شباهتهای شگفتیآور بین سید حسین و سیدعلی - Gooya News
علیرضا نوریزاده - ایندیپندنت فارسی
نگاهش میکنم، و هنوز تصویرش بر پلههای مدرسه رفاه و پیپ و سرما و مسخره کردن فضلالله محلاتی و عبدالرحیم ربانی شیرازی پیش چشم من است. آن روز مثل جدّش غریبالغربا و مشهدی به پایتخت آمده بود مثل آقای هالو با دفتری که هرازگاه شعری از عماد خراسانی، م امید، شازده قهرمان یا تقریظهای مرحوم امیر شهیدی ازلابهلای صفحاتش میخواند. در آن روز خواب هم نمیدید روزی مالکالرقاب ایران شود و سلطان فقیهش خوانند.
شیخ علی اکبر هاشمی، رفیق قدیمی، برایش مقرری گذاشته بود که مهدوی کنی، رئیس کمیتهها، از صندوق ویژه پنجشنبهها پرداخت میکرد.
امروز دیگر غریبالغربا نیست. به برکت پترودلارها وجدان میخرد، غزه به آتش میکشد، دختران و پسران میهن را دار میزند، کور میکند و در گوش نوهاش میخواند که بابایی بعد از مجتبی، پدرت، تو بر عرش ملک پاسبان تکیه میزنی.
سیدعلی خامنهای از یکسو خوشحال است که امروز به ظاهر قدرتی فراتر از کلب آستان علی مرشد کامل یعنی سید حسین صفوی دارد و در دربارش چنانکه در دربار سلطان صفوی و خاقان مغفور قاجاری، روز و شب به معلقزنی مشغولاند و مدح و ثنایش میکنند و «مشارقالارض و مغاربها» به اشاره انگشتش کن فیکون میشود.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
اما حقیقت جز این است. در واقع در طول تاریخ شاید فقط
شاه سلطان حسین
را بتوان با سلطان علی ولیفقیه مقایسه کرد.
در روزگار آن سلطان مشتی دجال شیاد، بعضی با عمامه و جمعی با کلاهخود و عدهای نیز با کلاه دوازده پر قزلباش، جان و مال و ناموس مردم را در تصرف داشتند و با رساندن سلطان صفوی به عرش اعلی و همنشین کردن او با اولیا و انبیا چنان کردند که دو سه هزار ازبک و پشتون با ملا زعفران ـ چیزی شبیه به ملاهبتالله و ملا برادر و ملا فعله ـ به سرکردگی آن غلجائی مجنون ـ چیزی شبیه به بن لادن ـ نصف جهان پایتخت مرشد کامل را به آن صورت مفتضح تسخیر کردند و از کشته پشته ساختند.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران