قسمت دویست و هشتاد و شش گودال

پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱

   سریال گودال قسمت دویست و هشتاد و شش 286Çukur Serial Part ۲۸۶

گودال

۱۰۳ – ۳

یاماچ بخاطر از دست ندادن بچه اش خیلی خوشحال است و دو سینی باقلوا به آکین می دهد تا آنها را در محله پخش کند. آکین وقتی می فهمد که یاماچ قرار است پدر شود از ته دل به او تبریک می گوید و او را در آغوش می گیرد.

چاعتای تصمیم دارد ماموریت تحویل گرفتن ا تن و نیم طلا و رساندن آنها به صندوق را به مرتضی بسپارد. او به مرتضی می گوید:« این آخرین شانسته که خودتو نجات بدی. اگه موفق نشی و مشکلی پیش بیاد بهت رحم نمی کنم. در ضمن تو این عملیات باید از سرن اطاعت کنی.» مرتضی این پیشنهاد را قبول می کند.

"   سریال گودال قسمت دویست و هشتاد و شش 286Çukur Serial Part ۲۸۶ گودال۱۰۳ – ۳یاماچ بخاطر از دست ندادن بچه اش خیلی خوشحال است و دو سینی باقلوا به آکین می دهد تا آنها را در محله پخش کند"وقتی یاماچ به انباری که در آن زندگی می کند برمی گردد مرتضی را در انجا می بیند. مرتضی به او می گوید:« من داشتم زندگیمو می کردم اما شما باهام درگیر شدین و منو به خاک سیاه نشوندید. هرکاری خواستین کردم بخاطر شما تو این وضعیتم. حالا می خوام از شر این اردنتها خلاص بشم. من یا مرده یا زنده از اینجا می رم.

کمکم می کنی؟» یاماچ می گوید که نمی خواهد دیگر به او اعتماد کند چون نتیجه ی آخرین اعتمادش کشته شدن شنول بوده. مرتضی اصرار می کند و بخاطر کشتن شنول معذرت می خواهد.

جومالی از علیچو می خواهد که دفترچه ی امیر را مطالعه کند و ادرسی برایش پیدا کند که در آنجا بتوان پول زیادی از اردنتها دزدید. قبل از اینکه علیچو کارش را شروع کند یاماچ با او تماس می گیرد و می گوید:« امشب اردنتها یه تحویل بار دارن. آدرسی که من بهت می گم رو به جومالی بده و بگو یه عالمه طلا هست که اگه قبل از اینکه وارد صندوق شه برش داری همه ش مال تو می شه.» علیچو این کار را انجام می دهد و جومالی به همراه او و آکین و متین به آدرسی که گرفته می رود. انها منتظر کامیون حامل طلاها هستند که ناگهان یاماچ هم از راه می رسد تا به جومالی کمک کند.

"آکین وقتی می فهمد که یاماچ قرار است پدر شود از ته دل به او تبریک می گوید و او را در آغوش می گیرد.چاعتای تصمیم دارد ماموریت تحویل گرفتن ا تن و نیم طلا و رساندن آنها به صندوق را به مرتضی بسپارد"جومالی شروع به کتک زدن او می کند و بدون اینکه اجازه ی توضیح دادن بدهد مدام می گوید:« تو اومدی کار منو خراب کنی آره؟ تله گذاشتی.» از طرفی مرتضی و سرن هر دو سوار کامیون حامل بار شده اند و چند ماشین پر از افراد اردنتها در تعقیب کامیون هستند تا از آن مراقبت کنند. جومالی با دیدن کامیون یاماچ را فراموش می کند و شانه به شانه ی او با افراد اردنتها مبارزه می کند. افراد چاعتای کشته می شوند و فقط مرتضی و سرن که داخل کامیون هستند قسر در می روند. مرتضی برای محافظت کردن از سرن او را داخل اتاقک کامیون زندانی می کند و خودش پیش یاماچ و بقیه می رود اما با آنها نمی جنگد. یاماچ هم اجازه نمی دهد که جومالی به مرتضی شلیک کند.

مدتی بعد مرتضی در حالی که تیر خورده کشان کشان خود را به اتاقک می رساند و در را برای سرن باز می کند. سرن بیرون می آید و با کامیون خالی و جنازه ی افرادشان رو به رو می شود.

یاماچ به اتاق کار چاعتای می رود و به او می گوید:« من بهتون حق می دم که خواستین بخاطر کلکی که زده بودم تنبیهم کنین. امری باهام ندارین؟» چاعتای می گوید کاری ندارد و مرخصش می کند. در همین موقع سرن هم سر می رسد و با ناراحتی خبر دزدیده شدن طلاها را به چاعتای می دهد.

چاعتای از عصبانیت اتاق را به هم می ریزد و یاماچ با شنیدن صدای ریخت و پاشهای چاعتای لبخند می زند.

قسمت بعدی - سریال گودال قسمت دویست و هشتاد و هفت ۲۸۷ قسمت قبلی - سریال گودال قسمت دویست و هشتاد و پنج ۲۸۵ Next Episode - Çukur Serial Part ۲۸۷ Previous Episode - Çukur Serial Part ۲۸۵

منابع خبر

اخبار مرتبط

پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۱۹ خرداد ۱۴۰۱
پندار - ۲۰ فروردین ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۲۳ فروردین ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱