گفت‌وگویی متفاوت با خانواده حمید نوری: پدرمان با قطع شدن چای‌ در زندان سوئد شکنجه می‌شود - Gooya News

گفت‌وگویی متفاوت با خانواده حمید نوری: پدرمان با قطع شدن چای‌ در زندان سوئد شکنجه می‌شود - Gooya News
گویا
گویا - ۱۲ آذر ۱۴۰۱

به مختار شلالوند گفتیم بیا ایران پیگیری کن

آسیه توحیدنژاد، انصاف نیوز: فرزند حمید نوری - یک ایرانی که بیش از دو سال است در سوئد زندانی است، می‌گوید پدرش را شکنجه‌ی سفید می‌کنند از جمله قطع مقطعی چای یا زبان تلویزیون‌ داخل سلول او که سوئدی است، فارسی نیست. شاید به دلیل فضای خبری دو ماه و نیم اخیر در کشور باشد که پیش‌خبر انتشار مصاحبه در این باره با واکنش مخاطبان روبرو شده است.

حمید نوری ۱۸ آبان ۱۳۹۸ در فرودگاه شهر استکهلم سوئد درحالیکه برای دیدار با یکی از دوستانش به آن‌جا رفته بود بازداشت شد. اتهام او که کارمند سابق قوه قضائیه بوده به سال ۱۳۶۷ برمی‌گردد. دادگاه رسیدگی به اتهامات نوری در بهار امسال پایان یافت و منجر به حکم حبس ابد او در تابستان شد.

خانواده‌ی نوری با حضور در دفتر انصاف نیوز در مصاحبه‌ای تفصیلی درباره‌ی این دادگاه ۹۲ جلسه‌ای به پرسش‌هایی درباره‌ی آن پاسخ دادند. در این مصاحبه همسر آقای حمید نوری (نخواست نامش درج شود)، مجید نوری، پسر بزرگتر حمید نوری و مسعود نوری که داماد و برادرزاده‌ی اوست حضور داشتند.

خانواده‌ی آقای نوری این دادگاه را یک دادگاه سیاسی و قطعه‌ای از پازلی دانستند که برای جمهوری اسلامی چیده شده است.

"از جمله‌ی این مستندات تماس تلفنی منتسب به قاضی مقیسه، انذار او در مورد سفر نوری به سوئد، پیامک منتسب به حجت الاسلام محسنی اژه‌ای و عکس‌ها و فیلم‌های حاصل از ریکاوری گوشی حمید نوری است"حتی خانم نوری در بخش‌هایی از مصاحبه این دادگاه را بیدادگاه و نمایشنامه خواند. آن‌ها تمام مستندات ارائه شده در دادگاه برای اثبات اتهام حمید نوری را نامعتبر می‌دانستند و شیوه‌ی حصول دادگاه به بعضی از این مستندات از جمله ریکاوری تلفن همراه او را نیز ناقض حریم شخصی خواندند.

انصاف نیوز در این مصاحبه سوال‌هایی پیرامون بعضی مستندات دادگاه که خبرساز شدند پرسیده است. از جمله‌ی این مستندات تماس تلفنی منتسب به قاضی مقیسه، انذار او در مورد سفر نوری به سوئد، پیامک منتسب به حجت الاسلام محسنی اژه‌ای و عکس‌ها و فیلم‌های حاصل از ریکاوری گوشی حمید نوری است. علاوه بر این از چندوچون کمک‌های دولت‌ها و قوه‌ی قضائیه‌ی ایران به حمید نوری در این دادگاه‌، قضاوت‌هایی که از مردم می‌شنوند و دلیل سعی افراد در منصرف کردن آقای نوری از این سفر نیز پرسش شد.

از اصل وقایع سال ۶۷ نیز صحبت شد. خانم نوری بر این باور بود که این‌ها داستان‌سرایی است و اتفاق خاصی در آن زمان رخ نداده است.

به نام مرحوم آقای منتظری و اظهاراتش در این مورد نیز اشاره شد.

مهم‌ترین نکاتی که خانواده‌ی آقای حمید نوری در مصاحبه به آن اشاره کردند انواعی از رفتارها و اتفاقاتی در جریان این دادگاه بود که به تعبیر آن‌ها ناقض حقوق بشر و در تناقض با مدعی بودن سوئد در این زمینه است. آن‌ها از دسترسی نداشتن پدرشان به پزشک، نداشتن امکان انتخاب آزادانه‌ی وکیل، شکنجه‌ی سفید در سوئد و.. گلایه می‌کردند. باتوجه به تسلط‌شان بر مبانی حقوق بشر از آن‌ها راجع به شرایط زندانیان داخل ایران و قیاس آن با سوئد نیز پرسیدیم.

یکی از اتفاقات جالب این دادگاه که در این مصاحبه روایت شده گفتگوی این خانواده با برخی از شاکیان پرونده از جمله مختار شلالوند بود. مجید نوری در پایان مصاحبه به دادگاه تجدیدنظر پدرش و تاریخ معین شدن حکم آن اشاره می‌کند.

در ادامه شرح این مصاحبه را می‌خوانید:

انصاف نیوز: آیا تا به حال احساس کرده‌اید در افکار عمومی ایران دوقطبی‌ای نسبت به پروندهٔ آقای حمید نوری شکل گرفته است؟ منظورم این است که آیا همه نسبت به این پرونده یک جور واکنش داشته‌اند؟

مجید نوری: ده جور برخورد می‌کنند! اکثراً بی‌اطلاعند.

"خانم نوری بر این باور بود که این‌ها داستان‌سرایی است و اتفاق خاصی در آن زمان رخ نداده است"عموماً چون از بسیاری از موارد پرونده اطلاع ندارند واکنششان محدود به یک خبر واحد می‌شود که از یک خبرگزاری شنیده‌اند. شاید با ده یا پانزده واکنش مختلف مواجه شده‌ایم. نمی‌توان اسمش را قطب گذاشت. عموم این واکنش‌ها به بی‌اطلاعی رسانه‌ای برمی‌گردد.

انصاف نیوز: افرادی که اطلاع دارند چطور؟ آیا افرادی که اطلاع دارند همه یکجور قضاوت می‌کنند؟

مجید نوری: مثلاً یک واکنش این است که می‌گویند ایشان سه سال است که در انفرادی است. آقای محمود صادقی هم در این مورد در توییتر نوشتند و از فشاری که زندان بر ایشان آورده گفت.

یا یک سایت از دید حقوق بشری نگاه می‌کند و به این موضوع توجه می‌کند که ایشان دسترسی آزاد به وکیل نداشته است. منبع دیگری به بعد خانواده توجه می‌کند. یک نفر دیگر به سازمان مجاهدین و کارهایی که منافقان کرده‌اند نگاه می‌کند. هر کسی بخشی از ماجرا برایش جذاب بوده آن را پررنگ کرده است. دوقطبی نیست از خیلی جهات در رسانه‌ها پررنگ شده است.

انصاف نیوز: خانم نوری آیا قضاوت شما هم همینطور است؟ بنظر شما آیا دوقطبی‌ای وجود ندارد؟ به این ترتیب که عده‌ای می‌گویند نباید چنین برخوردی با ایشان صورت می‌گرفته و عدهٔ دیگری که اتفاقاً مستحق این حکم و این شرایط هستند.

"آن‌ها از دسترسی نداشتن پدرشان به پزشک، نداشتن امکان انتخاب آزادانه‌ی وکیل، شکنجه‌ی سفید در سوئد و."بنظر شما آیا افکار عمومی همگی یکدست هوادارانه به این ماجرا نگاه می‌کنند؟ یا شما هم فکر می‌کنید همهٔ این‌ها به بی‌اطلاعی برمی‌گردد؟

خانم نوری: همانطور که پسرم گفت عدهٔ زیادی بی‌اطلاعند و عدهٔ دیگری که خیلی سفت و سخت قضاوت می‌کنند منافع و غرض‌ورزی‌هایی دارند. من در صفحات اجتماعی می‌بینم که مردم می‌گویند «حقشه!» این‌ها براساس عینکی که بر چشم زده‌اند قضاوت می‌کنند. منظورم این است که این قضاوت‌ها خام نیستند. حالا آقای نوری سی سال پیش در آن‌جا کار می‌کرده‌اند و حالا بیشتر از سی سال است که از ان‌جا استعفا داده‌اند و هیچ ارتباط کاری‌ای نداشته‌اند ولی واقعاً برای هر کسی هر کاری از دستشان برمی‌آمده انجام داده‌اند و به این کشور خدمت کرده‌اند. من احساس می‌کنم احتمالاً آن‌های که قضاوت می‌کنند براساس منافع و غرض‌های خاصی که داشته‌اند مایل بوده‌اند چیزی جز این باشد.

انصاف نیوز: این غرض را ممکن است باز کنید؟ بنظر می‌رسد شما هم تحت فشار هستید که چرا همه این درک شما را ندارند؟ بخشی که جور دیگری قضاوت می‌کند چه غرض‌هایی می‌تواند داشته باشد؟

خانم نوری: هر حکومتی مخالفینی دارد.

شاید آسیبی دیده‌اند که می‌خواهند این‌جا عقده‌گشایی کنند.

انصاف نیوز: به شبکه‌های اجتماعی اشاره کردید؛ تا به حال در شبکه‌های اجتماعی با آن‌ها گفتگویی داشته‌اید؟

مسعود نوری: اصلاً قضاوتی که شما فرمودید اول باید دید چه کسی می‌تواند قضاوت کند؟! کسی که از سابقه و زندگی آقای نوری مطلع باشد. در مورد این قضاوت می‌شود فکر کرد اما جماعتی که ما می‌بینیم صرفاً رسانه‌های بیگانه را دنبال می‌کنند و نظرات آن‌ها را هم بازنشر می‌کنند. این قضاوت نیست این کپی‌برداری از نظرات بقیه است.

چند وقت پیش با دوستی صحبت می‌کردم دیدم زندگی ما کلاً به دو قسمتِ قبل و بعد از دستگیری عمو تقسیم شده است. رویهٔ زندگی ما دقیقاً دو بخش شد. همین قضاوت‌هایی که شما می‌گویید بسیار ما را اذیت می‌کند.

"عموماً چون از بسیاری از موارد پرونده اطلاع ندارند واکنششان محدود به یک خبر واحد می‌شود که از یک خبرگزاری شنیده‌اند"احتمالاً شخص عاقل کسی که از علم حقوق آگاهی‌ای ندارد و راجع به حکم دادگاه، رویهٔ دادگاه و.. نظر می‌دهد برایش اهمیتی ندارد. ما کسی را ندیدیم چه در داخل و چه در خارج که حداقل مطالعه‌ای در این مورد داشته باشد و بعد قضاوت کند.

انصاف نیوز: با توجه به فشار قضاوت‌ها که توضیح دادید من احساس می‌کنم شرایط بغرنج‌تر از این حرف‌هاست.

مجید نوری: خیر نتیجه‌گیری‌اش نمی‌تواند این باشد چون ما این قضاوت‌ها بعضا را از سر بی‌اطلاعی افراد می‌دانیم.

مسعود نوری: مشکل ما قضاوت نیست؛ ما دوست داریم قضاوت را کسی انجام دهد که حداقل ورودی در ذهنش باشد که نسبت به آن بتواند تصمیم بگیرد.

انصاف نیوز: اطرافیان یا دوستان و آشنایان اگر قضاوتش این باشد که آقای نوری کاری کرده و حالا مجازاتش را می‌بیند یا اینکه کاری نکرده و مستحق این مجازات نیست یا اصلاً اظهار بی‌اطلاعی می‌کند و خود را نیازمند مطالعهٔ بیشتر برای قضاوت می‌داند. همهٔ این حالت‌ها برای شما متفاوت است و قطعاً قضاوت اشتباه روی شما فشار می‌اورد و نمی‌توانید از آن قضاوت فرار کنید.

مسعود نوری: اطرافیان که شما می‌فرمایید. سیم‌کارت بابا الان دست مجید است.

می‌توانید با انتخاب اتفاقی و بدون هماهنگی زنگ بزنید و پرس‌وجو کنید. آقای نوری بنظر من یک فرد مهربان، دوست‌داشتنی و کارراه‌انداز هستند. در خانواده اگر مشکلی پیش می‌آمد ایشان خود را به آب و آتش می‌زد تا کاری کند و مشکل را رفع کند. گاها حاج خانم هم به ایشان می‌گفتند که کمتر پیگیر باشد اما آقای نوری جواب می‌دادند که اگر کمک نکنند مثلاً فلان شخص زندگی‌اش از هم می‌پاشد. خودش را وقف این کارها کرد.

خانم نوری: کاری هم به عقیدهٔ کسی نداشت.

"آقای محمود صادقی هم در این مورد در توییتر نوشتند و از فشاری که زندان بر ایشان آورده گفت"صرف اینکه می‌توانست به کسی کمک کند فراغ از جناح یا عقیده‌اش به او کمک می‌کرد.

مسعود نوری: این اتفاق هم به دلیل کمکی بود که آقای نوری می‌خواست به آن نامرد کند. این گرفتاری و در واقع امتحان الهی که ما به آن دچار شدیم هم به دلیل کمک انسان‌دوستانه‌ای بود که ایشان قصد آن را داشت.

انصاف نیوز: نسبتی با شخصی که ایشان را به آن‌جا دعوت کردند نداشته‌اند؟ صرفاً دوست بوده‌اند؟

مسعود نوری: خیر. ما تعریفمان از دوست چیز دیگری است.

خانم نوری: گرگی در لباس میش! اتفاق ادم‌هایی که خیلی خوب و فداکارند یک اشکالی که دارند این است که همه را مثل خود می‌بینند و اعتماد می‌کنند. همیشه هم به ایشان می‌گفتم که پس چرا دیگران اینطور نیستند؟! پاسخی که می‌دادند این بود که این مشکل آن‌هاست نه من.

انصاف نیوز: فایل صوتی‌ای منتشر شد که مکالمه‌ای است بین ایشان و آقای مقیسه؛ به ایشان توصیه کرده بودند که به این سفر نروند و مشکل پیش می‌آید. آیا شخصی یا نهادی قبل از سفرشان به ایشان توصیه کردند که به این سفر نروند؟

مسعود نوری: من یک پرانتز باز کنم.

کجا این پیام و فایل صوتی به اثبات رسید؟!

انصاف نیوز: خب فرض کنیم که چنین فایلی وجود نداشته. جدا از این فایل آیا شخصی یا نهادی به ایشان توصیه کرد که به این سفر نروند؟

مجید نوری: در دادگاه معلوم نشد که این فایل راست است یا دروغ. مجاهدین می‌گویند که ما شنود کرده‌ایم و تخلیه اطلاعاتی کرده‌ایم. اصلاً مکالمه‌ای نبوده. پدر در این مورد گفتند بر فرض که چنین چیزی بوده باشد و به من گفته باشند که نیا؛ من می‌توانستم موبایلم را همراه خود نیاورم.

"یا یک سایت از دید حقوق بشری نگاه می‌کند و به این موضوع توجه می‌کند که ایشان دسترسی آزاد به وکیل نداشته است"ما تمام دادگاه خندیدیدم؛ چرا؟ چرا اینقدر ما راحت و آرام هستیم؟ همه برایشان سؤال است. دلیل این است که با مشتی انسان جاهل یا مقصر و یا بی‌تقصیر روبرو هستیم. چرا با مختار شلالوند که شاکی پدرمان است حرف زدیم؟ چرا ما با بعضی از این‌ها دشمن نیستیم؟ ما این‌ها را جاهل می‌دانیم. ما از بعضی آقایان اصلاح‌طلب ناراحت نمی‌شویم چون جاهلند و نمی‌دانند. باید به آن‌ها بگوییم.

باید بنشینیم دور یک میز و بگوییم آقای فلانی یا آقای منتظری اشتباه می‌کنید. حیف فوت کرد. بابا می‌گفت آقای منتظری از انقلاب بود؛ پیاده شد. حضرت امام هم گفت ایشان خطا کردند. بشین کنار دیگه.

"من در صفحات اجتماعی می‌بینم که مردم می‌گویند «حقشه!» این‌ها براساس عینکی که بر چشم زده‌اند قضاوت می‌کنند"همهٔ این‌ها را ناشی از جهل می‌دانیم.

انصاف نیوز: البته نظر آقای منتظری هم دقیقاً برعکس این است.

مجید نوری: من الان خودم سفر می‌روم یک گوشی دیگر را می‌برم و یک گوشی‌ای دارم که به هر حال محرم‌تر است. بابا در دادگاه می‌گفت چطور ممکن است فرض محال من اینقدر جایگاه حساسی داشته باشم بعد الان گوشی خودم را همراه بیاورم؟! هیچ چیزی هم در آن گوشی پیدا نکردند. من حرفم این است که این‌ها جهل است.

انصاف نیوز: پیامک‌هایی هم با آقای اژه‌ای داشته‌اند. آن‌ها چطور؟

مجید نوری: این پیامک‌ها را دیده‌اید؟!

خانم نوری: شما می‌توانید صد نفر را به مراسمی عمومی دعوت کنید که آشنایی‌ای زیادی هم ندارید.

انصاف نیوز: من می‌خواهم بدانم آیا شخصی یا نهادی به ایشان توصیه کرده بودند که به این سفر نروند یا خیر؟

مجید نوری: ما نمی‌دانیم نهادی گفته است یا خیر ولی ما، من و مسعود، گفتیم. گفتیم برای چه می‌خواهی بروی؟!

مسعود نوری: وقتی یک دادگاه بین‌المللی می‌خواهد تشکیل شود شروع می‌کند مستنداتی را از قبل جمع‌آوری می‌کند.

بنظر شما اگر همین ایران گوشی متهم را را ریکاوری کند و همان‌ها را مستند کند؛ همین شبک‌هایخارجی چه بلایی سر ایران می‌آورند؟! تمام برنامه‌شان این است که ما یک دادگاه بین‌المللی هستیم؛ N مقدار هم یورو خرج کرده‌ایم که به هدفی برسیم. چه هدفی؟ چه چیزی را می‌خواهید ثابت کنید؟! من دفاعیات عمو را در دادگاه می‌خوانم واقعاً لذت می‌برم؛ در شرایطی که چهار وکیل با انواع و اقسام وسایل و منابع جستجو روبروی او نشسته‌اند و او مردی ۶۰ ساله است که دو سال از خانواده‌اش دور بوده؛ در انفرادی بوده و مورد ضرب‌وشتم نیز قرار گرفته است. چنین دادگاه یا به عبارتی نمایشنامه‌ای را از قبل طراحی کرده بودند و بنظر من برای پازل‌های بعدی‌شان علیه جمهوری اسلامی نیاز داشتند شخصی از افراد جمهوری اسلامی را در دادگاه محاکمه کنند.

انصاف نیوز: گفتید ریکاوری؛ چیزی از ریکاوری تلفن همراه آقای حمید نوری حاصل شد؟

خانم نوری: شماره تلفن‌هایی که داشتند.

مجید نوری: روال دادگاه‌ها به این ترتیب است که معمولاً همه‌چیز را همان ابتدا رو نمی‌کنند؛ جلسهٔ آخر که فرصت دفاع نیست رو می‌کنند. خاطراتی که در دادگاه می‌گفتند این بود که مثلاً آقای نوری به زندانی‌ها لگد می‌زده و آن‌ها را مورد ضرب و شتم قرار می‌داده؛ بماند که این روایت‌ها خیلی تناقض دارند. پدر من سه نوه دارد.

"در مورد این قضاوت می‌شود فکر کرد اما جماعتی که ما می‌بینیم صرفاً رسانه‌های بیگانه را دنبال می‌کنند و نظرات آن‌ها را هم بازنشر می‌کنند"عادت هم دارد که خیلی عکس و فیلم می‌گیرد؛ از این سه نوه هم خیلی عکس دارد. قبل از سفر بابا گوشی‌اش را به خواهرم داد تا این عکس‌ها را خالی کند تا برای سفرشان خالی باشد. مادر من هم در تماسی از خواهرم عطیه میپرسند، که چه می‌کنید گفتند در حال خالی کردن گوشی بابا هستم. همین تماس تبدیل به مدرکی علیه ما شده است. این مدارک واقعاً برای ما خنده‌آور است.

یک جاهایی هم ممکن است شک کرده باشیم که نکند چیز دیگری حق باشد که با دیدن این اسناد توهمی مطمئن‌تر می‌شویم.

انصاف نیوز: دلیل مخالفت شما با سفر ایشان چه بود؟

مسعود نوری: خانوادگی با هم به گشت‌وگذار برویم؛ همین! فکر می‌کنم سفری در پیش داشتیم که گفتیم این بار دیگر با هم باشیم. دخترم، بهار، هم خیلی به عمو وابسته است و در غیاب ایشان کار من چند برابر می‌شود.

انصاف نیوز: چندمین سفر ایشان به اروپا بود؟

به اروپا که خیلی سفر داشتند اما به سوئد چهارمین سفر ایشان بود. ویزای پنج ساله داشتند بعد از آن یک ویزای یک ساله هم گرفته بودند.

انصاف نیوز: گفتید از این دوست بدتان می‌آمده؛ چرا؟

این آقا با همسرشان مشکل داشتند؛ از یکدیگر جدا می‌شوند و یک فرزند هم داشتند. پدر در جریان مشکلات این آقا و همسرشان دائم ایشان را نصیحت می‌کرد؛ شاید یک سال همین روند ادامه داشت. ما خیلی اصرار می‌کردیم که از این آقا و جریاناتش گذر کند چون دائماً بابا را مشغول می‌کرد و آدم سطح پایینی بود.

انصاف نیوز: خانم نوری، شما اشاره کردید که جمهوری اسلامی دشمنانی دارد و ایشان را بهانه‌ای برای عقده‌گشایی قرار داده‌اند.

"این قضاوت نیست این کپی‌برداری از نظرات بقیه است.چند وقت پیش با دوستی صحبت می‌کردم دیدم زندگی ما کلاً به دو قسمتِ قبل و بعد از دستگیری عمو تقسیم شده است"اینهمه دیپلمات و آدم‌هایی که مسئولیت داشته‌اند و دارند که به سفرهای مختلف می‌روند بنظر شما چرا آقای نوری را انتخاب کردند؟

خانم نوری: نمی‌دانم این را باید از همان‌ها پرسید. شاید دستشان به ایشان رسیده!

مسعود نوری: اگر یک دادگاه حقوقی برگزار می‌شد به جای این دادگاه سیاسی شما جوابتان را می‌گرفتید. پاسخ شما یک پاسخ سیاسی است و شاید زیاد جالب نباشد.

مجید نوری: امیرعباس فخرآور تحلیلی دارد. بابا به آقای روحانی رای دادند و اصلاح‌طلب بودند. تفکر سیاسی ما یکسان نبوده ولی همهٔ ما بچه‌های انقلاب هستیم.

منزل ما محل تضارب آرا بود! من آقای فخرآور را قبول ندارم ولی دی ۹۸ تحلیلی نوشت که در آن گفته بود ما امید داشتیم آقای نوری هرچه ما بگوییم تأیید کند. این‌ها فکر می‌کردند طی این هشت ماه که ما از بابا بی‌خبر بودیم و تحت شکنجه بوده‌اند؛ آقای نوری هم که سفر اروپا زیاد رفته و احتمالاً دوست دارد به اروپا برود؛ تفکر سیاسی‌اش هم که. در واقع بابا را آدم ضعیفی دیده بوده‌اند. حالا تفکر سیاسی ایشان هرچیزی که هست به ضدانقلاب پا نمی‌دهد. هر مشکلی که هست مربوط به خانواده است یعنی کشور ایران.

انصاف نیوز: پا ندادن یعنی چه؟ چطور ممکن بود بود پا بدهد به ضدانقلاب و همراهی کند؟ مثلاً چه چیزهایی ممکن بود بگوید؟

مجید نوری: یعنی ناحق نمی‌گوید.

"احتمالاً شخص عاقل کسی که از علم حقوق آگاهی‌ای ندارد و راجع به حکم دادگاه، رویهٔ دادگاه و."حرف‌هایی که در دادگاه به بابا انتساب دادند مثلاً شکنجه‌ها و امثالهم، بابا می‌توانست بگوید آره من یکبار زده‌ام! من یکبار تو گوش یه نفر زده‌ام ولی یکبار هم نگفت. من حتی از دوستان بابا هم پرسیده بودم که بالاخره بابا نگهبان زندان بوده چه رفتاری داشته؟! می‌گفتند از دست محبت‌های ایشان نسبت به زندانیان خسته بودند. شخصیت معروفی هست به‌نظرم به اسم گالیندوپل، می‌گویند بابا گالیندو پل زندان بوده و همه‌اش به فکر زندانیان بوده که مرخصی بدهد یا کمک کند. همین روحیه‌ای که مادر می‌گویند. همهٔ این خصوصیت‌ها و رفتارها باعث شده که این‌ها فکر کنند می‌توانند بابا را به اعتراف اجباری کنند.

بابا را هم تطمیع کردند؛ هم تهدید کردند و هم با نزویر با او برخورد کردند. این آدم تازه برعکس شد اگر ذره‌ای هم انتقاد داشت کلاً کنار گذاشت. یکبار به ایشان گفتم لازم نیست اسم آقای خامنه‌ای را هربار با این آب‌وتاب بگویی. بابا خودشان می‌گویند که در زندان چشم‌هایم باز شد.

انصاف نیوز: موضوع پرونده و اتهام به سال ۶۷ برمی‌گردد. در مورد سال ۶۷ چقدر می‌توانید شهادت بدهید؟

مجید نوری: تولد خواهرم بوده.

خانم نوری: ما در زندان نبودیم که بتوانیم شهادت بدهیم ولی در ایران زندگی می‌کردیم.

انصاف نیوز: دربارهٔ اتفاقات سال ۶۷ نه من اطلاعی دارم و نه شما.

"همهٔ این حالت‌ها برای شما متفاوت است و قطعاً قضاوت اشتباه روی شما فشار می‌اورد و نمی‌توانید از آن قضاوت فرار کنید.مسعود نوری: اطرافیان که شما می‌فرمایید"شاید به همین دلیل است که ما نمی‌توانیم بگوییم چه کسی راست می‌گوید و چه کسی دروغ.

مسعود نوری: حرف عمو هم در دادگاه همین بود. یکطرفه بودن این دادگاه به نوعی برای ما دلنشین هم بوده چون به وضوح حق را ناحق کردند. بسیاری از شرایط را برای طرف مقابل فراهم کردند که اشخاصی در آلبانی یا استرالیا هم حرف در آن دادگاه حرف‌هایشان را بزنند عموی ما هم درخواست کرد که دوخط به ایران مکاتبه کنید و ببینید آن‌جا از سوابق من و این افراد چه می‌گویند که اصلاً آیا این اشخاص در زندان بوده‌اند یا خیر. تمام افرادی که در عملیات مرصاد بوده‌اند و به مرزهای ما حمله کرده‌اند را آن‌جا آورده بودند. گفتیم لااقل با عراق مکاتبه کنیم؛ می‌گفتند مکاتبه کرده‌اند اما ما مدرکی ندیدیم.

انصاف نیوز: هر اتفاقاتی اگر در زندان افتاده، هیچ مستند عکس یا فیلمی از آن در اختیار نیست، بنابراین آقای حمید نوری روایتی دارد و شاکیان هم روایتی؛ اما من و شما هیچکدام آن‌جا نبودیم که روایتی هم داشته باشیم.

اصلاً سوئد از قوه قضائیه و وزارت خارجه ایران استعلام هم کند و این‌ها بگویند که نه چنین نیست باز هم هیچ مستندی وجود ندارد.

خودشان مستند درست کرده‌اند البته. یکی از مصداق‌های پرونده کتاب آقای ایرج مصداقی است. در این کتاب نقشه‌های زندان ترسیم شده است. در دادگاه گروه‌های مختلفی از منافقین حضور دارند؛ عده‌ای مجاهد خلق؛ عده‌ای تواب، عده‌ای سلطنت‌طلب و... .

"در خانواده اگر مشکلی پیش می‌آمد ایشان خود را به آب و آتش می‌زد تا کاری کند و مشکل را رفع کند"آقای مصداقی اعتقاد داشت خودش این پرونده را شروع کرده است. منافقین و آقای مصداقی در ضدیت با یکدیگرند اما منافقین ماکتی به اندازهٔ میز دفتر شما از آن نقشه‌ها می‌سازند. یکی از سالن‌هایی که در مستندات دادگاه هست را منافقین در دادگاهشان درست نمی‌کنند. خب این تناقضات چی هستند قاضی؟!

انصاف نیوز: قبل از سفر به چه شغلی مشغول بودند؟

خانم نوری: در یک شرکتی کار آزاد داشتند.

انصاف نیوز: تحصیلات ایشان چه بوده؟

دیپلم. وقتی وارد قوهٔ قضائیه هم شدند دیپلم بودند.

.

منابع خبر

اخبار مرتبط

خبرگزاری دانشجو - ۷ آبان ۱۴۰۱