راه طی شده در سیاست خارجه ایران از قاب عینک دانشجویان / نداشتن ایده محوری در فضای بین‌الملل و عدم جریان‌سازی از ضعف‌های دولت سیزدهم

راه طی شده در سیاست خارجه ایران از قاب عینک دانشجویان / نداشتن ایده محوری در فضای بین‌الملل و عدم جریان‌سازی از ضعف‌های دولت سیزدهم
خبرگزاری دانشجو
خبرگزاری دانشجو - ۱ دی ۱۴۰۰

به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، ابوالفضل لطفی؛ 

مسئله مذاکرات برجام و در قالب کلی‌تر آن یعنی مسئله سیاست خارجه جمهوری اسلامی ایران در طی دهه‌های اخیر دارای فراز و فرود‌های متعددی در دولت‌ها و مواضع مختلف بوده است و هر دولتی با مشی و روشی سعی در برقراری ارتباط درست با سایر کشور‌ها از نگاه خود داشته است.

از آغاز دهه هفتاد و روی کارآمدن دولت آقای هاشمی رفسنجانی و مسئله آشتی با دنیا گرفته تا ادامه این روند در دولت آقای خاتمی تحت عنوان گفتگوی تمدن‌ها و در مرحله بعد مسئله عدالت‌خواهی آقای احمدی‌نژاد در فضای جهانی و حمایت از کشور‌های مستضعف و در نهایت مسئله مذاکرات برجام در دولت آقای روحانی، همه و همه نشان از بالا و پایین‌های بسیار در بحث سیاست خارجه نظام است.

تحلیل و بررسی این روند و اینکه در هر نقطه تاریخی ما چه تجربه‌ای در زمینه سیاست خارجی داشته و چه چیز‌هایی را از دست داده یا به دست آورده‌ایم، قطعا برای ما مثمر ثمر خواهد بود. خصوصاً اینکه در دولت سیزدهم نیز پس از چندین دهه مسائل مختلف در سیاست خارجه، همچنان چالش‌های اساسی در این مسیر وجود دارد و پرونده برجام یا ارتباط با کشور‌های همسایه و منطقه و همچنین چین و روسیه نیز همچنان در حال پیگیری و بحث و بررسی با طرفین است.

از این جهت و پیرامون مباحث مختلف در فضای سیاست خارجه به گفتگو با حمید رضا بخشی‌پور، عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت و زهرا کشاورز، معاون سیاسی خواهران بسیج دانشجویی دانشگاه تهران پرداختیم که گزارش آن به شرح زیر است.

دانشجو: به عنوان مقدمه بفرمایید که تجربه دو دهه اخیر نظام در حوزه سیاست خارجی را به چه نحو می‌بینید و چه فراز و فرود‌هایی به صورت کلی داشته‌ایم؟

کشاورز در بخش ابتدایی بیان کرد: در حوزه سیاست خارجه منافع ملی باید در اولویت قرار بگیرد؛ چرا که این منافع ملی است که ایجاب می‌کند تا در هر برهه‌ای با غرب تعامل داشته باشیم و یا با شرق؛ البته، چون طی چهار دهه گذشته در راستای حفظ منافع ملی ساختار منظم، برنامه و تئوری مشخصی ترسیم نشده؛ از این رو این اصل بدیهی در سیاست خارجه کشورمان هنوز جا نیفتاده است که چرا ما این تعاملات را انجام می‌دهیم؛ این در حالی است که طرف‌های خارجی از این ثبات ساختار برخوردار بوده اند. با این اوصاف می‌توان گفت که در کشورمان در هیچ دوره‌ای تعادل در سیاست خارجی وجود نداشته و صرفا بنابر میل افرادی که در راس حاکمیت قرار داشته اند تمایل به سمتی بیشتر بوده و اینگونه نبوده که از ظرفیت‌ها استفاده شود.

وی افزود: در دوران هشت سال دفاع مقدس ما در مقابل تمام قدرت‌های دنیا ایستادیم؛ اما بعد از جنگ و در دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی این سوال و دغدغه به وجود آمد که تکلیف ما در ارتباط با دنیا چیست؟ و بعد از آن در دوران دولت اصلاحات این دغدغه با طرح موضوعاتی مانند گفتگوی تمدن‌ها به اوج خود رسید تا جایی که بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر و محکویت افغانستان توسط آمریکا در ایران نیز برای خوش خدمتی این حادثه محکوم شد؛ البته در زمانی که بحث گفتگوی تمدن‌ها به میان آمد آثار فقدان سازوکار در حوزه سیاست خارجه نمایان شد به گونه‌ای که در این دوره دولت در قالب مذاکرات و پیمان سعدآباد امتیازات زیادی به غربی‌ها داد.

"در دوران آقای روحانی نیز دوباره گفتمان تنش‌زدایی بر سر کار می‌آید و مسئله اعتدال در داخل و خارج مطرح می‌گردد"در دوره ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد نیز تلاش‌هایی در جهت حفظ عزت ملی و توجه به دیپلماسی منطقه‌ای صورت گرفت و به تبع آن قرارداد‌های گازی ارزشمندی منعقد شد؛ اما با وجود این تلاش‌ها رویکرد سیاست خارجه در برابر غرب آن قدر منفی بود که به صدور قطعنامه‌های مهمی علیه کشورمان منجر شد به گونه‌ای که ما هنوز در حال پرداخت هزینه‌های ناشی از این قطعنامه‌ها هستیم.

کشاورز گفت: سیاست خارجی در دولت یازدهم و دوازدهم را باید در امتداد دولت اصلاحات دید، چون در این دوره نیز دولت تمام تخم مرغ‌ها را در سبد غرب گذاشت؛ اما هم اکنون به نظر می‌رسد که شعار همه طرف‌ها این است که در حوزه سیاست خارجی باید تعادل برقرار شود. به هر روی، چون در هشت سال گذشته سیاست خارجه روی غرب متمرکز بوده در دوره جدید باید اهتمام ویژه تری نسبت به شرق و منطقه وجود داشته باشد؛ البته نکته مهم این است که در تعامل با هر کشوری عزت و قدرت کشور حفظ شود و از حیث تخصصی هم از تیم‌های قابل دفاع تری برخوردار باشیم.

خدابخشی نیز در بخش ابتدایی صحبت‌های خود بیان کرد: در روابط بین الملل نظریه‌ای با عنوان سازه انگاری وجود دارد. خلاصه حرف نظریه سازه انگاری این است که ما بیشتر از اینکه درگیر مسائل، منافع و یا اختلافات کشور‌ها شویم آنچه که باعث می‌شود که کشور‌ها با هم تعامل و تقابل کنند انگاره‌های ذهنی این کشور‌ها نسبت به همدیگر است. اگر طبق این نظریه تحلیلی ارائه دهیم، این است که باید مثلاً انگاره‌های ذهنی آقای هاشمی در دهه هفتاد را بررسی کنیم، می‌بینیم که خب ایشان کشور‌های زیادی را دیده بود و تجربه آنان را داشت و خود را سردار سازندگی می‌دیدید و از طرفی ما نیز خیلی از جنگ دور نشده بودیم و فضا بعد از رحلت امام بوده است. ایشان مسئله تنش زدایی و صلح گرایی اسلامی مطرح می‌کند و این روند در دوران آقای خاتمی نیز ادامه می‌یابد.

وی در ادامه افزود: در دوران آقای احمدی نژاد مسئله حمایت از کشور‌های مسلمان و مستضعف مطرح می‌گردد و حتی تا جایی پیش می‌رود که رهبری از بیان برخی نکات انقلابی در تریبون‌های جهانی ایشان را منع می‌کند.

در دوران آقای روحانی نیز دوباره گفتمان تنش‌زدایی بر سر کار می‌آید و مسئله اعتدال در داخل و خارج مطرح می‌گردد. اینجا نیز افراط صورت گرفت و برگ برنده‌ای مانند ارتباط با چین و روسیه را کنار می‌گذاریم و درنهایت برجام نیز شکست می‌خورد و ما به دولت آقای رئیسی می‌رسیم.

دانشجو: با توجه به محدود شدن سیاست خارجی در دولت قبل به صرف مذاکرات برجام و اروپا و آمریکا، آن را چگونه تحلیل میکنید و این مسئله در دولت جدید چگونه باید اصلاح و ارتقا یابد؟ خصوصا با توجه به پیمان شانگ‌های و ارتباط به کشور‌های همسایه و شرق و امثالهم.

هشت سال گروگان آمریکا بودن با عدم ارتباط با کشور‌های منطقه و آسیا

خدابخشی در این قسمت بیان کرد: باید دید انگاره‌های ذهنی آقای ظریف چه بوده است. این آقایان هشت سال وقت ملت را گرفتند و نگاهشان این بود که همه مسائل از طریق آمریکا حل خواهد شد. درصورتی که یک نظریه وجود دارد و این است که عدم ارتباط با کشور‌های همسایه و منطقه و شرق باعث شده است که ما گروگان آمریکا باشیم و می‌بایست از طریق این قضیه، امتیازگیری است.

"اینجا نیز افراط صورت گرفت و برگ برنده‌ای مانند ارتباط با چین و روسیه را کنار می‌گذاریم و درنهایت برجام نیز شکست می‌خورد و ما به دولت آقای رئیسی می‌رسیم"هر سه دولت قبل گفتمانی را در فضای سیاست خارجی داشته‌اند و دیدگاه جمهوری اسلامی را بیان کرده‌اند. اما ما هنوز از دولت آقای رئیسی یک گفتمان واحدی را در حوزه سیاست خارجه ندیده‌ایم و همچنان یک سردرگمی وجود دارد.

فضای بین‌الملل بازی قدرت‌هاست

کشاورز نیز در ادامه صحبت‌های خود بیان کرد: حفظ و تقویت جایگاه ایران در فضای منطقه‌ای طبیعتاً باعث افزایش هویت جایگاه آن در فضای جهانی نیز می‌شود و باید به یک تعادلی برسد. ما نمی‌توانیم با کشور‌های جهان حتی غرب قطع ارتباط کنیم و باید صحبت و مذاکره داشته باشیم. فضای بین‌الملل بازی قدرت‌ها است و هرچقدر کشوری قدرتمندتر باشد، دست بالاتری در فضای بین‌الملل دارد.

تیم قبلی سیاست خارجه بیشتر این را نشان می‌دادند که احتیاح به غرب دارند و این ضعف ما بود و این رویکرد باعث شد اساساً به منطقه پرداخته نشود. در دولت جدید نیز باید ظرفیت‌های مغفول مانده در این هشت سال احیا شود و موضع قدرت ما آسیب دیده است و ترمیم این فضا نیز پیش‌برنده است.

دولت سیزدهم ایده کلان در فضای سیاست خارجی ندارد

او در ادامه بیان کرد: اما نکته اصلی این است که در دولت جدید ایده کلان در فضای سیاست خارجی دیده نمی‌شود و برنامه جامعی در این فضا ارائه نشده است. شاید مهم‌تر از خود اتاق مذاکرات، جنگ افکار عمومی در بیرون ماجرا است و در بسیاری از مسائل از جمله پیمان شانگ‌های یا قرارداد‌های منطقه‌ای یا همین مذاکرات برجام خیلی افکار عمومی مدیریت نمی‌شود و تلاشی برای آن دیده نمی‌شود. یک مسئله مهم دیگر نیز مسئله روسیه است که باز هم روابط در این حوزه در هاله‌ای از ابهام باقی مانده است.

دانشجو: با توجه به روند مذاکرات در دولت قبل با طرفین اروپایی و ادامه این روند در دولت فعلی، آیا این نوع مذاکرات را درست و معقول و به نفع منافع کشور میدانید یا به کلی به این نوع روابط با طرفین اروپایی و حتی آمریکا با تجربه‌های قبلی آنان، را نادرست می‌دانید؟

کشاورز در پاسخ به سؤال گفت: ما ناگریز به ادامه برجام هستیم و برجام آورده یک دولت نبوده است که دولت بعدی آن را کنار بزند و بلکه کل نظام آن را پذیرفته است.

"این آقایان هشت سال وقت ملت را گرفتند و نگاهشان این بود که همه مسائل از طریق آمریکا حل خواهد شد"در حال حاضر نیز باید در چارچوب برجام نیز حرکت کنیم و تمرکز صرف روی غرب یا شرق نیز آسیب‌زا است. مذاکرات برجام نیز طوری پیش رفته است که نمی‌توان زیر آن زد و باید در همین چارچوب پیش برویم و در این دولت البته برخی رویه‌ها بهتر و قابل دفاع‌تر است.

باور‌های آقای ظریف با پدیده ترامپ به چالش خورد

خدابخشی در این قسمت اظهار کرد: معمار سیاست خارجی آقای روحانی، آقای ظریف بوده است و به نوعی آرمان‌گرا هستند و معتقدند که با بستن و مذاکره با یک طرف، جلوی همه جنگ‌ها و تحریم‌ها گرفته می‌شود. این نوع نگاه صرف باعث می‌شود که ترامپی بیاید و به کلی زیر قضیه بزند و ما نیز نتوانیم کاری بکنیم. به نوعی باور‌های آقای ظریف با پدیده ترامپ به چالش خورد. از برجام قبلی خیلی چیز خاصی نمانده است و دو طرف از مواضع خود بازگشته‌اند و از بخت ما بود که ترامپ از برجام خارج شد تا نتواند از مکانیسم ماشه علیه ما استفاده کند.

ما در حال حاضر باید به پیشرفت‌های هسته‌ای ادامه دهیم و در روند مذاکرات نیز در قسمت‌هایی تجدید نظر داشته باشیم.

دانشجو: روند مذاکرات انجام شده در وین در طی هفته‌های گذشته رو چگونه ارزیابی می کنید و آینده مسئله برجام را برای نظام چگونه تحلیل می‌کنید؟

نباید فضای مذاکرات رسانه‌زده جلو رود

خدابخشی در بخش پایانی صحبت‌های خود گفت: بنده بسیار مایل هستم که به عنوان دانشجوی رشته بین‌الملل از جزئیات بسیاری از چیز‌هایی که در مذاکرات اتفاق می‌افتد مطلع شوم، اما این عدم همگانی شدن موضوع مذاکرات را من نقطه قوت می‌دانم و اصولاً فضای سیاست خارجه یک فضای تخصصی است و شاید همه جامعه همه پیچیدگی‌های آن را درک نمی‌کنند. به نوعی نباید فضای مذاکرات رسانه‌زده و تحت آن جلو رود و در یک فضای منطقی و به دور از هیجانات کاذب باید فضا مدیریت شود.

طول کشیدن زمان مذاکرات نیز به ضرر ایران نخواهد بود

کشاورز نیز در پایان این بخش گفت: مذاکرات فعلی در وین هنوز به مراحل و آن نقاط محل اختلاف نرسیده است و فعلاً در کمیسیون‌های تخصصی در حال بحث و بررسی است. این نوع مذاکرات فعلی از اهمیت بالایی برخوردار هستند و اگر به نتیجه نرسیم به ضرر دو طرف خصوصا ایران خواهد بود و بحث‌های مختلف از جمله مسئله بردن پرونده ایران به شورای حکام دوباره مطرح خواهد شد.

"درصورتی که یک نظریه وجود دارد و این است که عدم ارتباط با کشور‌های همسایه و منطقه و شرق باعث شده است که ما گروگان آمریکا باشیم و می‌بایست از طریق این قضیه، امتیازگیری است"طول کشیدن زمان مذاکرات نیز به ضرر ایران نخواهد بود و ایران در حال طی قدم‌هایی در فضایی هسته‌ای است و این می‌تواند برای ایران امتیاز به احتساب آید.

در تیم مذاکره کننده فعلی جریان سازی خاصی دیده نمی‌شود

وی همچنین اظهار کرد: متأسفانه در تیم مذاکره کننده فعلی جریان سازی خاصی دیده نمی‌شود و رسانه‌ای شدن به معنای اطلاعات کامل دادن نیست و صرف مدیریت افکار عمومی و اهمیت به جامعه مطرح است. در حال حاضر نیز اطلاعات ما از مذاکرات از نمایندگان روسی و دیگر کشور‌ها مطرح است تا نمایندگان ایران و این ضعف تیم مذاکره کننده دولت سیزدهم هست که البته در بخش‌های دیگر دولت نیز دیده می‌شود. برخی انتظارات ایران از طرف مقابل نیز غیرواقعی است و آمریکا هیچ موقع سلاح خود که تحریم‌ها است را به طور کامل کنار نمی‌گذارد و باید این پذیرفته شود که کشور با وجود شرایط تحریم مدیریت شده و جلو رود.

منابع خبر

اخبار مرتبط