خود بیاراید و بکار گیرد؟ چگونه است که ماهیان و ماکیان و خزندگان و گزندگان و چرندگان و جاندارانِ دیگر امروز همانگونه میزیند که پیشینیان آنها در سدهها و هزارههای پیشین؟ اما زیستگاههای انسان هماره در حالِ دگرگونی ست؟
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران